پیام های شما
پرسش و پاسخ امضا شده : ۱۳۸۹/۰۳/۲۳ ۲۰:۲۸:۲۲
با عرض سلام
15 سال است با پسرخاله ام ازدواج كرده ام.سالهاي اول زندگي خوب بود.تا كم كم دخالتهاي مادرشوهرم در زندگي شروع شد. پدرشوهرم سالها قبل فوت كرده بود و شوهرم با اينكه برادر بزرگتر نبود اما چون وضعيت مالي خوبي داشت سرپرستي مادر و برادر كوچكترش را بعهده داشت.
مادر شوهرم در يك روستا زندگي ميكرد و از نظر مالي كمبودي نداشت اما بخاطر بلندپروازيهاي شوهرم و اصرار مادر و برادرانش يك ويلاي مجلل در همان روستا ساخته شد و مادرشوهرم خانه خود را رها كرده و در آنجا ساكن شد. و در عمل خانه ي پدري به يكي از برادرشوهرهايم رسيد و او بهمراه خانواده اش در همانجا ساكن شد.
سالها گذشت.برادرشوهر كوچكتر به پشتيباني مالي شوهرم در دانشگاه آزاد تهران تحصيل و بعد از مدتي ازدواج كرد. خرجهاي گزاف اين مجالس عروسي و ساخت آن ويلا باعث ورشكستگي شوهرم شد. از سال 80 تا بحال هنوز هم زير بار قرضهاي آن دوران هستيم. در اين مدت فقر و بدبختي و بدهكاري تنها براي من و فرزندانم بود. برادرشوهرها كه خود را خارج از گود مي ديدند روز به روز وضعيت مالي بهتري پيدا مي كردند. گذشت و گذشت تا سال پيش كه مادرشوهرم فوت كرد. بعد از مدتي كم كم اين زمزمه به گوش رسيد كه ويلا براي همه ي افراد خانواده است و كسي حق فروش يا اجاره آنرا ندارد. درصورتيكه تمام اسناد و مدارك بنام شوهرم ميباشد. اما از آنجاييكه شوهرم فردي بسيار ساده لوح،مهربان و خانواده دوست است، هرگز بصورت علني با خانواده اش خصوصا برادر بزرگترش كه داعيه دار اين مطالب بود مخالفت نكرد.
عيد امسال همه افراد خانواده از تهران به روستاي پدري در يكي از مناطق شمالي آمدند.بعد از گذشت چند روز بخاطر اوضاع وخيم مالي من و شوهرم قصد اجاره ويلا را بمدت سه روز به يكي از آشنايان داشتيم اما با مخالفت شديد برادرشوهر بزرگتر مواجه شديم و كار بيخ پيدا كرد.از آنجاييكه شوهرم هرگز روي حرف بزرگترش حرف نميزند من بخاطر فرزندانم با برادرشوهرم به مقابله برخاستم.آنها وضعيت مالي خوبي دارند ميتوانستند به خانه پدر زنش يا خانه پدريشان يا حتي به هتل برونداما در صورتيكه سالهاي پيش دو سه روز بيشتر نزد مادرشان در ويلا نمي ماندند امسال براي مبارزه با من و براي اينكه روي مرا كم كنند 15 روز تمام در ويلا ماندند و اجازه اجاره ويلا را به ما ندادند.
من و فرزندانم هم بعد از آن اصلا به ويلا نرفتيم.اما به برادرشوهر بزرگم در همان درگيري لفظي گفتم به خدا پناه ميبرم از اينكه شما ميخواهيد حق من و فرزندانم را بخوريد.
گذشت و بعد از يكماه دختر بزرگ برادرشوهرم در يك سانحه ي تصادف از دست رفت.دختري كه دانشجو بود خانواده خيلي آرزوها برايش داشتند البته رابطه ي بسيار خوبي هم با من و شوهرم داشت و ما خيلي خيلي به او علاقه مند بوديم. ضربه روحي بزرگي به برادرشوهرم وارد شد. حالا او مرا مقصر مي داند. در مراسمهاي سوم و هفتم رفتار معمولي با من داشت اما حالا گفته كه يك طالع بين به من گفته كه برادرزنت بچه ات را نفرين كرده است. اين موضوع را در هر مجلسي جلوي غريبه و آشنا مطرح كرده و داد و فرياد ميكند و قصد دارد آبروي مرا ببرد. اكنون همه ديد بدي بمن دارند حتي شوهرم هم بسيار ناراحت است و با من بد برخورد ميكند.نميدانم در مراسم چهلم شركت كنم يا نه؟
بخدا راضي نبودم از سر دخترش يك تار مو كم شود.
چكاركنم؟؟؟
شهاب مرادی
سلام/ چندين نكته مهم در اين سوال وجود دارد.
1. ابتدا در مورد شركت شما در مراسم چهلم: در فرهنگ اغلب مناطق ايران، مراسم چهلم دعوتي است -البته در مورد افراد درجه يك مثل برادر، نيازي به دعوت نيست- مگر با قرينه اي شما را از عدم تمايلشان براي شركت در مراسم با خبر كنند.
