۸۶۰۸
بازدید
بازدید
دوره سوم کلاس مجردها ؛ جلسه بیست و هشتم (جلسه ٧۸)
ساعت ۱۶ تا ۱۹:۳۰
البته لازم است قبل این ساعت در سالن حاضر باشید.
آدرس: ابتدای اتوبان کردستان. تالار ایوان شمس. امکان استفاده از پارکینگ برای بچه های کلاس فراهم است.
ملاحظات:
۱. کلاس مجردها عمومی نیست و اعضاء از قبل ثبت نام کرده اند. و با توجه به سوالات تکرار می کنم تمام این جلسات رایگان است. از بیان و تکرار این موضوع خجالت می کشم اما سوال می شود...
۲. در تمام جلسات قرآن جیبی خودتان را همراه داشته باشید و قبل از شروع جلسه به اندازه زمان حضورتان تا شروع جلسه قرآن تلاوت کنید و با هم کمتر گفتگو کنید. این نکته را مهم تلقی بفرمایید.
به ویژه حتما یک سوره یس بخوانید و ثوابش را به صدیقه کبری سلام الله علیها اهدا کنید.
۳. برای پایان کلاس با تعدادی تاکسی ویژه بانوان و دو دستگاه اتوبوس به مقصد ایستگاه مترو هماهنگی به عمل آمده است.
»»»»مهمان ممنوع!««««
اگر در جریان کلاس مجردها نیستید، این لینک و لینک های متن آن را بخوانید:
یکشنبه ۱۳۹۲/۹/۱۷ ایوان شمس
اشتراک مطلب
در راستای ضعف کمال گرایی م هنگام دعا کردن جزئیات را نمی خواستم شاید همان" عاقبت بخیری" بود ولی با کلمات و حروف دیگری اینکه : "بفهمم از زندگی چی می خواهم؟" چه کار دارم می کنم؟"" کجا می خوام برم؟" بعد کم کم با عنایت خداوند همه چی دار می شوم.
با راهنمایی های خواهرم و با اجازه پدر و مادر نازنینم یکی از شاگردان کلاس مجردها شدم. کلاسی که در فهماندن "چگونه زندگی را زندگی کردن" کمک حال ما نسل جوان است . نسل جوانی که در گذر جامعه سنتی به مدرن گم کرده دارد، احوال معلقی دارد، بین خودش و خودش در رفت و آمد است.( باز خورد حس قبلی خودم و گروه همسالانم)شاید کلاس های دیگری هم بودند وباشند که به سوال من جواب می دادن اما کلاس مجردهای یکشنبه ای، دارد کمکم می کند . برای همین "ناب "بودنش از 26 جلسه که گذشت یک جلسه غیبت برایم زیاد بود.(دوره ی سومی تازه وارد)
سلام استاد
این دل نوشته از روی چاپلوسی نبود خواستم در اینستاگرام بگذارم ترجیح دادم اول خودتان بخوانید و به نوعی کسب اجازه کرده باشم. استاد کمکمان می کنید چطور وابستگی نداشته باشیم به همه آنچه که تمام شدنشان برایمان سخت است؟ می بخشین ضمیر جمع به کار بردم و از طرف دیگران هم سوال پرسیدم.( سر کلاس که اشاره ای کوچک به احتمال کنسل شدن کلاس دادین یک جوری شدیم.)
1-من از بچه های کلاس مجردها هستم. چیزی منو خوشحال کرده که فکر می کنم شما را هم خوشحال میکنه.
2-چند وقت پیش فردی را بهم معرفی کردند که نیاز به جهیزیه داشت و از من خواستن در کلاس مطرح کنم.
3-با دوستان گروه اجرایی مشورت کردم ( بابت راهنمایی شون متشکرم).
4- به نظرم رسید که چرا خودم و خانواده ام نتونیم جهیزیه را تهیه کنیم؟ باکمی تلاش خیلی سریع یک جهیزیه ی خیلی خوب برای این دختر خانوم تهیه کردیم.
5-با خودم فکر کردم من از کی تاحالا این قدر مسئولیت پذیرشدم؟ به نظرم رسید مباحثی که در مورد خود کارآمدی و انفاق مطرح کردید این تاثیر داشته.
