سلام/ خیلی متشکرم الحمدلله بهترم. پیشاپیش زیارت تان قبول .
سلام/ سوال مفصل شما را خواندم؛ یک مسئله فقهی در قالب یک مشاوره تجاری. هرچند برخلاف ضوابط سایت است؛ اما چکیده نظرم را به عنوان بیان مسئله شرعی و نصیحت عرض می کنم:
از مال شبه ناک حتی یک ریال هم بپرهیزید. خدا حتما بهتر و بیشتر و پاک تر را رزق شما قرار می دهد. ان شاءالله.
و در مورد علم شما به حلال نبودن و تصمیم تان برای منافع حاصله و ...؛ اینکه شما منفعتی را هبه کنید مستلزم تصرف شما در آن مال است خب اگر دارایی شما نباشد نمی توانید تصرف کنید تا ببخشید یا صدقه بدهید یا وقف و نظایر آن.
یعنی با معصیت[صدقه دادنِ مالِ غیر] نمی شود از معصیت[تصرفِ مالِ غیر] پاک شد!
سلام/ آرزوی قلبی و دعای همیشگی من هم برای تمامی شما بزرگواران و عزیزانتان؛ شادی و صحت و سربلندی و عاقبت به خیری است.
سلام/ به نظرم شما انسان پاکدامن و محترمی هستید و کار بسیار خردمندانه و خداپسندانه ای کردید که به آن اتفاق اقرار نکردید و در موردش صحبتی نکردید لزومی هم نداشته. با توجه به شرح حالی که نوشتید استغفار کنید و موضوع را تمام شده بدانید و خود را مومنه و پاک و عفیف بدانید. و به فکر عقوبت یا کیفر آن فرد بی حیاء هم نباشید اصلا به او کاری نداشته باشید. موضوع را زنده و مسئله روزتان ندانید. به حساب اختلال روحی و روانی اش بگذارید و مراقب باشید زمینه تکرار آن اتفاق ایجاد نشود.
رعایت مَحرم و نامحرم مانع از بروز چنین اتفاقات تلخ می شود. کمی در روش معاشرت و محرم و نامحرم سختگیرانه تر رفتار کنید، بهتر است.
التماس دعا
سلام/ ۱. از لطف شما متشکرم اما تعیین این که شما و دیگران به چه بزرگواری رای بدهید یا برای چه عزیزی فعالیت سیاسی کنید، به تشخیص و عهده ی خودتان است و من تا امروز در این نوع مسائل دخالت نکرده و نمی کنم.
عمده افرادی که در صحنه رقابت حاضر شده اند از اعضاء خانواده بزرگ انقلاب اسلامی و دلسوز و محرم نظام هستند و در نهایت برای بهترین انتخاب توجه دقیق به شاخص های تبینی رهبری معظم، هم راه گشاست و هم مبرء ذمّه.
۲. حضورم در جلسه دیروز به عنوان یک روحانی و خطیب، امر عجیبی نباید تلقی شود. دو هفته قبل هم در ایام فاطمیه در منزل آقای محسن رضایی سخنرانی کردم -مثل سالهای قبل- و یا در گذشته منزل آقای ولایتی و ...
هرجا گوش شنوایی باشد؛ از من دعوت شود و امید تاثیر داشته باشم، حتما می روم و وظیفه ام را که بیان توصیه های اخلاقی است انجام می دهم.
۳. در جلسه دیروز که به دعوت برادرم آقای قالیباف شرکت کردم خیلی کوتاه، در ضرورت صداقت و انصاف و پرهیز از رفتارهای هیجانی و تخریب رقبا و خودداری از اغراق در تعریف از نامزد مورد نظر و... مطالبی را بیان کردم. الحمدلله همه هم توجه می کردند.
شاید شما بپسندید و یا دیگری نپسندد؛ من و امثال من که نباید کناره بگیریم و سخن خدا و پیامبر را باید رساند.
۴. همچنان وظیفه ام را تلاش در عرصه دین و فرهنگ می دانم و تکلیفم را رفتار سیاسی و جناحی نمیدانم لذا به رغم دعوت و اصرار گروه های مختلف سیاسی، در انتخابات شورای شهر تهران ثبت نام نکردم.
سلام/ از لطف شما ممنونم. لطفا دعا کنید توفیق و توانم بیشتر شود. ان شاءالله تلاش می کنم ان شاءالله در تابستان ثبت نام و دوره پنجم را شروع کنیم.
