۱۲۴۴۰
بازدید
بازدید
دوره دوم ،جلسه سی و چهارم ؛ اختتامیه دوره دوم
ابتدای اتوبان کردستان، تالار ایوان شمس؛ راس ساعت ۱۶:۰۰ تا ۲۰:۰۰
(مثل پاییز پارسال هنگام نماز همه می رویم نماز و برمی گردیم و لطفا تاکید می کنم لطفا موقع نماز به من فرصت بدهید نمازم را بخوانم و گفتگو نکنیم تا از زمان کلاس بهره ی بیشتری ببریم.)
اگر در جریان کلاس مجردها نیستید، این لینک و لینک های متن آن را بخوانید: »»»ماجرای دوره ی کلاس مجردها...
برای پایان کلاس مثل هفته های قبل با تعدادی تاکسی ویژه بانوان و یک عدد اتوبوس به مقصد ایستگاه مترو هماهنگی به عمل آمده ان شاءالله...
از دیدن والدین محترم تان در پایان کلاس خوشحال می شوم.
»»»» مهمان ممنوع! ««««
لطفا در خاتمه ی کامنت، سن و تحصیلات و محل سکونت خود را درج بفرمایید.
...............
مـجلــس تمام گشت و به آخـر رسید عمر ما همـچنان در اول وصـــــف تو مانده ایم
اشتراک مطلب
سلام
برای من؛
کلاس مجردها نه تنها کلاس یادگیری سبک ازدواج بود
بلکه یادگیری "تنظیم ذهنیت ها" بر پایه "تفکر کردن و نگاه روشن تر" به "سبک اسلام" بود
و البته یادگیری روش بهتر زندگی کردن ---
کمترین فایده کلاس مجردها برای من؛
تصمیمم برای ادامه تحصیل دانشگاهی، و تشویق رفقایم به ازدواج و آشنایی شان با خانواده نوپا بود
و تاثیری که در برنامه هایم در رابطه با سبک زندگی و وضعیت فرهنگ (حداقل در محل زندگی ام) داشت
استاد مرادی؛ از شما درخواست می کنم "کارگاه فرهنگ" تشکیل بدهید
در این کارگاه عده ای "دغدغه دارهای فرهنگ" که به مرور با ریزش ها و رویش ها یکرنگ تر می شوند، می توانند کارهای "اتمی" انجام بدهند، دست کم نگیرید لطفاً![حتما رزومه ات را بیاور سر کلاس پشت میکروفن بخوان. تا الان چه کردی با این انگیزه و پتانسیلِ اعلامی/ دوستان یادآوری کنید.]
و إن شاءالله کلاس مجردها نیز، تقریباً با همان سازوکار موردنظر شما ادامه پیدا کند
از شما بسیار متشکرم؛ اجر شما با حضرت زیـنب سلام الله علیها
یا علی
25 ساله | کارشناسی فناوری اطلاعات | مینی سیتی | 5 دی 1391
سلام
خدا قوت
حیفم اومد این و نگم!
کلاس مجردها روی عدد قشنگی تمام شد: 34
به تعداد دانه های تسبیح حضرت بانو زهـــــرا سلام الله علیها[ در مورد تعداد گره ها، و بعدا مهره های تسبیح که از خاک شهدای احد و مزار حمزه سیدالشهدا ساختند، روایت داریم؟ خاطرم نیست]
إن شاءالله عمر شما پر برکت باشه
یا علی
25 ساله | کارشناسی فناوری اطلاعات | مینی سیتی | 5 دی 1391
*واقعا شعر پایانی زبان حال کلاس مجردهاست!
*خیلی کلاس دوست داشتنی بود!بهتره بگم شما دوست داشتنی اش کردین!
*جلساتی بود که کلاس به حواشی میرفت و مطلب مورد نظر بحث نمیشد!ولی همان درکنار هم بودن در آن فضای مثبت و فعال به هر چیز دیگری می ارزید!از همان حواشی هم مطالب ریزی در میامد که لذت بخش بود!
*کلاس مجردها با هیچ کلاس و هیچ جمعی قابل مقایسه نیست!
*راستش،با اینکه میدانم دوره دیگری در راه است،ولی دلتنگی خاصی دارم؛دلم برای تک تک لحظه های کلاس تنگ میشود!
***واما یک خواهش:من از تازه واردهای نیم دوره دوم کلاس(از دانشگاه تهران/سالن شهیدچمران)هستم!وقتی ما به جمع بچه های کلاس پیوستیم،هیچ آمادگی قبلی نداشتیم؛به همین علت در جلسات ابتدایی دچار مشکل میشدیم!اگر امکانش وجود داشته باشه ما هم با افراد جدید دوره سوم چند جلسه ابتدایی ای که شما قرار است با آنها داشته باشید حضور داشته باشیم!البته اگر صلاح میدانید.
"باز هم سپاس"
ارادتمند : نگار20ساله/دانشجوی مهندسی صنایع/ری(حرم حضرت عبدالعظیم)
استاد با خوندن بیت آخر متن شما دلم گرفت و ترسیدم که نکنه این خداحافظی همیشگی بشه. یکشنبه ها روز قشنگ تقویم ما بود و ما به امید یکشنبه های شروع دوباره این مدت را به انتظار می ایستیم ( و نمی نشینیم).
28 ساله، کارشناس فناوری اطلاعات، تهران
این غم انگیزترین جمله ای بود که امروز شنیدم " جلسه آخر " ......
نیاز به توضیح نیست دلم گرفت و مطمئنم حتی از همین الان دلتنگ شدم برای همه چی
ولی این رسم دنیاس دیگه هر شروعی یه پایانی داره هر سلامی یه خداحافظی
ولی با امید دیدن دوباره شما استاد مهربان روزها را سپری خواهیم کرد و کما فی سابق از صمیم قلب دعا گوی شما هستیم
التماس دعای داریم فرزنداتونو همه جا دعا کنید.........
مهندسی کشاورزی/27 سال/اقدسیه
ثنا خوان توام تا زندهام اما یقین دارم
که حق چون تو استادی نخواهد شد ادا هرگز
1-این "جلسهی آخر"ی که نوشتید --- دلمون گرفت!
