با عرض سلام خدمت جنابعالي
ديشب بعد از مراسم...
من همونم که عرض کردم با دختر خانومي دو روز قبل از عقد به هم زدم . به خاطر دخالت هاي خونواده ها و سنگ اندازيهاشون گول خوردم حاجي. اما چند روزي بعد از به هم خوردن ماجرا منو دختر خانوم به هم پيام داديم و رابطه شکل گرفت . الان دو ماهي ميگذره و ما مخفيانه با هم رابطه داريم. ... نداريما . با هم بيرون ميريم و ... البته خودمون صيغه ميخونيماااا (زرنگيم).
همه اجدادمون مخالف اين ازدواجن غير از خودمون که عاشق هميمو واقعا همديگرو دوست داريم و جدايي ديگه محاله.وقتي عقد به هم خورد رفتم التماس باباش کردم که پشيمونمو بهم فرصت بده ، بنده خدا گفت برو مشکلتو با خونوادت حل کن بعد بيا ، . شرايط سختي شده حاجي . راضي کردن بابام کار خداست ، از اون نظامي هاي سر سخته که جون ادمو به لب مياره تا راضي شه. نميدونم چطور به مامانم بگم. اخه بيماري قند داره. عصبي شه بدبختم شبي هم که عقدو به هو زديم به خاطر مادرم بود داشت سکته ميکرد که من از اين دختر خوشم نمياد و ... ميگفت دختره نميخنده شاد نيست و به دلمون نميشينه و.... جان مولا راهنماييم کنيد. ديگه بريدم.گفتم نامه ندم چون انقدر مشغله داريد ج نميديد . ...
راهنمايي کنيد الان بايد چطور اصلا خونواده هارو در جريان بذاريم. بابامو چطور راضي کنم ؟ اگه متوجه شه کشته منو.
من 23 سالمه و دختر خانوم 18 سالشه. من دانشجوي ارشد ... و ايشون ترم اول ... .بخدا خسته شديم، ...
واااااااااااي خدا. راهنماييمون کنيد.
ممنون
التماس دعا
شهاب مرادی سلام/ ۱. توصیه می کنم فورا قطع رابطه کنید. مدیون دختر مردم نشو.
۲. برو منزلشون و محترمانه بگو:
«۱. عذرخواهم به خاطر اتفاقاتی که پیش آمد. ۲. ما هر دو به هم وابستگی داریم. اما شأن ما نیست این دلبستگی با هدف و روشی غیر از ازداوج رسمی ادامه پیدا کند ۳. من عمیقا قدردان لطف خانواده شما هستم . ۴. همانطور که می دانید خانواده ام که برایم عزیز و محترمند متاسفانه دچار یک حالت هیجانی شده اند و مخالفت می کنند. ۵. من برای گفتگوی مجدد با خانواده ام با توجه به بیماری مادرم نیاز به فرصت دارم؛ یک فرصت سه ماهه»
و رسما با پدر و مادرش صحبت کن و فرصت بگیر. تلاش کردم مطالبی را که لازم است بگویی کمی رسمی تر از حد متعارف بنویسم تا جانِ کلام را بدانی و دسته بندی شده این عبارت ها را با بیان خودت به آنها منتقل کنی.
۳. اگر با پیشنهادت موافقت کردند. واقعا قطع رابطه کن و برو تمام تلاشت را مدبرانه به کار بگیر و به فکر دست و پا کردن واسطه در فامیل و آشنایان تا وارد مذاکره با والدینت شوند مثلا با پدرت یکی از همکارانش و با مادر آدم تاثیرگذار فامیل و ... صحبت کنند.
۴. اگر از من بپذیری عرض می کنم از لحاظ شخصیتی ازدواج هنوز کمی برایت زود است.