سلام من دختري 25 ساله هستم چادري قبلا خيلي با ايمان بودم ولي حالا رو ديگه نميدونم باپسري مدتي دوست بودم رابطمون تا کجاها کشيد بماند يه روز عذاب وجدان خيلي بم فشار آورد و حس کردم خودم را دارم تو منجلابي غرق ميکنم اراده کردم از خدا کمک خواستم و قسم خوردم و دست روي قرآن گذاشتم که ديگه به اون پسر sms ندم جواب تلفناشم ندم تا خدا هر چه زودتر برام يه همسري بفرسته چون تنهايي خيلي عذابم ميداد 2ماهي از اين قضيه گذشت خاستگاراي زياديم داشتم تو اين مدت ولي هيچکدوم هم رو نميپسنديديم چون پسره نميدونست برا چي جوابشو نميدم حتي تادم خونمونم مي اومد خلاصه دوباره رابطه برقرار شد يا شايد بهتر بگم رابطه رو برقرار کردم يه هفته اي بعد از ترس قهر و عذاب الهي که شوخي بردارم نيسن صبح جمعه بعد از بيدار شدن از خواب شروع به گريه و توبه کردم قرآن رو برداشتم و از خدا خواستم باهام حرف بزنه سوره مبارک مريم آيه 69 تاآخر اومد تموم تنم از خوف خدا ميلرزيد. ولي اينبار تصميمم مصمم تر بود با اين که هر روز با sms صبح بخيرش از خواب بيدار ميشدم ولي ازش تنفر داشتم تا اينکه يه روز بطور اتفاقي ماشينامون پشت چراغ قرمز کنار هم متوقف شد و هم ديگه رو ديديم در شرايطي که يه دختر کنارش نشسته بود. حالا سوالم اينه که 1 براي شکست توبه اول آيا گناه کبيره مرتکب شدم 2 آيا خدا منو بخشيده 3 ممکنه هنوز شامل عفو الهي نشده باشم؟ چون از خدا خواسته بودم از شرش خلاص شم و بعد پا توي ماه رمضان بذارم