سلام.به راهنماييتون خيلي نيازمندم.1.دانشجوي ترم7 هستم2. 21 سال سن دارم.3.مجرد.حدود چند ماهي مي شود كه با پسري(هم كارمند و هم دانشجو) كه در دانشگاهم است اشنا شده ام. اشناييتمان از طريق حوزه ي فعاليتمان بوده.من عاشق اين پسر نشدم ولي بعد از چند ماه اشنايي خودم عقلا سنجيدم به اين نتيجه رسيدم كه من و اين اقا از همه لحاظ به هم نزديكيم (اخلاقي، فكري، عقيده،) و تقريبا حوزه ي فعاليتمان، به اين نتيجه رسيدم كه اگر با او ازدواج كنم خيلي خوب مي شود. از خانواده اش اطلاعات زيادي ندارم. من نميدانم او در مورد من چه فكر ميكند، از طرف او هيچ خواستگاري صورت نگرفته، من هم هيچ وقت اين موضوع را براي او بيان نكردم ولي اين را ميدانم كه از رفتارهايم متوجه شده كه به او علاقه دارم.گاهي اوقات به ذهنم ميرسد كه از او به صورت غيرمستقيم خواستگاري كنم و هيچ وقت از هيچ پسري خواستگاري نكردم و اين موضوع اولين بار است كه برايم پيش امده و جز دانشجوهاي خوب دانشگاه هستم.خيلي نگران خودمم.لطفا سريعتر نظرتان را برايم ارسال كنيد.