پیام های شما
پرسش و پاسخ
امضا شده : ۱۳۹۱/۰۳/۰۸ ۱۳:۲۸:۲۵
سلام حاج آقا 1-{دانشجوي ...دانشگاه تهران}* 1.امروز براي اولين بار در جلسه مجرد ها حضور داشتم 2-جلسه جالبي داشتيد 3-راستش يکي از کلمه هايي که مي گفتيد و جالب بود اين که مي گفتيد بگو بابا... 4- هرچند با کمال صميميت اين لفظ رو مي گفتيد ولي واسه من شنيدنش خيلي سنگين بود 5-7 ساله که از فوت پدرم مي گذره و من هفت ساله اين لفظ رو نشنيده بودم 6-راجب دوست مومن متدين عاقل 7-تا يک سال پيش دوستي داشتم که 7 سال ازم بزرگتر بود و هميشه حرف هامو با صبر و حوصله مي شنيد و راهنماييم مي کرد 8- تو 3 سال خيلي چيزها ازش ياد گرفتم 9- ولي هر چي به عقب برمي گردم نميدونم چي شد که دوستي مون از سال پيش روز به روز کم رنگ تر شد تا اين که الان تقريبا ارتباطي با هم نداريم 10-الانم کمبود اون دوست رو به شدت حس مي کنم 11-اما از زماني که اومدم دانشگاه هنوز نتونستم به کسي تا اون اندازه اعتماد کنم که دوست صميمي ام باشه 13-در کل از اون زمان به بعد خيلي احساس تنهايي مي کنم 14-چه طور مي شه کسي رو پيدا کرد که بهش اعتماد کرد؟ 15-ممنون از صبر و حوصله تون و بازم تشکر بابت جلسه امروز 16- لطفا خط 1 و 12 در سايت منتشر نشه
شهاب مرادی
 سلام/ عجله نکنید و از خدا بخواهید؛
از خدا می طلبم صحبت روشن رایی
maryam1991
20871 بازدید 65 امتیاز