پیام های شما
پرسش و پاسخ امضا شده : ۱۳۸۶/۰۳/۰۷ ۲۰:۴۵:۴۶
با سلام و خسته نباشيد حاج آقا من حدود1سال كه با بسرى آشنا شدم اونم تو سفر مكه بعد از بركشته با هم حرف زديم و دوستى بينمون شكل كرفت خيلى بهم علاقمند شديم و عاشقانه همديكه رو دوست داريم بعد از7ماه فهميدم كه نامزد داره البته نامزدش تو ايرانه خيلى سعى كردم خيلى كارها كردم با اينكه خيلى دوس دارم ازش جدا شم ولى هيج وقت اون نكذاشت خودش كفت از نامزد كردنش جون تحت يه سى شرايط بوده خيلى بشيمونه و نميتونه با اون ادامه بده البته تمام خانوادش ميدونن از عشقمون نميخوام بكم جون بدون هيج شكى عاشقانه همديكه رو ميخواييم خلاصه خودش با نامزدش حرف زد همه جيزو واسش توضيح داد ولى اون راضى نيست ولش كنه بخدا هر دومون ديوونه شديم آخه دوست نداره يا دعوا و آبرو ريزى جداشه و كرنه تا الان اين كارو كرده بود و ما الان كنار هم بوديم ولى حاج آقا بخدا هردمون خسته شديم هر روز دعواست هر روز بحث هر روز كريه نميدونيم جكار كنيم دوست داريم هر جه زودتر بهم برسيم ولى اين مشكلات سر راهمونهالبته خانواده من نميدونن ميترسم اكه بياد خواستكارى خانواده منم راضى نشن در صورتى كه اون از همه جيز داره ميكذره بخاطر من تو رو بخدا كمكمون كنين داريم به هر درى ميزنيم كه كسى كمكمون كنه ولى جوابى نمشنويم بخدا ايقد التماس خدا كردم ولى ...
منتظرم واسمون دعا كنين
شهاب مرادی
سلام/ اشتباه نمی کنید؟ اگر پایبندی این مرد به نامزدش این قدر کم است چگونه آینده ی مطمئنی را برای خودتان ترسیم می کنید؟ این لینک و یادداشت جناب سروان! را بخوانید. وپس از تفکر تصمیم بگیرید.
دعا گویم.
دعا گویم.