پیام های شما
پرسش و پاسخ امضا شده : ۱۳۸۶/۱۰/۰۱ ۱۳:۰۹:۴۲
سلام، من 24 سالمه و تازه درسم تموم شده 2 سال پيش با دختري آشنا شدم اولش علاقه اي بهش نداشتم ولي کم کم که بيشتر شناختمش و مطمئن شدم که دختر خوب و خانواده داري هستش عاشقش شدم و بهش گفتم دوسش دارم و 3-2 واسه تا باهم ازدواج کنيم اولش قبول کرد ولي بعد از يه چند ماهي ازم خواست برم جلو و گفت که خواستگار داره و خانوادش نميزارن 2 سال واسه، من هر چي فکر کردم نتونستم خودمو راضي کنم الان که چيزي ندارم بخوام ازدواج کنم چون من خودم بايد زندگي و آيندمو بسازم و پدرم تمام زحمتشو براي من کشيده و مي دونم بيشتر از اين نميتونه، من همين حرفو بهش گفتم ولي حرف خودشو زد، من هم اونو دوست دارم و نه اينکه مي خوام با تصميم اشتباه زندگي و آينده خودم و هم اونو تباه کنم ، به نظر شما بهترين تصميم چي ميتونه باشه؟ راستش احتياج به يه هم فکر داشتم و کسي بهتر از شما نديدم
شهاب مرادی
سلام/ فورا با عذرخواهی ،محترمانه از او برای همیشه خداحافظی کن.
در انتخاب بعدی به اختلاف سن توجه بیشتری داشته باش و رسمی اقدام کن.
نکته: تصمیم این دختر خانم درست و عقلانی است.
در انتخاب بعدی به اختلاف سن توجه بیشتری داشته باش و رسمی اقدام کن.
نکته: تصمیم این دختر خانم درست و عقلانی است.