پیام های شما
پرسش و پاسخ امضا شده : ۱۳۸۹/۱۱/۰۱ ۰۴:۴۶:۴۷
سلام استاد
چون برام مهم بود که اين غزل حافظ رو بخونيد؛ ترسيدم که به خاطر سفر چالوس و نداشتن اينترنت پيام هاي زيادي که توي اين مدت اومده رو نبينيد! اين شد که دوباره پيام قبلي رو خدمتتون مي فرستم (با عرض پوزش):
سلام حاج آقا
ارادتمند!
4شنبه هفته گذشته به واسطه يک سفر کاري امام رضا طلبيدند و مشرف شدم حرم حضرت. ميزبان کريم هستند و مثل هميشه لطف داشتند.
اين دوجلسه خانواده نوپا2 انس ما رو به شما زياد کرده حاج آقا! اين شد که خيلي به يادتون بودم تو حرم.
در مسير برگشت طبق عادت با ديوان حافظ از حضرت سوغاتي خواستم. اين بار يک سوغات هم به نيت شما خواستم و شد اين غزل ِ فوق العاده:
----
گر چه ما بندگان پادشهيم پادشاهان ملک صبحگهيم
گنج در آستين و کيسه تهي جام گيتي نما و خاک رهيم
هوشيار حضور و مست غرور بحر توحيد و غرقه گنهيم
شاهد بخت چون کرشمه کند ماش آيينه رخ چو مهيم
شاه بيدار بخت را هر شب ما نگهبان افسر و کلهيم
گو غنيمت شمار صحبت ما که تو در خواب و ما به ديده گهيم
شاه منصور واقف است که ما روي همت به هر کجا که نهيم
دشمنان را ز خون کفن سازيم دوستان را قباي فتح دهيم
رنگ تزوير پيش ما نبود شير سرخيم و افعي سيهيم
وام حافظ بگو که بازدهند کردهاي اعتراف و ما گُوَهيم
----
التماس دعا
شهاب مرادی
سلام/ زیارت قبول . ممنون