
سلام/ از توجه و لطف شما و موعظه مشفقانه تشکر می کنم و این که سایر اشتغالات من باعث دلشکستگی و ناراحتی شما و دیگر نورچشمی های گرامی می شود عذرخواهی می کنم.
ای کاش پاسخگویان متعددی در دسترس شما بود تا سهم من از شرمندگی کمتر می بود.
برای روشن شدن موضوع برای چندمین بار عرض می کنم:
1.به تناسب فراوانی بازدیدفراوانی ارسال پیام را می شود حدس زد و روشن است که پاسخ به تمام سوالات توسط من (یعنی فقط یک نفر) واقعا محال است. دقت بفرمایید: محال!
2. پیام های دریافتی مثل هندوانه ی دربسته است تا باز نکنم نمی دانم موضوعش چیست.
3. اسامی را هم که معلوم است نمی شناسم.
4. بعد از خواندن چه کنم جواب بدهم یا نه؟؟؟؟
البته تلاش میکنم پیام های مغایر با ضوابط ارسال پیام خصوصا سوال های تکراری را پاسخ ندهم، ولی زمان صرف می شود؛ یعنی می خوانم و می بندم و بر اندک گلایه های گزنده صبر می کنم...
و دو سوال:
1. برخی افراد از دیدن یا شنیدن "حال و احوال کردن صمیمی دیگران" و "خوش و بش کردن آنها" ،" احترام و تکریم" و حتی "شادی کردن دیگران"عصبانی می شوند. به نظر شما چرا؟
در صورتی که این حال و احوال پرسیدن ها که مورد سفارش اسلام عزیز است و حکایت ازسلامت روانی و سلامت اجتماعی افراد دارد و تعامل محترمانه و همه ی اینها جزئی از زندگی است. زندگی که فقط مشکلات، غم و بدبختی و ناامیدی و ... نیست.
2. راستی به این فکر کردید چرا معمولا تحلیل ها،نظرات و انتظارات ما از دیگران با منطق و واقعیت و انصاف فاصله دارد؟ و راه کاراصلاح این ضعف چیست؟
[ویراست مجدد]