پیام های شما
پرسش و پاسخ
امضا شده : ۱۳۸۹/۰۶/۲۶ ۰۲:۲۹:۵۹
... سلام آقاي مرادي.من اولين باره که ميام تو سايتتون.چقد خوبه که شما خداروشکر هستين..از زور گريه نميتونم بنويسم.. من دختري 22 ساله دانشجو هستم.چادري.به قول مامانبزرگم سنگين ميرمو سنگين ميام.اما حالا باورم نميشه من همون مريمم.چشم خلاصه ميگم سرتونو درد نيارم.از همکلاسيام 2 ماه پيش به من پيشنهاد ازدواج داد.منم با وجود اينکه خانوادم با ازدواج زود من مخالفن ولي قبول کردم.ولي حالا اون آقا ميگن که من هيچ شرايطي ندارم بيام به پدرت چي بگم؟من چکار کنم.اما رابطشو با من قطع نميکنه.انگار خودمم نميخوام که تموم بشه اما نميخوام گناه کنم.تو ماه رمضون به خداي خودم قول دادم.اما من دارم گناه ميکنم.با اس ام اس زدن بهش.با ديدنش.متاسفانه به اجبار هم که شده تو دانشگاه ميبينمش.مقصر کيه؟منم که تو اين سن به يه همزبوني غير از پدر مادرم احتياج دارم؟پدرو مادرمن که ميگن ازدواج برام زوده؟يا اون آقا که شرايط مطلوبشو بهونه کرده؟تورو خدا بهم بگين چي کار کنم...
شهاب مرادی
سلام/ تکلیف شرعی تو قطع رابطه است و تمام روابط آلوده شروعی شبیه به هم دارند و در ادامه معلوم نیست به کجا ختم شود! باور کن.
1. خودت متوجه شدی که این پسر امکان ازدواج را ندارد و قصدش بازی است نه ازدواج.
2. اما بهانه ی خوبی است تا این مسئله را -هرچند میدانی واقعی و جدی نیست- با خانواده ات به عنوان پیشنهاد ازدواج و اصرار و پیگیری، درمیان بگذاری.
3. صریح و مودبانه نظرت را در مورد خطر کاهش تدریجی شانس ازدواج دختران با مادر و پدرت در میان بگذار و کمی صمیمی با آنها گفتگو کن .
4. یادداشت ها و پیام ها را بخوان.
maryam_asoo22
15760 بازدید 81 امتیاز