پیام های شما
پرسش و پاسخ
امضا شده : ۱۳۹۰/۰۵/۱۲ ۰۳:۰۲:۰۷
با سلام بچه كه بوديم با احساس خاصي نسبت به روحانيا نداشتيم.يا اگه بود حس تقريبا مثبتي بود.ولي بازم بين اين همه روحاني يه نفرو واقعا دوست داشتم.يه روحاني بود كه اسمشو يادم نمي ياد اما مي تونست با 2دست همزمان بنويسه.خيلي برام جالب بود.هميشه تو ذهنمه بزرگتر كه شديم احساسم به اين قشر كم رنگ تر شده بود.اما تو اونهمه كسايي كه از پاي صحبتاشون فرار ميكرديم حاج آقا قرايتي(ببخشيد.با موبايل تايپ ميكنم بعضي از حروف مشكل دارن) تونست مارو بشونه پاي صحبتاش الان كه بزرگتر شدم مدتهاست رابطم شكرآبه باهاشون.از هركدومشون يه سوال ميپرسي چنان بدون منطق باهات حرف ميزنن كه خونت به جوش مياد.البته ممكن هم هست اونايي كه ما ديديم اينجورين.ولي كلا تو يه احساس دل زدگي شديد يه نفر باز تو دلم نشست. عجيب دوستون دارم. از نظر من 180 درجه متفاوت با خيليا كه - - - سرتونو درد آوردم.در آينده زياد مزاحمتون ميشم.
شهاب مرادی
سلام/ خوشحالم و امیدوارم این اعتماد و ارتباط مثمر باشد برای دنیا و آخرت شما. بر اساس تجربه ی ارتباطم با مردم گمان می کنم شاید این بار بدون "پیش قضاوت" یا "پیش داوری" مرا به عنوان یک روحانی تماشا کردی و شنیدی و دیدی و ارتباط برقرار شد
ما وقتی موفقیم که مردم را بدون پیش داوری ببینیم و خدمت کنیم. من هم یکی از بسیاری طلبه که مرهون اساتیدمان هستیم.

ehsan3900
15301 بازدید 59 امتیاز