با سلام و خسته نباشيد.رويا 123 هستم.28 ساله و دانشجوي کارشناسي هستم.تا يک سال پيش ازدواج کردن رو دوست نداشتم و از روابط زناشويي به طور کلي بدم مي امد.به هيج پسري هم تا اون موقع علاقه مندنشده بودم و خواستگارانم هم با اينکه هيچ کدام شرايطي که من ميخواستم رو نداشتند ولي خداخدا ميکردم که فعلا اون کسي رو که همه شرايط رو داشته باشه حالا نياد چون اصلا آمادگي ازدواج رو نداشتم.تا اينکه يک سال پيش با اقايي آشنا شدم که هرچند در ديداراول از ايشان متنفر بودم ولي کم کم که با اخلاق و رفتارهايش آشنا شدم ديدم تقريبا شرايطي رو که من در نظر داشتم را ايشان دارند و به ايشان علاقه مند شدم و نظرم در مورد امرازدواج به طور کلي تغيير کرد و امرازدواج را زيباتر ديدم.من هنوز ايشان را کامل نميشناسم ولي فکرم را به خود مشغول کرده است.اطلاعات من از ايشان در حد استاد و دانشجويي است همين.نميدانم بايد چه کنم تا ايشان را بهتر بشناسم که مطمينم اگر خصوصيت و رفتاري داشته باشند که من نپسندم به راحتي از ذهن و دلم ايشان رابيرون خواهم کرد و اگر از همه لحاظ خوب باشند آنوقت چه کار بايد بکنم.لطفا راهنماييم کنيد.
شهاب مرادی سلام/ این احساس هم مانند احساس تنفر قبلی، نادرست و غیر منطقی است. تا کسی محترمانه و صریحاً از شما خواستگاریِ واقعی و رسمی نکرده به فکر ارزیابی و شناخت و انتخابش نباشید و علاقمندی به استاد از شایع ترین اشتباهات دخترخانم های دانشجوست و اینجا مکرر و فراوان شرح احوالشان را خوانده ام. هم از زبان دانشجو و هم از زبان استاد! مراقب قلبتان و تصمیمات غیر عاقلانه باشید تا کمتر آسیب روحی ببینید!