6-ممنون به خاطر همه چیز.دعاگوی شما و خانواده تون هستیم.
دانشجوی کارشناسی فیزیک/22 ساله/تهران/
خدا خیرتون بده.
سلام ؛ تشکر بابت امروز و بحث های جلسه امروز درباره هیجانات آزار دهنده :
*هیجانات آزار دهنده عبارتند از رفتار های غیر معمول و خارج از عقل بطور مثال
شما از نوع غذایی بدتان می آید ( مثلا گوشت ) در صورتی که گوشت برای
شما مفید است اما به دور از عقل است که شما از گوشت بدتان بیاید
این گونه رفتار ها را رفتار ها و هیجانات آزار دهنده می باشد پس نسبت به آنها
نبایدحساسیت و واکنش هیجانی انجام دهیم . یا مثال دیگر شخصی از
تمساح میترسد در صورتی که در تهران زندگی میکند واصلا تمساح
اینجا ها نیست وفرسنگ ها با این فاصله دارد این گونه رفتار ها
را می گویند رفتار های آزاردهنده .
*مطلب دیگر این مساله بود در جایی مهمانی هستیم و بطور مثال یک وعده
ناهار شما انتظار دارید که به شخص شما احترام بزارند و غذای گرم همراه با
قاشق بیاورند اما این گونه رفتار نمی کنند و برایتان غذای سرد می آورند اینجا
اگر شما نخورید یعنی به شخصیت خود احترام می گزارید و آنرا کلاس تلقی
نمی کنیم حالا هر چه میخواهند درباره شما فکر کنند .
در ادامه مطالب بالا مطلب دیگر که در ابتدای جلسه توسط یکی از بچه ها
عنوان شد در باره مطلبی که در آیینه خانه هم مطرخ شده بود در باره ( اقبالاً و ادبارا) درباره کار مستحب است که شورونشاط نسبت به آن نداریم .
مثلاً ما می خواهیم نماز شب بخوانیم ولی تنبلی میکنیم و خوابمان هم می آید اگر نماز بخوانیم در شبهای بعد از آن بدمان می آید و منجر به ترک میشود
راهپیشنهادی این بود که بر سر دوراهی ماندیم و باید یکی را انتخاب کنیم حالا
ما هیچ یک را انتخاب نمیکنیم و بیدار میمانیم و بطور مثال حافظ می خوانیم ،
قرآن میخوانیم و یک کار مثبت دیگر به غیر از این دو . به اصطلاح دیگر به نفس
خود مهلت ندهیم یک کار دیگر که خوب است انجام دهیم مثلا دعای جوشن
کبیر می خواهیم بخوانیم در حال ورق زدن حالو حوصله خواندن جوشن نداریم
دعای مجیربخوانیم .* مطلب دیگر تکریم و احترام زن بود .
* مطلب دیگر پیرامون همان هیجانات آزار دهنده این که حتی اگر غذایی یا
میوه ای را نمی خواهیم اگر برایمان آوردند کمی از آن بخوریم .
در ادامه مطالب بالا بحث دیگر درباره غذا خوردن که روایات متعددی هم داشته ایم زمانی که یک لقمه مانده سیر شویم از غذا خوردن دست بکشیم به نقل از مرشد چلویی سیری چیز خوبی نیست .
*شأن انسان چیز لباس خوب پوشیدن غذای خوب خوردن است حتی ائمه هم
به این سفارش می کردند ( مثلا برای امیرالمومنین آی در لیوان ترک دار آوردند
که ایشان نخوردند و گفتند این لیوان خوب نیست مریض میشویم یا امام
حسین بهترین کلاه خود را بر سر داشتند . )
* در رابطه با هیجانات آزار دهنده انتخاب کردن عیبی ندارد ولی مساله داشتن
با آن غذا عیب بزرگی است .
تعجیل در فرج آقا امام زمان سلامتی رهبرمان و شادی روح امام و شهدا و
گذشتگانمان صلوات با وعجل فرجهم
التماس دعا
یا علی مددی
تشکر بابت کلاس امروز و مطالب مفیدی که بیان کردید
...