2- انشاالله به زودی، دورهی سوم شروع بشه
3-یه خواهش ازتون دارم. بحث "معرفی خود در جلسهی اول"، خوب پیش رفت اما کمتر در مورد اشکالات صحبتهای دوستان در این باره صحبت کردید. لطفاً، در صورت امکان، در این جلسه زمانی هرچند کم رو به "شیوهی صحیح معرفی" اختصاص بدید. متشکرم.
27 ساله- کارشناس علوم تغذیه –تهران (نیایش)
امیدوار هستیم، ان شاء الله دوره سومی هم داشته باشید. تا بتوانیم از سخنان گهربار شما استفاده نماییم. هر چند که به شخصه نتوانستم در دوره های آزاد شما شرکتی داشته باشم. ولی کماکان برای ثبت نام و شرکت در این جلسات مشتاق هستم.
پیامبر خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود: به دنبال فراگیری و آموختن علم بروید هر چند در چین باشد، همانا آموختن علم بر هر مسلمانی واجب است.
با تشکر
توکل بر خدا..
باامید به شروع دوباره ی هرچه سریعتر کلاس مجردها ان شاالله البته شاید هم آنموقع دیگه باید در نوپا ثبت نام کنیم...
ان شاالله شرکت میکنیم...
استاد عزیز التماس دعا داریم ازتون خیلی زیاد برای همه ی شاگردها و فرزندانتان
پایدار و سلامت باشید
التماس دعا
یاحق
با این که قضیه ی برف پاک کن منتفی شده ولی با دیدن جلسه آخر قلب آدم میگیره!
حس بچه ای رو دارم که با اوومدن بچه ی تازه ترس از فراموش شدن و بی توجهی رو داره
التماس دعا
20 ساله /کارشناسی حقوق شهید بهشتی/تهران
ترسم که اشک در غم ما پرده در شود/وین راز سر به مهر به عالم سمر شود/
گویند سنگ لعل شود در مقام صبر/آری شود ولیک به خون جگر شود/
تفسیرش هم با شما.
21 ساله-دانشجوی الکترونیک-شمیران
من هنوز نمی دونم مهمان هستم و یا خیر؟
من از جلسه ماه مهر دانشگاه تهران ، بدون یک دقیقه تاخیر حضور داشتم.
آیا هنوز مهمان هستم؟
برای این جلسه حضور داشته باشم و یا خیر؟
هنوز جلسه آخر نشده دلمون برای کلاس و حرفاتون تنگ میشه چه برسه به بعدش. فقط اگه جسارت نشه ازتون خواهش میکنم زودتر دوره بعدی شروع بشه.
5آذر 1391.لیسانس.تهران
اینکه یکشنبه آینده جلسه آخره ؛خوب نیست
نمی دونم قراره چه اتفاقی بیفته
اما امیدوارم باز هم برای همه اعضای کلاس امکان حضور
در جلساتی از این دست و در محضر استادی این چنین باشد .
امیدوارم همچنان روزیمون باشه .
تهران 13911005 کارشناسی
امیدوارم هرچه زودتر دوره سوم شروع بشه و بتونیم باز هم در خدمت شما باشیم
تیتر این هفته کلاس بوی دلتنگی میده اما انشاالله به زودی رفع میشه
خیلی خوشحالم که توفیق حضور در کلاس های شما رو دارم
حاج آقا برا همه دعا کنید(حقیر رو هم از دعای خیرتون فراموش نکنید
یا علی
تهران-23 ساله-دانشجوی کارشناسی-5 دی 1391-20:28
حاج آقا اگه براتون مقدور (با توجه به جلسه آخر بودن) این جلسه ادامه بحث قرار و بیقراری رو دنبال کنین. مخصوصا در رابطه با مدیریت زمان.
مچکرم
23 ساله/لیسانس معماری/نارمک
اَلْحَمْدُ لِلّهِ بِجَمیعِ مَحامِدِهِ کُلِّهَا عَلى جَمیع نِعَمِهِ کُلِّها
با دیدن تیتر جلسه اخر اولین چیزی که گفتم شکر بود نه نق زدن که اینم از برکات کلاس مجردها برای من بود وهستش وخواهد بود به لطف خدا
بابت تمام زحمتهایی که کشیدین از شما ممنونم حاج اقا
خدا قوت
حاج اقا برای ماهایی که منتظر پایان دوره دوم بودیم تا بتونیم به امید خدا در دوره سوم حضور پیدا کنیم ودر محضر شما کسب فیض کنیم خبر خیلی خوبی بود .به امید اینکه دوره سوم را هم بزودی زود به امید خدا شروع کنید .
وامیدوارم قسمت این بنده حقیر باشد که از این کلاس بهره مند شوم
با تشکر .21 ساله . دانشجو . تهران
چقدر خوب بود برای شهرستان ها هم برنامه های این چنینی و با کیفیت برگزار می شد .
...
ما که فقط عکس های این کلاس های عالی را مشاهده می کنیم ...
خداوند سربلندی و بهروزی به جنابعالی عنایت فرمایند .
با اینکه به خاطر شرایطم،دست و پا شکسته به کلاس اومدم و خیلی جلسات رو هم از دست دادم اما از همون ها که بودم خیلی استفاده کردم.
ممنون از زحماتتون تو طول این مدت
21 ساله،دانشجوی اردبیل
همهء ما تجربهء تمام شدن مقطع تحصیلی رو داریم. پنجم ابتدایی یادتونه؟ سوم راهنمایی ؟ پایان دبیرستان یادتوت میاد؟ پایان هردوره از کلاس ما هم مثل اتمام یه مقطع است. حالا چه مقطعی؟ هر کسی خودش میدونه از نظر فکری و رفتاری کجا بوده و حالا کجاست... کلاس چندم بوده و حالا از که مقطعی دانش آموخته شده. (فقط این وسط جای امتحان نهایی خالیه!!)
پس دوستان، غمگین نباشید که "همچنان اول وصف" هستیم.
یا علی
24/ کارشناسی/ تهران
23 ساله/ دانشجوی کارشناسی مهندسی صنایع/تهران،مجردها
من یکی از تازه واردها هستم که در جلسه 32 کلاس مجردها شرکت کردم.
انشاالله که سعادتی باشد برای ثبت نام و شرکت در دوره سوم کلاس مجردها.
واقعا که خیلی خیلی کلاس خوب و مفیدی ست. من روز شماری میکنم برای
شروع دوره سوم کلاس مجردها.
با تشکر.