پس اگر مانعي نيست به شوهرتان بگوييد كه علي رغم اظهارات نارواي پدر متوفي مي خواهيد در مراسم شركت كنيد و اصلا دلخور نيستيد (و دلخور نباشيد و حال آن خانواده را درك كنيد و آزادانه احساس عاطفي خود را بيان كنيد تا همه بدانند شما او را دوست داشتيد و نفرين نكرديد) اگر شوهرتان مخالف نبود حتما شركت كنيد و عادي برخورد كنيد و خودتان را در معرض اهانت قرار ندهيد.
2. خودت را اصلا مسئول اين حادثه و فوت آن جوان نازنين ندان و از عذاب وجدان بي جا و احساس گناهِ كاذب رها شو.
3. سرزنش اصلا كار خوبي نيست. تاثيري هم ندارد. پس، نه خودت و نه شوهرت را، سرزنش نكن. اما با هم با حس همفكري و تعامل اشتباهات گذشته تان را بررسي كنيد و راه كار منطقي و شرعي براي جبران ضررها را بيابيد.
4. بلند پروازي ، چشم و هم چشمي و رودربايستي، با نيت خالص و صادق جمع نمي شود و اگر با بهترين عبادات و خيرات -مثلا نيكي به والدين- همراه شود براي فرد توليد آرامش نمي كند.
5. به هر حال تحصيل رضايت والدين، ملكوت خوبي دارد كه ان شاءالله همان ملكوت شما را كمك مي كند.
6. در مورد مسائل مالي به يكي از علماي مورد وثوق مراجع عظام و يا امام جمعه مراجعه كنيد و اگر او شوهرتان را مالك ويلا دانست بدون تحصيل رضايت مدعي آن را بفروشيد.
7. از اين به بعد، به جاي دعوا و لجبازي، منطقي و مستدل عمل كنيد و مستدل و منطقي سخن بگوييد.
8. اين شيوه رفتار با همسر و خانواده را كه شما 15 سال است امتحان و تجربه كرديد، را چرا تغيير اساسي نمي دهيد؟؟؟ باور كنيد با اين شيوه فقط محبوبيت و وجاهتتان را بيشتر از دست مي دهيد و شما را به اهدافتان نمي رساند.
9. اين زندگي درست نمي شود تا شخص خودت هم نسبت به سهم و نقش خودت در تلخي ها و ناكامي ها آگاهي پيدا كرده و شرافتمندانه به اصلاح خودت بپردازي.
10. صدقه، صله رحم، استغفار و خوش اخلاقي موجب ازدياد رزق مي شود و ترك هر يك باعث كم شدن روزي!
1. ابتدا در مورد شركت شما در مراسم چهلم: در فرهنگ اغلب مناطق ايران، مراسم چهلم دعوتي است -البته در مورد افراد درجه يك مثل برادر، نيازي به دعوت نيست- مگر با قرينه اي شما را از عدم تمايلشان براي شركت در مراسم با خبر كنند.
پس اگر مانعي نيست به شوهرتان بگوييد كه علي رغم اظهارات نارواي پدر متوفي مي خواهيد در مراسم شركت كنيد و اصلا دلخور نيستيد (و دلخور نباشيد و حال آن خانواده را درك كنيد و آزادانه احساس عاطفي خود را بيان كنيد تا همه بدانند شما او را دوست داشتيد و نفرين نكرديد) اگر شوهرتان مخالف نبود حتما شركت كنيد و عادي برخورد كنيد و خودتان را در معرض اهانت قرار ندهيد.
2. خودت را اصلا مسئول اين حادثه و فوت آن جوان نازنين ندان و از عذاب وجدان بي جا و احساس گناهِ كاذب رها شو.
3. سرزنش اصلا كار خوبي نيست. تاثيري هم ندارد. پس، نه خودت و نه شوهرت را، سرزنش نكن. اما با هم با حس همفكري و تعامل اشتباهات گذشته تان را بررسي كنيد و راه كار منطقي و شرعي براي جبران ضررها را بيابيد.
4. بلند پروازي ، چشم و هم چشمي و رودربايستي، با نيت خالص و صادق جمع نمي شود و اگر با بهترين عبادات و خيرات -مثلا نيكي به والدين- همراه شود براي فرد توليد آرامش نمي كند.
5. به هر حال تحصيل رضايت والدين، ملكوت خوبي دارد كه ان شاءالله همان ملكوت شما را كمك مي كند.
6. در مورد مسائل مالي به يكي از علماي مورد وثوق مراجع عظام و يا امام جمعه مراجعه كنيد و اگر او شوهرتان را مالك ويلا دانست بدون تحصيل رضايت مدعي آن را بفروشيد.
7. از اين به بعد، به جاي دعوا و لجبازي، منطقي و مستدل عمل كنيد و مستدل و منطقي سخن بگوييد.
8. اين شيوه رفتار با همسر و خانواده را كه شما 15 سال است امتحان و تجربه كرديد، را چرا تغيير اساسي نمي دهيد؟؟؟ باور كنيد با اين شيوه فقط محبوبيت و وجاهتتان را بيشتر از دست مي دهيد و شما را به اهدافتان نمي رساند.
9. اين زندگي درست نمي شود تا شخص خودت هم نسبت به سهم و نقش خودت در تلخي ها و ناكامي ها آگاهي پيدا كرده و شرافتمندانه به اصلاح خودت بپردازي.
10. صدقه، صله رحم، استغفار و خوش اخلاقي موجب ازدياد رزق مي شود و ترك هر يك باعث كم شدن روزي!
خدا خاله و نوه ي خاله شما را رحمت كند. التماس دعا