سلام/ ۱. با توجه به سن شما و شرح حال تان، این مسئله یک اتفاق هیجانی است و اتفاقات هیجانی هم معمولا جذاب هستند خصوصا اگر تجربه اول باشد اما ذهن آدمی کمتر به مضرات و خطرات آن توجه می کند. بله یک تجربه است اما با مضرات جدیِ روحی و عاطفی برای یک دختر خانم، دخترم در اکثر موارد این نوع ارتباطها به ازدواج ختم نمی شود و این نوع رابطه ها به صلاح دختر خانم ها نیست خصوصا با سن و سال شما! و بارها اینجا نوشته ام که به مرور از شانس ازدواج شما می کاهد؛ دخترم ۱۸ تا۲۱ سالگی اوج آمدن خواستگار برای دختر خانم های ایرانی است. و با بالا رفتن سن تعداد خواستگار کم می شود و این کاهش در شهرهای کوچک چشم گیرتر است و در کلان شهرها با تاخیر اما قابل تردید نیست که شانس و فرصت ازدواج یک پسر۴۰ ساله هیچ تناسبی با شانس و فرصت ازدواج یک دختر ۴۰ ساله ندارد. و این مشکلات با بخشنامه و دستور و پاداش حل نمی شود.هرچند خانواده ها به دلیل کم اطلاعی و یا اضطراب و عدم مسئولیت پذیری این خواستگارهای واقعی و جدی را راه نمی دهند و در یک بررسی جامعی اطمینان پیدا کردم حتی به دخترشان اطلاع هم نمی دهند. و لازم به تصریح و توضیح است که موانع و مشکلات اقتصادی اگر با اضطراب والدین و یا عدم مسئولیت پذیری آنها همراه نباشد، دختر از وجود خواستگار و معذوریت خانواده مطلع می شود.
۲. ابراز علاقه بدون خواستگاری نوعی تقلب است و می تواند بهانه ای برای ارتباط و برآورد (یا ارضاء) نیاز، بدون پذیرش مسئولیت و یا فرار از مسئولیت و... باشد. دراین نوع روابط، فریبِ خیرخواهی های مذهبی یا علمی طرف مقابل را نخورید و این را نوعی وسوسه و دسیسه و مکر طرف مقابل تلقی کنید.
شارع مقدس هم این رابطه را جایز و حلال نمی داند؛ رابطه با نامحرم قواعد خود را دارد(شغل مدار و با رعایت حجاب، وقار و عفاف)
۳. لازم است برای پاک ماندن و مصون نگهداشتن روح و معنویتِ خود، هر کسی، خودش را از گناه و اشتباه حفظ کند و اگر مبتلا شد، ادامه ندهد و اشتباه را با اشتباه و یا اصرار در آن، خراب و خراب تر و آثارش را سخت تر نکند. پس احتیاط کن و اگر بر نمی گردی لااقل ادامه نده. در سنین نوجوانی و جوانی شایع ترین نوع اشتباهات همین دوستی های بی ثمر و پرآسیب است. این نوع روابط با هر نیتی که باشد و با هر مدلی نارضایتی خداوند را به همراه دارد. -به جز ازدواج رسمی و شرعی-
۴. مشکل اصلی در تشخیص این نوع هیجانات است. که اساسا هرچه باشد قطعا عشق نیست؛ حتما یک بار یادداشت جناب سروان را دقیق بخوانید.
۵. طبق اظهاراتتان شما حتی یکبار هم همدیگر را ندیدید. دخترم آیا به این نوع ارتباطات و علاقه های وَهمی، میتوان گفت دوستی و آیا به این "دوستی!" می شود اعتماد کرد؟! اساسا چرا؟ و چگونه؟! چطور به صرف گفته های یک آدمِ ناشناس (که شاید مثل اغلب افراد سعی می کند خودِ آرمانی اش را به تصویر بکشد تا خود واقعی اش را) می شود تا این حد به او اعتماد کرد؟ در حالیکه نه خانواده ی او را می شناسی و نه رفتار های واقعی او را تابه حال دیده ای!
۶. بهتر شدن حجاب خوب است و مایه مباهات و افتخار است و چه دلیلی بالاتر از اینکه خدا و رسولش به این حجاب امر کرده اند، اما دختر گلم با خودت فکر کن ببین دلیل اصلی این انتخاب چیست؟ اگر شخص دیگری در زندگی ات و در همین جایگاه قرار می گرفت و تو را به نداشتن حجاب تشویق می کرد می پذیرفتی؟
هرچند ظاهرا خودت را هنوز از لحاظ شجاعت شخصیتی، مهیا . آماده ی انتخاب عملی و پوشش چادر نمی دانی و دنبال بهانه های مانند تحصیل در دانشگاه دخترانه ی الزهرا سلام الله علیها هستی اما من به همین مقدار به تو آفرین می گویم و تبریک. و از شما سوال می کنم آیا این مقدار نفوذ همسالان و دخالت آنها در تصمیمات درست و خردمندانه و خدا پسندانه ی شما به جا و صحیح است؟! (به قول ارسطو: آیا صیحیح است...)
۷. دخترم نیاز به صمیمیت و ارتباط عاطفی را در درون خانواده جستجو کن و ایجاد ارتباط صمیمانه و عاطفی با اعضای خانواده و دوستان متدین و معتمد یا حداقل یک دختر خانم عاقل و با محبت در بین دوستان و آشنایانت می تواند احساس امنیت و آرامش شما را تامین کند هنگامی که این نیاز ها در خانواده تامین شود کمتر برای به دست آوردن آن بی تابی می کنید.
