سلام خسه نباشيد من دوماهه عقد کردم وعاشق شوهرم هستم اما اون بهم اعتماد نداره فقط با بيرون رفتن من تنها يا با دوستام مشکل داره منم ادميم که نميتونم با اين مسيله کنار بيام بخاطر اينکه ميگم اعتماد نداره تازماني که حرفي از بيرون رفتنم نباشه اينقدر خوبه ولي واي بحال اينکه بگم ميخوام جايي برم خيلي بداخلاق ميشه دليلشم بهم نميگه حالم گرفته است خواهشا زود جواب بدين الان با شوهرم قهرم
شهاب مرادی سلام/ "اعتماد نداره" احتمال و قضاوت ابتدایی شماست. شاید دلش برایت تنگ می شود و وابسته است. شاید و شایدهایی که حتی به ذهن ما هم نمی رسد پس حساسیتش را تحریک نکن و تا مدتی با خودش بیرون برو و بعدا با روحیه خوب و اعتماد به نفس و ابراز علاقمندی و بدون عجله دلیل این ناراحتی را بپرس و به او اجازه -امنیت- بده تا برایت توضیح بدهد و واکنش های احساسی و هیجانی را کنترل کن مثلا فورا دفاع نکن فورا واکنش نشان نده
شاید برخی با خواندن شرح حال تو از الان تو را شکست خورده ی در زندگی مشترک بدانند چون شرح حال اغلب زندگی های ناموفق شبیه هم هست. اما به نظرم شما -چون مشورت می کنید- حتما می توانید عواطف و هیجانات خود را کنترل کنید و بیشترین میزان اهمیت را به همسرت و زندگیِ نوپای خودت بدهی زندگی ای که محتاج مراقبت و توجه و وقت گذاشتن است.
همین الان آشتی کن حیفه
تک تک کلمات و نکات را -به عنوان شرایط- به دقت نوشته ام به دقت بخوان
