پیام های شما
پرسش و پاسخ امضا شده : ۱۳۸۷/۱۲/۰۱ ۱۱:۳۶:۴۷
سلام
الان كه براتون اين مطالبو مينويسم خيلي ناراحتم و حس ميكنم كه اين ناراحتيم همش بخاطر نبود گفتگوي \"عاطفي\"در ميان من و همسرم است.نمي خوام ناشكري كرده باشم چون همسر پاك و خوب و خانواده دوستي دارم! ولي خلائي در زندگي ما هست كه اين روزها باعث شده كه افسرده بشم و بشدت از درون از همسرم عصباني هستم .من و او درباره بچه ها و مسائل ديگر حرف ميزنيم ولي در مورد خودمان؟....نه!من آدمي هستم كه دلم ميخواهد زندگي ما هميشه گرم باشه و براي بودن با همديگه وقت بگذاريم ولي اگر هم براي هم وقت بگذاريم همسرم يا از سياست حرف ميزنه يا از مسائل مردانه!!!!!
17 ساله ازدواج كرده ايم و در اين مورد بارها با هم حرف زده ايم ولي همسرم نيازي به اين صحبتها حس نميكند و اگر هم من بخواهم فضاي بين خودمان را كمي رمانتيك كنم فورا\"بجاي مسائل عاطفي به سمت مسائل....مي رود!!!!!!
واقعا\"نميدانم چه كنم؟آدم بسيار كم حرفي است و گاهي حس ميكنم با يك آدم ماشيني ازدواج كرده ام!
بشدت به او و زندگيم علاقه دارم ولي شما كه هميشه ميگيد نقش خودمان را بررسي كنيم آخه مگه چه قدر آدم توان داره؟و بعضي چيزا هم واقعا\"عوض نميشن:مثل خلق بعضي آدمها!
رفتن پيش مشاور را نميتونم انجام بدم (شوهرم قبول نميكنه)و فكر ميكنم او نميتونه آدم ديگه اي بشه!
ميخوام خودمو عوض كنم ولي چون اين مسئله برام خيلي مهمه زندگيم بيروح شده!!!!!!
ميتونين كمكم كنين؟!.....
ممنونم
شهاب مرادی
سلام/ این موضوع را ادامه خواهیم داد و پاسخ سوالات را یک جا می نویسم ان شاءالله و البته
همچنان منتظر پاسخ مابقی دوستان
به دو سوال یادداشت "فرار از گفتگو" هستم