پیام های شما
پرسش و پاسخ امضا شده : ۱۳۸۹/۰۱/۲۹ ۱۳:۲۸:۲۱
سلام حاج آقا
اول اينکه خيلي از راهنمايي شما ممنونم واقعا منطقي و بجاست .اما خب نمي شه باور کنيد همين چند روز گذشته حال يکي از دوستامو ديدم که بعد از ازدواج خواهر کوچيکترش چه جور بود . در صورتي که مي گفت من هيچ مخالفتي نداشتم اما رفتار خونواده ام خيلي بد شده در صورتي من هيچ عکس العملي نشان ندادم بهر حال هر چقدر ميخوام خودمو قانع کنم نمي شه نمي شه.تحمل نگاها و حرفاي مردمو ندارم باور کنيد با خونواده ام نمي تونم صحبت کنم چي بهشون بگم .بگم که من ميخوام ازدواج کنم دارم تووي خودم ميسوزم اما حرفي نمي تونم بزنم البته شما راهنمايي خودتونو کرديد اما متاسفانه بايد بگم که کمکي به من نشد .کم کم دارم به اون آقا هم شک ميکنم احساس مي کنم تووي انتخابم اشتباه کردم نمي دونم اين بخاطر طولاني شدن اين موضوعه يا نه؟؟ باور کنيد شبا تا دير وقت بيدارم و به اين موضوع فکر مي کنم اما راه به جايي نمي برم احساس ميکنم تووي يه بيابان هستم هر چي داد ميکشم کسي صدامو نمي شنوه .باور کنيد به خدا خيلي اميد وارم اما بعضي وقتا از هر چي نا اميد نااميد تر ميشم .خدانگهدار شما2
شهاب مرادی
سلام/ نگران نباشید ولی بدون گفتگوی موثر و مستمر با خانواده مشکل حل نمی شود. راه کار دیگر مراجعه خانوادگی به مشاور است, این اصلا به درستی یا نادرستی اصلِ انتخاب شما ربطی ندارد. در مورد اصل قصه هم لازم است تامل کرده باشید.