ثبت نام دوره جدید کلاس مجردها ۱۴۰۳

ثبت نام دوره جدید کلاس مجردها ۱۴۰۳

کلاس مجردها را امروزه خیلی ها می شناسند اما برخی هم تصوری نادرست بر مبنای اسم کلاس، از آن دارند؛ به این معنا که تصور می‌کنند: «مجردهای آماده ی ازدواج یا به قول قدیمی‌ها جوانان دمِ بخت، با هر سن و سالی در کلاس مجردها شرکت می‌کنند تا همسر پیدا کنند!» خب این تصور غلط است و با واقعیتِ کلاس مجردها تفاوت بسیاری دارد. پس به ورودی های جدید دانشگاه توصیه می کنم این فرصت را دریابند؛ به تعبیری کلاس مجردها یک تریبون آزاد یا کرسی آزاد اندیشی است و یک مجال برای شنیدن و تأمل کردن است و فرصتی برای رشد و تربیت اجتماعی با نگاه دینی و فرهنگی است و ...
ادامه مطلب
جمعه , ۲۳ تير ۱۳۹۱ ساعت ۰۰:۰۰
منتشر شده در: برنامه ها » کلاس

  جلسه پانزدهم

راس ساعت ۱۶

در این جلسه نیز مانند تمام جلسات قرآن جیبی خودتان را همراه داشته باشید و قبل از شروع جلسه به اندازه زمان حضورتان تا شروع جلسه قرآن تلاوت کنید و با هم کمتر گفتگو کنید.
به ویژه حتما یک سوره یس بخوانید و ثوابش را به صدیقه کبری سلام الله علیها اهدا کنید.

 
اگر در جریان کلاس مجردها نیستید، این لینک و لینک های متن آن را بخوانید: 
»»»ماجرای دوره ی کلاس مجردها چیه؟ «««


از این هفته برای پایان کلاس با تعدادی تاکسی ویژه بانوان و یک عدد اتوبوس به مقصد ایستگاه مترو هماهنگی به عمل آمده  ان شاءالله...


پی نوشت:
لطفا این بار به جای خلاصه نویسی، برداشت ها و دریافت هایتان را بنویسید! حجم نکات و مباحث خیلی زیاد بود اما
خاطر شریفتان هست که روش ما در کلاس اغلب آموزش غیر مستقیم و تفکر نقاد و خلاق است.
بنابراین در روند کلاس و مباحث یاد چه موضوعاتی افتادید؟
یادتون هست که شما باهوش و زیرک هستید به نظرتون چرا مباحثی مانند نواقص العقول و ... به صورت حساسیت زا مطرح شد؟ حس شما چه بود؟ چرا؟ (مرتبط با بحث نقص عقل اصلا ننویسید چون فقط بهانه ای بود برای بحثی ریشه ای تر و مهم تر؛ دیدید که به اصل موضوع نپرداختم) اما از این بحث چه اموری را دریافتید؟
می دانید که رسول خدا فرمودند علی مع الحق و الحق مع علی یدور حیث ما دار صلوات الله علیه؛ آیا دین و حقایق باید در سطح اطلاع و باور و پذیرش من و تو باشد تا بپذیریم؟! یا به بیان زیارت جامعه والحقُ معکم و فیکم و منکم و ... آیا با خدا و دینش شریکیم یا مُسلِم هستیم و مسلمان؟ [... فَالرَّاغِبُ عَنْكُمْ مَارِقٌ وَ اللازِمُ لَكُمْ لاحِقٌ وَ الْمُقَصِّرُ فِي حَقِّكُمْ زَاهِقٌ وَ الْحَقُّ مَعَكُمْ وَ فِيكُمْ وَ مِنْكُمْ وَ إِلَيْكُمْ وَ أَنْتُمْ أَهْلُهُ وَ مَعْدِنُهُ وَ مِيرَاثُ النُّبُوَّةِ عِنْدَكُمْ وَ إِيَابُ الْخَلْقِ إِلَيْكُمْ وَ حِسَابُهُمْ عَلَيْكُمْ وَ فَصْلُ الْخِطَابِ عِنْدَكُمْ وَ آيَاتُ اللَّهِ لَدَيْكُمْ وَ عَزَائِمُهُ فِيكُمْ وَ نُورُهُ وَ بُرْهَانُهُ عِنْدَكُمْ وَ أَمْرُهُ إِلَيْكُمْ ...]
چه مواردی از نیازمندی های مهارتی و علمی در باب انتخاب همسر و ازدواج به ذهنتان خطور کرد؟
از بیانات خواهران و برادرانتان چه مسائل مهم و تازه ای به دانسته هایتان اضافه شد؟ و ...

 
لطفا در خاتمه ی کامنت، سن، تحصیلات، تاریخ و محل سکونت را درج بفرمایید.

 

1391/4/25
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۹۸
زهرا زاغی
۱۳۹۱-۰۴-۲۳ ۰۱:۰۷
90
30
سلام حاج آقا
امیدوارم حال شما خوب باشه.
حاج آقا، به علت اینکه تابستان را در ایران نیستم، متاسفانه با اینکه احساس نیاز به کلاس را دارم اما امکان حضور و استفاده از کلاس را ندارم. (مانند سال پیش که در تابستان در جده بودم و امکان حضور در کلاس را نداشتم)
زهرازاغی،23 ساله،تهران،دانشجوی ارشد کامپیوتر،دانشگاه صنعتی امیرکبیر،
التماس دعا
رایحه
۱۳۹۱-۰۴-۲۳ ۰۱:۴۵
80
0
سلام
واقعا ممنون از این که اینقدر به فکر ما هستین.
20 ساله، دانشجوی محیط زیست،23/4/91،دولت
ما و شما
۱۳۹۱-۰۴-۲۳ ۰۵:۱۰
125
0
سلام علیکم.خدا خیرتان بدهد که برنامه ی وسیله ی نقلیه را تدارک دیده اید.

یا علی
25ساله-کارشناسی فیزیک-23تیر-تهران
Golpooneh
۱۳۹۱-۰۴-۲۳ ۱۰:۲۴
130
0
سلام
دست شما درد نکنه استاد.خدا خیرتون بده.

23 تیر 91، تهران
23 ساله، لیسانس
atieh shahmohamadi
۱۳۹۱-۰۴-۲۳ ۱۳:۴۲
0
0
سلام
اگه ممکنه برای BRT هم ماشین بزارید
roshi
۱۳۹۱-۰۴-۲۳ ۱۴:۴۲
70
65
مثل همیشه عالی ممنون حاج آقا
راستی مامانم هم از شما تشکر می کنند
خوش به حال ما که همچین استادی داریم
23 ساله فارغ التحصیل مدیریت بازرگانی 04/23 هروی
maryam_h
۱۳۹۱-۰۴-۲۳ ۱۷:۱۵
30
145
بسم رب الشهدا

سلام استاد!
یک دنیا ممنون!!!!!!!!!!
مادرم هم با شنیدن این خبر کلی به صورت زیر پوستی خوشحال شد:-)

...
التماس دعا

یا حق!
h.j.e
۱۳۹۱-۰۴-۲۳ ۱۸:۰۰
150
30
سلام استاد
ممنون از تدارک دیدن وسیله نقلیه اما اگر امکانش هست کلاس را کمی زودتر تمام کنیم که خانواده ها نگران دیر رسیدنمان نشوند.
با تشکر
20 ساله،دانشجوی علوم اجتماعی،23تیر
ستوده 133
۱۳۹۱-۰۴-۲۳ ۱۸:۱۷
76
0
سلام
حاج آقا اين قضيه تاكسي و اتوبوس منو ياد جمله آخر مصاحبتون (با مجله آيه) انداخت كه:
[b]"من هم در قبال فرزندان مسئولم و هم در قبال بچه‌های مردم. نه برای فرزندان خودم کم می‌گذارم و نه برای فرزندان مردم."
[/b]
انشاءالله شما و فرزندان عزيزتان عاقبت به خير باشيد
تهران - 23تير91
فلسفی
۱۳۹۱-۰۴-۲۳ ۱۸:۲۴
190
25
سلام همکلاسی های مهربان و نامهربان

۱. قرار شد نظر تکراری ندهیم. خصوصا وقتی پیامی منتشر شده و امتیاز بدهیم.
۲. اگر کلاس در تاریکی تمام میشه استاد کمتر از والدین نیستند.لااقل از والدین عزیزمن
۳. اگر پدر و مادری نگران است[b] الف) [/b]یا بیاید دنبال فرزند عزیزش
[b]ب)[/b] یا از قبل با یک راننده مطمئن و یا آزانس بانوان یا تاکسی بیسیم که خیلی مطمئن است هماهنگی کنند.
[b]ج)[/b] یا فرزند اعصاب ما را خورد نکند و خیلی محترمانه کلاس نیاید.
[b]د) [/b]برای ناآشناهای کلاس مجردها هم عرض کنم استاد چندبار به دخترها گفته اند حتما آژانس بگیرید یا با خانواده بروید و اگر کسی واقعا پول ندارد مدیون است هزینه آژانسش را از من نگیرد.
[b]ه)[/b] آخر با این ایرادهای بنی اسرائیلی و لوس بازی های کودکانه کاری کنید تا استاد از خیر این کلاس بگذرد و تعطیلش کند. که خدا نکنه

به جای منفی دادن فکر کنیم.
تهران جمعه۹۱/۴/۲۳
اسمون ابري
۱۳۹۱-۰۴-۲۳ ۱۹:۳۳
280
65
سلام حاج اقا
بااينكه قسمت نشد تو كلاساتون حضور داشته باشم با ديدن اين خبر كلي خوشحال شدم.ارزوي سلامتي براتون دارم.
21ساله دانشجو معماري 23 تير
عشق زبان
۱۳۹۱-۰۴-۲۳ ۲۱:۲۳
105
10
سلام!

خیلی ممنون [b]آقای مرادی[/b] از طرف خودم و پدرم که هردو جلسه پیش با مسئولین گروه اجرایی خانم ها و آقایان صحبت کردیم و این درخواستو کردیم.

[b]و یک دنیا ممنون خانم حسینی عزیز!![/b]

تازه وارد کلاس مجردها:نگار 19ساله/دانشجوی مهندسی صنایع/شهرری
mobina67
۱۳۹۱-۰۴-۲۴ ۰۱:۰۴
0
0
سلام استاد
جدا که مانند پدر هستید برامون نگران و دلسوز.
با اینکه از نظر برگشت از کلاس مشکلی نداشتم و خودم برمیگردم اما وقتی خبر رو دیدم و به اطلاع والدینم رسوندم براتون عاقبت بخیری و طول عمر آرزو کردند.
ممنون استاد
التماس دعا
24 ساله/فارغ التحصیل سطح 2/ 25 تیر 91
h.j.e
۱۳۹۱-۰۴-۲۴ ۰۱:۱۷
165
5
سلام
دوست گرامی کلاس برای همه مان ارزش دارد و اگر شرایطی که شما فرمودید در اختیار نباشد نمیشود خیلی راحت تصمیم به نیامدن بگیریم!
ساعت کلاس هم از همان اول مشخص شده بود حال اینکه بخاطر دیر امدن تعدادی از دوستانمون استاد هم صبر میکنندو کلاس دیرتر شروع میشود و به تبع ان دیرتر هم تمام میشود..!واین که مشکل برای ما ایجاد شود نامش لوس بازی نیست!!
20 ساله،24 تیر91
مریم**
۱۳۹۱-۰۴-۲۴ ۰۲:۱۸
55
35
سلام
دو نکته که استاد،جلسه پیش مطرح کردند البته برای چندمین بار.انشاالله دوستان عنایت بفرمایند و دیگر تکرار نشود :

1)هنگام جمع کردن صدقات، بلافاصله که پول به دستتون رسید،بدید بره.نگه ندارید، بانکداری نکنید،مرتبشون نکنید......اجازه بدید این پول ها،چندبار بچرخه بین دست بچه ها.

