پیام های شما
پرسش و پاسخ امضا شده : ۱۳۸۶/۱۰/۱۱ ۱۹:۰۵:۱۹
آقاي مرادي سلام.اول از همه جا داره يک خدا قوت به شما بگم که يک نهضت خوب را شروع کردين.صحبتهاي شما در برنامه "مردم ايران سلام" اين اميدواري را ايجاد کرده که لااقل نيم ساعتي بنشينيم و اين نويد را به خودمان بدهيم که شايد اندکي والدين به خود بيايند.
واقعا اين مشکل بزرگي است که ما حرف هاي درست را بر اساس فطرت حقيقت جوي خودمان فقط گوش مي کنيم اما هيچ وقت اجازه نمي دهيم که اين حرف ها به عينيت در زندگي مون وارد بشود. شما در مورد ازدواج حرف مي زنيد در حالي که هنوز خيلي ها نمي دانند که ازدواج يعني چه ؟دستور چه کسيه؟ براي چيه؟ و قطعا فرزندي که به سن شرعي ازدواج رسيده حداقل شعور براي درک اين سوالات را داره.ببينيد قسمت بزرگي از مشکلات ما از ايمان ماست. نه اينکه من خودم را مقيد کرده و بقيه را خارج از آن بدانم اين طور نيست.اما وقتي حرف از ايمان مي زنيم يعني يقين و اعتماد.پس ما مسلمانيم و ايمان به دستورات اسلام که همان دستورات خداست داريم. اما متاسفانه خيلي راحت دستورات آن را زير پا مي گذاريم پس چه طور ما مسلمانيم؟
من دختري هستم که با وجود 22 سال سن از نظر والدينم شايد يک بچه بيشتر نباشم.
درست است که به پختگي نرسيده ام اما من از جنبه هاي بسياري مستقل شده ام.
4 سال در دانشگاه درس خوانده ام .در مورد دينم مطالعه کرده ام وحداقل کاري که در موردش انجام دادم فکرکردن بوده . نمي خواهم با داشتن ليسانس تحصيلات والدينم را زير سوال ببرم .اما متاسفانه شايد کم سوادي يا بي فکري يا تعصبات بيهوده بخشي از دين ما را هم زير سوال ببرد.خدا خواندن قرآن که البته با فضيلت است را واجب نکرده تا شايد واقعا هر وقت توانستيم بخوانيم و در آن انديشه کنيم حتي اگر يک آيه باشد .والدين من قرآن هم مي خوانند اما انگار در حد نگاه کردن به صفحات نوراني آن.نمي دانم وقتي در سوره حجرات خدا اهل ايمان را به مسخره نکردن امر مي کند چرا کسي نمي پذيرد؟
پدر من اگر اصولا حرف خواستگاري به ميان بيايد يا من را مسخره مي کنه يا طرف مورد نظر را .چرايش را من هم نمي دانم و اصولا چون شخصيت آدمها محترم است نبايد کسي به خانه ما به قصد خواستگاري بيايد تا مورد تمسخر قرار بگيرد و اما مادرم که حتي در بسياري موارد با من مشورت مي کنه اما نمي دانم چرا در مورد ازدواج اصلا من را امين نمي داند.بار ها جلوي من يا ديگران، من را از ازدواج منع کرده هر بار هم به بهانه اي يک بار درس ، يک بار نبودن آدم خوب و ... .حتي وقتي خانمي به مادرم زنگ زد تا به خانه مان بياين مادرم اصلا آنها را به خانه راه ندادو اين موردي بود که من فهميدم وگرنه در بقيه موارد اصلا من در جريان قرار نمي گيرم.
و البته همين مادر من يک مواقعي حتي در جمع از ازدواج نکردن من در مواجهه با ازدواج هم سالانم افسوس مي خورد که انگاربقيه به نظرم در مورد من کلي به شبهه مي افتند که شايد واقعا من مشکلي دارم .و اين دوگانگي و تعارض در رفتار واقعا براي من عجيبه.
من دلسوزي مادرم را درک مي کنم اما من احتياج به مستقل شدن دارم کما اينکه تا الان هم خيلي مستقل بوده ام اما من هم دوست دارم تشکيل خانواده بدهم.
آقاي مرادي شما بهتر از من ،سختي هاي زندگي يک دختر مجرد را در سنين بالاتر درک مي کنيد.
و البته با يک ازدواج درست هويت کامل مي شود و از همه مهمتر آن آرامش و سکوني است که خدا برشمرده. و البته چه امر پسنديده اي که خدا وند وعده ي بي نيازي با فضل خود را داده.اما متاسفانه پدر و مادر با نا آگاهي خودشان آينده فرزنداني مثل من را در هاله اي
از ابهام مي برند.
اقاي مرادي من واقعا نگرانم هر روز که مي گذرد با توجه به هشداري که شما در موورد کاهش تدريجي شانس ازدواج دختران بيان کردين من واقعا نگرانم.و البته خودتان بهتر مي دانيد که با تلقي که بسياري افراد در مورد ازدواج دارند بيان نياز من به ازدواج باعث کج فهمي فقط در حيطه مسائل جنسي مي شود. با توجه به تاکيد دينمان بر احسان به والدين من تا جايي که توانستم سعي کردم آنها را راضي کنم و حتي بسياري از کارهايشان را انجام بدهم و از اين امر خوشحالم اما من واقعا درمورد آينده ام نگرانم . من با اين پدر و مادر چه کنم؟
شهاب مرادی
سلام/ این هم گزارشی از حال یک دختر خانم محترم
««« قابل توجه والدین»»»
آغاز راه اصلاح با جلسات و گفتگوهای خانوادگی است.
««« قابل توجه والدین»»»
آغاز راه اصلاح با جلسات و گفتگوهای خانوادگی است.