سلام حاج آقا,
من دختري 27 ساله هستم و از يك خانواده مذهبي.
سعي كردم هميشه تكاليف ديني ام رو انجام بدم.البته...
مدتي بود كه دجار مشكلي با يكي از همكارانم شدم...
...خصوصی...
...احساس ميكنم خدا از من حالش بهم ميخوره حوصله منو ديگه نداره و دلش نميخواد يك كلمه از من بشنوه و ميخواد منو ...!احساس ميكنم فقط بهم حق حيات داده تا روز مرگم اما صميميت و.. نه!احساس ميكنم از دست من و گناهانم و توبه شكستنهام خسته شده و از من بدش مياد!
حاج آقا خيلي داغون شدم نميدونم ديگه درد دلم رو كجا ببرم!خدا رو حس نميكنم!حالم از خودم بهم ميخوره!دلم ميخواد بميرم!
تو رو خدا كمكم كنيد!!
شهاب مرادی سلام/1. شما به طور مفصل علائم افسردگی را بیان کردید. شاید شنیده اید که از
افسردگی به سرماخوردگی روحی تعبیر می کنند از جهت فراوانی ابتلاء، سادگی درمان و شیوع... پس به سادگی برای درمان با مراجعه به روانشناس اقدام کنید.
2. بهتراست آن کلاس شعر را ادامه ندهید.
3. خواستگارهای واقعی و رسمی را جدی بگیرید.
4. اما گناه: مطالبی که بیان کرده بودید بیشتر در دسته اشتباهات تقسیم بندی می شوند تا معاصی و گناهان!
بنابراین خودت را دیگر مذمت نکن و فقط تصمیم بگیر و تلاش کن آن اشتباهات تکرار نشود!
و
فراموش نکنیم
خدای بزرگ "بسیار بسیار مهربان، رئوف، کریم و بزرگوار" است و برای عقوبت گناهکار عجله نمی کند و فرصت می دهد شاید توبه کند و سریع راضی می شود و سریع توبه را قبول می کند؛
الحمدلله علی حلمه بعد علمه
الحمدلله علی عفوه بعد قدرته
الحمدلله علی طولِ اناته فی غضبِه و هو قادر علی ما یُرید... (دعای افتتاح)