۸. شما صرف یک قَسَم نسبت به این فرد، هیچ تعهدی ندارید.
۹. استخاره هم در این موارد معتبر نیست. و توجه و اعتماد به استخاره آن هم به عنوان فال! و اعتماد بیش از حد به آن در اموری این چنینی صرفا یک مکانیزم دفاعی برای کاهش اضطراب است.
نظرم را چندین بار در مورد استخاره در امر انتخاب همسر گفته ام؛ انتخاب همسر فرایندی است که با گفتگوی محترمانه و صادقانه و تفکر و تامل و مشورت و تحقیق و مشاوره باید طی شود نه با استخاره!
قال الصادق علیه السلام لا تتفأل بالقرآن!
۱۰. هر انسانی در برابر حفظ سلامت و بهداشت جسم وجان خود مسئول است هر قدر که ذهن خود را بیشتر درگیر این هیجان کنید بیشتر تحت تاثیر این افکار قرار خواهید گرفت، وجود این دلهره ها واضطراب ها گاهی لطمه هایی جبران نا پذیر بر جسم وروان انسان دارند وگاها باعث اختلال در عملکرد وزندگی شما(تمرکز ،تحصیل ،روابط اجتماعی و...) خواهند شد .
۱۱. قطع ارتباط کامل با ایشان به مرور باعث می شود او را فراموش کن. اما برای فراموش کردنش تلاشی نکن. انسان به همان نسبت که زود دلبسته می شود، توانایی قطع دلبستگی هایش را نیز دارد. مگر بخواهد نقش یک عاشق دلشکسته ی غمین را بازی کند و از این نقش خوشش بیاید. سعی کن با توکل و استعانت از خدای مهربان به تک تک مسائل و برنامه های زندگی فردی و خانوادگی و اجتماعی ات توجه کنی و موضوعات متنوعی مانند ورزش و مطالعه و بازی و عبادت و تفریح و ...بسیاری را در فهرست برنامه هایت قرار بدهی و به همه چیز توجه کن۱۲
۱۲. به همین مقدار توبه کن که خدا بسیار مهربان تر از حد تصور ماست و زندگی ات را با شادی ادامه بده و هر از گاهی استغفار و خدا را بیشتر دوست داشته باش.
۱۳. پس از مدتی کوتاه با گذر از این شرایط، ان شاءالله به تعادل عاطفی خواهید رسید آن وقت هیچ خواستگار رسمی ای را رد نکن و با هماهنگی خانواده خواستگارهایت را ببین و برای زندگی و آینده خود تصمیم بگیرید.
۱۴. نگرانی مختصری در مورد خانواده ات و فضای حاکم بر آن دارم. در مورد خواهرت و عدم توفیق والدین در برقراری فضای عاطفی مطلوب که چاره ای نداری جز این که خودت را بیشتر مراقبت کنی و روز به روز خردمند تر شوی و مهربان تر.
۱۵. مهم ترین توصیه ام این است با هم سن و سالهایت دردِدل و مشورت نکن!
۱۶. بهتر بود به جای اینکه چندین بار پیام بگذارید فقط یک بار ضوابط مربوط به ارسال پیام را دقیق می خواندید تا روند پاسخگویی به سوالها تسریع شود (توجه به شماره ۲ و شماره ۳ و شماره ۱۵)
عدم رعایت ضوابط را بی احترامی تلقی می کنم.
ویراست مجدد جمعه ۱۳۹۲/۲/۲۰
سلام/ ازدواج کن.
سلام/ ممنونم.
سلام/ از لطف شما تشکر می کنم.
سلام/ چشم حتما دعا می کنم. شما هم در کنار این نوع حاجت ها با تامل و تفکر بیشتر؛ حوائج بزرگتر پیدا کنید حاجت هایی بزرگ تر، بالاتر و والاتر و دائمی تر
سلام/ هنوز برای زمان دوره جدید تصمیم نگرفتم. ان شاءالله در دوره جدید هم عزیزان دوره های قبل به صورت محدود می توانند شرکت کنند هرچند در مجالس و محافلی که منبر می روم برخی از خانواده های نوپا را زیارت می کنم. شما هم گاهی تشریف بیاورید.
سلام/ یاعلی
سلام/ ۱. هنوز تهرانم و امشب و فردا صبح در همدان منبر دارم؛ ان شاءالله بعد از نماز ظهر حرکت می کنم. پس شما را زیارت می کنم. ان شاءالله
۲و۳و۴. الحمدلله شما مهربان هستید. از جنس دغدغه هایتان معلوم است و البته فعلا خسته اید. مراقب مهربانی و نرمی قلب تان باشید و بدون نگرانی و وسواس از خدای مهربان کمک بخواهید که او خیرُالناصرین است. ربِّ اِنّی مَغْلُوبٌ فَانتَصِر
یاعلی
سلام/ متشکرم
سلام/ توصیه می کنم قبل از تصمیم نهایی چند جلسه با یک مشاور متدین مشاوره کنید. مثلا خانم دکتر کرمانی و...
