پیام های شما
پرسش و پاسخ
امضا شده : ۱۳۸۶/۱۱/۲۶ ۲۳:۱۹:۲۰
سلام حاج اقا.. اولا ممنون بابت پاسخي که بابت نامه اولم دادين ... راستش حاج اقا دوباره به کمکتون نياز دارم... همون طوري که گفتم اون اقا اومد مشهد و همو ديدم...از نظر ظاهر و عقيدتي هم کاملا مثل هم بوديم ... راستش قصد اين اقا جدايي بود ولي با ديدن من وحرفام نظرش عوض شد..ما خيلي راجب ازدواج و شدنش حرف زديم و به اين نتيجه رسيديم که ميشه ولي سختي و مشکلات زياد داره.... و زمانشم خوب.. شما گفتيد ايشون تو رودربايستي مونده ولي خودش ميگه نه... راستش از وقتي ايشون برگشتند زندگي براي جفتمون هدف دار و معني دار شده و يا به قول خودش مسئوليتمون سنگين تر....حاج اقا اگه ميشه از اينجا به بعد خصوصي باشه...ممنون ايشون 21 ساله وي ... يک اتاق کوچولو با امکانت اوليه... توکل و ايمان و تلاش بايد داشت... راستش من هم 21 سالمه و دانشجو ام... حاج اقا خودتون ميگيد که موقعيت ازدواج از دست نديد..منم نمي خوام....مي دونم خانواده من ايشون تاييد مي کنند چون مثل خودم و خودمون هستند و فردي نجيب و مذهبي... شايد بگيد اين شناخت سطحيه ولي حاج اقا خودتون گفتين نماز خوندن طرف و دعا خوندنشو ببنيد...منم ديدم..ايشون نماز شب مي خونند و مسجد هم زياد ميرند و قران هم الگوش مي دونه...راستش نمي نوتم بگم کاملا مذهبي ولي مذهبيه...ايشون به قول خودش تو اين خط نبوده ولي حالا که اين اتفاق براش افتاده و اين موقعيت پيش اومده مونده چي کار کنه و چطوري باهاش کنار بياد...چطوري همه چيو جمع کنه.... حاج اقا به نظر من ايشون يکي از بهترين موقعيتايي که برام پيش اومده و ممکنه که ديگه پيش نياد..به خاطر اينکه کاملا و جدا هموني هست که هميشه مي خواستم و ازروم بوده و تمام کردار و رفتارمون شبيه هم هست...حتي نوع سختي هايي که کشيديم...واسه همين تصميمو گرفتم تا بهترين موردي که دارم برسم... حاج اقا من خودمو خوب مي شناسم و خانوادمو و موقعيتمو...من شکر خدا فرد صبوري هستم در قبال مشکلاتي که تا حالا داشتم...ولي مي دونم که هم چين موردي پيش نمي ياد برام... راستش شايد باورتون نشه ولي من ايشون هديه خدا مي دونم و تمامي لحظات ايشونو از خدا خواستم و توکلمو کردم...راستش به اين نتيجه رسيدم هديه خداست... راستش امروز از من خواست تا مشورت کنيم،مطالعه کنيم تا اولا ببينيم اين کار ميشه ..خوبه که بشه يا نه..به نفعمونه...راستش من مطمئنم که به نفعمه..چون در کنار کسي زندگي مي کنم که دوسش دارم و هميشه منتظرش بودم و تمام کارهاش مثل خودمه...و اينکه چطوري ميشه سريع تر بهم رسيد..شرايط زودتر مهيا کرد..در رابطه با رابطمون قبل ازدواج..اسون تر شدن سختي هاش..کوتاه تر شدنش...و در واقع شدنش.. حاج اقا ما همو دوست داريم وهمو مي خوايم..د. من به شخصه حاضرم هر گونه سختي تحمل کنم و مي دونمم که سخته ..ولي چون معتقدم خدا باهامه و توکلم به اوست کممکون مي کنه..اين اقا همينو ميگه..ميگه خدا تو کاري که خودش گقته تنهامون نمي زاره...حاج اقا اينکه چطوري خانواده ها در جريان بزاريم؟؟؟؟بهشون بگيم؟؟؟؟؟؟؟؟راستش مشکل بزرگ ما الان مشکلات ماليه... راستش از شما مطمئن تر و بهتر پيدا نکردم...شما هم تجربتون زياده و حتما مورد هايي مثل ما ديديد...و کمکشون کرديد... حالا منم ازتون مي خوام که بهمون کمک کنيد .سختي هاشو قبول کرديم...1-.اينکه ميشه يا نه؟؟؟ 2-چطوري راه شو بهتر و سريع تر فراهم کنيم.چطوري سختي ها تحمل کنيم..تلاشمون بيش تر کنيم....تا هم خدا راضي باشه و هم خودمون...تا به هدفمون که کماله و با ازدواج ميسر تر ميشه برسيم. 3-اصلا حاج اقا به نظر تون تو اين شرايط الان همين حالا ميشه يا نه؟؟؟؟؟من که امادگيشو دارم ولي ايشون فکر نکنم... 4-کسايي بودن مثل ما؟؟؟؟..چي کار کردند؟؟؟؟ .به دو تا جوون که فقط خدا دارند و دستاشون خاليه ولي همو دوست دارند و مي دونند بهترينند براي هم و مي دونند سختي پيش رو شونو کمک کنيد....ممنون...واقعا..در ضمن محتاج دعا تونم هستيم...خيلي زياد..ببخشيد طولاني شد ولي جدا به کمکتون نياز داريم..ايشالله با دعا تو حرم اقا جبران کنم....ممنون
شهاب مرادی
سلام/ او هنوز خواستگارشما نیست و ظاهرا همچنان تحت شرایط و فشار عاطفی شماست.و این احتمال موفقیت را کم می کند.

« تا کسی رسما و مسئولانه و با برنامه روشن و عملیاتی به همراه خانواده‌اش به خواستگاری شما نیامده، او را خواستگار ندانید!»

حال شما را درک میکنم ولی ضرورت تفکر و تدبیر را هم نباید فراموش کرد.
همیشه احتمال وجود "چاهی" بعد از "چاله" وجود دارد مراقب باش.
sara
17685 بازدید 63 امتیاز