2)کسانی که زودتر میان،این حق رو دارند که روی صندلی و حتی جای دلخواهشون بنشینند. لطفا برای دوستانتان جا نگیرید.(بی کلاسیه!!!)

24 تیر 1391/تهران/19سال/کارشناسی مهندسی پلیمر
daneshjoo
۱۳۹۱-۰۴-۲۴ ۰۳:۰۶
75
15
سلام علیکم
ممنون از لطف شما استاد گرامی
لطفا لطفتون رو بیشتر شامل حال ما بفرمایید !و کلاس رو طبق قولتون[!] راس ۸ به پایان برسانید.ممنون. یازهرا
۲۲ساله/دانشجوکارشناس اتاق عمل/۲۴تیر/تهران
Asmani
۱۳۹۱-۰۴-۲۴ ۱۱:۴۶
75
5
سلام خدمت حاج آقا و همه دوستان عزیزم

موسوی گرمارودی چه خوب گفت که تو چنان بالابلندی که کلاه از سر کودک عقل می افتد!
جای همه تون سبز بود وقتی از نجف تا کربلا رو با قدم های عشق طی کردیم
بیاد همگیتون بودم و براتون فرج خواستم؛برای تک تکتون

گرچه این سفر باعث شد 8تیر نتونم به زندگی بهتر برم و باز هم فرصت شرکت در کلاس رو از دست دادم[کربلا استثناء است!] ولی یک نگاه به شش گوشه و حرم حضرت امیر یا یک نفس در سرداب به تمامی عالم می ارزید

از خدا میخوام که همه تون مزه پیاده روی از نجف تا کربلا رو بچشید

26 ساله،کارشناسی ارشد،تهران، 24 تیر 1391
مطهریان*
۱۳۹۱-۰۴-۲۴ ۱۲:۰۶
0
0
سلام گرم به دوستان عزیزم
من و دوستام یک برنامه کوهنوردی هفتگی میریم فکر کردم جای شما عزیزان اونجا خالیه
مکان تپه نورشهدای کلک چال که تو ماه مبارک برنامه مهتاب نوردیه یعنی شب راه میفتیم سحری رو اون بالا میخوریم بعد از دعای کمیل و نماز صبح و دعای عهد سخنرانی حاج آقا پناهیان برمیگردیم فضا بسیار معنوی برای خانم ها و آقایان بدون محدودیت سنی ودارای سرویس در سطح شهر...اطلاعت بیشتر در سایت [b]عهد آدینه[/b].
شاد باشید و مهربان
24تیر91،/24ساله /ارشد حقوق خ/تهران
النجم213
۱۳۹۱-۰۴-۲۴ ۱۴:۵۹
340
30
سلام به استاد و تمام دوستان
یه پیشنهاد واسه صدقه این جلسه داشتم:
اگر دوستان و شما موافق باشید این جلسه واسه شروع ماه مبارک رمضان صدقه رو برای اون خانواده هایی که عید براشون کمک جمع کردیم در نطر بگیریم
با تشکر
23ساله،کارشناسی علوم قرآن و حدیث،تهران،24تیر91
محمد هادی
۱۳۹۱-۰۴-۲۵ ۲۲:۲۳
150
625
سلام
متاسفانه این جلسه به خاطر مشکلی که داشتم نتونستم بیام کلاس و برای این واقعا غصه خوردم. ولی یه پیشنهاد دارم:
چقدر خوب میشد ما که هر جلسه داریم جمع خوانی سوره یاسین رو انجام می دیم حاج آقا لطف می فرمودن اول هر جلسه به اندازه 10 دقیقه 1آیه
از این سوره رو تفسیر می کردن.
اگر این نظر تعداد قابل توجهی مثبت گرفت یکی از دوستان لطف کنن این نظر رو اول کلاس بعدی مطرح کنن چون بنده تا دو سه جلسه ای مجورم با تاخیر به کلاس بیام.
یا علی
21 سال، دانشجو مکانیک،25 تیر91؛ کلاس مجردها ها
مطهریان*
۱۳۹۱-۰۴-۲۵ ۲۳:۵۴
280
120
استاد سلام علیکم

امروزبعد از کلاس اومدم تو قسمت برنامه های

سال گذشته کلاس مجردهاو کامنتاشو

(خصوصا رمضان 90) خوندم با یادآوریشون

دیدم واقعا امروز یکی از شاخص های 1سال

کلاس بود،یه جورایی باروزای دیگه فرق داشت

با حرفایی که اعتماد کردید به ما زدید

احساس کردم هر روز این کلاس داره

[b]خونه تر[/b] وبچه هاش [b]مَحرَم تر[/b]

میشن ،اعتمادتون یک دنیا ارزش داشت یه

جورایی نمک گیر ترمون میکنه.

برای خودتون وخانوادتون عزت و سلامتی مسئلت دارم

24/4/91، 24ساله،ارشد حقوق خصوصی،تهران
راگا
۱۳۹۱-۰۴-۲۶ ۰۰:۰۰
400
10
سلام
حاج اقا مي خواستم تشكر كنم اولا بابت گوسفندي ...
ثانيا بابت سرويسي كه براي مترو هماهنگ كرده بوديد.
ثالثا تشكر زياد از اينكه وقت ارزشمندتون رو در اختيار ما ميگذاريد، شايد گاهي اوقات احساس خستگي كنيد اما مطمئن باشيد كه دعاي خير من و امثال من هميشه پشت سرتونه و اجر دنيا و اخرت نصيبتون.
و تشكر ويژه و مخصوص از همسر گرامي تون كه مطمئنا حمايت ها و گذشت ايشون سبب اين خير شده.
25 تير91/ ك ارشد/شهرري
a27.k
۱۳۹۱-۰۴-۲۶ ۰۱:۴۲
165
15
سلام حاج اقا
میشه ازتون خواهش کنم تو ماه رمضون کلاس تعطیل نباشه،اخه داریم تازه رو غلتک میافتیم، البته اگر شما اذیت نمیشین.
26تیر 1391
samane_ssh
۱۳۹۱-۰۴-۲۶ ۰۱:۴۵
375
50
سلام به همگی

پخش شایعه ی تموم شدن کلاس راس ساعت 8 کار کیه؟؟

به تمام بچه هایه میان دوره همون روز ثبت نام حضوری گفته شد تا اذان مغرب، و اگر شخصی می گفت با ساعت پایان کلاس مشکل داره، اصلا پذیرش نمی شد (تک به تک در مورد ساعت پایان کلاس اتمام حجت شد!!)

بچه هایه قدیمی تر هم که خودشون در جریان بودن.

لطفا از این به بعد در مورد ساعت اتمام کلاس بحث نکنید و برای این شرایط برنامه ریزی لازم رو داشته باشید.

25 تیر 91-کلاس مجردها
الهام فراهانی
۱۳۹۱-۰۴-۲۶ ۰۳:۳۴
160
50
سلام

کلاس امروز به معنای واقعی کلمه [b]فوق العاده[/b] بود.

با اینکه این جلسه رو با دوستام روی زمین نشسته بودیم و تمام 4 ساعت رو سر کلاس بودیم و استراحت نداشتیم ولی گذر زمان رو احساس نکردیم و اصلا خسته نشدیم.

[b]تشکر ویژه[/b] از [b]شما [/b]که کلاس رو اینقدر [b]خوب مدیریت کردید[/b]

و یه [b]تشکر ویژه تر[/b] هم از [b]شما[/b] و هم از [b]همه ی همکلاسی های عزیز[/b] به خاطر اینکه از بحث خارج نشدیم.

تا به حال این همه [b]نشاط[/b] و [b]هیجان[/b] و [b]پویایی[/b] رو یکجا ندیده بودم و متشکرم که ما رو مجبور کردید به صحبت کردن تا این هیجان شکل بگیره.

خیلی حالم خوب شد بعد از کلاس.[b]الحمدالله.......[/b]

19ساله*دانشجوی مهندسی پلیمر*
3:32 بامداد 26 تیر*[b]شب بارانی تهران[/b][b](خدا رو شکر به خاطر این بارون قشنگ)[/b]
faez
۱۳۹۱-۰۴-۲۶ ۰۹:۲۳
410
15
سلام استاد

این جلسه بازدهی کلاس اندازه 10 جلسه بود , 1 دقیقه هم وقت تلف شده نداشتیم بحث ها خیلی کاربردی بود
واقعا عالی بود. فوق العاده
اگر امکانش باشه همین موضوع را ادامه بدیم.

خداوند خیرتان دهاد.
سلامت باشید انشاالله و عاقبت بخیر شوید انشاالله.
پنهان
۱۳۹۱-۰۴-۲۶ ۱۰:۰۰
230
655
سلام و عرض ارادت

کلاس این جلسه خیلی خوب بود
چند تا سوال؟

چرا بحث زمان حضرت ابراهیم ادامه ندادیم؟
چرا پاسخ ها نقد و بررسی نشد؟

نه اینکه بحث این جلسه بد بود (که اتفاقا خیلی هم جالب بود) ولی پیوستگی مطالب که از دست میره حرف ها نصفه میمونه بحث شکل نمیگیره و تا میاد به یه جایی برسه به طور ناگهانی رها میشه!

شما این جلسه قصد داشتید بعد از پاسخ های بچه ها صحبت کنید اما دوستان انقدر سوال کردند و مطالب حاشیه ای یا شخصی پرسیدند که وقت کافی به صحبت های شما نرسید

هر چند بعضی وقت ها احساس می کنم که مستقیما بحث رو هدایت می کنید اما در اصل منتظرید بچه ها مشارکت بیشتری داشته باشند و مدیریت کنند که فکر می کنم مدیریت این همه آدم با هم به دلیل اختلاف سلیقه کمی پیچیده باشه

اگه یه لطفی کنید و اونجایی که احساس می کنید بحث منحرف شده یا بهتره به سمت دیگه ای بره خودتون هدایتش کنید فکر کنم استفاده بیشتری می بریم
ahefati
۱۳۹۱-۰۴-۲۶ ۱۱:۰۱
865
20
سلام
مباحثی که در جلسه گذشته مطرح شد بسیار مفید بود، بیشتر از این جهت که همه افراد با حدود معیار هایی که طرف مقابل - تقریبا هم فکر خود- در جامعه دارن آشنا شدن.
از مطرح شدن این بحث کاربردی بسیار ممنونم.
26 / کارشناسی ارشد/ 26 تیر 91/ تهران
nstaheri
۱۳۹۱-۰۴-۲۶ ۱۲:۰۶
220
35
به نام خدا
سلام
کلاس دیروز از نظر من بسیار فوق العاده بود. من که واقعا لذت بردم و نکات بسیار ارزنده ای را آموختم. با تشکر از استاد گرامی و دوستان خوب کلاس که واقعا همکاری کردند.
24 ساله/مهندس کامپیوتر/تهران 26 تیر 91/ ساعت 12:05
roshan241
۱۳۹۱-۰۴-۲۶ ۱۲:۴۷
105
5
سلام.

