پیام های شما
پرسش و پاسخ
امضا شده : ۱۳۹۳/۰۳/۱۵ ۱۱:۰۵:۰۱
باعرض سلام خدمت آقاشهاب مرادي.وقتتون بخير. من به عنوان يه جوون واقعاازحرفاتون لذت ميبرم. 1.من 22سالمه ودانشجوي ترم6عمران دربابلم ومحل سکونتم درتهرانه. 2.فاميلام شمالن+خالم ايناکه من عاشق دخترشونم 3.من به دخترخالم علاقه دارم که اونم توشمال دانشجوئه وهم سنيم. خونواده ي اون ازعلاقه ي ماخبردارن.اما ازخونواده ي من فقط پدرم باخبرنيست. هرچقدرم به مادرم ميگم که به بابام بگه قبول نميکنه وبهونه مياره.ازطرفي خونواده ي خالمم قضيه روجدي نمي گيرن وبرادخترخالم خواستگارميارن.تافکرمن ازسرش بپره. منم ازاين وضع خسته شدم.اما مادرم نميذاره تابه پدرم بگم.ميگه الان وقتش نيست.ناراحت ميشه.. ميگه پسرمون رفته درس بخونه عاشق شده!!!!! حالا به نظرشمامن بايدچيکارکنم تا کسي روکه بهش علاقه دارمو ازدست ندم؟؟ مستقيم به پدرم بگم؟ ياصبرکنم!که دراينصورت ممکنه که شوهرش بدن. درضمن پدرم يه کم زودازکوره درميره!!! الانم من براي فرجه ي قبل امتحان فعلاتهرانم.منتظرجواب شماميمونم که بهترين تصميموبگيرم..تاهمينجا به پدرم بگم وقضيه رو يه سره کنم. البته کاش ميشدجوابو برام ايميل کنين.ولي حالا کاش شماافتخاربدين جواب منوبدين. ممنونم
شهاب مرادی

سلام/ پسرم اگر وقت زن گرفتنت شده باشه باید بتونی محترمانه و مودبانه ولی صریح و قاطع با پدرت در این باره صحبت کنی و اگر صحبت کردن برات سخته فراموش کن و مزاحم دختر خاله -بخوان؛خواهرت- نشو

بهنام ازتهران
124109 بازدید 219 امتیاز