پیام های شما
پرسش و پاسخ
امضا شده : ۱۳۸۹/۰۸/۲۲ ۰۵:۰۷:۳۶
سلام،ميدونم موضوعي که ميخوام بگم تکراريه ولي داره داغونم ميکنه،ماه رمضون امسال 1مزاحم تلفني پيدا شدکه من طبق معمول rejectميکردم ولي اين مثه بقيه نبود يعني خيلي گيرميدادچندروزجواب اsmsشودادم که مدام درخواست دوستيشو رد ميکردم تااينکه بعد1مدت که جواب نميدادم smsداد که تومور مغزي داره بايدعمل کنه ودعاش کنم اين در شرايطي بود که پسرعمه ام بخاطر اين بيماري فوت کرده بود وتحت تاثير قرارگرفتم اوايل باور نکردم اما اون خيلي ماهر بود جوري شرايطوجلوه ميداد که بالاخره باور کردم خلاصه اين بهونه شد براادامه دادن هرموقع هم ميخواستم تموم کنم خودشو به مردن ميزد بعد مدت ها ازاين رابطه دوستش باهام حرف زد و ابراز علاقه کرد و همه دروغاي دوستشو برام روکردووقتي ازخودش پرسيدم انکار نکرد و گف اينجوري گفتم ازدستت ندم من باخودش تموم کردم ولي دوستش بخدا انقدر مقاومت کردم که حد نداشت دوستش برا اعتماد شماره خونشونم داد وخيلي اصرار کرد که منم بدم ولي ندادم ميدونم ادم درستي نيست ولي واقعا وابستش شدم هزار بار خواستم تموم کنم ولي هربار که باهاش ميحرفم دوباره خام حرفاش ميشوم خيلي اصرار به ديدن داره ولي من زيربارنميرم ديگه خسته شدم اون اولي هم هي ايجادمزاحمت ميکنه و شمارمو به دوستاش ميده واقعا ديگه نميدونم چي کار کنم دوست دارم همون ادم قبلي بشم چون متوجه افت شديد معنوي شدم 1راهي بگيد که بتونم اين کابوسوتموم کنم خواهش ميکنم.
شهاب مرادی
سلام/ این سوال کاملا تکراری است. حتما ضابطه 12 را دقیقا عمل کن.
باور کن خودت بیشترین سهم و نقش را داشتی  و خودت این شرایط را انتخاب کردی تصمیم بگیر و این روابط سیاه را قطع کن با قطع همیشگی شماره تلفن و قطع تماس و قطع هر نوع پاسخ.
ریجکت خودش پاسخ است!
سحر
23893 بازدید 101 امتیاز