سلام ، پدري هستم 41 ساله كه ديشب آخرالزمان را به چشم خود ديدم،وقتي كه همسرم گفت كه دختر بزرگم او را زده !. ما دو دختر داريم كه من از آنها به عنوان هابيل و قابيل ياد مي كنم. دختر كوچك 12 سال دارد و به واقع فرشته رحمت خدا در خانه ما است. تا به حال نماز و روزه قضا ندارد ، قرآن و ادعيه اش قطع نمي شود، بسيار راستگو و درستكار است و احترام به پدر و مادر را كاملا\"‌به جا مي آورد و حقيقتا\" بوي بهشت خدا رو مي دهد. دختر بزرگم 20 سال دارد ، قد بلند و درشت هيكل ، وقيح و بي حيا ، بي شرم و پررو ، درغگو در حد اعلاء ، گاها\" دزد و خلافكاري كوچك كه بسيار مستعد خلاف هاي بزرگ است ، نترس و جسور ، بي احترام و حرمت شكن ، متنفر از مادرش تا حد آرزوي مرگ اور كه بارها به زبان آورده ،‌ از فحاشي ابايي ندارد ، بسيار حسود به خواهر و مادرش و علاقه مند به پدر . بي اعتقاد و بي نماز بي اعتماد. بارها در ذهنم تصميم به كشتنش را كرفتم يا از خانه بيرونش كنم. از خدا و آبرويمان مي ترسم. به خاطر خدا راهنماييمان كنيد. فردا عيد ولايت است و ما غمگين و افسرده و محتاج عنايت خداونديم. اي مسلمان! آقاي شهاب مرادي ! به حرمت خدا و رسولش بگوييد چه كنيم. يا ارحم راحمين ، ما را به اولاد ناصالح مجازات مكن! يا ستارالعيوب !