سلام/ فعلا که چنین فرصتی را ندارم. شاید وقتی دیگر. سلام ما را به آقامون علی بن موسی الرضا برسانید.
سلام/ متشکرم. سلامت باشید و موفق
سلام/ متشکرم. ان شاءالله موفق و سربلند باشید.
سلام/ ضوابط ارسال را نخوانید؟!
سلام/ ۴ساعت را که نمی شود هر کس از حاضرین برداشتش را به صورت کامنت می نویسد و دیگران هم با مثبت و منفی تایید می کنند و تقریبا قابل استفاده است اما "گلاس مجردها" بیشتر از چند نکته و بحث است فضا و جو کلاس تاثیر تربیتی دارد و در لحظه بودن اتفاقات و مباحث آزاد و ارتباط استاد و دانشجو همه چیز را شکل می دهد که نوشتار یا تصویر و حتی فایل صوتی آن تاثیر را ندارد.
سلام/ خانم گرامی اولین توصیه من به شما ازدواج است. این توصیه ی خدای حکیم است؛ وَأَنكِحُوا الْأَيَامَى مِنكُمْ
میدانم شرایط شما برای ازدواج سخت است و ملاحظات عدیده ای دارید اما ازدواج را مهم بدانید و حداقل کاری که باید بکنید ابراز مخالفت با مقوله ازدواج نداشته باشید. رفتاری که خیلی از خانم های در شرایط مشابه شما دارند به دلایل دانسته و ندانسته، خودآگاه یا ناخودآگاهِ گوناگون، شما این رفتار را نداشته باش و پیشنهادهای ازدواج را جدی بگیر و بررسی کن و پس از یک فرصت منطقی پاسخ مثبت یا منفی ات را صریح و محترمانه بیان کن.
در مورد مشورتی که خواستید چند سوال دارم:
۱. شما و سایر مخاطبین محترم لطفا معادله با چندین مجهول برایم نفرستید؛ سن شما و دختر و مادرتان را چگونه و اساسا چرا حدس بزنم؟! "سالها پیش" یعنی در دهه ۶۰ همسرتان مرحوم شده اند و دخترتان بین ۲۴-۲۳ سال تا ۳۸-۳۷ سال است یا یک دختر لااقل ۹-۸ ساله که با عبارت سالها پیش جور دربیاد. پس مادرتان چندساله است. در صورتی که اگر بنویسید شوهر در سال ۸۵ از دنیا رفت و با دخترم (متولد۸۰) زندگی می کنم مادرم (متولد۳۰) و ... و از نحوه عملکرد یا مناسبات آن گروه از فامیل و دلیل علاقه و ارتباط شما هم چیزی نمی دانم.
۲. اما اجمالا عرض می کنم موضوع نه قطع رحم است و نه رنجاندن مادر؛
- موضوع قطع رحم نیست؛ زیرا فرموده اند: صِل رَحِمَکَ وَلُو بِالسَّلامِ ...وَلُو بِشِربَةٍ مِنَ الماء؛ با یک سلام کردن به فامیل و یک پذیرایی ساده مثلا تعارف یک لیوان آب، صل رحم انجام شده و قطع رحم نیست.
- موضوع رنجاندن مادر نیست؛ چون می شود این ارتباط حداقلی را داشت و مادر نه مطلع شود و اگر مطلع شود جایی برای ناراحتی نیست!
- مادر محترم خودش باید بداند که چنین حقی ندارد و نباید در حد ارتباط دخترش -که احتمالا میان سال است!- با خانم هایی از فامیل (که سن آنها هم لابد در همین حدود است) دخالت کند اما اگر با پرخاشگری و سلطه گفت و گفت و گفت که تو از سر نگرانی از یک طلبه سوال کنی... پاسخ چنین مادری را با احترام و تواضع و با بوسیدن دستش و سرش و خفض جناح این گونه بدهی؛ که « مادر جان من عاشق پدرم هستم و مدافع پدرم و اگر احساس کنم پدرم در موضوعی حتی مقصر بوده اجازه ی محاکمه دوباره و یا خدای ناکرده توهین به پدرم را به احدی نمی دهم.» بعد به او فرصت بده چون مردم ما کمتر تحمل شنیدن دارند. او احتمالا بدی های آنها را با افزایش هیجانش و شاید داد و بیداد بیان کند با حوصله و بدون واکنش گوش کن و با دقت و احترام نه سربه هوا و ... بعد بگو مادرجان «این مطالب را شما قبلا هم بیان کرده اید و من خیلی دلخور شدم که چرا این حجم از غیبت را باید بشنوم و روح و جانم سیاه شود و ناراحت شوم که چرا به پدرم اهانت شده و نگران شوم که چرا مادرعزیزم این قدر حرص می خورد و از آنها هم که اهانت کرده اند دلخورشده ام ولی بعد از آن کینه را از دلم بیرون کردم» و «مادر عزیزم سیاهی غیبت و کینه قطعا و بی تردید از سیاهی اهانت های آنها بیشتر است و من موظفم قلبم را از سیاهی این گناهان پاک کنگهدارم»
این نوع گفتگوهای خوب و موثر و یک بار برای همیشه -یا برای بعضی خانواده ها دو سه سالی یک بار- مانع تبدیل تذکر مادر به "بگو مگو" خواهد شد.
