سلام ‏\" جانا سخن از زبان ما مي گويي\" /// چه سخني ؟ عرض ميکنم.گله ‏ گله از هيچ کس(اونم اين کس) نبايد کرد ///‏ البته گله نکردن 1001 خاصيت داره .بقول شاعر : از خود گله کن اگر خماري داري///تا خشت به ‏آسيا بري خاک آري .ما که به توصيه حاج آقا گوش کرديم و برد بسيار نموديم.اين ما و اين شما.‏ در ذيل توجه دوستان را جلب ميکنم به چند جمله تا روشن(بخوانيدروووشن) شويم چقدر ‏ناخواسته احياناً حاج آقا را کلافه کرديم.‏ ‏*-يعني روزم 50 ساعته است!!!؟ ولي نه روزهاي من هم مثل بقيه 24 ساعت است حتي يک ‏دقيقه هم بيشتر نيست.‏ ‏* از شما غير از اين پيامي نرسيده.چرا براي شما \"گله نکردن\" سخته ؟ ‏*خسته نباشيد با گله کردن هم وقت و هم حال مرا گرفتيد . خدا قبول کنه!‏ ‏*با اين گله هاي مکرر و تحليل هاي غير منطقي، مگر آدمي خسته مي شود؟!!! (اصلا)‏ ‏* چرا به سلام و سرچ عادت نمي کنيد؟ ‏*خدايا شکر. الان ساعت3 بامداد است و تو ميداني که 21 ساعته که بيدارم و 3ساعت و نيم ‏بيشتر وقت براي خواب و نماز ندارم. و فردا تهران، قم و شب دانشگاه کاشان و باز گله بندگان ‏خوبت و ... الحمدلله رب العالمين ‏*لطفا تحليل ديگري در مورد علت عدم پاسخ من به پيام ها بنويسيد.راهنمايي:‏ ‏1.معمولا هر روز بيش از 3000 نفر از سايت بازديد مي کنند و اکثر افراد صفحات مختلفي از ‏سايت را ملاحظه مي فرمايند.و برخي پيام ارسال مي کنند.‏ ‏2. من در برخي ايام دسترسي به اينترنت ندارم: مثل همين 5 روز مسافرت کرمان (که روزي ‏بيش از 12 ساعت در جلسات و حاشيه جلسات، سخنراني و پرسش و پاسخ فردي و عمومي ‏داشتم و بيش از 1000 نامه و يادداشت کوتاه و بلند خواندم و 1300 پرسش نامه ي نخوانده ‏آوردم تهران؛ علي رغم وجود امکانات يک دقيقه هم کانکت نشدم.)‏ ‏3.در روزهاي عادي بيش از 3 ساعت نميرسم و وقت ندارم.‏ ‏4. يک نفر هم همکار يا کمک در امر سايت ندارم.‏ ‏5. ساعت نزديک به 5 بامداد است.‏ ‏ واين هم من:‏ ‏1- امروز قدر 3000 نفر از سايت شما بازديد کردم‏ ‏2-خب ما هم در برخي روزها به اينترنت دسترسي نداريم و الا باز هم گله مي کرديم.‏ ‏3-ساعت 2:48 دقيقه بامداد بود که وارد شدم و الان ساعت نزديک 5 بامداد ووو تا بحال نزديک ‏‏150 پيام خواندم و پر از گله و شکايت خسته شدم اِ چقدر گله(صداي سوت از سر م بلند ‏ميشود )ميشنويد که (((ســــــــــــوت))) خدا به شما صبر عنايت کند و به ما هم توفيق ناله نکردن.‏ اللّهم پروردگارا ارزُقنا \"نناليدن\" و وفقنا به توفيق \"هيچ کس گله ازما نديدن\". ‏ و در نهايت اين نکته که:‏ ‏** وحشي از عشق خبرداشت که باصدغم يار/// مُرد و حرفي گله آميز از او نشنيديم** جدا خدا توفيق و صبرتان عنايت کند .ياعلي