پیام های شما
پرسش و پاسخ
امضا شده : ۱۳۸۹/۰۶/۳۱ ۰۲:۱۷:۰۲
سلام من ورودي 89 علم و صنعت هستم و چهارشنبه 24/6/89 در اون برنامه اي که توي اردوگاه امام خميني لواسان داشتيد پاي صحبتهاتون نشستم و از حرفاتون خوشم اومد(به نظرم شما از اون روحاني هاي اهل دليد) حالا هم ميخوام با شما دردر دل کنم و حرفايي رو بزنم که معمولا نميشه به هرکسي گفت. من 18 سالمه و طبق گفته ي خودتون اصلا سنم مناسب ازدواج نيست و مهم تر از اون اينکه اصلا شرايط ازدواج رو هم ندارم(اينو خودتون هم مدونستيد!!!!!) اما به شدت احساس تنهايي ميکنم، حسي که هيچ وقت رهايم نميکنه. از طرفي هم به نظرم دوستي با يه دختر علاوه بر اينکه با شرع مقدس منافات دارد و باعث فساد ميشود، بازي کردن با آينده ي او نيز هست و نميخواهم ئکه بدون داشتن هدف ازدواج با کسي رابطه داشته باشم(البته منظورم از رابطه در حد صحبت و بيرون رفتن ووو اين چيزهاست و نه ارتباط جنسي!)و همين قصد باعث ميشه که هر بار جلوي خودم رو بگيرم و طرف دختري نرم اما اين احساس تنهايي بيشتر و بيشتر آزارم ميدهد. خلاصه کلام اينکه بدجوري درمانده شدم، هيچ راهي جلوي خودم نميبينم براي ازدواج هنوز خيلي زوده و نميخوام با وعده و وعيد دختر مردم رو بد بخت کنم حالا شما به من بگيد که چه کار کنم؟؟؟؟ ممنونم
شهاب مرادی
سلام/ حمید جان برنامه ات برای درس خواندن در این 4-3 سال تنظیم کن و  پاسخ مسئله اصلی را قبلا عرض کرده ام لطفا آن را در پیام های با امتیاز بیشتر پیدا کن و بخوان.
حميد
14109 بازدید 42 امتیاز