ثبت نام دوره دهم کلاس مجردها

ثبت نام دوره دهم کلاس مجردها

تاریخ ثبت‌نام «کلاس مجردها» برای دوره دهم؛ از لحظه انتشار این مطلب در وب‌سایتم تاساعت ۲۴ روز میلاد امام حسن مجتبی سلام الله علیه در ۲۸ فروردین ۱۴۰۱است...«کلاس مجردها» بیش از آن که یک کلاس آموزشی باشد یک کلاس تربیتی است. تمرینی است برای تفکر خلّاق و نقّاد...
ادامه مطلب
چهارشنبه , ۲۷ مرداد ۱۳۸۹ ساعت ۰۶:۰۰
منتشر شده در: انعکاس » مصاحبه

قرار ما با ایشان در دفتر  مرکز مشاوره زندگی بهتر بود،حجت الاسلام شهاب مرادی را می گوییم. استاد مهارت های زندگی .

 برخلاف همه ی قرارهای که ساعتش را ترافیک تهران تعیین می کند همه چیز سر وقت شروع شد.اولین چیزی که در دفتر این روحانی خندان به چشم می خورد سادگی و زیبایی بود.و البته صدای گاه به گاه خنده اش که لا به لای این سادگی و زیبایی می پیچید.میان اصرار مدام ما خودش برای مان چای ریخت .

از دردها و دغدغه هایش گفت و اینکه میان این همه اتفاق های جور واجور که در بین هم لباس هایش مرسوم و متداول شده سراغ خانواده های نوپا رفته تا با آموزش مهارت های زندگی ،زندگی بهتر را برایشان رقم بزند.

 


تبیان : شما به عنوان روحانی چه احساس نیازی می کردید که وارد بحث مهارت های زندگی شدید؟

  ما عادت کردیم به نوعی روضه خوانی اجتماعی، هر کس که می خواهد چه در فضاهای سیاسی و اجتماعی کار کند می پردازد به بیان مشکلات و آسیب ها.ما باید به جای این ناله کردن و تکرار معضلات و مشکل ها در زمینه ای که فعالیت داریم هر کس به اندازه ای توانش  و وسعش همت و کار کند .

به آمار طلاق ۸۵ نگاه کنید و به سال ۸۶ و بعد ۸۷ در مقطعی از ۹۵ هزار طلاق رسیدیم به ۱۲۶ هزار طلاق و میزان نارضایتی ها،آشفتگی ها و تلخ کامی های زوج های جوان زیاد شده است. از طرف دیگر فضای تبلیغ سبک زندگی غربی، اما سبک زندگی اسلامی- ایرانی با سبک زندگی غربی فرق می کند. ما وقتی خودمان حیات طیبه داریم، وقتی می توانیم یک جاهایی را تألیف کنیم و بسازیم و یک جاهایی را که داریم و در زندگی قدیمی ما وجود داشته است آنها را احیاء کنیم و به دست بگیریم ،فکر می کنم خیلی از مشکلات ما را برطرف کند.بخشی از این ضرورت که من احساس می کنم باید در این مورد کار کنیم که پاسخ مشکلات امروز جوانان ما و خانواده های ما در مفاهیم واقعی اسلام است نه باورهای خرافی و نه عقاید و اندیشه های طالبانی. مکتب اهل بیت را می گویم. (در مکتب اهل بیت وجود دارد) هدف ما هم همین است. موضوع سخنرانی های من هم همین است.

منبر و نماز جمعه و هیئت،مکان های سخنرانی های یک روحانی در عرصه ی اجتماع است، بخش عمده ی این صحبت ها می بایست حرف های دنیا باشد چون آخرت ما را دنیا می سازد.

تبیان :یعنی شما بنا به احساس وظیفه ی شرعی و اجتماعی خودتان به عنوان روحانی این راه را انتخاب کردید؟

  این احساس مسئولیت به دلیل جایگاه خود روحانیت است. این موضوع را خیلی شخصی نبینید. هر روحانی می بایست هم در خصوص مشاوره و هم سبک زندگی این نقش را داشته باشد. ببیند منبر و نماز جمعه و هیئت،مکان سخنرانی های یک روحانی در عرصه ی اجتماع است،

 بخش عمده ی این صحبت ها می بایست حرف های دنیا باشد چون آخرت ما را دنیا می سازد. دنیا مزرعه آخرت است. اگر منابر ما به این مسائل نپردازد به چه چیز بپردازد؟ شما سبک منبر رسول خدا (ص) را نگاه کنید. در مورد همین زندگی بوده است. تعامل با مومنین، ازدواج و...