من در مورد راحت تر پذیرفتنِ حرفِ نامربوطی که همسر می زنه, (حتی اگر عزیزتر از پدر باشه), در مقایسه با پدر, به نتیجه نمی رسم.
همسر هر چقدر عزیزتر باشه, شنیدن حرف نامربوط ازش غیر منتظره تر میشه و نپذیرفتنی تر. غیر از اینه؟
...

26 تیر 91, کارشناسی ارشد شهرسازی, 25 ساله از تهران
roshi
۱۳۹۱-۰۴-۲۶ ۱۳:۱۱
380
40
سلام استاد بحث دیروز کلاس فوق العاده و کاربردی بود خواهش میکنم از این قبیل بحثا تو کلاس بیشتر داشته باشیم دیروز تونستم کلی نت برداری کنم لطفا ماه رمضان هم کلاس داشته باشیم
فرزین 26/04 کارشناس مدیریت بازرگانی -شمس آباد -24 ساله
mobina67
۱۳۹۱-۰۴-۲۶ ۱۴:۳۶
90
65
سلام استاد
از کلاس پر باری که داشتیم بسیار ممنونم خیلی زیاد بهره بردم.
دو خواهش:
1/ بحث ایمان آوردن در زمان حضرت ابراهیم (علیه السلام) را به صلاحدید خودتان ادامه بدیم.
2/ از طرف چند نفر از دوستانم که امکان ارسال پیام ندارن و خودم*خواهش میکنیم ماه مبارک کلاس تعطیل نشه*
خداوند به شما و خانواده محترمتان خیر کثیر عنایت کند.
24 ساله/ غارغ التحصیل سطح 2/ 26 تیر 91
zeinab.h
۱۳۹۱-۰۴-۲۶ ۱۷:۴۱
195
210
سلام
در طول کلاس، هر بار که میپرسیدید: کیا هنوز فکرشون مشغول ناقص العقل بودنه..؟
پیش خودم فکر میکردم که چقدر مسائل در گذشته هست که من هنوز دارم به آنها فکر میکنم
چیزهایی که بی آنکه حل شوند روی دوشم سنگینی میکنند و درگیرشان هستم.
دلخوریهایی که احتمالا قابل حل بوده اند اما آنقدر مانده اند که حالا فقط مایه عذابند.
و به این فکر کردم که گاهی اوقات در برابر موضوعی که مطرح میشود به شدت جبهه گیری میکنیم و اصلا یادمان میرود که اصل موضوع چیست یا بیاییم به آن فکر کنیم.
همین مسئله نواقص العقول... یک دفعه ذهنمان را درگیر حمایت از جنسیت مونث میکند و یادمان میرود که بهترست به جای تندروی کمی به آن فکر و دقت کنیم.
این مسائل یقینا در زندگی هم اتفاق می افتد.
مثلا طرف مقابل حرفی راجع به خانواده من میزند و من بی آنکه فکر کنم فقط میخواهم از خانواده ام دفاع کنم.

20 ساله، دانشجوی سال دوم مدیریت بازرگانی، 26تیر90، تهران
maryam.a
۱۳۹۱-۰۴-۲۶ ۱۷:۴۴
125
45
سلام!

1.برایم سوال شد که آیا واقعا توان هضم حرفی را از طرف همسرم دارم؟ یا برای یک کلامی که مطابق میلم نباشد هزار حاشیه میبافم و در ذهنم بزرگترش میکنم؟ باید تمرین کنم حداقل الان در ارتباط با خانواده ام!

2.در رابطه با ملاک سیاست ووو باید فکر کنم! انگار این کلاس میخواست بگوید آنقدرها هم نباید درجه این ملاک بالا باشد و ایده آل نگری در این مورد خوب نیست! همین که مخالف نظرت نباشد کافیست.

3.از صحبت آقایان کلاس متوجه شدم باید بعد از ازدواج بیش ار پیش حواس یک دختر به روابطش جمع باشد.حساسیت یک مرد بسیار بالاست.
و خیلی موارد دیگر...

باز هم ممنون از کلاس پربارمون
گل یاس 1391
۱۳۹۱-۰۴-۲۶ ۱۸:۰۸
685
50
سلام استاد وپدر گرامی
کلاس دیروز خیلی خوب بود
به نظرم یکی از چیزای مهم اینکه اگه پسرا مسئولیت پذیر ترباشن ودختر وپسر ملاکهای اصلی تری بغیر قد وچهره وموقعیت مالی رودر نظر بگیرن ازدواجها راحتر وبهتر شکل میگیره
...
التماس دعا
fhozouri
۱۳۹۱-۰۴-۲۶ ۱۹:۱۰
170
690
سلام
در این جلسه فهمیدم که :
1.واکنش سریع و خشمگین نسبت به بک سری مسائل نشان ندم
2. موضوع را در زندگی نباید زنانه مردانه کرد چون مقدمه ای می شود برای جنگ غیر خردمندانه
20 ساله/دانشجوی کارشناسی زیست/26 تیر 91 /تهران
asalfatemeh
۱۳۹۱-۰۴-۲۶ ۱۹:۱۱
410
20
[b] به نام خدا
سلام
پیشاپیش فرا رسیدن ماه مبارک رمضان مبارک،التماس دعا
با توجه به جلسه 25 تیر
1)درک درست از معیارهایی که از آن طریق همسر خود را انتخاب می کنیم،طرز بیان و یا فن بیان درست ومناسب در معرفی خود را نداریمو
2)با توجه به صحبت خواهران و برادران عزیز،
من به این نتیجه رسیدم که
1-2 )اکثر دوستان یا( یک سری معیار های کلی در ذهن دارند که برای فرد مقابل(خواستگار) قابل درک نخواهد بود) و یا( خود درک درستی از این معیار ندارند)(مثال:فرد خواستگار مذهبی باشد،این مذهبی بودن یک معیار کلی است، باید این موضوع را اول برای خود باز کند که مذهبی بودن شامل چه چیزی است و بعد بررسی کند که طرف مقابلسش آیاآن ویژگی را دارد؟)
2-2)دوستان از معیارهایی صحبت می کنند که خود تلاشی برای فراهم شدن آن معبار نمی کنند(مثال: دوست دارند خانواده و خود خواستگار چادری بودن او را بپذیرند،آیا خود فرد تلاشی برای مناسب چادری بودن میکند.)[/b]
ش مثه شهید
۱۳۹۱-۰۴-۲۶ ۲۱:۲۲
0
0
سلام استاد
قبل از مبحث کلاس ؛چیزای دیگه ای تو ذهنم بود برای سوال پرسیدن تو مراسم خواستگاری که دیدم نصف بیشترش غلط بود و به قول شما با حرف زدنم خودمو احمـــــق ترنشون میدادم.
در باره واژه نواقص العقول... قبلا خیلی تو واژه ها و اتفاقا گیر میکردم ولی بعدا دیدم جز اذیت شدن خودم چیزی برام نداره و بدتر نقطه ضعفیه که به طرف مقابلم میدم!
اقا پسری که متولد 72 بودن برام خیلی عجیب بود ,تا قبل از اون روز فاصله سنی زیاد برام یه ملاک بود که 1 نفر رو داشتم به خاطر این موضوع رد میکردم! ولی دیدم اصلا ملاک درستی نیست چون خیلی پخته تر از سنشون بودن
مورد جالب تری که برام بود هر کسی که و معیاری رومیگفت دقیقا منطقی بود با شرایط خانوادش.
و یه مورد دیگه درباره کارمند بودن همسرمون
ولی من دلیل دیگه ای داشتم برای کارمند بودن
این که همیشه 2 طرف مطمئن هستن یه پول معینی هر ماه به دست میارن لازم نیست از جیب بخورن!
در کل ممنونم از کلاس و سرویس
ریحانه؛ 20 ساله ، دانشجوی حقوق دانشگاه شهید بهشتی، 26 تیر؛ تهران
نیاز 67
۱۳۹۱-۰۴-۲۶ ۲۱:۴۲
465
20
سلام
1-برداشتم از دلیل مطرح شدن بحث ناقص العقل بودن زنان: سنجش اینکه تا چه حد ذهنمون با یک مساله کوچک در گیر می شه یا می تونه حلش کنه،چقدر حرف دیگران برامون مهمه،چقدر نسبت به مطرح شدن این اختلافات بین زنان و مردان واکنش نشون می دیم
[b]*[/b]از بیان این موضوع کمی ناراحت شدم،نه به خاطر اصل این فرمایشتون،بلکه به خاطر مطرح شدنش از جانب شما تو جمعی که آقایون هستن و کلاً احساس برتری می کنن،[چه اهمیتی داره؟!] ولی با توجه به هدفی که شما داشتید ناراحتی بی جایی بود.
2-انتخاب کلمات و جملات در سوال و جواب هامون می تونه برداشت طرف مقابلمون رو کاملاً تحت تاثیر قرار بده و به این موضوع خیلی باید توجه کنیم.
3-احساس کردم که معرفی خودم به دیگری کار سختیه برام.
4-صحبتاتون در مورد سادگی شروع زندگیتون برام خیلی جالب و آموزنده بود.
23 ساله-26 تیر ماه 91-تهران
daneshjoo
۱۳۹۱-۰۴-۲۶ ۲۲:۱۶
20
10
عضو قدیمی تر کلاس ام و از زمان شروع و پایان کلاس مطلع
در جلسه ای با رای بچه ها و حضور شماتصویب شد کلاس ۸-۴
اگه مطلب اون روز اشتباه در ذهن بنده مونده معذرت میخوام اما قصد شایعه و ... نداشتم که نسبت داده شده
۲۲ساله/دانشجوکارشناس اتاق عمل/۲۴تیر/تهران
sajede_mirzaei
۱۳۹۱-۰۴-۲۶ ۲۲:۴۶
305
55
سلام
من دیروز اولین جلسه ای بود که تو کلاس مجردها بودم.
به نظرم کلاس فوق العاده ای بود که محیط دوستانه و صمیمی و در عین حال جدی و مفید داشت.
بحثی هم که دیروز مطرح شد فکر کنم از دغدغه های خیلی از ما جوونا باشه.
حاج اقا من از صبر و حوصله ای که برای این کلاس می ذارید خیلی ممنونم.

ساجده میرزایی-21 ساله.رشته طراحی صنعتی.تهران
roshi
۱۳۹۱-۰۴-۲۶ ۲۳:۰۷
95
60
سلام استاد ، مهارت های مورد نیاز[من]:
آموزش نحوه مدیریت زندگی و همسر .
آموزش ایجاد یک زندگی شاد، لذت بخش و آرام
نحوه همراهی و همدلی همسر
ممنون
کارشناس مدیریت بازرگانی-23 ساله-شمس آباد-04/26
masi keloo
۱۳۹۱-۰۴-۲۷ ۰۰:۳۴
120
0
سلام استاد عزیزم
به نظرم کلاس پر باری بودتمام مدت فکرم مشغول مباحث بود.
1. این طور که من فهمیدم بحث ناقص العقل یک مثال بود برای سنجش تحمل ما در مواقع مشابه این که چه طور تحمل می کنیم و چه قدر ذهنمون در گیر میشه!!
من خودم از کسانی بودم که چون با شما موافق بودم شاید اول از نحوه مطرح شدنش ناراحت شدم اما بعد مشکلی نداشتم و ذهنم درگیر نبود!
2.با صحبت های دوستان فهمیدم که خودم اولا هنوز کامل نمی دونم چه چیز ایده آل منه و اگر با چنین موردی برخورد کنم قدرت بیان ندارم و اینکه نمی دونم چه مطلبی رو الان باید بگم و چه مطلبی رو برای بعد بذارم
3. اما در بخش معرفی میتونم حداقل 5 صفت رو بگم و توضیح بدم و دلیل بیارم
4. ممنون از کلاس و وقتی که برای ما میذارین
24 ساله کارشناس میکروبیولوژی 26تیر 91 تهران کلاس مجردها
نفیسه خاتون
۱۳۹۱-۰۴-۲۷ ۰۰:۵۰
150
0
سلام استاد / برداشتم از بحث نقص عقل:

توی روند بحث اولش میزان ارادت بچه ها به امام علی رو می سنجیدم ...
اما خودتون فرمودین که این یه بهونس و هدف بحث چیز دیگه ای : اگه نتونیم با این دست موضوعات کنار بیاییم زندگیمون رو سخت کردیم

توی ذهنم مثال زدم اگه یه حرفی رو خانواده ی همسرم( یا هر کس دیگه) به من بزنند و به مزاقم خوش نیاید و نتونم باهاش کنار بیام و یا از ذهنم بیرون کنم زندگی خودم تلخ میشه وتبدیل به آدم مشکل داری میشم/

به این مهارت فکر کردم که ذهنمو شبیه به یک میز کار ببینم و باید بتونم [b]به موقع[/b] پرونده هایی که روبروم باز میشه رو ببندم و بزارم تو کشو/

هیچوقت تمایلات خودمو معیار حق و باطل قرار ندم /

فهمیدم قبول کردن یا نکردن بعضی حرفها آسیبی به ما نمیزنه و چیزی ازمون کم نمیکنه ولی [b]حساسیتهای بیخودی می تونه یه زندگی رو خراب کنه. [/b] 26 تیر 91 / تهران
نفیسه خاتون
۱۳۹۱-۰۴-۲۷ ۰۱:۰۱
305
5
سلام استاد / برداشتم از بحث معیار ازدواج:

مهارت شناخت شخصیت طرف مقابل بدون در نظر گرفتن شغلی که داره( از روی شغلش قضاوت نکنم)

معمولا وقتی ماحرف میزنیم انعکاس زندگی خودمون رو نشون میدیم، معیار هام همون دغدغه هایی که شاید ازشون می ترسم وبا خودم نتیجه گرفتم [b]باید سلیقمو به معیار های اصیل و درست نزدیک کنم[/b]

[b] مهارت برقراری ارتباط بین سبک پوشش و زندگی ای که در آینده می خوام تشکیل بدم [/b] ( مثلا برای داشتن یه زندگی مذهبی در آینده الان موقشه که حجابمو بیشتر کنم)

مهارت اینکه بدون محرمیت، شناخت لازم از طرف مقابل رو کسب کنیم (البته زیر نظر خانواده ها)پیرو صحبت شما که فرمودین محرمیت مزاحم شناخت میشود

[b]مهارت حفظ منش دخترانگی و حیا بعد ازدواج[/b] و تغییر نکردن مناسبات با افراد فامیل در خصوص احترام گذاشتن ها

مدیریت واکنش هام در برابر مسائل سیاسی

[b]مدیریت روابط و رفتار با پدر و مادرم( همون به دست اومدن قلق خانواده ام) که لازمه ی ازدواج موفق است[/b]26 تیر 91 تهران
ستوده 133
۱۳۹۱-۰۴-۲۷ ۰۱:۱۱
0
0
سلام
حاج آقا، بعضي از گويندگان مذهبي، به جاي دفاع از حقايق دين، براي جلب رضايت خانم‌ها، در شرح آن جمله‌ حضرت علي (ع) اينطورمي‌گويند كه ايشان، آن حرف را فقط در مورد ع. فرموده‌اند و يا اين كه حضرت بعد از جنگ جمل چون از دست او عصباني بوده‌اند... اين جمله را گفته‌اند!
و يا مثلاً در مورد آيه تعدد زوجات كه جلسه‌ي قبل مطرح فرموديد، اينطور مي‌گويند كه آيه بعدي، جواب آيه‌ي قبلي است كه چون اين موضوع را غيرممكن دانسته، پس قضيه آيه‌ي اول خودبخود منتفي است.
و با اين توجهيات مي‌خواهند كه به قول شما دین و حقایق را در سطح اطلاع، باور و پذیرش مردم تنزل دهند و به جاي آموزش مسلم بودن و مسلمان شدن، به اصطلاح از ريزش افراد مذهبي جلوگيري كنند.
(حاج آقا من اين توضيحات و مشابه آن‌ها را بارها و بارها از تلويزيون و... شنيده‌ام)
تهران، 27تيرماه
راگا
۱۳۹۱-۰۴-۲۷ ۰۱:۴۲
185
20
سلام
بايد عرض كنم بحثي كه مطرح كرديد(ناقص العقل)و مهم تر از اون نتيجه اي كه از مطرح كردن اين مو ضوع گرفتم عالي بود. بعضي از افراد توانايي حل مساله يا واضح تر اينكه كنار اومدن با مساله اي رو ندارند و هميشه ذهنشون درگير اتفاق هاي گذشته اس (به قول يكي از دوستانم پرونده اي پيش اينجور افراد بسته نمي شه و هميشه در حال باز خواست ديگران هستند) اين خيلي نكته ي مهمي بود چون خودم شاهد بودم كه سر اين مساله زندگي اي تا پاي طلاق رفت. و مورد ديگر كه باعث جذابيت كلاس شد،نحوه ي معرفي كردن خودمون بود(كه گاهی احتمال سو برداشت از طرف مقابل مي رفت)و نكاتي كه شما در اين باره تذكر ميداديد (در بهتر معرفي كردن خصوصياتمون )اين قسمت عالي بود.و اميدوارم كه ادامه پيدا كند.موارد ديگري هم بود كه فكر كنم از حوصله خارج باشه.بازم ممنون
26 تير/ك ارشد/شهرري
مطهریان*
۱۳۹۱-۰۴-۲۷ ۰۲:۰۰
400
25
سلام به دوستان عزیزم

مواردی که از مباحث کلاس درسمون برداشت کردم

1-وقتی من امری رو باور دارم اگر خلافش رو بشنوم اصولا نباید زیاد به هم بریزم
در حالی که وقتی خودم در مورد همون امر دجار شک و تردیدم یک حرف کوچیک مثل زلزله به هم
میریزتم و مدام در گیرم میکنه انگاری سنسورام نسبت به اون مورد حساس تر میشن.

2-سنجیده تر نسبت به اتفاق های دور برم واکنش نشون بدم گاهی یک واکنش بعد 15 سال
میتونه یاد آور وارستگی من یابالعکسش بشه

3-ان مع العسر یسری در اوج سختی های
زندگیم میتونم طوری عمل کنم که یادآوریش هم باعث انبساط خاطر خودم بشه هم غبطه دیگران نسبت به همون دوره از زندگیم ودرواقع باید نگاهم رو قشنگ کنم

4درازدواج فقط باید به خدا توکل کرد ولی خودت عاقلانه جلو برو اوست که به زندگی و حال و فکر آدم برکت میدهد ...!
مطهریان*
۱۳۹۱-۰۴-۲۷ ۰۲:۰۱
150
30
ادامه
5-گاهی اشتباها فکر میکنیم به بلوغ فکری و اجتماعی برای ازدواج رسیدیم و گاهی رسیده
ایم بی جهت فرصت ها را از دست میدهیم مشورت بسیار کار گشاست.

6قبل ازدواج باید به استقلال فکری تصمیم گیری ... برسیم

7جوری که دیگران را راضی نگه داریم زندگی نکنیم همیشه عمل به عرف و باورهای غلط(ازدواج خواهران به ترتیب ،جهیزیه سنگین ،گرو کشی مهریه برا ی هر دو طرف مراسم آنچنانی، تاخیر انداختن ازدواج ...)مارااز کامیابی عقب نگه میدارد.

27،تیر 91 ،24 ساله،ارشد حقوق خصوصی،تهران
laya22
۱۳۹۱-۰۴-۲۷ ۱۰:۲۹
40
20
سلام استاد

يكي از مواردي كه آموختم:برداشت دخترها و پسرها از حرفهايي كه در جلسه خواستگاري مطرح ميشه بسيار متفاوت است و بايد به اين موضوع دقت كرد.
براي مثال خانمي كه ميخواستند ساعت كاري همسر آينده شون مشخص باشه(كارمند باشند)،برداشت من اين بود كه پسرها فورا فكر ميكنند اين دختر شكاك است ولي شما فرموديد...
27 تير91/22ساله/دانشجوي رشته ي گرافيك
الناز بشرزاد
۱۳۹۱-۰۴-۲۷ ۱۱:۲۲
50
0
سلام استاد‏

برداشتهای من از بیان موضوع موضوع ناقص العقل بودن که از سوی شما مطرح شد‏‏

‏1‏_تربیت ما برای کنترل هیجاناتمان‏
‏
2‏_باید باهوش باشیم و راجع به حرف هایی که در زندگی میشنویم بادقت و ذکاوت فکر کنیم و در نشان دادن عکس العمل عجله نکنیم.
‏
3‏_ما باید نسبت به بعضی از حرفهای غیر خردمندانه که ممکن است در آینده از سوی همسر و خانواده ی همسر به گوشمان برسد با دقت رفتار کنیم و زود عصبی نشویم.
‏
4‏_یاد بگیریم ذهن تحلیل گر
‏ داشته باشیم و مسائل را خیلی سریع و عاقلانه تجزیه و تحلیل کنیم و رفتاری معقولانه و به موقع داشته باشیم.‏


من تقریبا8ماهه که چادری شدم و خیلی خوشحالم از تأثیرات مثبتی که آموزشهای شما روی من داشته.