20ساله /دانشجو زبان و ادبیات فارسی /ری
وقتی تو قسمت برنامه ها عنوان جلسه آخر مجردها رو دیدم خیلی افسوس خوردم،افسوس همه لحظه های بی نظیر و تکرار نشدنی که از دستشون دادم،ولی بازم شکر صد هزار بار شکر خدایی رو که شاگرد حاج آقا بودنو روزیم قرار داد و جز این شعر هیچ چیز دیگه ای نمی تونه حس من نسبت به کلاس بیان کنه:
آه کردم چون رسن شد آه من
گشت آویزان رسن در چاه من
آن رسن بگرفتم و بیرون شدم
شاد و زفت و فربه و گلگون شدم
در بن چاهی همی بودم نگون
در دوعالم هم نمی گنجم کنون
آفرین ها بر تو بادا ای خدا
ناگهان کردی مرا از غم جدا
گر سر هر موی من گردد زبان
شکرهای تو نیاید در بیان
چقدر اين صفحه غمگينه ، بهتر نيست با حرفاي شادتري اين دوره رو تمام كنيم؟؟ مسلماً همگي دلمون براي كلاس و شور و نشاط هر جلسه و خيلي چيزاي ديگه تنگ ميشه ولي خب اين كامنتها هم بيشترش ميكنه.
خيلي خوشحالم كه كلاس مجردها حتي تا همين جا ، جزئي از بهترين خاطراتم هست.
اميدوارم تو اين فاصله ايكه تا دوره ي بعد پيش رو داريم روي تمام آموزه هامون از كلاس تاملي كنيم و با انرژي بيشتر و نتايج خوبي دوره ي بعد رو شروع كنيم.
24ساله، كارشناسي محيط زيست، تهران
سلام
"تعداد دانه های تسبیح حضرت بانو زهـــــرا سلام الله علیها"
ابراهیم بن محمد ثقفی روایت می کند که:
تسبیح [=مِسبَحه] حضرت فاطمـــه سلام الله علیها دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله از نخ پشمین بافته شده گره خورده بود که به تعداد تکبیرات دانه داشت،
که با چرخاندن به وسیلۀ انگشتان تکبیر و تسبیح می گفتند تا اینکه حمزةبن عبدالمطلب به شهادت رسیدند که حضرت بانو، دانه های تسبیح خود را از خاک قبر حمزه تهیه کردند و مردم به تبع حضرتش چنین نمودند.
چون حسین سلام الله علیه به شهادت رسیدند؛ مردم از تربت حمزه به تربت حسین سلام الله علیه عدول کردند چون هم فضیلت داشت و هم مزیت.
- مکارم الاخلاق، صفحه 281 -
ادامه دارد ---
امام کاظم سلام الله علیه می فرمایند:
مؤمن از پنج چیز خالی نمی باشد: مسواک، شانه، سجاده، تسبیحی که سی و چهار دانه دارد و انگشتری عقیق
- مکارم الاخلاق، صفحه 281 -
استاد واقعاً ممنون
ذکر رؤیایی و زیبایی بود
25 ساله | کارشناسی فناوری اطلاعات | مینی سیتی | 7 دی 1391
دلم گرفت. انشاء الله باز هم توفیق حضور در همچین جمعی رو داشته باشم.
یاعلی
21سال؛دانشجوی مکانیک،کرج،هفتم دیماه 1391
... بی بروبرگرد "یقین" دارم دعا در حق دوست هم اثر دارد و هم به زندگی اش برکت می دهد...با وضو می نویسیم ؛باوضو بخوانید دوستان:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
سبحان الله یافارج الهمّ ویاکاشف الغم فرّج همی ویسر أمری و أرحم ضعفی و قلة حیلتی وأرزقنی من حیث لا أحتسب یارب العالمین
خدایا به پسرانی که به سن ازدواج رسیده اند و زیر بار مسئولیت نمی روند تلنگر بزن
و به
پسرانی که دوست دارند ازدواج کنند ولی شغل ندارند یا درآمد کافی ندارندعزم راسخ ،برکت رزق و فرصت اشتغال فراهم کن.
و برای دخترانی که مانع تراشی می کنند سبک زندگی فاطمی را یادآوری کن و برای دخترانی که خواستگار هم کفو ندارند ؛خودت آستین بالا بزن
و به دل خانواده هایی که غیر منطقی دختر و پسر جوانشان را در اضطرار گذاشته اند و آفت ازدواج دیر وقت را درک نکرده اند سکینه اللهی ات را بفرست .ادامه دارد
طول عمر با عزت به همه بزرگترهایی که زمینه ازدواج سالم را فراهم می کنند و هم چنین حاج آقا شهاب مرادی و اساتیدی این چنین عطا بفرما.
همه شاگردهای دوره اول و دوم کلاس مجردها را به زودی زودی که صلاح میدانی وارد کلاس خانواده نوپا بفرما!!(بلند بگویید آمیــــــن و با امیداستجابت نه با ناله!)
برحــــمتک یا ارحم الراحمیـن
اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
امیدوارم حالتون خوب باشه .
این پیام رو برای خود شما نوشتم و شاید مناسب عمومی شدن نباشه .
من از جلسه اول دانشگاه تهران شرکت کردم . یادمه یه روز توی جمع خودمونی تره آخر کلاس که همه پسرا جمع میشن دورتون ، به اون دانشجوی شریف که خیلی ایده آل گرا بود گفتید : تو این کلاسو با کجا داری مقایسه می کنی؟ و اون گفت : ایده آل ذهنیم . و شما گفتید : این ایده آل در عمل وجود نداره .
اما به نظر من کلاس شما داره به سمت ایده آل (نه لزوما ایده آل ذهنی دوستمون) بلکه ایده آل "واقعی" (ایده آل قابل پیاده سازی در شرایط موجود) پیش میره و حضور شما و بچه های خوبی که هستن سرعت رو خیلی بالا برده .
این خیلی امیدوار کنندست ، خیلی زیاد . دل آدم گرم میشه .
صمیمانه ازتون سپاسگزارم .
اجرتون با خدای بزرگ .
23 ساله - دانشجوی ارشد - خوابگاه کوی دانشگاه تهران
ما همچنان در اول وصف تو مانده ایم!
سلام. با اینکه تو کل این مسیر همراهتون نبودم، اما به شدت به کلاس و جوّ خوب و دوست داشتنی آن علاقمندم و به نظرم حتی یک جلسه حضور در کلاس یه جورایی آدمو وابسته میکنه.
