سلام اسم من هيدروپس است .من 23 سال دارم .کارشناس يکي از رشته هاي علوم پزشکي هستم . حافظ کل قران مي باشم و سردبير يکي از نشريات.خودم و خانواده ام مذهبي هستند . چند سالي است پدرم فوت کرده است .در طي سالهاي تحصيلم بر سر انجام يک تحقيق با پسري آشنا شدم که پس از 9 ماه که کاربه اتمام رسيد از من خواستگاري کرد من در آن اوضاع به علت شرايط موجود ماجرا را عقب انداختم و تمام تلاشم را کردم تا ارتباطم را با ايشان قطع کنم اما بعد حداکثر 1 ماه دوباره .... حالا 2 سال و 7 ماه از اين آشنايي مي گذرد و من به يقين مي دانم ايشان پسر بسيار مذهبي خداترس و اخلاق گرا و مودب و مهربان مي باشد به دور از هر نوع احساس بارها او را آزمودم و او عالي بود .او را امسال سوق دادم تا رسما خواستگاري کند و به وي گفتم هرچه پدر و مادرها گفتند بايد بپذيريم که اطاعت آنها واجب است و ايشان بسيار استقبال کرد وقتي به جمع خانواده ام آمد بر سر شغل و ظاهرش به او ايراد گرفتند که ظاهرش خيلي زيبا نيست و شغلش نيز در حد انتظار خوب نيست البته ايشان تحصيل کرده و شغلي دارند که در آمدش بد نيست ولي نام حرفه آن براي خانواده قابل پذيرش نيست . الان حدود 5 ماه است که اين ماجرا در خانواده ها مطرح شده و مادر من به ايشان جواب رد دادند اما ايشان باز هم پيگير هستند .البته بايد بگويم تمام مکالمات من با ايشان در حضور مادرم و با همراهي شنيداري ايشان بود و اين پيشنهاد من به مادر بود که حرف هاي ما را گوش دهند در اين مدت هم مادرم در جريان پيشنهاد ايشان بودند. اما من در فاميل جايگاهي دارم که همه از من انتظار دارند با کسي ازدواج کنم که خيلي ناب باشد . از طرفي مدام به پاکي و اخلاق اين پسر غبطه مي خورم و مي گويم مثل اخلاق و خداترسي ايشان شايد کمتر پسري يافت شود که همه رفتارش حقيقي باشد نه ادا .ايشان تقريبا با من هم سن هستند . البته به مادرم هم حق ميدهم به طور خلاصه اين آقا از نظر دروني عالي هستند ولي از نظر دنيايي و ظاهري نه ............. نمي خواهم بيشتر از اين کش پيدا کند هم به خاطر شرعيات هم به خاطر آينده اما اصلا نمي توانم تصميم بگيرم تو رو به خداي محمد کمکم کنيد چون هم از ايمان خود هراسانم هم از عاقبت اين ماجرا خواهش ميکنم راهنمايي ام کنيد که اخلاق در زندگي مهم است يا ...... تورو به خدا بگوييد چه کنم مي خواهم عيد فطر تکليف روشن شود ديگر.............. حاج آقا کمکم کن .................