راستی پدر این داستان کیست، کجاست، چه کاره است؟ مومن و خوش نام و متعادل، یا پرخاشگر و ... در حیات و خدای ناکرده ممات نمی دانم؛ اما پدر است و از نظر اسلام عزیز جایگاه والدین برای تک تک فرزندانشان باید مهم و ارزشمند باشد با هر شخصیت و هر عملکردی خوب، بد یا زشت!
۳. موضوع چیست؟ ساختار شخصیتی شما مثلا شما چقدر به دیگران وابسته هستید و چقدر محترم؟ آیا نگرانی ها و اضطراب هایت را می شناسی میزان ارتباط شما با سایرین و نحوه ارتباط گیری شما و ... به شأن خودت نزد فرزند و مادرت توجه کن آیا به اندازه یک مادر محترم هستی یا همچنان به عنوان یک عروس داغدیده ی مستحق ترحم و شاید مراقبت و کنترل! به شما نگاه می کنند.
باید باور کنی که محترم هستی و مستقل و اگر کسی میخواهد با تو رفت آمد کند رعایت یک اصل را برخودش لازم و ضروی بداند: احترام متقابل
این شماره ۳را جدی بگیر و به جای دفاع فوری و پاسخ، تامل کن و بررسی کن و
سلام/ بدون اظهار موافقت یا مخالفت، اگر آنها هم مایل بودند دو سه جلسه دیگر گفتگو را ادامه بدهید و فعلا تصمیم نگیرید. اصلا اقدام به اصلاح او نکنید نظرتان را بدون هیجان و محترمانه بیان کنید و تمام نکات مثبت و منفی را اشراف پیدا کنید بعد تصمیم بگیرید یا حضوری به یک مشاور خوب مراجعه کنید و بعد هم صریح و قاطع و محترمانه نظرتان را بیان کنید.
دقت کنید خواستگاری مرحله دل دادن و دلبری و عاشقی و اینها نیست باید خود را معرفی کرد و طرف مقابل را خوب شناخت. غیر از این از کار ریل خارج شده است.
سلام/ همین جوری
سلام/ خدا بخشیده. و خوشحال باش و الحمدلله رب العالمین بگو که خدا تو را هدایت کرده و دستت را گرفته.
سلام/ از لطفی که به من دارید تشکر می کنم اما اصفهان را بهتر بشناسید. آن زمین پاک و دیار مومنان عاشق ؛ -ما که نو پا و نو سفریم- آنجا همیشه بزرگان و صاحب نفسان بوده اند و هستند.
سلام/ واقعا این دغدغه بزرگ شماست؟!
سلام/ الان شما "رباخوارِ نذری بده" هستی یا "دخالت کننده ی بدبینِ جستجوگر"؟! کدامی؟!
کار او غلط است! اما چه کمکی به تو می کند؟ تحلیلی واقعی و علمی از خشمت نسبت به او داری؟ اشراف بر احوال خودت داری؟...
موعظه را برای خودت بخر فقط به فکر خودت باش
باور کن این امر به معروف و نهی از منکر نیست. با این دل بعید است چیزی نصیب قلب آدمی شود!
سلام/ خانواده نوپا ویژه زوج هایی است که زندگی مشترکِ زیر یک سقف را شروع کرده اند. بنابراین فعلا به یکی از مشاورین متدین و خوب مراجعه کنید تا ان شاءالله بعد از ازدواج...
ای بسا شرکت در کارگاه خانواده نوپا برای زوج های بی مشکل مفیدتر هم باشد...
سلام/ مبارکه. تقبل الله.
سلام/ از دعا و ابراز لطف شما ممنونم. سلامت و برقرار باشید.
سلام/ ان شاءالله تاریخ ثبت نام دوره جدید "خانواده نوپا" را به زودی اعلام می کنم. هنوز به جمعبندی دقیقی نرسیدم.
سلام/ ان شاءالله سلامت و موفق و عاقبت به خیر باشید.
سلام/ بله او غیور بود. مخلص و بی ادعا. رضوان الله علیه.
او دوست بسیار عزیزی بود؛ بسیار مهربان و صمیمی و بی آلایش. آخرین بار که با هم خداحافظی کردیم بعد از آخرین جلسه درس خارج حضرت آقا بود (اواخر اسفند۹۱) و مثل همیشه ما آخرین نفرهایی بودیم که می رفتیم و چند بار خداحافظی کردیم ... خدای مهربان او را در اعلی علیین جای دهد و از رحمت خاصه اش بهرمند فرماید و به خانواده گرامی اش صبر و اجر فراوان عنایت فرماید.
باز هم از همه دوستان گرامی و مراجعین محترم به این صفحه درخواست می کنم برای ترویح روح این مرد خدا، عالمِ شجاع و حزب اللهی؛
مرحوم حجه الاسلام و المسلمین حاج شیخ منصور غفوری فاتحه و اخلاص بخوانید. با صلوات بر محمد و آل محمد
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
سلام/ سال نو مبارک.
۱. نگرانی شما در مورد تاخیر در ازدواج خردمندانه و منطقی است.
۲. بی تردید ازدواج مهم است اما مسلما همه زندگی نیست! اجازه ندهید نگرانی از این مسئله تمام زندگی شما را مختل کند. بین یک دختر خانم مجرد با مشکلات روحی و خُلقی و یک دخترخانم مجرد با روح و روان سالم حتما سلامت را انتخاب کنید. و مراقب سلامت روح و جسم تان باشید.
کم نیستند افرادی که در سنین بالا ازدواج می کنند و ازدواج موفقی هم دارند. اگر احساس ناخوشایند و یا افکار آزاردهندی دارید و ناامیدی یا حس افسردگی که در پیام قبلی بیشتر به آن اشاره کردید مانع انجام عملکردهای شماست و آرامش شما را مختل می کند حتما به مشاوری متدین مراجعه کنید.
۳. شاید یکی از علل عدم حضور خواستگار با توجه به شرایطی که شما دارید سطح بالای تحصیلات و موقعیت اجتماعی خوب شما است و نگرانی آنها از بابت بالا بودن سطح توقعات شما. که دور از ذهن نیست و حتی برخی از خواستگارهای بالقوه در چنین شرایطی در قبال دختر خانمی با شرایط تحصیلی و اجتماعی شما -شاید- احساس حقارت می کنند.
و یا رجزخوانی ها و اصطلاحا پرچین گذاری های دوران نوجوانی و جوانی همچنان مانع آمدن خواستگارهای فامیلی و همکلاسی ها است. مثلا من با فلان جور آدم اصلا ازدواج نمی کنم و ...
۴. لازم است با توجه به سن و شرایطِ امروزتان، مجدد تمامی معیارها و ملاک ها و سلیقه های خود را بازبینی کنید و با حفظ مبانی (مثلا شیعه بودن شراب خوار نبودن و...) ملاک ها و معیارها و حتی برخی سلیقه ها را تعدیل و به روز کنید.
مثلا بر اساس معیارهای ۲۰ سال پیش شما خواستگار امروزتان با تفاوت سنی ۴-۳ سال، باید ۴۱-۴۰ ساله باشد و حتما مجرد. اما اولا این معیار امروز برای یک دوشیزه ۳۷ ساله، واقع بینانه نیست! ثانیا احتمال مشکلات شخصیتی برای پسر ۴۰ ساله ی مجرد به مراتب بیشتر از یک مرد ۴۰ ساله ایست که تجربه طلاق دارد.
۵. نسخه ی به روز شده ی معیارها و ملاک هایتان را در خلال صحبت هایتان راحت با دوستان و نزدیکان و اطرافیان در میان بگذارید،نقش آنها را بعنوان معرف نادیده نگیرید. روشن است که منظورم درد دل با بدخواهان و دشمنان نیست!
۶. به صورت غيرمستقيم درصحبت هایتان عدم مخالفت تان را براي ازدواج ابرازکنید. مثلا در مورد خواستگاری که -مثل دشمن فرضی- به علت بی نماز بودن او را رد کردید صحبت کنید و با دیالوگی مانند این شماره ۵ را هم اجرایی کنید: «یکی دو جلسه صحبت کردم مرد محترمی بود و من مشکلی با شرایط سن و سالش نداشتم تقریبا از من ۱۳ سال بزرگتر بود اما خب متاسفانه نمازخون نبود و اظهار بی اعتقادی کرد. من هم ردش کردم» یا «خواستگار محترمی بود با اینکه تجربه یک عقد و طلاق داشت اما با این موضوع مشکل چندانی نداشتم ولی اصل موضوع این بود که در مورد شُربِ خَمر اظهارات مناسبی نداشت و گفت نمی تونه قول بده که هیچ وقت مشروب نخوره! خب شرب خمر هم می دونی یه خطِ قرمزِ جدی است. من هم ردش کردم» دو سه تا از این اظهارات را می توانید بیان کنید و اگر مصداق ندارد به نحوی بیان کنید که اصلا دروغ و کذب نباشد این طوری: « من که با ازدواج مشکلی ندارم اما از شما می پرسم به نظرت اگر دختری توی شرایط من خواستگاری داشته باشه که خدای ناکرده مشروب خور باشه و حاضر هم نیست توبه کنه اون دختر باید قبول کنه؟ -اگر طرف صحبت شما با پُر روی گفت: بله قبول کنه و دلیل و توجیه اورد، شما هم محکم بگید: نه رسول خدا صریحا نهی کرده از چنین ازدواجی» و ...
۷. مراجعه به مشاور برای پاسخ نهایی مثبت یا منفی به خواستگار را برای خودت لازم و ضروری بدان. دقت بفرمایید حتی پاسخ منفی. و خیلی به صرفه است مشاورتان ثابت باشد. مومن و از لحاظ تاهل و خانوادگی موفق و شاداب.