با آرزوی موفقیت و سلامتی برای شما استاد بزرگوار و تشکر از زحمات شما و گروه اجرایی و به امید شروع هر چه زودتر دوره سوم...
27 ساله/ کارشناسی ارشد مهندسی شیمی/شمال غرب تهران
من همش میترسم که شما دیگه نخوایید که ما بیایم سر کلاستون اینجوری خیلی بد میشه و قلبم میشکنه
21 ساله دانشجوی کارشناسی روان شناسی /شرق تهران/8 دی 1391
کلاس شما بخشی از زندگیه منه نمیخوام از دستش بدم انگار بخشی از وجودم رو از دست دادم
حاج آقا از ته دل میگم خدا خیروتن بده
ما شاگردای خوبی نبودیم خیلی وقتا اما شما از استادی واسه ما کم نذاشتید
خوشحالم که ازتون اجازه گرفتم که شما رو استاد خطاب کنم
و خدا رو شکر میکنم تونستم از محضرتون استفاده کنم
ان شا الله هر چه زودتر دور سوم بتونیم بهتر و شایسته تر در خدمتتون باشیم
24 ساله * دانشجوی معماری * تهران * 7 دی1391
من از تازه واردهای کلاس مجردها هستم(جلسه27)تو همین چند جلسه کلی مطلب یاد گرفتم و تغییر کردم و هر یکشنبه برای کل هفته شارژ شدم و به حال بچه های قدیمی غبطه خوردم که از اول دوره با شما بودن و حالا بهشون حق میدم که با دیدن جلسه آخر انقدر احساس دلتنگی کنند (هرچند که مقطعی باشه و دوره جدید در راه است انشاء الله).
امیدوارم لیاقت شاگردی شما در دوره جدید نصیبم بشه. بی صبرانه منتظر اعلام روز ثبت نام هستیم.
با تشکر از زحمات بی دریغ و دلسوزانه شما
27ساله/لیسانس ادبیات انگیسی/ تهران
خدا را شکر میکنم بابت
1-حضور درتمام جلسات کلاس مجردها (از اولین دوره) با استاد حاج آقا مرادی.
2- حضور در جمع جوانان مذهبی و پرنشاط .
3- تلاش برای عملی کردن سبک زندگی که منطبق بر آموزه های اهل بیت علیه السلام.
و دعا میکنم که شما استاد گرامی همیشه سلامت باشید.
26 ساله،کارشناسی،کرج
خدا را شکر برای همه آنچه در محضر شما و در کنار دیگر همکلاسی ها یاد گرفتم...
خدا را شکر به خاطر تمام لحظاتی که درسهای کلاس رو در ذهنم مرور میکردم و بین اطرافیانم پخش میکردم....
خدا را به خاطر دوستان پاک و عفیفی که در این جمع دارم...
خدا را شکر به خاطر محرم امسال که هیچ لحظه اش بیان شدنی نیست...
خدا را شکر بخاطر 7 صفر امسال و روزی ام که افتخار نوکری امام مجتبی را برای اولین بار پیدا کردم...
همه اینها را از برکت این جمع دارم....
الحمدالله الذی هدانا....
25 ساله/ دانشجوی ارشد/ تهران
*الحمدلله که این کلاس همچون غنیمتی گرانبها روزیم شد.
*الحمدلله که توانستم استادی مهربان و دلسوز و به معنای واقعی پدر داشته باشم که دغدغه اصلی ایشان نحوه بهتر زندگی کردن همراه دیندار شدنمان بوده و هست.
*الحمدلله که دوستانی در این مجال یافتم که کمتر جایی نظیر آنها را می شود یافت.
*الحمدلله که آموزه هایی را درس گرفتم که اگر عملیشان کنم عاقبت به خیریم تضمین میشود.(ان شاءالله)
*الحمدلله با اینکه کمی دلتنگم اما چشم امید به آینده ، شروع مجدد کلاس و دوباره بحث های چالشی در هر زمینه رفع دلتنگی میکند.(ان شاءالله)
*استاد مهربان بابت همه زحمات خالصانه شما و دوستان گروه اجرایی کمال تشکر را دارم و از خدا میخواهم که عمری پر برکت به همه شما و خانواده های محترمتان دهد.
التماس دعا
عضو کوچک کلاس/24 ساله/کارشناسی الهیات
مدتی که سعادت در کنار شما بودن را داشتم از بهترین و بیاد ماندنی ترین لحظه های زندگی من شد. متعصبانه نیست اصلا اگر بگویم کلاس مجردها مینیاتوری از آرمان شهر من بود،گویی یکشنبه ها به بهشت دعوت داشتم شوقی بدون وصف نه برای اتفاقات بی نظیر کلاس بلکه تنها برای دیدن
چهره های نورانی وبهشتی معلم ودوستانم ودر تمام این مدت اندیشه ام این بود که چه کردار نیکویی از من سر زده که پروردگارم چنین رزقی به من عنایت فرمود.
و چگونه حق استاد به جا آورم وچگونه تشکر کنم از استادی تمام با آن همه محبت و بخشش و دلسوزی!
همیشه دعاگویتان خواهم بود وآرزومند حضور دوباره
خوشحالم از این که تو این کلاس های خوب شرکت کردم. بی صبرانه منتظر شروع دوره ی سوم هستم.
یا علی
زهرا زاغی،23 ساله، دانشجوی ارشد کامپیوتر امیرکبیر، تهران
خسته نباشید
کاش می شد برای این مدتی که کلاس تعطیل هست تکلیفی بهمون می دادید تا از حال و هوای کلاس خارج نشیم.هرچند که صحبت های شماتوی کلاس هرکدامشان برای ما حکم یک تکلیف حسابی رو دارند.
22ساله/دانشجوی کارشناسی/لواسان
حاج آقا تشکر و تقدیر از زحمات شما سخت و غیرممکنه.
به رسم قدردانی، ذکر جملاتی از "رساله حقوق امام سجاد (ع)"، (یادآوری برای خودم و همکلاسیهایم)
حق کسی که عهده دار تعلیم تو است (معلم)، آن است که:
او را بزرگ شماری؛
و مجلس او را سنگین داری؛
و نیکو گوش به او فرا دهی؛
و روی خود بر او کنی؛
و با او بلند سخن نگویی؛
و کسی را که از اوچیزی می پرسد، پاسخ ندهی و بگذاری تا خود او پاسخگو باشد؛
و در مجلس او، با هر کسی به صحبت ننشینی؛
در محضر او بدگویی از هیچ کس نکنی؛
و اگر از او، در نزد تو بدگویی شد از او دفاع کنی؛
و عیب او را بپوشانی؛
و فضایل و خوبیهایش را آشکار سازی؛
و با دشمنش همنشینی ننمایی؛
و با دوستش، دشمنی نورزی.