حجت الاسلام شهاب مرادی

 پیشتر در غرب این نوع خدمات و یا به تعبیر دیگر نهضت مشاورین و سبک مشاوره ابتدا توسط کشیش ها آغاز شده است. همان روحانیون مسیحی و یکی از کارهای مهم روحانی مسلمان به خصوص یک روحانی شیعه همین گفت و گو با مردم و حل مشکلات مردم  است.

تبیان :شما یک نفر هستید و این نقطه نظر شما در مورد مسائل خانواده و مهارت های زندگی منحصر به فرد است یا کمتر دیده می شود. آیا به نظر شما این موضوع نمی بایست متولی دیگری در جامعه ی ما داشته باشد؟ ما کجا باید در مورد مهارت های زندگی با نسلی که آماده شروع زندگی جدیدی  می شود صحبت کنیم؟

  در حوزه ی مسائل اجتماعی و علمی هم عرضه و تقاضا وجود دارد. ما همزمان با تولید علم می بایست زمینه ی ترویج آن علم را هم ایجاد کنیم. من روزانه به طور متوسط ۱۰۰ پیام در سایت خودم می خوانم .این نشان می دهد که مردم مشکلات اجتماعی و فرهنگی  زیادی دارند. بخشی از این مشکلات به این دلیل است که آموزش مناسبی ندیده اند. بخش دیگر مربوط به خدمات مشاوره و درمان است که جای خودش به آن می پردازم.

در بخش آموزش،سیستم های رسمی آموزش یعنی مدرسه و دانشگاه و حوزه و در رتبه دوم خانواده و در رتبه ی سوم رسانه متولیان این بخش هستند.

یک مشکل اجتماعی در ایران وجود دارد و آن اینکه مردم فکر می کنند که همه چیز را بلدند، همه چیز را می دانند بعضی جاها از طرح این موضوعات نه تنها استقبال نمی کنند بلکه دچار تعارض با ما هم می شوند چون فکر می کنند که همه چیز را می دانند.

یک مشکل اجتماعی فرهنگی در ایران وجود دارد و آن اینکه مردم فکر می کنند همه چیز را بلدند و همه چیز دانند.

شما در فضایی باید آموزش بدهید که احساس نیاز به آموزش وجود داشته باشد. در جایی که نیاز به آموزش نیست آموزش های غیرمستقیم رسانه ها جای خودشان را باز می کنند مثل فیلم ها و سریال های ما ....

 اینها تاثیر خودش را می گذارد و به همین دلیل سبک زندگی در این بیست سال مدام در حال تغییر است، به عنوان مثال کار در گلخانه نیاز دارد که در دمای بالای پنجاه درجه و رطوبت بالا کار کنی، جوانی که مدام زیر اسپیلت و کولر ماشین بزرگ شده چه طور می تواند این سختی را تحمل کند؟ یا مثال دیگر مصرف تجملات در زندگی همه ی ما وجود دارد اینها را رسانه می سازد- یا عروسی های گران قیمت تا وقتی آموزش نمی دهیم مظاهر دیگر جایگزین می شود. 

تبیان :کلمه ی خانواده ی نوپا ظاهراً مختص شماست. تعریف خانواده ی نوپا چیست؟

  شاید دیگران هم از این عنوان استفاده کرده باشند.به نظر من عروس و دامادی که تازه زندگی شان را شروع می کنند مثل یک کودک نوپا می مانند. برای راه رفتن ما نباید به جای کودک راه برویم باید حمایتش کنیم ، نباید در شیوه ی راه رفتنش دخالت نکنیم، کمکش کنیم که خودش گام بردارد و راه رفتن صحیح را یاد بگیرد و حتی اگر زمین هم خورد بپذیریم که زمین خورده است. به گریه اش توجه نکنیم بلکه حمایتش کنیم که دوباره بلند شود راه برود و خطرات را به او هشدار دهیم و موانع را گوشزد کنیم و اینکه نترسد و قدم بردارد.