۷. از دعا و توسل غافل نیستید خوب است. از خدا بخواهید که همسری مناسب و لایق نصیب کند که لیاقت شما را داشته باشد. برای امر ازدواج توسل و نذر به امام هادی علیه السلام مجرب است. نذر ایشان کنید.
خواهرم مسئله ای که مطرح کردید از مهم ترین دغدغه هایم هست و مشکل شما نتیجه ی سبک زندگی نادرست روزگار ماست. این آموزش و پروش و اغلب خانواده ها هستند که بی توجه به واقعیت های فرهنگی و اجتماعی و حتی طبیعیِ دخترخانم ها، نه تنها آنها را برای یک زندگی موفق و موثر مهیا و آماده نمی کنند بلکه افکار و سلیقه هایی را در آنها القاء می کنند که حدود ۴۰ سالگی تازه متوجه می شوند افکار و هیجاناتی که روزگاری براشون محترم و دوست داشتنی بوده را امروز دوست ندارند و نمی پسندند و احساسِ تلخ ضرر و پشیمونی احساس خوبی نیست.
اصلاح به هنگام آن افکار و تنظیم سلایق و ارزش ها و اهداف زندگی یک دخترخانم های جوانتر در خصوص ازدواج توسط افرادی مثل من کمی سخت است و زمان بَر. عجیب هم نیست یک دست صدا ندارد اما ناامید نشدم و نمی شوم ان شاءالله.
سلام/ دخترم با خواندن این پیام میشه حدس زد تو و خواهرانت در چه شرایط تلخ و سختی زندگی می کنید.
اما شاید تو بهتر از ما بدانی که شدت این تلخ کامی و رنج، حتما برای مادرت بیشتر است؛ هم او که خود را پشت نقابی از "نامهربانی" و "خشونت" مخفی کرده.
مردم درقبال مشکلاتشان روش های گوناگونی دارند و اغلب به جای "شناخت صحیح و دقیق مسائل" و پیدا کردن مناسب ترین "روش حل مسئله" یا دیگران را مقصر و محکوم می کنند حالا این دیگری که محکوم می شود یا پدر و مادر است یا جامعه یا... و یا در شایع ترین وجه آن خدای مهربان!
خلاصه اغلب با مشکلات درگیرند مثلا به جای خنثی کردن بمب ساعتی آن را با مشت و لگد می زنند و به آن فحش می دهند یا عاقل ترها مثل شما از مشکل فرار می کنند. ولی این ها هیچکدام حل مسئله نیست.
دخترم اصل مشکل چیست؟ آن را تا فردا برام دسته بندی شده و خلاصه بنویس.
سال نو مبارک
سلام/ یاعلی
سال نو بر شما و همه ایرانیان عزیز مبارک. ان شاءالله الطاف صدیقه طاهره شامل حال همه ما شود.
سلام/ ان شاءالله من هم قدردان این جان های پاک و گوش و هوش پاک شما جوانان باشم و از خدا قوت و توان بیشتری برای خدمت می خواهم.
برای تک تک شما دعا می کنم.
سال نو مبارک
سلام/ دعاگویم و ملتمس دعا.
سال نو مبارک.
یازهرا
سلام/ الحمدلله رب العالمین. از تلاش شما و سایر بزرگواران گروه اجرایی کلاس باید تشکر کنم که در برگزاری منظم و محترمانه کلاس بیشترین تدبیر و تلاش را دارید. سال نو مبارک موفق و عاقبت به خیر باشید.
سلام/ ۱. نیت مومن از عملش بهتر است. این بار منفعت شما بیشتر است. ۲. پیام های تکراری را پاسخ نمی دهم.
امیدوارم بتوانم در اردیبهشت بهبهان بیایم چند ماهی است دانشگاه دعوتم کرده اند اما کثرت برنامه ها و کمی وقت ...
سال نو مبارک
شاد و سربلند باشید.
سلام/ شاید در فروردین جلسه ی آزاد برای مهمانان داشته باشیم. شرکت کنید و بعدش با هم صحبت می کنیم. سایت را رصد کنید.
سال نو مبارک
سلام/ شرمنده ام نکنید. ناقابل بود. تک تک افراد در جلسه خیلی وقت گذاشتند با محدودیت جا و کمی امکانات ما برای پذیرایی...
التماس دعا دارم . سال نو مبارک
سلام/ بر شما هم مبارک باشد. از همه شما التماس دعا دارم. ان شاءالله زیر سایه امام زمان سلامت و سربلند باشید.
سلام/ توصیه و پیشنهادم به شما -حتی اگر در کلاس هم می بودید- مراجعه به مشاور متدین و خبره است.
پ ن: نوع نوشتن اسم و مشخصاتت محترمانه نیست. کمی اصلاح کردم.
سلام/ هیچ لزومی ندارد آنها با شما و همسرتان بیرون بیایند. به این موضوع توجه کنی بقیه امور حل می شود.
