
پیام های شما
پرسش و پاسخ امضا شده : ۱۳۸۸/۰۹/۰۱ ۲۰:۵۸:۵۸
با سلام و خسته نباشيد
وجود کسي مثل شما برايمان غنيمت است.من بارها در زندگي ام نياز شديد به مشاوره داشته ام ولي کسي نبوده کمکم کند .هميشه به خدا پناه برده ام و از او کمک خواسته ام و او بوده که هميشه راهنمايي ام کرده .اگر چند نفر روحاني خلاق ، با سواد و داراي ارتباط اجتماعي خوب ،مثل شماوجود داشت وضعيت ما جوان ها خيلي بهتر بود.من به تازگي با سايت شما آشنا شده ام و احتمالا از اين به بعد دغدغه هايم را با شما مطرح مي کنم.تهران نيستم که بتوانم از مراکز مشاوره استفاده کنم و گرنه مزاحم شما نمي شدم. هميشه سعي کردم خوب و رو به رشد زندگي کنم.ولي الان که 26 سالم است احساس خستگي و دلزدگي ميکنم.آدم بلند پروازي هستم هميشه دوست داشتم همه چيز را با هم داشته باشم اصلا دوست ندارم يک انسان يک بعدي باشم .هميشه سعي کردم برنامه اي داشته باشم که هم به درسم برسم هم به عبادت ،هم کمک به مادرم در کارهاي منزل ودر دوران دانشجويي به فعاليت هاي دانشجويي .ولي متاسفانه اغلب نتوانستم آنها را عملي کنم.بيشتر وقتم صرف مبارزه با مشکلات دروني و کلنجار رفتن با خودم شده.اوايل دوران دانشجويي مشکلات زيادي با ديگران داشتم .غرور، خود بزرگ بيني، ناتواني در برقراري ارتباط صفات بدي بود بود که به لطف خدا و با کلنجار هاي زياد با خودم، آنها را تا حدودي برطرف کردم. دوستان خوبي پيدا کردم و دوست خوبي هم براي ديگران شدم.بعد از آن سعي کردم بين جنبه هاي مختلف زندگي مثل درس عبادت ،دوستان و غيره تعادل برقرار کنم .برنامه ي هفتگي ميريختم .ولي اغلب اجرا نميشد.خيلي سعي کردم بفهمم چرا نمي توانم کارهايي را که دوست دارم انجام بدهم.در اين مدت ليسانسم را در رشته مهندسي کامپيوتر از دانشگاه شهيد باهنر کرمان گرفتم.در حاليکه هيچوقت نتوانستم آنطور که بايد درس بخوانم .برنامه هاي سنگينم به مرور سبک تر شدند ولي فهميدم که من ذاتا آدم بلند پرواز ولي راحت طلب و کم اراده اي هستم و دليل ديگر به نتيجه نرسيدن برنامه هايم همين ها بوده .الان يک برنامه خيلي سبک دارم و هر شب براي فردا برنامه ريزي مي کنم .سعي مي کنم با پايبندي به اين برنامه به حداقل کارهايم مثل درس خواندن عبادت شرکت در بعضي کلاس هاو کمک به مادرم برسم .دوست دارم در رشته خودم ادامه تحصيل بدهم چون اين رشته را با علاقه و آکاهي انتخاب کردم.زمان زيادي را از دست داده ام .گاهي فکر مي کنم واقعا اينقدر کلنجار رفتن با خودم لازم بود ؟ چرا اينقدر کند حرکت مي کنم؟آيا تا به حال درست زندگي کرده ام؟شايد بيش از حد غرق در جزئيات زندگي شده ام.با اينکه ليسانسم را در رشته اي که دوست داشته ام گرفته ام ولي احساس موفقيت نمي کنم.خسته ام... اي کاش زودتر مي توانستم خودم را تغيير بدهم.خسته ام ...
شهاب مرادی
سلام/ غیر از علاقه، چه چیز محرک و مشوق شما برای ادامه تحصیل است؟ به عبارتی چرا می خواهی فوق لیسانس بگیرید؟ و چه چیزی الان مانع ادامه تحصیل شماست؟
غبر از برنامه ریری به "تعیین هدف" نیازدارید.
چند هدف کوتاه مدت و میان مدت و لااقل یک بلندمدت برای خود تعیین کنید و برای تحقق اهداف، برنامه ریزی کنید.
غبر از برنامه ریری به "تعیین هدف" نیازدارید.
چند هدف کوتاه مدت و میان مدت و لااقل یک بلندمدت برای خود تعیین کنید و برای تحقق اهداف، برنامه ریزی کنید.
همهی دوستان لطفا خلاصه و چکیده بنویسید