پیام های شما
پرسش و پاسخ
امضا شده : ۱۳۹۱/۱۰/۲۴ ۰۱:۱۰:۵۳
سلام یک شب دورتر از منبر نشسته بودم آقایی کنارم نشسته بود و از منبر فاصله داشتیم و شما تحلیلی را بیان فرمودید و او با خشم و تحقیر به من رو کرد و گفت این ها همه نادرست است چون این بابا استاد دانشگاه است و اینا حرفای خارجی هاست اما بعد از چند دقیقه شما روایتی را در شرح و تایید آن مطلب بیان کردید و او در حالی که مجاب به نظر می رسید باز به من زیر لب گفت چرا نمی ره بالا بشینه خب معلومه خیلی مغروره بعد شما در پاسخ سوال کاملا بی ربط یک کودک مقدمه روضه را رها کردید و به بهترین بیان در دودقیقه ابهام او و معلمی مثل من را برطرف کردید متاسفم که حواسم به آقای کناریم بود که به دقت دنبال عیب و ایرادی جدید در شما می گشت. خوبه منم بگم چرا میان پای منبر برای شام؟ من هر شب که می رفتم فقط به خودم در مورد شما می گفتم چقدر صبور است. ماشالله و چقدر آخوندی کار صعب و دشواریست اگر بخواهد تکراری و کپی نباشد اگر بخواهد مربی باشد و داستان و قصه های ... نگوید. خلاصه دلم برایتان سوخت و جسارتا می گفتم حیف است این مرد را باید فقط با شهیدی مجری مردم ایران سلام و پارک ملت دید که قدر کلامش را هوشمندانه می داند.
شهاب مرادی

سلام/ از آداب سُفره این است که سر سفره به دیگران نگاه نکنی، لقمه ی خودت را ببینی و نوش جان کنی.

هرکس به اندازه رزقش می خورد. التماس دعا

 

اباالفضلی ام
44549 بازدید 177 امتیاز