بیش از ۵۰ درصد طلاق ها در سال گذشته مربوط به ۵ سال اول ازدواج بوده است و این آمار نشان می دهد که خانواده ی نوپا نیاز به حمایت دارند.

 تبیان :دراین خانواده ی نوپا که عنوان می شود گروه هدف چه کسانی هستند و هدف شما برای این گروه هدف چیست؟

  اجازه بدهید اول در مورد هدفم صحبت کنم، ما کارآیی هایی متفاوتی داریم مثلاً ما روحانیون را در بعضی هیئت ها دعوت می کنند که اگر بعد از من روحانی چند نفر مداح خواستند مداحی کنند این سوال در اذهان ایجاد نشود که پس روحانی این مجلس کجاست؟

در بعضی جشن ها ما را دعوت می کنند که گروه سرود برنامه دارد تقلید صدا هم دارند، موسیقی هم دارند ،۱۰ دقیقه هم به یک روحانی وقت می دهند. من نمی گویم برویم یا نه ،اتفاقا معتقدم ما هر جا که می توانیم باید صحبت کنیم و حرف بزنیم و حتی مهم تر از انتقال محتوا خود این ارتباط با جامعه موضوعیت دارد. ما نباید ارتباط مان را با جامعه از دست بدهیم. هر طلبه ای باید به این موضوع توجه کند. این نوع جلسات خودش نوعی مباحثه است.

گاهی اوقات هم ما را به جلساتی دعوت می کنند که مثلاً در مورد مهارت گفتگو در خانواده صحبت کنیم در این جلسه زوج ها هستند، پدر و مادرشان هستند- نوجوان هست. جوان، پدربزرگ و مادربزرگ با نوع عقاید، دیدگاه های گوناگون و حاشیه های که به حرف ها زده می شود مانع از رسیدن به مطلوب می شود این نوع جلسات پیوستگی ندارد و قبل و بعدی هم ندارد.

هدفی که در ذهنم این بوده که گروه هدفم خانواده های نوپا باشند. اول کسانی در سال ۸۸ ازدواج کرده اند و به ترتیب ۸۷ و ۸۶ و ۸۵ و ۸۴ که این پنج گروه در حال ثبت نام هستند حتی در مورد زوج هایی که بچه دارند تا آنجا که می شود جدا می کنیم تا بتوانیم گروه هدف یکدستی داشته باشیم.

عروس و دامادی که تازه زندگی شان را شروع می کنند مثل یک کودک نوپا می مانند. برای راه رفتن ما نباید به جای کودک راه برویم باید حمایتش کنیم و در شیوه راه رفتنش دخالت نکنیم، کمکش کنیم که خودش گام بردارد و راه رفتن صحیح را یاد بگیرد

عرض کرده بودم که ما همه چیز بلدیم متاسفانه متخصصین ما هم همین طوری هستند ما کمتر امتحان می کنیم.

ما در خیلی مباحث به طور علمی و پژوهشی، تحقیق نمی کنیم.یک پژوهش دقیق می بایست بر مبنای تحقیق علمی، مطالعه ی درست، مصاحبه و تست استاندارد باشد. بعد می توان در مورد نتایج آن نظر علمی و پژوهشی داد.

مثلاً درمورد مشکلات خانواده، به عنوان مثال طلاق خانواده های نوپا یا تلخکامی خانواده های نوپا، دراین مورد می گویند که کمبود آموزش موثر است. ما برای اینکه بدانیم که این فرضیه درست است یا نه؟ باید بررسی کنیم .

حجت الاسلام شهاب مرادی

مثلاً ما در همین دوره می خواهیم پیش تست بگیریم،بعد یک گروه را گواه بگیریم وبعد دوره ی آموزش پس تست بگیریم تا ببینیم که شرایط خانواده قبل از ورود به این دوره، دوره ای که در آن ۳ ساعت در هر جلسه آموزش دیده اند، کار کرده اند،پرسش و پاسخ داشتیم، تمرین داشتیم با زوج با هر دو ارتباط مستقیم داشتیم با گروهی که اصلاً در این دوره شرکت نکرده اند چقدر تفاوت کرده اند آیا واقعاً وضعشان بهتر شده است؟ شاید همه بگویند که بهتر می شود اما هیچ کدام از اینها علمی نیست. احتمال من و شما هیچ وقت علمی و مستند نیست.