نکات کلاس امروز:
[در پاسخ به سوالی در مورد خرچنگ و رستوران ...]ابتدای کلاس بحث راجع به منفعل نبودن بود .واینکه توجه داشته باشیم که همیشه نباید یک اعتراض بزرگ به موضوعی داشته باشیم تا نتیجه مثبت داشته باشد.گاهی پرسش مکرر راجع به یک موضوع یکسان مثلا در رستورانی که نوعی از خرچنگ سرو میشود اگر چندنفر مکرر از گارسون بپرسند که آیا این غذا حلال است یا حرام؟همین امر موجب تاثیر میشود.
سوال بعدی راجع به عبارت "اقبالا و ادبارا" در عبادت بود.به این معنی است که نشاط در عبادات هست اما تنبلی میکنیم.در این صورت کار دیگری انجام دهیم.مثلا اگر در دوراهی هستیم که زیارت عاشورا بخوانیم یا استراحت کنیم میتوانیم هیچکدام از این کارها را انجام ندهیم اما یک کار مفید انجام دهیم مثلا 2 رکعت نماز بخونیم.
در برابر این تنبلی ها باید با نفس را گول بزنیم مثلا اگر احساس تنبلی در خواندن دعایی مثلا خواندن دعای مجیر میکنیم قبل از باز کردن مفاتیح سریعا خود را وارد دعا کنیم یعنی شروع کنیم به خواندن بگوییم اجرنا من النار یا مجیر ...و ادامه دهیم تا دعا رو پیدا کنیم.
ادامه دارد
سوال پایانی که تا آخر کلاس بحث آن ادامه داشت راجع به احساس تنفر از غذایی خاص بود که نکات فرمایشات استاد به شرح زیر است:
اگر نفس ما چیزی رو دوست نداره این امر رو برای خودمون خفت و خواری بدونیم و قبول کنیم که در شان ما نیست که دشمنی با حلال خدا داشته باشیم مثلا اگر از غذایی سر سفره خوشمون نمیاد با اون غذا کاری نداشته باشیم نه اینکه کلا سر سفره نریم.
اگر غذایی رو دوست نداریم مثلا خاویار به جنگ با آن برویم و حتی ذره ای از آن میل کنیم چون هم حلال خداوند است و هم مضر نیست.
توهین را نپذیریم اما حق انتخاب داریم و توهین را تشخیص دهیم.مثلا اگر در یک جایی دعوت شده ایم و غذای سرد برای ما آورده شد این امر توهین تلقی میشود اما اگر مثلا در خانه غذایی روی گاز است و کمی هم سر شده این امر توهین نیست.
به همه موارد کمال گرا نگاه نکنیم ممکن است غذایی نمره اش 20 نباشد اما دلیل بر این نیست که این غذا بد است و یا آن را نخوریم.
در برخورد با هیجان ها "لا به شرط" باشیم نه اینکه "به شرط لا" باشیم.
ادامه دارد
پیرو صحبت یکی از هم کلاسی ها مبنی بر اینکه ممکن است به دلیل داشتن تجربه ای بد از یک غذا از آن غذا بیزار شویم استاد فرمودن نباید با یک اتفاق سریع برامون مشکل پیش بیاد و فورا از یک غذا بیزار شویم.
در انتخاب باید دقت داشته باشیم اگر انتخاب کننده نباشیم سطح انسانی ما کاهش میابد اما اشتباه در انتخاب نکنیم چون واکنش نامطبوع روانی انتخاب نیست.مثلا اگر به فردی ناسزا بگوییم و اینطور توجیه کنیم چون به ما توهین شده ما هم ناسزا را انتخاب کردیم.
ادامه دارد
وقتی از خوردن بعضی غذاهای حلال امتناع میکنیم مقابل آیه قرآن"کلو من الطیبات"قرار گرفته ایم و آن غذا را توسط خودمان حرام کرده ایم.لا به شرط باشیم و آن غذا را از حرام بودن دربیاوریم ولی بعدا به مقدار کمی از آن اکتفا کنیم.
اینکه در بعضی مواقع خاص باشیم اشکال ندارد به شرطی که خودمان هم بدانیم.اما هیجان مستمر آزار دهنده یک مشکل است مثلا مادام از خوردن یک غذا امتناع میکنیم.
در آخر اینگونه نتیجه گیری شد که این احساسات و هیجان ها راجع به غذا میتواند در موارد دیگری از جمله تصمیم گیری های فرد تاثیر بگذارد مثلا فردی احساساتی و بی منطق تصمیم بگیرد.
التماس دعا
21 ساله/دانشجوی کارشناسی مدیریت مالی/تهران
وقت به خیر، خسته نباشید.
چند نکته از جلسه 78 کلاس مجردها
* باید بر تنبلی (در هر موضوعی که باشد؛ درس، عبادت، کار و---) غلبه کرد.
* کمرغبتی و تنبلی در عبادات مستحبی نباید به ترک آن عمل مستحب منجر شود.
* راه حل غلبه بر این کسالت و بیمیلی، پرداختن به مستحبی دیگر در این زمان است. مثلاً فردی که برای خواندن دعای جوشنکبیر حس معنوی لازم را ندارد یا به عبارتی تنبلیاش میشود، دعا یا زیارتنامهی پرفضیلت، امّا کوتاهتری مثل دعای مجیر را بخواند. یا دو رکعت نماز مستحبی به جا بیاورد.
حس تنبلی در این مواقع را بهتر است با تفریح و بازی و--- رفع نکنیم. چرا که خدای ناکرده، رد شدن از کنار این تنبلی و ترک مستحبات برایمان عادت خواهد شد.
ادامه دارد
* عبادت مستحب جایگزین، الزاماً نباید نسبت به عبادت اولیه که الان فرد نسبت به آن کمرغبت بوده، سریعتر و آسانتر باشد. درکل "جایگزین" کردن یک عبادت دیگر، و انجام ندادن یک مستحب همراه با تنبلی و کسالت بهتر است.
** مطالعهی کتابهای شعر و داستان و تفکر نیز جایگزینهای خوبی برای عبادات مستحبی هستند.
** به هیچ وجه اجازهی نفوذ تنبلی را در شخصیتمان ندهیم.
نکتهای از جلسه 78:
كُلُوا مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَلَا تَطْغَوْا فِيهِ فَيَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبِي وَمَن يَحْلِلْ عَلَيْهِ غَضَبِي فَقَدْ هَوَى؛ از
آنچه روزى شما کرده ايم ـ که پاک و پاکيزه است ـ بخوريد و در بهره بردارى از روزى ها با ناسپاسى و کفران نعمت تجاوزگرى نکنيد که خشم من بر شما لازم خواهد شد ، و هر که خشم من بر او لازم شود ، قطعاً سقوط مى کند و تباه مى گردد .
سورهی مبارکه طه- 81
------------------------------------
* توصیه اسلام در مورد خط قرمزها و عادات غذایی خیلی روشن است:
_ غذا باید طیّب باشد؛ بیش از این حساس نباشیم روی آن.
_ یکی از آداب غذا خوردن در اسلام اینست که قبل از سیر شدن باید دست از خوردن کشید.
نکاتی از جلسه 78:
* بعضی عقاید افراطی و التقاطی نظیر تأکید روی گیاهخواری محض (با منطق اشتباهی مثل جلوگیری از کشته شدن و آسیب به حیوانات) با سیرهی ائمه و پیامبران تناقض دارد. چرا که اگر ذبح دام مشکلی داشت، نباید جزء مناسک حج میبود.
* دیگر اینکه معصومین (علیهمالسلام) خودشان گوشت میل میکردند و این نشان میدهد هیچ مانع شرعی برای خوردن غذاهای طیب و حلال نباید تراشیده شود.
*هدف از بعضی رفتارها، مثل مانور دادن روی عادت غذایی خاص و ویژه، جلب توجه و خودخاصپنداری است.
نکاتی از جلسه 78:
* بهانهی بعضی افراد برای توجیه سلایق امروزشان، علاقه یا نفرتی است که از بچگی مثلاً به یک غذا داشتهاند؛ چرا باید یک فرد تمام عمر، با سلیقهی روزهایی زندگی کند که حتی آن را به یاد نمیآورد؟ یا چرا برای همیشه درگیر یک تجربهی ناخوشایند بماند و در موقعیتی دیگر آن را اصلاح نکند؟
*بعضی مراقبتها از جانب خانواده هم سبب تایید و تثبیت یک رفتار نادرست در فرد میشود. مثلاً مادری با دیدن بدغذایی فرزندش، مدام به فکر تهیهی غذاهای جداگانهی باب میل فرزندش باشد.
[b]راه حلها:[/b]
+ فاجعه نساختن از حساسیتها
+ جلوگیری از بروز واکنشهای هیجانی منفی در مورد سلایق خاص مثل عادات و ترجیحات غذایی
+ انعطافپذیری بیشتر برای داشتن انتخابهای متنوع (که در این جلسه مثالها فقط انتخابهای غذایی بود)
+ جسارت به خرج دادن برای شکستن حساسیتها و عادتهای قدیمی
18 آذر 92|12:20ق ظ| غرب تهران
من فهمیدم که نباید احساس بد داشته باشم،همه چی خوبه مگر اینکه خدا امر کنند بد است و به واسطه امر خدا حس بدی به آنها داریم و در بین اونایی هم که خوبه این حق انتخاب برای من هست که آنها رو رتبه بندی کنم از یک تا بیست!!!
27 ساله/ارشد صنایع/تهران-یوسف آباد
استاد گرامی میخوام دو تا تشکر کنم:
1- از جنابعالی که با وجود مشغله زیاد و خستگی، کلاس رو برپا کردید و وقتتون، علمتون و حواستون رو به ما اختصاص دادید. خیلی ازتون ممنونم.
2- از دوستان گروه گرافیک « ام المومنین خدیجه کبری(سلام الله علیها)» بابت ذوق و هنر و زحمتشون در طراحی پیکسل* های اهدایی و از دوستان گروه اجرایی بابت حمایت و زحمت تهیه و اهدای پیکسل ها واقعا ممنونم.
* پیکسل های زیبایی منقش به طرح های گرافیکی و نوشته های با موضوع کریم اهل بیت امام حسن مجتبی ( سلام الله علیه) به مناسبت هفتن صفر سالروز شهادت امام غریب.
اَلسلامُ عَلیکَ یا اَبا مُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بْنَ عَلِی اَیُّهَا الْمُجْتَبى یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ
عن الحسن المجتبى علیه السلام:
كان الحسين بن علي أشبه الناس بفاطمة سلام الله و كنت أشبه الناس بخديجة الكبرى.
امام حسن جانم فداش فرمودند:
حسين بن علي عليه السلام شبيهترين انسانها به فاطمهي زهرا عليهاالسلام بود و من شبيه ترين انسانها به خديجهي كبري عليهاالسلام هستم.
http://www.askdin.com/attachments/17127d1356009868-vijeh_sh-e.hasan-7safar-1391-1-.mp3
كلاس مجردها عالـــــــــــــــــي بود حقيقتا...
نكته بسيار مهم:لا به شرط ،نه، به شرط لا
كلاس مجردها اولين وفكركنم آخرين كلاسي بود در عمرم كه بابت حضور درش نماز شكر خواندم.الحمدلله كه قسمتم شد.
التماس دعا/21ساله/دانشجو كارشناسي شيمي/تهران
دو جلسه ای هست که از نوشته های دوستان از نکته های کلاس در این قسمت خبری نیست ما همچنان منتظریم
ممنون میشم اگر دوستان مارو هم بی نصیب نزارند
می خواستم بگم از کلاس این هفته الحمدلله رب العالمین خیلی استفاده بردم وازشما بسیار تشکر نمایم.همچنین دعا گوتان هستم.
التماس دعا
یاعلی
24 ساله/ تهران/ کارشناسی ارشد
خسته نباشید
این جلسه یه عبارت گفتید, فکر میکنم برای همیشه یکی از ضرب المثلهای خونه ی ما بشه:" امسال سال آخر اسلام که نیست!!!"
یعنی برای به نتیجه رسیدن تلاشهای خوبتون, اینقدر عجله نکنید... آرام آرام به ثمر میشینه... ;)