۱. موضوع را «امر به معروف و نهی از منکر» نبین! موضوع مدیریت روابط خانوادگی و فامیلی است و همسر این حق را دارد که در مورد رفت و آمد خودش و همسرش تصمیم قاطع و بی رودرواسی بگیرد.
۲. عامل تلخی مقاومت نابجای شماست. فرض کن برادر شوهر شما سیگاری است و شما آسم آلرژیک و ... دارید و شوهرت اصرار دارد در بیرون از منزل در یک ماشین فسقلی مثل رنو۵ او همه جا با شما همراه باشد شیشه ها بالا و هم فرت و فرت سیگار پشت سیگار روشن کند و تذکرهای تو به شوهر و برادر شوهرت بی اثر؛ خب؟ آن وقت شوهرت برای من پیام بگذارد که این زن زندگی مرا سیاه کرده آبروی مرا برده و به قول شما زندگی را تلخ کرده. در این مثال اول برادر شوهر بی ملاحظه و بی کلاس و غربتی مقصر است بعد شوهر ِ بی توجه و خودخواه و بی اطلاع از حقوق همسر و دارای ضعف شخصیتی و دیگر تمام.
۳. خیلی ساده و راحت این حق را به شوهرت بده که نخواهد با آنها بیرون بیاید. و به همسرت ابراز علاقه کن و در او احساس گناه ایجاد نکن. مثلا: اونا الان ماشین نداند تنها هستند و ... این ظلم است!
خیلی نرم و بدون صدور قطع نامه با شوهرت به گونه ای تنظیم کنید که با آنها جایی نروید. آسمان به زمین نمی آید. در تمام مهمانی ها و مجالس هم را ببینید اما مشترکا بیرون نروید اما اگر خانواده شما به شما در این موضوع فشار می آورند از حقوق شوهرت با نرمی و احترام اما صراحت دفاع کن. انگار شما خواهرانت را از اهالی سیاره ای دیگر فرض می کنی لذا آنها را غیر قابل توجیه و تفیهم می دانی! -امر به معروف به جای خود، اما اینجا اصلا مسئله اصلاح و ارشاد نیست؛ مسئله؛ "تنظیم مناسبات و روابط" و "حفظ حرمت ها"است- دو خواهرِ محترم شما، حجاب خوبی ندارند اما حتما گوش و عقلِ سالمی دارند و درک این مسئله که "این رفتار شما خلاف باورها و اعتقادات شوهر من است. و شما را محترم میداند و دوست تان هم دارد و برای هردوی ما عزیزید اما او غیرتی است و من نه تصمیم دارم غیرت او را تخریب کنم. و نه تصمیم دارم شخصیت شما را. پس اگر به پروتکل او احترام نمی گذارید. تلاش می کنم تنش ها کمتر شود."خیلی ساده و آسان است. (جملات داخل " " دیالوگ است که شما می توانی حفظ کنی و در صورت لزوم بیان کنی)
سال نو بر شما هم مبارک ان شاءالله هیچ جوانی سرمایه جوانیِ زودگذر را هزینه ای برای مخالفت و لجبازی با خدا و قوانین خدا نکند. جوان نباید فراموش کند این موی سر خیلی زودتر از انتظارش سفید می شود و کم پُشت و ... و این پوست صورت خیلی زودتر چروک و چروک تر و بی طراوت ...
سلام/ ۱. توصیه می کنم فورا قطع رابطه کنید. مدیون دختر مردم نشو.
۲. برو منزلشون و محترمانه بگو:
«۱. عذرخواهم به خاطر اتفاقاتی که پیش آمد. ۲. ما هر دو به هم وابستگی داریم. اما شأن ما نیست این دلبستگی با هدف و روشی غیر از ازداوج رسمی ادامه پیدا کند ۳. من عمیقا قدردان لطف خانواده شما هستم . ۴. همانطور که می دانید خانواده ام که برایم عزیز و محترمند متاسفانه دچار یک حالت هیجانی شده اند و مخالفت می کنند. ۵. من برای گفتگوی مجدد با خانواده ام با توجه به بیماری مادرم نیاز به فرصت دارم؛ یک فرصت سه ماهه»
و رسما با پدر و مادرش صحبت کن و فرصت بگیر. تلاش کردم مطالبی را که لازم است بگویی کمی رسمی تر از حد متعارف بنویسم تا جانِ کلام را بدانی و دسته بندی شده این عبارت ها را با بیان خودت به آنها منتقل کنی.
۳. اگر با پیشنهادت موافقت کردند. واقعا قطع رابطه کن و برو تمام تلاشت را مدبرانه به کار بگیر و به فکر دست و پا کردن واسطه در فامیل و آشنایان تا وارد مذاکره با والدینت شوند مثلا با پدرت یکی از همکارانش و با مادر آدم تاثیرگذار فامیل و ... صحبت کنند.
۴. اگر از من بپذیری عرض می کنم از لحاظ شخصیتی ازدواج هنوز کمی برایت زود است.
سلام/ مبارک باشد بر شما. امیدوارم شاد و سربلند باشید.