‏تهران؛22ساله؛مدیریت؛27تیر91؛کلاس مجردها
مائده آسمانی
۱۳۹۱-۰۴-۲۷ ۱۱:۴۹
140
5
سلام
1-در بحث نواقص العقول: خیلی درگیر موضوع نشدم و برایش جوابی در ذهن پیدا کردم واین موضوع مانع تفکر در بحث های دیگر نشد.
2-نیازمندیهای مهارتی و علمی:آگاهی بیشتر در مورد صحبت های سنجیده ای که در جلسه خواستگاری مطرح میشود و برداشتی درست صورت گیرد.
3-برداشت ها:1-برخوردار بودن هوش هیجانی برای زن 2- پرسیدن این سوال از طرف مقابل که در زمان مجردی بیشتر از چه کسی در مسائل زندگی مشاوره میگیرد؟
3-پرسیدن این سوال از طرف مقابل که زمانهای سرگرمی و تفریحات به چه کار میگذرد؟[و سوالات مهم دیگر ]
f.h.70
۱۳۹۱-۰۴-۲۷ ۱۱:۵۴
65
0
سلام به همگی
[b]یه سوال دارم استاد و همکلاسی های محترم[/b]
من از اولین جلسه دوره دوم سرکلاس بودم تا همین الان
من روی صحبتهای استاد خیلی فکر میکنم و خودمو آماده میکنم برای صحبت کردن در کلاس ولی هر کاری میکنم روم نمیشه بیام پای میکروفن. خودمو آماده میکنم که بیام صحبت کنم موقعش که میشه نمیتونم.
[b](باورتون میشه اونروز که حاج آقا گفتن اون ردیف تو سالن بیان صحبت کنن گفتم کاشکی منم اونجا نشسته بودم یه توفیق اجباری بود)[/b]
حتی یکبار استاد گفتن اونایی که نمیان پای میکروفن آدم های ضعیفی هستن بلند شدم ولی دوباره نشد.
[b]دوست دارم تو کلاس صحبت کنم چکار کنم؟؟راهنماییم میکنید؟؟
ممنونم که کمکم میکنید.[/b]
کلاس مجردها/21ساله/دانشجوی کارشناسی/27تیر
f.h.70
۱۳۹۱-۰۴-۲۷ ۱۲:۲۴
135
10
سلام حاج آقا
برداشتهایی که از کلاس فهمیدم و معیارهایم
1.مهمترین معیار من [b]خردوعقل [/b] است
2.بعدش [b]ایمان [/b] [b]امان از ایمان بدون خرد [/b] اگر خرد باشه بعدش ایمان میاد.
[b]عاشق شدن و همه بلدن عاشق ماندن مهمه که در آن عقل و خرد هست[/b]
3.بعدش [b]اخلاق و رفتار وکردار خوب [/b] انسانهارو از زیستنشون بشناس نه از گفتن همه زیبا سخن می گویند(پشتوانه گفتار باید رفتارمون باشه.
4.بعدش [b]تعهد و وفاداری و مسئولیت پذیری[/b]به نظر من کسایی که میگن موقعیتش چیه؟تحصیلات وخونه و ماشین و...داره؟بی خردند اول دیدگاه مهمه راجع به زن و زندگی و هدف[b](موقعیت هم مهمه اما بعد از دیدگاه)[/b]
2 نکته دیگه[b] باصورت زیبا نمی توان عمری زیست. سیرت و اخلاق زیبا نباشد قیافه را منفور میکند.[/b]
...
کلاس مجردها/21ساله/دانشجوی کارشناسی/27 تیر
ما و شما
۱۳۹۱-۰۴-۲۷ ۱۲:۳۷
150
25
سلام علیکم
برداشت من:

1-دختران باید نحوه ی درستِ معرفی خودشان به خواستگار را بیاموزند.
2-باید برای معیارهای کلی مان برای ازدواج، مصداق داشته باشیم.

25ساله-کارشناسی فیزیک-27تیر91-تهران
یا علی
mogh67
۱۳۹۱-۰۴-۲۷ ۱۴:۴۳
0
0
به نام خدا
سلام
جلسه بسیار پر باری بود

بحث در فضایی کاملاً سالم در مورد موضوعی کاملاً چالشی(همسر دلخواه من) و شنیدن نظرات و تمایلات خواهران و برادران

دریافت نکات بسیار ظریفی در مورد خواسته های به ظاهر معقول و معمول(تفاوت متشرع بودن و مؤمن بودن،ریشه داشتن بسیاری از سوالات در شک و بدبینی و ریشه داشتن شک در سابقه گناه و . . .)

عمومیت داشتن خواسته هایی از جنس تقوا و ایمان از سوی خواهران و حجاب و حیا از سوی برادران

23 ساله، ترم آخر عمران، تهران، 27/4/91
عالیه
۱۳۹۱-۰۴-۲۷ ۱۹:۰۲
0
0
سلام
هر بار با خوندن کامنت ها کلی دلم میگیره که تابستون نمیتونم توی کلاس ها باشم،توی این شب های آخر ماه شعبان و در آستانه ی ماه رمضان از همه ی دوستان کلاس مجردها و استاد عزیز التماس دعا دارم.
23 ساله،دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت ورزشی،27 تیر،اصفهان
nina
۱۳۹۱-۰۴-۲۷ ۱۹:۲۹
0
0
سلام
در مورد اينكه چند تا دختر خانه باشند و سراغ كوچكترها بروند يك فكري به نظرم رسيد كه چرا به حال دخترهاي بزرگتر اشاره نكردين كه ممكن است انها ناراحت شوند و احساس كمبود وحقارت و عدم اعتماد به نفس به انها دست بدهد البته به روي هيچ كسي مخصوصا خواهر كوجكتر نمي اورند و خود را در ظاهر خوشحال نشان مي دهند
25 ساله-تهران-كارشناس نرم افزار
نيكي
۱۳۹۱-۰۴-۲۷ ۲۱:۳۱
0
0
سلام
1-آقای مرادی، کلاس این هفته عالی عالی عالی بود و یقینا بهتر از این هم می تواند باشد((بسته به مشارکت فعال بچه ها و مستمر بودن بحث))،خیلی ممنون از طرح بحث تحلیل خواستگاری در کلاس.
2-نکته مهم به نظر من،"ارزیابی ارزشها و سلایقمان" بود؛ یعنی [b]شناخت[/b] یا [b]مورد نقد[/b] قرار گرفتن معیارهای «مثبت ومنفی» که در ذهنمان [u]ساخته ایم[/u]، یا آنهایی که اصلا تا به حال در موردشان "فکر" نکرده بودیم!و کلی سوال و کنجکاوی دیگر که در ذهنمان شکل گرفت...
3-و چگونگی طرز بیان سوال هایمان در جلسه خواستگاری به طرف مقابل که به گمانم اغلب باید به شیوه"غیر مستقیم"بیان شوند.
4-ظاهرالازم است در چند حیطه،از طرف مقابل سنجش و امتحان به عمل بیاوریم؛ مانند "سنجش آستانه تحمل و تحریک پذیری" فرد+ مسائل عقیدتی.
نيكي
۱۳۹۱-۰۴-۲۷ ۲۱:۵۷
165
15
*حسم در ابتدای بیان این موضوع که:
1-"خانم ها ناقص العقل اند"!اول متعجب شدم ویادم افتاد که توجه به [b]حقیقت خویشتن[/b] مهم است(هر چند مسئله عقل بین افراد نسبی است) وهمانطوری که توصیه شده،انسان با نقش «زن یا مرد بودن» نباید احساس افتخار یا حقارت کند و از خودم پرسیدم واقعا چرا حاج آقا روی این نکته پافشاری میکردند!؟
2-بعدا که استاد فرمودند به خاطربررسی "آستانه تحمل، سلامت روانی و اهداف دیگر این جمله رامطرح کردند، من [b]پذیرفتم[/b] و ناراحت شدم که چرا واکنش نشان دادم!(الان میبینم موضوع "ریشه ای تر" است).
3-هر چند در ابتدا کمی بهم برخورد از اظهار کم عقلی زنان،اما به نظرم [b]تلنگری[/b] است برای ارزیابی هر دو جنس و درتمام مسائل؛ چون از یکشنبه در حال بررسی تصمیمات مهم و کوچک و بزرگی می باشم که از مدت ها پیش گرفته ام و خیلی جدی به شب قدر و سرنوشتم و اختیارم می اندیشم و دعا...
نيكي
۱۳۹۱-۰۴-۲۷ ۲۲:۲۴
75
85
*از پارسال و در تمام طول سال، به یاد بهترین و معنوی ترین حسی بودم که به خاطرم می آمد؛ یعنی لحظاتی که روزه بودیم و در کلاس مجردها حضور می یافتیم، بحث هابودو دعاها(والبته بیشتر زحمات بر دوش حاج آقابود-چون بیشترین انرژی از استاد گرفته می شود)و بعد کامنت هایی که از حضورمان در مراسم مذهبی،مسجد و کمک هایمان می نوشتیم.
تجربه ای جدید با تاثیراتی که یک جمع جوان مذهبی وروزه دار در یک مکان،با دغدغه های مشترک داشتند خیلی ویژه بود، در تابستانی که شاید بعضی افراد(البته کم!) به بهانه و توجیه: کار و گرما، بیماری مصلحتی و...از روزه داری فرار می کردند!
*احساس می کنم تاثیر خیلی خوبی در من داشت، امیدوارم [b]اگر استاد صلاح[/b] می داننددر "ماه مبارک" کلاس مجردها را ادامه بدهند؛
*در غیر این صورت هر تصمیمی که استاد اتخاذ کنند، با جان و دل می پذیریم و سعی می کنیم در مجالس ایشان هر چند کم یا زیاد(بنا بر توانمان)حضور بیابیم.
*ببخشید اگر طولانی شد؛
25 ساله؛(27تیر 91،تهران،کلاس مجردها).
sahar71
۱۳۹۱-۰۴-۲۷ ۲۳:۲۷
465
105
بسم الله
یک [b]خواهش[/b] ازهمکلاسیها:
نظم کلاس را با جابه جا کردن مکان نشتنمان، استفاده از موبایل، صحبت با بغل دستی هایمان، درخواست اجازه برای زودتر رفتن، گوش نکردن به فرمایشات استاد به هم نزنیم.
این جلسه من در ردیف آخر نشسته بودم و بچه های گروه اجرایی را رصد میکردم. خیلیهایشان نه تنها مکان نشتنشان را به ما دادند و تا آخر کلاس سرپا ایستادند و بهشان سخت گذشت؛ بلکه بعضیها مثل خانم حسینی عزیز مدام مراقب بچه ها و مشغول پاسخگویی به خواسته ها و تذکر دادن بودند و فکر کنم بیشتر از 40 دقیقه نتونستند در یک مکان ثابت،مطالب رو دنبال کنند. خواهش میکنم همگی فراموش نکنیم که همه ما به [b]یک میزان[/b] سهم آموختن و بهره وری از فضا و امکانات کلاس را داریم.از میزان "خود ویژه پنداریمون" کمی بکاهیم.
//دوستان گروه اجرایی نه تنها زودتر به کلاس می آیند، بلکه به نظر دیرتر از بقیه نیز مجبورند بروند. از 1شنبه مدام مشغول این فکرم اگر جای اونها بودم حاضر بودم این همه زمان و انرژی بذارم؟اونم وقتی هر جلسه دقیقا یک سری شرایط تکراری ببینم و هربار هم بتونم با مهر و حوصله برخورد کنم!
خداقوت.
sahar71
۱۳۹۱-۰۴-۲۷ ۲۳:۲۸
180
5
من توو موقعیتی مثل تکرار "ناقص العقلی" یا مصرعی از غزل برای کنترل خودم سعی میکنم در ذهنم برای چرایی کار طرف مقابلم یه توجیهی پیدا کنم و خودمو قانع کنم تا بتونم با اون موضوع کنار بیام.
نتیجه: ما خیلی وقتها به اشتباه، با بزرگنمایی کردن موضوعی ساده، شرایط رو برای خودمون سخت و غیرقابل پذیرش میکنیم. درحالی که باید یادبگیریم از بعضی مسائل میشه ساده گذشت؛ کافیه :
1)بالا بردن آستانه تحملمون. 2)قدرت "حلالیت" ذهنمون رو بالا ببریم، مخصوصا ما خانمها.
نکته هایی که درمورد خودم متوجه شدم؛
باید برای واضح و کامل حرف زدنم خیلی تمرین بکنم تا مقصودم از حرفی که میزنم، واضح باشه.
تا حالا فکر میکردم بین خانواده ها در ازدواج نباید فاصله طبقاتی باشه اما دیروز متوجه شدم اگر این اختلاف طبقاتی فاحش نباشه و برخوردها تحقیر آمیز نباشن و در اختلافات تضادهای فرهنگی اجتماعی دیده نشه؛ ازدواج میتونه بلامانع باشه!
روی خردمندی باید کار کنم البته قبلش باید یادبگیرم که از چه رفتارهایی تلقی بی خردی میشه.
19ساله، دانشجوی علوم کامپیوتر، 91.4.27، تهران.
saminmoeen
۱۳۹۱-۰۴-۲۸ ۱۰:۱۹
590
95
سلام،عرض ادب و احترام
حاج آقا میشه تو ماه رمضان کلاس رو تعطیل نکنید؟ خواهششششششششششششششش.
بهار راد
۱۳۹۱-۰۴-۲۸ ۱۲:۳۶
685
35
بهاره
سلام استاد
مباحث این جلسه خیلی ذهن من رودرگیر کرداینکه من هنوزباخودم کنارنیامدم من بیشتر به سمت خودشناسی کشیده شدم واینکه بادانستن راهکارهای درست چقدرزندگی کردن راحترمیشه وازهمه مهمترزندگی جدی تر از اونی هست که من معمولا فکر می کنم وما در قبال تمام رفتارهامون بایدپاسخگوباشیم وهمین باعث کاهش اشتباهات ما میشه.
1.بحث نواقص العقول هم زیرکانه بود وهم تلنگر ...
2.بایددیدبازتری ازخصوصیت های شخصی یک خانم داشته باشیم یعنی یک ویژگی های کلی هرخانم داره ویک سری ویژگی هم مخصوص هرفردوقتی ما نسبت به هردوشناخت کافی داشته باشیم یعنی درموردخودمون به شناخت رسیدیم
همین باعث به وجودامدن معیارهای درستی درذهن مامیشه ومی توانیم طرف مقابلمونوبهتردرک کنیم چون دیگه درگیرخودمون نیستیم.ادامه دارد
بهار راد
۱۳۹۱-۰۴-۲۸ ۱۲:۵۶
700
25
بهاره
ادامه,این بلوغ فکری باعث میشه معیارهای مهم پرنگ تر وموضوعات ومعیارهای سطحی کم رنگ تر بشن ومادیدوسیعتری نسبت به زندگی وهمسراینده داشته باشیم این همون تعادلی هست که بایدبهش برسیم.
داشتن اعتمادبه نفس کافی/دیدوسیع/خودکنترلی بودن و خوب صحبت کردن می تواندازمعیارهای انتخاب همسرباشد.
**درموردسئوالتون حتما دین وحقایق درحدتوان وباورما هست اما مانسبت به آن شناخت کافی نداریم وبایدظرفیت های وجودی خودمون روبشناسیم چون خداوند این ظرفیت وپذیرش رو درما قرارداده.[سوال را مجدد بخوانید]
بابت توجه بجاتون{پی نوشت}ممنونم.
28تیرماه/کلاس مجردها التماس دعا
مینا م
۱۳۹۱-۰۴-۲۸ ۱۳:۱۶
210
20
سلام.
1-...
2- در مورد معرفی خودمون (برای مثال در جلسه خواستگاری):
1-2- موردی که خانوم نفیسه خاتون گفتن به نظرم خیلی مهمه "معمولا وقتی ماحرف میزنیم انعکاس زندگی خودمون رو نشون میدیم، معیار هام همون دغدغه هایی که شاید ازشون می ترسم وبا خودم نتیجه گرفتم باید سلیقمو به معیار های اصیل و درست نزدیک کنم
" در واقع با بد صحبت کردن درباره خودمون چیزهایی که بهشون اعتقادی نداریم اشتباها به خودمون نسبت میدیم.
2-2- یکسری صفات هستند که بالذات خوب و پسندیده هستند ، مثل صبر و شکیبایی، ولی وقتی من نوعی در جلسه اول خواستگاری اون رو به خودم نسبت میدم (لحن گفتن هم مهمه مثلا فاقد نشاط )بدون اینکه مسئله خاصی مطرح شده باشه ، برداشت اشتباهی ازش میشه مثلا اینکه فهمیده میشه که این فرد غمدیده یا غم پرور و یا اینکه آدم بی حوصله و تنبلی هست !!
باتشکر از استاد .
28تیر 91 /لیسانس نرم افزار /24 ساله
گل یاس 1391
۱۳۹۱-۰۴-۲۸ ۱۸:۴۳
510
55
سلام استاد گرامی
نظر تمام دوستای عزیز رو خوندم وبسیار عالی بود.استاد یک خواهش داشتم.شما فرمودید برداشتهامون رو بنویسیم ونوشتیم واشتباهاتو متوجه شدیم"اما مهارت کافی برای درست کردنشون نداریم لطفا راهشو بهمون یاد بدید.
fozak
۱۳۹۱-۰۴-۲۸ ۱۹:۲۸
440
120
سلام علیکم

