با سلام و عرض خسته نباشيد. با توجه به اين که فرموديد درباره بانوان و حقوق آنها بايد کارشود مرا به عنوان يک خانم درمانده راهنمايي کنيد. شاغلم و حدود 22 سال زندگي زناشويي خوبي داشتم که همه به زندگي ما غبطه مي خوردند و ثمره اين زندگي سه فرزند و تنها پشتوانه ي مالي من در آمد ماهيانه ام مي باشد. در اثر خيانت و بي وفايي همسرم يک سال ونيم است زندگي ام تلخ شده است. و پس از اطلاع از اين جريان با صحبت کردن با وي و مشورت با ديگران اين موضوع ناديده گرفته و در نهايت احترام و مهرباني به زندگي ادامه دادم ولي باز با شکستن قولهاي متعددي که ميداد، مشاجره هاي در ميگرفت و در اين بين از کتک کاري و ناسزا گويي هم کم نمي گذاشت به اين خاطر مدت يک سال است که حقوقم را در اختيارش نگذاشته ام ولي باز هم از نظر مالي کمکش کردم اکنون بر اثر يک موضوع کوچک و مشاجره ي پس از آن و بنا به تهديد وي از خانه بيرون رفتم و تصميم به اجرا گذاشتن مهريه کردم ولي هنوز اين امر را بلاتکليف گذاشته ام و به خاطر فرزندانم که مايل اند من به خانه برگردم، و يک فر صت ديگر به او بدهم، کاري نکرده ام.در اين مورد خا نواده ي من بعد يکسال ونيم تذکري به او دادند و حرمت او را نگه داشتند. حالا نمي دانم واقعا چه کار کنم؟ لطفاً مرا راهنمايي فرماييد. متشکرم.