یکی از کارکردهای مهم این روش پژوهش است. ما می خواهیم بدانیم که به چه میزان این آموزش ها تاثیر دارد؟ وقتی تاثیر این موضوع به طور پژوهشی و علمی اثبات شد آن وقت می توانیم بگوییم که دانشگاه! مدرسه! حوزه های علمیه! آموزش و پرورش!و.... بیاید کمک کنیم که اینها مدون شوند تا بتوانیم همه ی زوج ها را در تمام کشور آموزش دهیم .

تبیان :یعنی در افق این کار و این حرکت رسیدن به این نقطه هم ترسیم شده است؟

   بله در افق شخصی من این نقطه وجود دارد.

تبیان :تا چه زمانی این زوج ها را رصد می کنید؟

  این بستگی به نحوه ی تعامل این زوج ها با ما دارد اگر ما با تعامل داشته باشند ما ادامه می دهیم اما بازه ی زمانی ما ۱۰ جلسه است یعنی روی ۱۰ مهارت کار می کنیم. در بعضی کشورهای غربی با روش های مشابه بیست و یک هزار زوج را آموزش داده اند.

تبیان : و فرهنگسرای ارسباران در این راستا چه کمک هایی به شما کردند؟

  از بابت امکاناتی که در اختیار ما گذاشتند فضا و سالن و سایر امکانات هیچ مبلغی از ما نگرفتند و این دوره با همکاری کامل آنها برگزار می شود. برگزاری این دوره مدیون همکاری تنگاتنگ آنهاست. و فرهنگسرا به عنوان یک گام برای فرهنگسازی درست، فقط یک مبلغ جزئی پنج هزار تومان به عنوان هزینه ی فرایند ثبت نام و تشکیل پرونده از زوج های متقاضی دریافت می و  تصدیق می کنید که در مقابل هزینه های آموزشی که در جامعه متداول است مثل کلاس زبان واقعاً مبلغ ناچیزی است که در مجموع ۳۰ نفرساعت آموزش برای هر خانواده می شود. 

تبیان :با توجه به سوال های کاربران محترم سایت اگر اجازه بدید وارد یک سری مشکلات خانواده ها شویم فکر کنید که ما بیان کننده ی مشکلات خانواده ها هستیم «من به همسرم شک دارم» این مطلب در خیلی از سوالات عنوان شده بود. ساده تر بگویم شک در مورد همسر؟

  باید ببینیم که شخص در مورد شک کردن نرمال است یا بیمار شک مرضی و بدبینی مرضی دارد یا خیر که با مراجعه به روان شناس و مصاحبه شخص را ارزیابی می کنند و مشخص می شود که ذهنیت های شخص نسبت به محیط پیرامون و اشخاص و حتی همسر ریشه در نوعی بیماری نداشته باشد.

حجت الاسلام شهاب مرادی

 

نکته دوم اینکه اگر شخص بدبینی دارد این مطلب را به نحوی مطلوب بیان کند ، مثلاً بگوید وقتی شما موبایلت را پنهان می کنی و یا برایش رمز می گذاری زن به همسرش و یا مرد به همسرش عنوان بکند که من دوست ندارم در کار تو تجسس کنم اما این موضوع می تواند تولید سوءظن کند .

ما نباید فضایی ایجاد کنیم که در آن سوءظن تولید شود یا مثلاً در مورد پیامکی که مخفیانه خوانده می شود حساس می شوند و چون اوایل زندگی است باید به هم حق بدهیم تا همدیگر را بشناسیم و اطمینان پیدا کنیم بعضی از رفتارها و بعضی از هیجانات مان را برای هم ترجمه کنیم و به راحتی برای هم توضیح بدهیم.

 

بعضی وقت ها احتمال دارد که این سوءظن ها به جا باشد و یکی از زوجین در حال خطا باشند. برای مدیریت آن خطا با توجه به موازین شرعی و اخلاقی به یک مشاور مراجعه کنند و با حوصله و مدبرانه موضوع را حل کنند، در برخی موارد طلاق توصیه ی مناسبی است

بعد گاهی اوقات می بینیم که شخص دلایل زیادی عنوان می کند که شاید همسرش نمی داند و یا اصلاً به ذهنش هم خطور نمی کند و بیان این دلایل به تقویت صمیمیت شان کمک می کند.

بیشتر بدبینی های داخل خانه از جانب خانم هاست به آقایان.در مردهایی که بدبینی دارند باید این مطلب را روشن کنیم که تفاوت سوءظن و غیرت چیست؟ غیرت و سوءظن به لحاظ دینی با هم خیلی فرق می کنند این نیاز به آموزش دارند.

 بعضی وقت ها احتمال دارد که این سوءظن ها به جا باشد و یکی از زوجین در حال خطا باشند. برای مدیریت آن خطا با توجه به موازین شرعی و اخلاقی به یک مشاور مراجعه کنند و با حوصله و مدبرانه موضوع را حل کنند در برخی موارد طلاق توصیه ی مناسبی است البته به ندرت.

طلاق یکی از راهکارهای بسیار منطقی و عاقلانه و خردمندانه ی اسلام است اما اینکه کجا باید انجام شود خیلی مهم است. مثل عمل جراحی- گاهی- عمل جراحی نیاز نیست با یک تفسیر ساده در سبک زندگی شخص سالم شود. گاهی اوقات نیازمند درمان دارویی هم هست. بعضی اوقات علاوه بر اینها به جراحی هم نیاز است در این مثال جراحی همان طلاق است.

تبیان :معضلی که خانواده ها الان با آن مواجه هستند طلاق خاموش است

  ما بهتر است اسمش را بگذاریم آشفتگی، سردی، تلخ کامی. آنچه که غیر از شادکامی و شکوفایی و موفقیت در خانواده است هر اتفاق دیگری که می افتد منفی است، این مسائل مرحله ی قبل از طلاق است شما این مسائل را جزو دایره ی خانواده های ناموفق باید در نظر بگیرید.

به نظر من خانواده ها ۲ دسته اند خانواده های موفق و خانواده های ناموفق. خود خانواده های ناموفق ۲ دسته اند یا طلاق گرفته اند و یا اینکه دارند می سوزند و می سازند یعنی می سوزند و تحمل می کنند.

طلاق یکی از راهکارهای بسیار منطقی و عاقلانه و خردمندانه ی اسلام است اما اینکه کجا باید انجام شود خیلی مهم است

تبیان :اصلاً نمی دانند که این مشکل در زندگی شان وجود دارد و حتی دنبال راهکار هم نمی گردند.

  دقیقاً بعضی از خانواده ها نمی دانند چرا؟ چون لمس نکرده اند. مزه ی آن را نچشیدند، چون تجربه ای از زندگی شیرین و شادکام و موفق ندارند. زن یعنی مصیبت، مرد یعنی مصیبت، بچه یعنی بلا.

این باورها در یک چنین خانواده هایی حاکم است. ما در آموزش های مان این مطالب را استخراج کردیم- الگو خیلی مهم است رسانه ها در این مورد مسئولیت زیادی دارند در این الگوسازی. 

حجت الاسلام شهاب مرادی

 تبیان :چقدر برای همسرم باید وقت بگذارم؟ یا به عبارت دیگر وقت گذاری زوجین برای هم باید چگونه باشد؟

  در بعضی روایات داریم که مثلاً مؤمن باید وقتش را به چند قسمت تقسیم کند بخشی را عبادت کند. بخشی را کار کند و بخشی را استراحت کند یا در روایات دیگر  عنوان شده که بخشی را تفریح کند و لذت حلال ببرد.

به نظر من اینها به این معنی نیست که بیست و چهار ساعت شبانه روز را تقسیم بر ۳ یا بر ۴ کند. به این معنا نیست که زمان بندی رفتارهای تان بر اساس ساعت باشد. البته یه جاهایی زمان بندی مهم است. زن و شوهر اگر می خواهند در مورد یک موضوعی بحث کنند توصیه می کنیم که بیشتر از ۵۰ دقیقه با هم صحبت نکنند. در مورد گفت و گو بیشتر به کیفیت این گفت و گو و ارتباط زن و شوهر باید توجه شود تا به زمانش ،رابطه و گفت و گو وجود داشته باشد با کیفیت خوب و شاخص های مثل صداقت، صمیمیت، محبت در آن زیاد باشد.

ادامه گفت وگوی ما با ایشان را هفته ی آینده در همین بخش دنبال کنید ...

متن کامل مصاحبه ام با سایت تبیان در ۲۰ مرداد ۸۹

 

تهیه وتنظیم- گروه خانواده و زندگی سایت تبیان

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: