سلام/ سال نو مبارک.
۱. نگرانی شما در مورد تاخیر در ازدواج خردمندانه و منطقی است.
۲. بی تردید ازدواج مهم است اما مسلما همه زندگی نیست! اجازه ندهید نگرانی از این مسئله تمام زندگی شما را مختل کند. بین یک دختر خانم مجرد با مشکلات روحی و خُلقی و یک دخترخانم مجرد با روح و روان سالم حتما سلامت را انتخاب کنید. و مراقب سلامت روح و جسم تان باشید.
کم نیستند افرادی که در سنین بالا ازدواج می کنند و ازدواج موفقی هم دارند. اگر احساس ناخوشایند و یا افکار آزاردهندی دارید و ناامیدی یا حس افسردگی که در پیام قبلی بیشتر به آن اشاره کردید مانع انجام عملکردهای شماست و آرامش شما را مختل می کند حتما به مشاوری متدین مراجعه کنید.
۳. شاید یکی از علل عدم حضور خواستگار با توجه به شرایطی که شما دارید سطح بالای تحصیلات و موقعیت اجتماعی خوب شما است و نگرانی آنها از بابت بالا بودن سطح توقعات شما. که دور از ذهن نیست و حتی برخی از خواستگارهای بالقوه در چنین شرایطی در قبال دختر خانمی با شرایط تحصیلی و اجتماعی شما -شاید- احساس حقارت می کنند.
و یا رجزخوانی ها و اصطلاحا پرچین گذاری های دوران نوجوانی و جوانی همچنان مانع آمدن خواستگارهای فامیلی و همکلاسی ها است. مثلا من با فلان جور آدم اصلا ازدواج نمی کنم و ...
۴. لازم است با توجه به سن و شرایطِ امروزتان، مجدد تمامی معیارها و ملاک ها و سلیقه های خود را بازبینی کنید و با حفظ مبانی (مثلا شیعه بودن شراب خوار نبودن و...) ملاک ها و معیارها و حتی برخی سلیقه ها را تعدیل و به روز کنید.
مثلا بر اساس معیارهای ۲۰ سال پیش شما خواستگار امروزتان با تفاوت سنی ۴-۳ سال، باید ۴۱-۴۰ ساله باشد و حتما مجرد. اما اولا این معیار امروز برای یک دوشیزه ۳۷ ساله، واقع بینانه نیست! ثانیا احتمال مشکلات شخصیتی برای پسر ۴۰ ساله ی مجرد به مراتب بیشتر از یک مرد ۴۰ ساله ایست که تجربه طلاق دارد.
۵. نسخه ی به روز شده ی معیارها و ملاک هایتان را در خلال صحبت هایتان راحت با دوستان و نزدیکان و اطرافیان در میان بگذارید،نقش آنها را بعنوان معرف نادیده نگیرید. روشن است که منظورم درد دل با بدخواهان و دشمنان نیست!
۶. به صورت غيرمستقيم درصحبت هایتان عدم مخالفت تان را براي ازدواج ابرازکنید. مثلا در مورد خواستگاری که -مثل دشمن فرضی- به علت بی نماز بودن او را رد کردید صحبت کنید و با دیالوگی مانند این شماره ۵ را هم اجرایی کنید: «یکی دو جلسه صحبت کردم مرد محترمی بود و من مشکلی با شرایط سن و سالش نداشتم تقریبا از من ۱۳ سال بزرگتر بود اما خب متاسفانه نمازخون نبود و اظهار بی اعتقادی کرد. من هم ردش کردم» یا «خواستگار محترمی بود با اینکه تجربه یک عقد و طلاق داشت اما با این موضوع مشکل چندانی نداشتم ولی اصل موضوع این بود که در مورد شُربِ خَمر اظهارات مناسبی نداشت و گفت نمی تونه قول بده که هیچ وقت مشروب نخوره! خب شرب خمر هم می دونی یه خطِ قرمزِ جدی است. من هم ردش کردم» دو سه تا از این اظهارات را می توانید بیان کنید و اگر مصداق ندارد به نحوی بیان کنید که اصلا دروغ و کذب نباشد این طوری: « من که با ازدواج مشکلی ندارم اما از شما می پرسم به نظرت اگر دختری توی شرایط من خواستگاری داشته باشه که خدای ناکرده مشروب خور باشه و حاضر هم نیست توبه کنه اون دختر باید قبول کنه؟ -اگر طرف صحبت شما با پُر روی گفت: بله قبول کنه و دلیل و توجیه اورد، شما هم محکم بگید: نه رسول خدا صریحا نهی کرده از چنین ازدواجی» و ...
۷. مراجعه به مشاور برای پاسخ نهایی مثبت یا منفی به خواستگار را برای خودت لازم و ضروری بدان. دقت بفرمایید حتی پاسخ منفی. و خیلی به صرفه است مشاورتان ثابت باشد. مومن و از لحاظ تاهل و خانوادگی موفق و شاداب.
۷. از دعا و توسل غافل نیستید خوب است. از خدا بخواهید که همسری مناسب و لایق نصیب کند که لیاقت شما را داشته باشد. برای امر ازدواج توسل و نذر به امام هادی علیه السلام مجرب است. نذر ایشان کنید.
خواهرم مسئله ای که مطرح کردید از مهم ترین دغدغه هایم هست و مشکل شما نتیجه ی سبک زندگی نادرست روزگار ماست. این آموزش و پروش و اغلب خانواده ها هستند که بی توجه به واقعیت های فرهنگی و اجتماعی و حتی طبیعیِ دخترخانم ها، نه تنها آنها را برای یک زندگی موفق و موثر مهیا و آماده نمی کنند بلکه افکار و سلیقه هایی را در آنها القاء می کنند که حدود ۴۰ سالگی تازه متوجه می شوند افکار و هیجاناتی که روزگاری براشون محترم و دوست داشتنی بوده را امروز دوست ندارند و نمی پسندند و احساسِ تلخ ضرر و پشیمونی احساس خوبی نیست.
اصلاح به هنگام آن افکار و تنظیم سلایق و ارزش ها و اهداف زندگی یک دخترخانم های جوانتر در خصوص ازدواج توسط افرادی مثل من کمی سخت است و زمان بَر. عجیب هم نیست یک دست صدا ندارد اما ناامید نشدم و نمی شوم ان شاءالله.