پیام های شما
پرسش و پاسخ امضا شده : ۱۳۸۹/۰۸/۱۹ ۲۱:۴۲:۲۷
{مرددم} با سلام به شما برادر خوب و مهربانم . چندين بار برايتان پيام گذاشتم اما متاسفانه جوابي دريافت نكردم. در پيامم نوشته بودم به دليل بيماري سالها قبل چشم راستم را تخليه كردند و با وجود 23 بار عمل جراحي نتيجه نگرفتم . در حال حاضر 23 ساله ام و 6 ماه پيش با اقايي ازدواج كردم و ايشان شرايط من را پذيرفت و با هم خوشبختيم .
در حال حاضر مدام فكر ميكنم مادر همسرم من را دوست ندارد و به اجبار همسرم مرا پذيرفته خيلي غمگينم چندين بار با شوهرم در ميان گذاشتم معتقده من كاملا اشتباه ميكنم . كمكم كنيد من با مادر همسرم چگونه رفتار كنم . حرفاي او را از روي غرض برداشت ميكنم و كدورت ايجاد ميشود . از اينده ي زندگي مشتركم ميترست خصوصا اينكه همسرم خيلي به مادرشون وابسته ان . البته شايد اين برداشت به خاطر حرفهاي مادرم است كه گهگاهي ميگويد خانواده ي همسرت تو را به اجبار پذيرفته اند كمكم كنيد .
شهاب مرادی
سلام/ مهم همسرت هست! با همه مهربان تر و از سر احترام و شفقت رفتار کن ان شاءالله از محبت ها خارها تماما گل شوند.
لحظه ای منصفانه فکر کن شاید در مورد خانواده همسرت اشتباه می کنی. و قرآن می فرماید اجتنبوا کثیراً من الظن انَّ بعضَ الظن اثمُ... این بدگمانی است پس مراقب باش.
یک توصیه: در این موارد تاصریحا مطلبی را به تو نگفته اند در مورد آن فکر نکن و تولید نگرانی نکن.
همچنین چند جلسه مشاوره را برای شما مفید می دانم. پیشنهاد من خانم ایرانمنش در زندگی بهتر.
لحظه ای منصفانه فکر کن شاید در مورد خانواده همسرت اشتباه می کنی. و قرآن می فرماید اجتنبوا کثیراً من الظن انَّ بعضَ الظن اثمُ... این بدگمانی است پس مراقب باش.
یک توصیه: در این موارد تاصریحا مطلبی را به تو نگفته اند در مورد آن فکر نکن و تولید نگرانی نکن.
همچنین چند جلسه مشاوره را برای شما مفید می دانم. پیشنهاد من خانم ایرانمنش در زندگی بهتر.