سلام من دانشجوي دندان پزشکي هستم. امروز از سخنراني شما نهايت استفاده را بردم. 1- پارسال سوالي درباره ازدواج با طلبه از شما پرسيدم که جواب داديد و فرموديد ملاک ها و جمع بندي خودم رو بفرستم ، من فرستادم ولي جوابي نگرفتم. حالا دوباره چند مورد پيش اومده که من حسابي گيجم. . جمع بندي من: 2- به نظرم زندگي با روحاني يک ازدواج خاص است که خوبي هاي خاص خود و محدوديت هاي خاص خود را دارد به خصوص در تهران. 3- از لحاظ مالي در سطح متوسطي خواهيم بود که توکلت علي الله 4- زندگي با طلبه رو دوست دارم چون مطمئناً يک فرد مؤمن، ساده، با تقوا خواهد بود و ميتوانيم براي رشد معنوي به يکديگر کمک کنيم. 5-دوست دارم اگر همسرم روحاني بود يک روحاني کوشا و فعال باشد که تلاشش را براي رسيدن به اجتهاد بکند و در عرصه سياسي هم فعال باشد. و تنها يک روحاني نباشد که فقط نماز جماعت بخواند. 6- فک ميکنم طلبه ها به خاطر درس زياد و سنگين وقت کمتري رو بتونن براي خانواده بگذارند. 6-به نظرم متقابلاً من به عنوان همسر يک روحاني وظايف خاصي خواهم داشت، يک الگو خواهم بود و بايد بيشتر روي رفتار وحجابم دقت کنم. 7- به هيچ وجه ازدواج با روحاني را براي ثوابش دوست ندارم بلکه براي خودم و رشد معنوي خودم دوست دارم. 8-ولي از اين ميترسم که نکند اين آرمان گرايي و عشق به تعالي روح براي دوران جواني باشد و در عمل و در گيرو دار زندگي چنين نشود. 9-جمع بندي: در اين امر نظرم 50-50 است ولي به نظرم زندگي با طلبه يک زندگي خاص است و ميانبري است براي رسيدن به خدا ولي با ازدواج با يک دکتر يا مهندس مؤمن هم نسبتاً ميشه به اين اهداف رسيد. 10- به راهنمايي شما احتياج دارم . اجرکم علي الله