حاج آفا خواستم تشكر كنم بابت اينكه شما با كلاستون من رو به خودم كاملا منصفانه و واقعي معرفي كردين و اين باعث شد تا با پذيرفتن واقعيت هايي كه تا قبل از آشنايي با كلاس شما سعي در كتمانش داشتم آرامشي كه سالها ازش بي بهره بودم به وجودم برگرده. هر هفته با حضور بين شما و همكلاسي هاي صميمي ام احساس ميكنم بخشي از وجودم مثل يك پازل ترميم و كامل ميشه و هيچ چيز براي من ارزشمندتر از اين نيست و به خاطر اين هميشه خودم رو به شما مديون ميدونم.
25 ساله/دانشجوي فوق ليسانس/ تهران
دعای روز یکشنبه حضرت زهرا سلام الله علیها
"اَللّهُمَّ اجعَل اَوَّلَ یَومِی هذا فَلاحاً وَ آخِرَهُ نَجاحاً وَ اَوسَطُهُ صَلاحاً.اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ. وَ اجعَلنا مِمَّن اَنابَ اِلَیکَ فَقَبِلتَهُ وَ تَوَکَّلَ عَلَیکَ فَکَفَیتَهُ وَ تَضَّرَعَ اِلَیکَ فَرَحِمتَهُ"
بحارالانوار،ج87،ص338 به نقل از بلد الامین،کفعمی
حضرت سه چیز از خداوند مسألت میکنند؛
یکی فلاح و رستگاری:یعنی روئیدن،سر برآوردن،از خاک برخاستن،به پا ایستادن.
نجاح:یعنی دستیابی،موفقیت و پیروزی،میوه آوردن،بارگرفتن.
صلاح:یعنی شایستگی،درست حرکت کردن،هماهنگ بودن.
رستگاری و فلاح در اول روز
خواستن و دستیابی را در آخر روز
و
صلاح و شایستگی را در تمام این مدت و فیما بین ای دو.
خدایا تو اول و آخر ما را ختم به خیر کن بحق زهرای مرضیه سلام الله علیها
آمین
27ساله/تهران/کارشناسی فیزیک
یک شنبه ها روز تنفس روح و جسمم بوده و خواهد بود
شاید شروع هفته ی من به جای شنبه ها، یکشنبه ها باشد
اما هر شروعی پایانی دارد
هر مرحله ای از زندگی ما ایستگاهی است برای تغییر
برای بهتر شدن
برای زنده تر شدن
برای آدم تر شدن
برای موثر بودن و موثر تر شدن
برای او بودن
فقط برای او بودن
برای سربازی حضرت حق
اما
فقط اگر بخواهیم.
این ایستگاه، کلاس مجردها بود
ایستگاه بعدی؟
این ایستگاه کجا ایستاده بودیم؟
ایستگاه بعد بالاتریم؟
یا پایین تر؟
قدر داشته هامونو از این کلاس ارزشمند بدانیم.
شاید کلاس ادامه داشته باشد اما دیگر ما نباشیم!
آیا از تک تک لحظاتش بهره مند شده ایم و بهره مند کرده ایم؟
قبل از پایان دوره ی دوم و شروع دوره ی سوم کمی بیاندیشیم...
یا علی
27 ساله/تهران/کارشناسی فیزیک
به خاطر این وقفه ای که قراره برای یه مدتی شامل حال شاگردای فعلی کلاستوون بشه
امیدوارم نه از دستمون خسته شده باشید و نه ناامید،
نه عصبانی باشید و نه دلگیر
نه باعث رنجشتون شده باشیم و نه ........
امیدوارم این وقفه ی( انشاء الله) کوتاه ، فقط برای این باشه که تمام اوون چیزایی که تا حالا از شما یاد گرفتیم رو چند بار مرور کنیم و خودموون رو بیشتر محک بزنیم و سربلند و آماده به کلاس بعدی شما بیایم.
به خاطر تمام چیزهایی که از 11 تیر 91 تا حالا از شما آموختم و تمام چیزهایی که بعدا از شما یاد خواهم گرفت خداوند مهربون رو شاکرم و سپاسگزار شما هستم.
*بـرای کسانی که یکشنبــه عصــرهای ایــوان شـمس را ندیده اند می نویسم*
حس بدی ست حس تنهایی میان جمع هایی که گاهی ناگزیری درونشان باشی.بودن با آدمهایی که شاید یک دنیا با تو تفاوت دارند و همین تفاوت زیاد تنهاترت می کند.
بمباران شک و شبهه های اعتقادی که از نوع پوشش تا شکل دینداری و خط فکر سیاسی ات را هدف می گیرند و عجب آنکه رعایت حریم و احترام به افکار و آزادی فکری طرف مقابل فقط در برابر گشت ارشاد و امر به معروف و مسائل این چینی برایشان معنی پیدا می کند!
آن لحظه هایی که با همه ی دلت حقیقتی را پذیرفته ای و به رغم یقین به درستی باورت در مقابل استدلالهای رنگ و وارنگ دیگران چیزی برای دفاع نداری را تو هم احتمالا تجربه کرده ای.آن وقت هایی که دلت یک پاسخ متقن و منطقی می خواهد...
حالا در این شرایط فکرش را بکن؛
یکشنبه ها حوالی ساعت4 در یکی از شلوغ ترین قسمت های شهر - ابتدای گارکرشمالی - آدمهایی را می بینی که در پی تاکسی های امیرآبادند ! پوشش موجه ، چهره ی محجوب و منش شان لوگوی کلاس مجردهاست ! لبخند گرم و صمیمی ای که روی صورت... نشان یک دوستی عمیق است حتی اگر بار اول باشد همدیگر را می بینید !...
از آنچه در کلاس می گذرد برایت چیزی نمی گویم که اساسا مگر کسی را سراغ داری که بتواند از لحظه ی شکوفه زدن یک درخت گزارش دهد؟!
باید درخت باشی تا درکش کنی!
لذت بخش است دیدن و شنیدن دوستانی از جنس خودت با دغدغه هایی اغلب شبیه خودت و استادی که شبیه هیچ کس نیست!
به چشیدن این طعم شیرین دعوتت می کنم!
23ساله|کارشناسی کامپیوتر|تهران
به خاطر این وقفه ای که قراره برای یه مدتی شامل حال شاگردای فعلی کلاستوون بشه
امیدوارم نه از دستمون خسته شده باشید و نه ناامید،
نه عصبانی باشید و نه دلگیر
نه باعث رنجشتون شده باشیم و نه ........
امیدوارم این وقفه ی( انشاء الله) کوتاه ، فقط برای این باشه که تمام اوون چیزایی که تا حالا از شما یاد گرفتیم رو چند بار مرور کنیم و خودموون رو بیشتر محک بزنیم و سربلند و آماده به کلاس بعدی شما بیایم.
به خاطر تمام چیزهایی که از 11 تیر 91 تا حالا از شما آموختم و تمام چیزهایی که بعدا از شما یاد خواهم گرفت خداوند مهربون رو شاکرم و سپاسگزار شما هستم.
28 ساله / کارشناس هنر / شمال غرب تهران / کلاس مجردها
بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران
کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران
●
هر کو شراب فرقت روزی چشیده باشد
داند که سخت باشد قطع امیدواران
19سال/10دی91/تهران
استاد با نظرات قشنگی که از بچه ها خوندم فکر میکنم این جلسه سر کلاس گریه کنیم!
ممنون به خاطر این جلسه
خسته نباشید!
میشه ازتون خواهش کنم که تجدید نظر کنید و یکی دوجلسه برای پدر و مادر ها بذارین؟
احساس میکنم نه فقط من، خانوادم هم نیاز دارن که یه چیزهایی رو بدونن که من نمیتونم بهشون بگم
استاد ، خیلی از مشکلات و درگیری هایی که چه تو این مقطع چه قبل برام پیش اوومده به خاطر خانوادم ( مخصوصا پدرم ) بوده و مثال هایی که درباره این موضوع تو کلاس میزدین رو درک میکردم .
دانشجوی کارشناسی حقوق /20 ساله /تهران
1) آخرین جلسه ای که در حضورتان بودم مربوط به جلسه دانشگاه تهران می شود.جلسه خوبی بود.
واقعا جای خوشحال داره وقتی اطلاع پیدا میکنم جلسه کلاس مجرد ها عمومی برگزار میشه ، سعی میکنم در این گونه جلسات حضور داشته باشم.
به قول معروف "آب دریا را گر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید"
2) خوشحالم که اینجا می تونید مستقیم در ذیل برخی نظرات پاسخ دهید ، یعنی حداقل مطمئن هستیم که این نظرات را تک به تک مطالعه می فرمایید و بعد تأیید می کنید.من که نمی دانم برای یک سوال باید چند بار پیام پیگیری فرستاد تا پاسخ دریافت کنی ! بیشتر پیگیری ها در نسخه قبلی سایت فرستاده شد.
3) انشا الله اگر قسمت باشه و قابل بدونید برای دوره بعدی اگر با کلاس دانشگاه تداخل نداشته باشد حتما ثبت نام خواهم کرد.با افتخار.
4) در مورد قسمت شماره 2 ببخشید ، قصد گله و شکایت نداشتم ، بگذارید به حساب دلتنگی اینکه مدتی هست ندیدمتون.
خداوند انشاالله عمر با عزت عنایت بفرمایند
25 ساله | دانشجوی الکترونیک | ساوه | 11 دی 91
1."تشكر"
"صحيح است"
"بلند شدن" و یا حتی اگه ماه صفر نبود و ما دست میزدیم هم نمی تونست میزان احساس ِ دِین من به شما رو بیان کند.
بهتون قول میدم که مذهبی تر و مسلمان تر و درواقع آدم تر بشم.
بهتون قول میدم اجازه ندهم گذر زمان رو من تاثیر بگذارد و آموزه های شما فراموشم شود.
(قرار گذاشتم که به همراه مشق شب یک صفحه از یادداشت هام(دفتر یادداشت ِ کلاسم) رو هم بخونم.)
2.از هم کلاسی های گرامی درخواست دارم بزرگواری بفرمایید من رو حلال کنید.
مشتاق منتظر عنوان "جلسه اول دوره سوم کلاس مجردها" هستم.
خدا به شما طول عمر با عزت بدهد.
26 ساله فوق دیپلم
کلاس امروز هم مثل همیشه عالی بود خدارو شاکرم به خاطر همه لحظه های در کنار شما بودن. به امید شروعی دوباره و افتخار شاگردی شما. ان شاءالله
باتشکر از زحمات دلسوزانه شما پدر مهربان
27ساله/لیسانس ادبیات انگلیسی/ شمال غرب تهران
تشکر و خسته نباشید به بزرگواران گروه اجرایی به ویژه سرکار خانم حسینی با آن حسن خلق، مدیریت، و صبوری مثالزدنیشان.
-از زحمات فراوان شما در این کلاس بسیار متشکرم.
- برخورد گرمتان با والدین ستودنی است.
-جلسه اختتامیه فوق العاده عالی بود از زحمات گروه اجرایی ممنون که این کلیپ را تهیه کردند .
-از حضور موثر مهمانان بسیار سپاس گذارم.
باتشکر
التماس دعا
23ساله/کارشناس زیست شناسی/ 11 دی 91 /شمیرانات
سلام حاج آقا مرادی
کلاس مجردها تمام شد (البته تا دوره بعدی)
من فکر نمی کردم با تموم شدن این دوره انقدر غمگین بشم ولی , شدم.
حاج آقا خیلی ممنون-من هیچ وقت به خودم فرصت گوش دادن و برخورد با قشر روحانی رو نداده بودم-کلاس مجردها اولین تجربه من بود
.خوب بود؛؛؛؛خییییلی خوب بود
چقدر خوبه که از خداییم و به سوی خدا میریم
هیچ وقت یادم نمیره که جلسه ی اول کلاس مجردها فرمودین این کلاس با تمام کلاس هایی که تا الان رفتین و در آینده خواهین رفت متفاوته،واقعا این کلاس و تمام مباحث مطرح شده در کلاس متفاوت بود با تمام کلاس ها .
خیلی ناراحتم که دوره ی دوم به اتمام رسید اما خداروشکر میکنم که 50جلسه شاگردی شما تاثیر مثبتی در من و تمام بچه های کلاس مجردها داشت.
امیدوارم دوره ی سوم قبل از عید شروع شود.
با تشکر از شما پدر دلسوز و مهربان
24ساله/کارشناسی کامپیوتر/تهران
از شما استاد عزیزم بی نهایت سپاس گزارم و طول عمر با عزت و برکت تان را از خدای مهربان خواستارم.
28ساله؛ فوق لیسانس فیزیک؛ تهران، کلاس مجردها
سلام/خداقوت
خدایا توفیق زیارت امام حسین (ع)را بصورت پیاده روی نصیب همه بگردان.
حاج آقا،این فضا و زبان از چیزهایی که با بودن با شما(میان دوره دوم به بعد)یاد گرفتم برای تشکر قاصرند.ناگزیرهمین را میتوانم بگویم که بینهایت ازشما بدلیل برگزاری وتمام زحماتی که دراین مدت برایم کشیدید سپاسگزارم وبرایتان از خداوند متعال عاقبت بخیری را خواستارم.
اللهم عجل الولیک الفرج(صلوات)
التماس دعا/یاعلی
25ساله/دیپلم ریاضی/تهران
حاج آقا واقعا ازتون ممنونم به خاطر همه ی چیزایی که بهمون یاد دادید و امیدوارم که بتوانم تو زندگیم بکار بگیرم.
و می خواستم ازتون تشکر کنم که خانواده هامونو دیدید و چقدر برام خوشحال کننده بود که دیدم شما اینقدر یادتونه که وقتی پدرمو دیدید گفتید کشاورزی خوبه وووو ، دفعه پیش وقتی بابامو دیدید گفتید قدر دستاشو بدون ،همیشه تو فکرم بود که اگه بهم بگن تو دنیا به چی افتخار می کنی میگم به پدر و مادرم ولی الان بیشتر این حرفو درک می کنم .
ایشاالله که خیر از دنیا وآخرت ببینید و عاقبت بخیر بشید.
...
کلاس مجردها/21ساله/ترم آخر کارشناسی
حرف های ما هنوز ناتمام ...
تا نگاه می کنی وقت رفتن است
پیش از آنکه با خبر شوی ،
لحظه ی عزیمت تو ناگزیر می شود
آی ...
ای دریغ و حسرت همیشگی
ناگهان
چقدر زود
دیر می شود ...
20 ساله . دانشجوی مهندسی پلیمر . تهران
خسته نباشید
یه حس خوبی که معمولا در حضور مهمانها, بهم دست میده, حس اعتمادیه که اونها به جمع کلاس دارند. و حرفهایی رو که شاید همه جا نزنند رو بین ما, میگویند...
انشالله هممون امانتداران خوبی باشیم
و ممنونم از شما, که به احتمال بسیار زیاد, جرقه این اعتماد آنها, تعریفهای شماست از جو و معنویت بچه های کلاس
متشکرم از همه.
31 ساله/ تهران
اخه اولش گفتین که نمی خواید دیگه ما سر کلاستون باشیم
من 2 ساله که چادری شدم و تمام فامیلمون مخالف من هستند نه تنها چادر در همه موارد باهام مخالفند و جو این کلاس رو خیلی دوست دارم چون شبیه جامعه ی ایده آل منه و نمیخوام که از دستش بدم راستشو بخواین دوست دارم تا آخر عمرم بیام کلاس مجردها من شما و تمام دوستان کلاس مجردهارو دوست دارم و ازتون بخاطر وجودتون ممنونم و خدارو شاکرم
دلیل اینکه دیر جواب دادم اینکه اینترنتم دایل آپه و این صفحه رو باز نمی کرد
دانشجوی روان شناسی/21 ساله/14 دیماه/شرق تهران
سلام علیکم،
استاد این ضایعه رو خدمتتون تسلیت میگم.
انشاءالله خدا روز به روز به برکات انفاس علمای شیعه و خصوصاً حضرت آقا بیفزاید.
دور اول که خصوصیات بد اخلاقی رو نوشتیم و قرار شد در موردشون صحبت کنیم و با کمک استاد راه حل بدیم تا حل بشه، کلی خصوصیات بد رو کنار گذاشتم.
فکر نمی کردم تنبل باشم و بودم و سعی کردم رفعش کنم. حتی شده با گذاشتن کفشم در جا کفشی.
نسبت به روحانیت حساس شدم. احترام می گذاشتم ولی بعد از اون دوره، و ماجرای بانک؛[خاطره ای که در کلاس بیان شد] شکل دیگری شد احترامم.
نسبت به حجابم و مخصوصاً چادر که سالها بود می پوشیدم، غیرت پیدا کردم.
زیاراتم. عباداتم. فکرم و کلی مطلب ریز دیگه که منو به گفتن: "فلانی شاگردی یادت نره" وا می داشت.
چیزی که مدتها معضلم بود و منتظر بودم جایی باشه تا اشکال کنم و یاد بگیرم تا راحت انتخاب کنم. بی دغدغه.
چند جلسه ای بحث شد. ولی بعد رها شد و چون موضوع قرار بود "انتخاب همسر" باشه رهائی آزار دهنده بود.
یه روز بلاخره سنگهامو با خودم و کلاس وا کندم. گفتم "فکر کن همون دور اوله. اگه پیش اومد در مورد انتخاب هم حرفی می زنن. روح کلاس رو بچسب."
*
از تمام اینها بگذریم، حتی روزهایی که خیلی کسل کننده سپری شد، دلخوشیم به این بود که توی جمعی هستم که سعی می کنن به باورم بقبولونن که نیستند. و کم هستند.
همین، همین یک دلیل هم که باشه و هیچ حرفی هم زده نشه، دوست دارم یکشنبه ها این جمع رو ببینم و مشتاق دور سومم.
27 ساله.کارشناسی گرافیک.تهرانپارس.
به فرض "محال" که کلاس "هیچ" فایده ای برام نداشت، همین یک نکته که هفته ای یک بار تو جمع همکلاسی ها با ظاهری مذهبی قرار می گرفتم، بسیار امید بخش بود.
چیزی که توی اجتماع، هی حس می کنم "کم هستند یا اصلاً نیستند" و یکشنبه ها با چشمهای خودت می بینی که "هستند".
مشتاقانه منتظر دور سوم هستم.
از نا مفهوم نوشتنم عذرخواهی می کنم.
برخی از آموخته های من در این جلسه:
1. امربه معروف وظیفه ی همگانی (تنها وظیفه ی پلیس نیست، وظیفه ی همه است)
2. دخترها و خانواده هایشان مراقب بالارفتن سن ازدواج و از دست رفتن فرصت ها باشند.
3. شناخت مسئولیت خود و عمل به آن. شناخت مسئولیت دیگران و درخواست از آنان برای عمل به آن (این آموزه را از گفتگوی شما با مهمان این جلسه در رابطه با استیضاح برداشت کردم)
4. در انتخاب دوست دقیق باشیم و هر کسی را دوست خود نخوانیم.
5. نبود امنیت به ضرر انسان های سالم هم خواهد بود. (پس من نباید تنها به خوب بودن و خود سازی خودم فکر کنم، بلکه باید به فکر اجتماع خودم هم باشم زیرا اگر اجتماع من فاسد شود من هم آسیب خواهم دید.)
زهرا زاغی، 23 سال و 1 روزه، دانشجوی ارشد کامپیوتر دانشگاه امیرکبیر، تهران
برداشت من از توصیف " مهتاب" در مورد هم کلاسی ها :
به نظرم منظور " مهتاب" از جمله ی "دلخوشیم به این بود که توی جمعی هستم که سعی می کنن به باورم بقبولونن که نیستند. و کم هستند." اینه که "مهتاب" از این که تو جمعی قرار داره که دیگران سعی می کنن بهش بقبولونن که چنین افراد مذهبی و با ایمانی وجود ندارند و اگر وجود داشته باشند کم هستند، خوشحاله.(یعنی خوشحاله که دیگران می گن کم اند اما اون خودش می بینه که کم نیستند، بلکه زیادند)
منم از این موضوع خوشحالم.
زهرا زاغی،23ساله،دانشجوی ارشد کامپیوتر دانشگاه امیرکبیر،تهران
خیلی دوست داشتم جلسه ی آخر خودتون بیشتر صحبت می کردین. [البته نه از دست صحبت های آخر کلاس که فقط برای پدر و مادرها بود!]
یه خواهش: اگه امکان داره فیلم هایی که جلسه آخر و روز معلم تو کلاس پخش شد رو برای دانلود رو سایت قرار بدین.
بی نهایت ممنون بابت تمام زحمت هایی که تو این مدت برامون کشیدین. به امید دیدار هرچه سریع تر در دوره سوم.
22ساله . لیسانس طراحی صنعتی. شرق تهران. (یکشنبه 17 دی 91)
در خواب دیدم با جمعی از دوستان کلاس مشهدیم...در حرم...کنار ضریح.....و شما روضه امام رضا (ع)را میخوانید!
ان شاءالله که خیر است!
خدا کند دور سوم کلاسمان زودتر برسد.
یاعلی
21ساله.کارشناسی نرم افزار.تهران
حضور استاد گرامی
و تمامی خواهران و برادرانم در کلاس مجردها
نتونستم جلسه ی آخر کلاس مجردها رو باهاتون باشم، در عوض جایگزین این نبودن، بودنم در نجف اشرف و کربلای معلی بود.
بسیار برای جمع کلاس دعا کردم و از آقا امام حسین برای تک تک دوستان آرزوی سعادتمندی و عاقبت بخیری کردم.
انشاء الله روزیمان شود هر سال و هر سال اربعین حسینی در کربلا باشیم...
عشق را افسانه کردی یا حسین
عقل را دیوانه کردی یا حسین
در ره معبود بی همتای خویش
همّـتی مردانه کردی یا حسین
تا قیامت در دل اهل ولا
منزل و کاشانه کردی یا حسین
گرد شمع بی زوال خویشتن
عالمی پروانه کردی یا حسین..
حاج اقا دلمون براتون تنگ شده . برای شما ، برای کلاس ، برای هم کلاسی ها ، والبته گروه زحمتکش اجرایی.
.
.
.
یک نکته : این برنامه که کلاس را در این ایام به اتمام برسونیم و در اواسط بهمن ثبت نام کنیم و بعد از عیدم کلاس را برقرار کنیم ، یکم طولانی هست !!
ترجیح میدادیم کلاس برگذار باشد توی این ایام و اواخر اسفند ماه دوره به پایان برسه یا حداقل زودتر دور جدید شروع بشود و صد البته این تنها نظر این جانب هست و نظر استاد و گروه اجرایی ارجح تر .
.
.
.
و سپاس گذارم از لطف ها و زحمتایی که برای ما و امثال ما میکشید که قابل بیان با کلمات نیست.
بچه ها فایل صوتی رو نمیتونید ضبط کنید اینجا بزارید تا ما هم بتونیم استفاده کنیم؟
زکاتشه ها!!!!!
اینو جای دیگه هم نوشتم
نکنه دم در چیز میزاتون میگیرن ازتون
30 ساله/دانشجوی معماری/شیراز
خوب هستید؟
روبراهید إن شاالله؟وقتی سایت به روز نمیشه دلم شور میزنه.
هرجا هستید در پناه حضرت رضا موفق و موید و سلامت باشید.
27 ساله/تهران/کارشناسی فیزیک
نمیشه در فواصل برنامه هاتون برای طلبه های مشهد هم یه دوره هایی بزارید؟
جاي خالي كلاس مجردها رو با هيچ چيز نمي تونيم پر كنيم
يكشنبه براي من اتفاقي بود كه هفته هاي تكراري و روزمرگي هامو باهاش از بين مي بردم ، صحبت ها و بحث هايي كه تو كلاس ميشد دغدغه هاي ذهنيم بودن و كلي از سئوالام جواب داده ميشد
استاد موضوعات كلاس هاي شما ، مثل برنامه هاي تلوزيوني و منبراتون بكر و تازه و مسائل كاربردي و روز جامعه بودن كه واقعا هر هفته ما رو در مقابل انواع مشكلات جوانان واكسينه ميكرد، و اگه كسي از اعضاي كلاس اين مشكلات رو داشت شما حتما يك پادتن براش داشتيد
اي كاش زودتر كلاس شروع بشه (البته اين اي كاش هيچ انفعالي توش نيست)
24 ساله ، كارشناسي محيط زيست، تهران
24ساله، كارشناسي محيط زيست، تهران