1. تسلط نفرات آخر(آقا عرفان و خانمی که اختلاف نظر باپدرشون داشتند) روی موضوعات پیرامونشون تحسین بر انگیز بود.

2.دین هر چه بگوید می پذیرم و تسلیم. اساسا راه سعادت همین است.

3.غیر از مواردی که دوستانم گفتند چک کردن اینکه که چقدر همسرم و خانوادش برای سلامت و تغذیه ارزش می گذارند به ذهنم خطور کرد.فکر می کنم ارتباط مستقیمی با میزان خردمندی آدم ها دارد.

4-یادم افتاد ادب و احترام همیشه از بروز تنش ها می کاهد.

تذکر:کلاس اینجوری نیست که استاد و گروه اجرایی برگزار کردنش بقیه برن استفاده کنند.همه ما در قبال کلاس مسئول هستیم.[b]از لحظه ای که وارد سالن میشیم تا لحظه آخر در حظف نظم کلاس و آرامش و نشاط هم کلاسی هایمان و استاد احساس مسئولیت کنیم.یعنی هر کاری از دستمون بر می آد انجام بدیم[/b]

5.در مورد درگیری ذهنی: رو بحث ناقص العقل بودن گیر نکردم اما واکنش های بچه های کلاس و تذکرات شما من رو از اون روز مشغول کرده.

26 ساله
28 تیر 91
نون صاد
۱۳۹۱-۰۴-۲۹ ۰۲:۳۳
75
30
بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم،
برداشت‌های کلی و شخصی:
۱. [b]مدیریت کلام، هیجانات [/b]و احساسات در داشتن یک زندگی موفق، شیرین و کم‌تنش خیلی خیلی موثر است.
یعنی باید بلد باشیم چه وقت حرف بزنیم و چگونه [b]بدون ایجاد تشکیک و ابهام، منظورمان را درست و کامل برسانیم[/b]؛ و چه حرفی را نزنیم.
خیلی وقت‌ها با توجیهات زیادی، خودم رو به حرف نزدن یا کم توضیح دادن قانع می‌کنم و متاسفانه این توجیهات، اغلب، عواقب بدی برایم داشت.

۲. یک روش خوب برای مدیریت بحث، سوال پرسیدن است.
(اشاره به زمانی که حاج آقا بعد از یه مدت طولانی سکوت ما، از ما خواستند که سوالهامون رو درباره فرمایشاتشون بپرسیم. این شیوه رو خیلی دوست دارم.)

۴. مصلحت جمع در این است که بحث‌های فردی و خاص در کلاس مطرح نشود و بیشتر به بحث‌های عام‌تر پرداخته شود.

۵. دقت کنیم در مسائلی که به ما ربطی نداره بیخود ذهنمان را درگیر نکنیم و هزینه نپردازیم.

۲۹تیر۹۱، تهران؛ ۲۴ساله، دانشجوی آی-تی
نون صاد
۱۳۹۱-۰۴-۲۹ ۰۲:۳۵
185
10
بسم الله الرحمن الرحیم

برداشت‌های شخصی از بحث «معیارهای ازدواج»:
با اظهار نظراتی که شد، به این نتیجه رسیدم آقایانی که با [b]کار کردن خانوم‌ها[/b] مخالفند کم نیستند!
در حالیکه اگر جامعه‌ی آماری‌ را همین کلاس خودمان بگیریم، حدود ۹۰درصد از خانوم‌ها یا شاغلند یا بعد از تحصیل قصد کار کردن را دارند.
این مسئله ذهنم را درگیر کرده و امیدوارم به آن پرداخته شود.

[b]مهریه[/b] باید سبک باشه و...
[b]جهیزیه[/b] می‌تونه از مهریه هم سبک‌تر باشه! عطف به این نکته که جهیزیه‌ي حضرت زهرا سلام‌الله علیها از مهریه‌ی ایشان تهیه شد!
اگه یه کم حساب کتاب کنیم واقعاً می‌شه!

ادامه دارد---
نون صاد
۱۳۹۱-۰۴-۲۹ ۰۲:۳۷
190
15
درباره‌ی بحث «نواقص العقول»، علاوه بر نکاتی که دوستان اشاره کردند، از مباحث سر کلاس و فرمایشاتتان در پی‌نوشت فهمیدم:

بندگی و مسلمانی فقط به تسلیم شدن در برابر، و اطاعت کردن از حقایقی که آنها را می‌پسندیم و دوست داریم نیست!
بندگی و تسلیم حق شدن، خیلی وقت‌ها، پا گذاشتن بر روی دوست‌داشتنی‌هایمان را می‌طلبد.
در این موارد، دوست‌داشتنی‌هایمان را نیز باید با باورهایمان و رفتارهایمان ووو اصلاح کنیم.
...

۲۴ساله، دانشجوی ارشد آی-تی
۲۹تیر۹۱، تهران
zara b 70
۱۳۹۱-۰۴-۲۹ ۰۲:۵۱
155
60
سلام
جلسات کلاس با این که خیلی برام آموزنده بودن و مفید ولی چون با ذهنیت من که فکر میکردم کلاس فقط در مورد انتخاب همسره جور در نمیومد کم کم برام دلسرد کننده شدن.تا این که الان دیگه تصمیم گرفتم کلاس رو ادامه ندم.البته دلیل دیگه ش هم اینه که من تهران دانشجو بودم و الان برام سخته برای کلاس بیام و برم.اما الان میبینم که از جلسه ای که من کلاس رو ترک کردم بحث خیلی به انتخاب همسر نردیک شده
حاج آقا شما که از اول جلسه ضبط میکنین چرا فایل صوتی رو تو سایت نمیذارین برای ما؟
ازتون خواهش میکنم اگه امکانش هست این کارو بکنید
امیدوارم کلاس تا سال تحصیلی جدید ادامه داشته باشه که بتونم بازم بیام
20ساله-قم-دانشجو-29تیر91
roshi
۱۳۹۱-۰۴-۲۹ ۰۹:۲۸
120
10
سلام استاد نو رو خدا نذارید تو ماه رمضون از زیارت شما و بهره مندی از کلاس محروم بمونیم
یه ماه خیلی زمان زیادیه
24-کارشناس مدیریت بازرگانی -شمس آباد
leila_m
۱۳۹۱-۰۴-۲۹ ۱۲:۳۶
140
30
سلام
برداشت من:
1-دقت به تفاوت در نگرش دختر و پسر و برداشت های متفاوت از موضوع واحد.
2-دقت به تک تک کلماتی که در توصیف خودمان می گوییم.[مثلا:]صبورم؛ در جلسه ی خواستگاری چه جای صبر است؟!
3-حساسیت ها و انتظارات هر فرد بازتاب خانواده اش است.
در مورد مبحث نواقص العقول: ذهنم زیاد درگیر نشد و به محضی که از موضوع گذشتید ذهن من هم گذشت.بعد از چند دقیقه که خودتان دوباره یادآوری کردید دوباره آن فایل در ذهنم فعال شد.
با تشکر.
کارشناسی(فیزیک)-20 ساله-91/4/29-تهران
aghighesorkh
۱۳۹۱-۰۴-۲۹ ۱۲:۵۲
205
10
سلام
من تو این جلسه که کلاس واقعا فوق العاده بود فهمیدم دخترا زیادی ملاک انتخاب همسر دارن باید یه کم کوتاه بیان وپسراهم تقریبا ملاک خاصی واسه ازدواج ندارن بهتره یه خرده فکر کنن.ملاکای بعضیام یه چیزاییه که خودشونم دقیقا نمی دونن چیه!!!
میشه عاجزانه از محضر استاد ارجمند خواهش کنیم که ...[قسم های عجیب غریب]... کلاس باشه ماه رمضون ما تازه اومدیم کجابریم؟!!!
24سال دانشجوی کارشناسی متالورژی 29تیر تهران
hamed.h
۱۳۹۱-۰۴-۲۹ ۱۳:۰۷
130
5
سلام
جمعا 40700000 ریال به حساب خیریه روز سوم [جهت خرید نان برای خانواده های مستمند] واریز شد.
30700000 ریال تقدیمی از طرف اعضای کلاس مجردها و یک میلیون تومان هم اهدایی از طرف خانواده یکی از اعضای کلاس.

قبول حق

التماس دعا
النجم213
۱۳۹۱-۰۴-۲۹ ۱۳:۵۶
260
10
سلام
1.بحث نواقص العقول رو باهاش موافق بودم و قبول دارم چون خانم ها احساساتی هستن و این همه جبهه گیری در مقابل این حرف رو نمی فهمم!!!
2.حرف ها ذهنم رو درگیر کرده اما در کل برادران و خواهران بیشتر به تقوا و ایمان توجه دارن تا مادیات
3.معیارهامون نیاز به بازبینی داره بعضی هاش درست نیست و جلوی یک ازدواج درست و به هنگام رو میگیره(مثل تفاوت قد!!)
4. از این که آخر کلاس با خستگی که بود برام وقت گذاشتید سپاسگزارم(جوابی که دادید ذهنمو مشغول کرده امیدوارم بتونم درستش کنم)
در پناه حضرت حق
در آستانه ماه مبارک رمضان،تهران،کارشناسی علوم قرآن و حدیث،23ساله
النجم213
۱۳۹۱-۰۴-۲۹ ۱۴:۰۹
175
20
سلام
برای دوستم "نینا"
شما میگی خواهر کوچکتر به خواهر بزرگتر فکر نمی کنه که شاید ناراحت بشه اما درسته که خواهر بزرگتر بی تفاوت به خواسته خواهر کوچکتر و فقط از روی احساساتش حق طبیعی خواهرش رو بگیره؟!
خیلی از خواهر های کوچکتر به خاطر خواهر بزرگشون صبر می کنن هرچند بدونن این کار درست نیست
و این درسته که خواهر کوچکتر شانس های خوب ازدواجش رو از دست بده فقط بخاطر این که پذیرش خواهر بزرگ پایینه؟!
zeinab mohammadi
۱۳۹۱-۰۴-۲۹ ۱۵:۴۴
215
25
سلام استاد
درباره بحث ناقص العقول
چون بحث را شما (به عنوان استاد خردمندی که هر جمله را با هدف معینی بیان می کنید) مطرح کردید، هیچ واکنش و مقاومتی نداشتم و بیشتر به این فکر می کردم که هدفتون چیه. مباحث که جلو رفت و با توضیحی که دادین متوجه شدم برای سنجش حساسیت ما بوده.
از یکشنبه به این فکر می کنم که اگر همین حرف رو شخص دیگری مطرح می کرد چه می کردم.
به نظرم نیاز جدی به آموختن ِمهارت ِکنترلِ هیجان و مدیریتِ رابطه با اطرافیانم دارم.
27 ساله؛ فوق لیسانس؛ تهران، کلاس مجردها؛ 29تیر91
zeinab mohammadi
۱۳۹۱-۰۴-۲۹ ۱۶:۰۸
0
0
سلام استاد
درباره انتخاب همسر به مهارتهای بسیاری نیاز دارم
1- من هنوز در مبحث خودشناسی و معرفی خود مشکل دارم و نمی توانم خودم را معرفی کنم. 2- به طریق اولی در شناخت طرف مقابل و چک کردن معیارها مهارتی ندارم
3- سعی می کنم معیارهایم را عینی و قابل سنجش بیان کنم اما به این فکر می کنم که اگر اشتباه کنم چه؟ گاهی فکر می کنم همه ی معیارهایی که تاکنون در ذهنم بوده اشتباه است و بیانش فقط مرا احمق تر جلوه می دهد.
27ساله؛ فوق لیسانس؛ تهران، کلاس مجردها؛ 29تیر91
zeinab mohammadi
۱۳۹۱-۰۴-۲۹ ۱۶:۱۲
195
15
سلام استاد
در بحث دین و پذیرش آن؛ تلاش و تمرین می کنم تا هرچه در دین هست بی چون و چرا بپذیرم. اما گاهی شک می کنم نکند این پذیرشِ صرف، از سر بی خیالی و بی تفاوتی باشد و من موظف به تحقیق و پرسش باشم.
27ساله؛فوق لیسانس؛ تهران، کلاس مجردها؛ 29تیر91
مستانه 7755
۱۳۹۱-۰۴-۲۹ ۱۶:۵۹
0
0
با سلام خدمت استاد گرانقدر و دوستان محترم/
از بحث نواقص العقول احساس ناخوشایندی به من دست نداد و وقتی هم گفتید حدیثی از امیرالمؤنین علیه السلام هست خیلی راحت پذیرفتم. یادگرفتم:1- حساسیت های نابجا رو کنترل و مدیریت کنم.2- دستورات دین و احادیث و گفته های ائمه علیهم السلام، اما و اگر و چون و چرا ندارد.
می دانستم خودم را آنطور که هستم برای خواستگارانم خوب معرفی نمی کنم، برای همین بحث کلاس خیلی برایم مفید بود تاحدودی نقصهایم را شناسایی کردم اما اگر قدری بیشتر توضیح دهید معرفی خود را از کجا با چه ویژگیهایی و چه واژگانی شروع کنیم و پی بگیریم، ممنون می شوم.
از شما استاد عزیز و دوستان گروه اجرایی و همه همکلاسی های خوبم که بهتر شدن فضای بحث کمک می کنند، کمال تشکر را دارم. التماس دعا!
26 ساله، کارشناسی، 29 تیر 1391، تهران/ کلاس مجردها.
atieh shahmohamadi
۱۳۹۱-۰۴-۲۹ ۱۹:۰۰
300
10
سلام
من از کلاس یاد گرفتم خودمو جوری معرفی نکنم که خواستگار فکر کنه من چه آدم بد و غیر قابل تحملی هستم یا برداشت دیگه ای از شخصیتم داشته باشه
معصومه دالانی
۱۳۹۱-۰۴-۳۰ ۰۱:۳۴
65
0
سلام جناب مرادی.دختری هستم که لیلة الرغائب امامزاده اسماعیل،کلاس مجردهای دانشگاه تهران و آخرین روز اعتکاف امام زاده قاسم در جوار شما بودم.قبلا درباره ی شرایط بحرانی ام با شما صحبت کردم فرمودید "بیا کلاس مجردها" ثبت نام کردم اس ام اس هم زدند.اما متاسفانه برای حضور در کلاس،تهران نبودم.
راه دیگری هست که هرچه زودتر اقدام کنم؟
اوضاع دارد وخیم تر میشود...و من ملتمسانه به کمک شما نیاز دارم.
متشکرم.
معصومه دالانی/21ساله/سال آخر ادبیات فارسی/دانشگاه شهید بهشتی
maryam eyvan najaf
۱۳۹۱-۰۴-۳۰ ۱۴:۳۵
250
10
سلام به استاد و هم کلاسی های خوبم
1. صداقت بچه ها در گفتن ایده ال های انتخاب همسر برایم تحسین بر انگیز بود مخصوصا اقایون که اصلا حضور و خوشامد خانمها رو در نظر نمی گرفتند.
2.قبل ازاینکه شما درباره ازدواجتون صحبت کنید فکر میکردم مراحل ازدواج یک روحانی باید خیلی با ما متفاوت باشد ولی متوجه شدم که این طور نیست.
3.امیدوارم امتحانی که از خانمها(مطرح کردن بحث ناقص العقل بودن خانمها)گرفتید از آقایون هم بگیرید تا با روش برخوردشون با این طور موارد هم اشنا بشیم.
24 ساله/ فوق دیپلم الهیات/91/4/30
saleh asgari
۱۳۹۱-۰۴-۳۰ ۱۵:۴۵
0
0
سلام
توي اين مدت تقريبا تمام كامنتها رو خواندم. نكات عالي بود.
در مورد بحث نواقص العقول يك چيزي به ذهنم رسيد
خاطرتون هست سر قضيه اردوي اقايان حاج اقا اين پيشنهاد رو پذيرفتن و به اقايان اجازه دادن تا در. آن مورد نظراتشون رو بگن راستش رو بخواهيد به نظرم خودشون يك مقداري به مسئله دامن زدن تا يك حساسيت ايجاد بشه والبته اين كار رو كردن تا اسيبي رو به ما نشان بدهند. بعد اون پيشنهاد ناراحتي زيادي براي خانمها ايجاد شد كه البته دليلي نداشت كه انها تا اين حد ازرده بشن وشاید اين موضوع صرفا يك ازمايش بود. بخشي از اون ناراحتي به خاطر اين بود كه مسئله زنانه و مردانه شده بود و فارغ از اين كه اون پيشنهاد عملياتي بود يا نه، ناراحتي كاذبي رو تا چند جلسه توي ذهن همكلاسيها ايجاد كرده بود حالا اين رو ارجاع بدين به زندگي و ناراحتيها و اختلافهاي بي موردي كه سر مسائل كوچيك به وجود مياد . ازمايش نواقص العقول تكرار اون فضا بود. البته به نظر من
1390.4.30
نيكي
۱۳۹۱-۰۴-۳۰ ۱۷:۰۱
520
75
سلام؛ در رابطه با بحث شغل آزاد:
- تصورم از [b]شغل آزاد [/b]بنابر تجربه ام در جامعه یه عنوان خریدار عبارتست از(به طور معمول):
«[b]کم فروشی[/b]، [b]عدم صداقت[/b]، [b]زرنگ بازی[/b] به معنی [b]خاص[/b]، [b]تبلیغ کاذب[/b] و شغلی که [b]رعایت -حروم و حلال-[/b] درآن [b]سخت[/b] و نیاز به [b]تقوای زیاد[/b] دارد»

-البته در مشاغل [b]اداری[/b] هم [b]مسئولیت پذیری بالایی[/b]لازم است؛ اما به نظر من در شغل آزاد به دلیل داشتن [b]"اختیار"[/b] در تنظیم سود، رعایت [b]"انصاف"[/b] [b]سخت تر [/b]است.
-همچنین به طور کلی در شغل "[b]محدودیت در سرو کار داشتن با نا محرم و خانم ها"[/b] و [b]ایمان و اعتقاد لازم در این زمینه[/b] نیز خیلی مهم است.
-احساس می کنم نظرم در مورد شغل واقعا در انتخاب همسرم تاثیر می گذارد.
"لطفا در این باره در کلاس بیشتر بحث کنیم و روشن شویم"
جمعه 30 تیر 91
taha tanha
۱۳۹۱-۰۴-۳۰ ۲۳:۲۷
0
0
سلام استاد
فوق االعاده ناراحتم از اینکه این جلسه رو از دست دادم .
از اولین دوره و از اولین جلسه بوده ام تا حالا و به جرات میتونم بگم اولین جلسه غیبتم بودوبه جز یکباردیگه که بخاطر بستری مادرم در بیمارستان نتونستم بیام ،غیبت دیگه ای نداشتم و از دست دادن مباحث اصلی اونم بااین شورو نشاطی که انگار تو فضای کلاس بوده ،آشفته ام کرده.انگار روزی من نبوده این جلسه و حرفای ارزنده شما
یه خواهششششش
البته اگه جسارت نباشه :
بنظرم رسیده که شما شخصا از صحبتای جلسات مطالبی رو ضبط کرده و برای آرشیو خودتان نگهداری میکنید.اگر این موضوع صحت داره و براتون مقدوره میشه خواهش کنم فقط این جلسه رو منم بتونم ازش بهره بگیرم.

البته چون درحال حاضر درگیر موضوع خواستگاری هستم وهمینطورموضوع ناقص العقلی برام اهمیت داره ،واسه شنیدنوتوفضای بحث بودن، اصرار دارم.درضمن تا الان کل کامنت هاروهم مطالعه کردمو قصددارم از چندتااز دوستان یادداشت هاشون رو هم بگیرم.

بازم ازلطفتون سپاسگزارم.
یاعلی
27ساله-تهران-کارشناس ارشد اقتصاد
سحر8919
۱۳۹۱-۰۴-۳۱ ۰۳:۲۹
325
20
سلام
این نکته برام خیلی جالب بود که آقایون خواسته های خودشون رو خیلی جزئی و دقیق مشخص میکردن و خانم ها اونها رو خیلی کلی بیان میکردن
بحث ناقص العقل بودن خیلی ذهنم رو به خودش مشغول نکرد.جواب اون خانمی که بحث احساسات رو مطرح کردن برام جالب بود.این موضوع رو ازش یاد گرفتم که ما خانم ها گاهی با نشخوار کردن یک مسئله توی ذهنمون و بررسی اون از جوانب مختلف ،باعث میشیم موضوع از اونی که هست خیلی بزرگتر بشه و خودمون هم باور میکینیم که موضوع خیلی مهمیه!
آتنا 64
۱۳۹۱-۰۴-۳۱ ۰۹:۰۸
230
15
با عرض سلام و خسته نباشید ویژه خدمت استاد مهربان و گروه اجرایی زحمت کش
حاچ آقا به فرمایش خودتان از گفتن نظرات تکراری خودداری میکنم و فقط به نظرات دوستانم مثبت یا منفی دادم
فقط حاج آقا یه موضوع ذهنم رو درگیر کرده دوست دارم باهاتون مطرح کنم ما همه میدونیم سن ازدواج بالا رفته و مشکل ازدواج مخصوصا برای دخترای دهه 60 و اوایلش بیشتر شده ولی استاد مطرح کردن زیاد این موضوع تو همه جا به شیوه های بد باعث شده که گاهی پسرا دارای اعتماد به نفس خیلی کاذب بشن و با خودشون بگن دختر زیاده هرچی بگیم واسه اینکه نترشن قبول میکنن باور کنید من آدم غیر منطقی نیستم ولی به خدا دیدم گاهی این اعتماد به نفس کاذب آدم و داغون میکنه اگه صلاح دیدین کمی دری باره باهامون صحبت کنید.
التماس دعا حاج آقا
خیلی خوشحال میشم ماه رمضان نیز از برکت وجود شمابهره مند بشیم
خدا خیرتان بدهد
tima plasma
۱۳۹۱-۰۴-۳۱ ۱۲:۳۶
130
5
سلام
من معمولا سعی می کنم در مورد حدیثی که می شنوم قضاوت عجولانه نکنم و با دانسته های اندک خودم ذهنمو درگیر نکنم.(برام مهم باشه در موردش مطالعه می کنم یا از کسی می پرسم.)
چیزی که از کلاس دستگیرم شد این بود که باید خیلی بیش از قبل به گفتارم دقت کنم و به جا صحبت کنم.
23 ساله/فارغ التحصیل فیزیک/۳۱ تیر ۱۳۹۱
بادبادک
۱۳۹۱-۰۴-۳۱ ۱۳:۳۱
155
10
سلام
**حلول ماه"مبارک رمضان"مبارک.
[b]به نظرتون چرا مباحثی مانند نواقص العقول و ... به صورت حساسیت زا مطرح شد؟ حس شما چه بود؟ چرا؟[/b]
فکر می کنم دلیل مطرح شدن این موضوع به صورت حساسیت زا سنجیدن میزان مهارت برای مقابله با پدیده های ناخوشایند بود.
اینکه واکنش وموضع گیری انسان در برابر این موقعیتهامعمولا "مقابله" است،این طبیعیه که انسان به موقعیت های ناخوشایند واکنش نشان می دهداما مهم این است که این واکنش صحیح وخردمندانه باشدنه غیرمعقول واز سریه سری اطلاعات ناقص وهیجانات کنترل نشده.گاهی برخی از انسانها سفت وسخت به همین موقعیت های ناخوشایند می چسبندو می گویند:یادم نمی ره اون روز فلان حرف رو زدی،فلان کار رو کردی ووو(کینه ای بودن اصلا خوب نیست!)،وهمین موقعیت ها رو برای خودشون تبدیل به یک خنجر می کنند،وهمان خنجر را،در قلب خودشان فرو می کنند!می بینند باهرچه بیشتر مقاومت کردن وموضع گیری،بیشترحالشان بد می شودولی همچنان دوست دارندکه خنجر را در قلب خود نگه دارند،همچنان به خوردن آن زهر ناخوشایند ادامه می دهند.
بادبادک
۱۳۹۱-۰۴-۳۱ ۱۳:۳۳
160
5
چه طور وقتی یک غذای تلخ وبد مزه می خوریم سریعا آن را بیرون میریزیم اما وقتی در این جور موقعیت ها قرار می گیریم می گوییم:بازم می خوام،بازم،بازم بده،،،واقعا چرا؟
این مقابله از سر لجبازی است؟از سر اینه که فکر می کنیم کار من است که درسته،نظر من است که صحیحه وعمل ونظر فرد مقابل غلطه؟
معیار این قضاوت چه بوده؟ترازمان چه بوده؟اطلاع وباور خودمان بوده؟
دفعه ی اول که مطرح شد کمی بهم برخوردامااصلا در ذهنم نماند،دفعه ی بعد که پرسیدید کی هنوز اون جمله تو ذهنشه دوباره یادم اومد و این جوری برداشت کردم.
[b]چه مواردی از نیازمندی های مهارتی و علمی در باب انتخاب همسر و ازدواج به ذهنتان خطور کرد؟[/b]
این که تعریف یک فرد از یک واژه یا صفت با تعریفی که دیگری از آن در ذهن دارد می تواند متفاوت باشد،مثل چادری بودن،ولایتی بودن،بچه ننه بودن،،، وهمین امر باعث میشودکه از صحبت های ما دقیقا همام چیزی که مد نظر ماست برداشت نشود.
واینکه آیا این تعاریفی که در ذهن دارم درست وکامل است؟آیا معیارهایم صحیح وکافی است؟
بادبادک
۱۳۹۱-۰۴-۳۱ ۱۳:۳۴
120
5
وچون هیچ دو نفری کاملا یکسان به یک موضوع نگاه نمی کنند،هر کس براساس روحیات وویژگی های خاص خود فکر می کند وبرداشت می کند این سوال پیش می آید که چگونه باید صحبت کرد که دقیقا آن چیزی که مدنظراست،کاملا روشن بیان شود تا برداشت اشتباهی نشود؟
21 ساله-مهندسی شیمی نساجی وعلوم الیاف-31/4/91-تهران.
nina
۱۳۹۱-۰۵-۰۱ ۱۳:۳۴
90
35
سلام
ممنون دوستم فهيمه
من نميگم نبايد ازدواج كنند بلكه بايد كمي مراعات بقيه را هم بكنند.
اين اتفاق براي من افتاده و خواهر كوچكترم ازدواج كرده من هيچ مخالفتي نكردم ولي از درون ناراحت بودم و يك سري فكرهاي مختلف و جورواجور مي اومد شايدهم خيلي از اين افكار غلط و بي معني بود ولي گاهي من را اذيت مي كرد
ذوالقرنین
۱۳۹۱-۰۵-۰۲ ۰۱:۴۰
0
0
سلام آقای مرادی
امروز یکی از بی نظیرترین روزهای زندگیم در کلاس مجردها بود و درسی که امروز به من دادین یکی از بزرگترین تلنگرهای زندگیم بود، من هرگز برای خانوادم بچه نبودم وبچگی نکردم و مدام در حال نظر دادن در مورد موضوعاتی بودم که 1% هم به من ربط نداشته، ازتون به خاطر مطرح کردن این بحث بسیار سپاسگذارم
و خدارو شکر میکنم بابت این سه سالی که شما رو روزیم کرده تا درسهایی از شما یاد بگیرم که باعث روشن شدن مسیرهای زندگیم شود، یک دنیا ازتون سپاسگزارم وامیدوارم همیشه سلامت و پایدار باشید.
التماس دعا
02/05/91 شمسایی
نيكي
۱۳۹۱-۰۵-۰۲ ۱۹:۴۶
0
0
سلام
در مورد مشاغل آزاد بسیاری از کسبه مومن هستند که رعایت رزق حلال می کنند و پیمانه حتی اندکی زیاد می دهند تا کم فروشی محسوب نشود.
اما همانطوری که می دانیم برخی(البته نه کم!) کسبه هم هستند که رعایت نمی کنند؛
نمی دانم چرا برخی دوستان نظر منفی دادند؟
2مرداد91؛تهران.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: