پیام های شما
پرسش و پاسخ امضا شده : ۱۳۹۰/۱۲/۲۱ ۰۷:۰۷:۰۶
با عرض سلام و ارادت خدمت برادر و دوست بزرگوارم جناب حاج آقاي مرادي. غرض از مزاحمت، عرض ادب و بيشتر از آن تشکر از شما به خاطر تلاش و کوشش هاي خالصانه و بي شائبه شما در راه ارتباط با مردم و مخصوصاً جوانان عزيز اين مرز و بوم و توجه به مشکلات و دغدغه هاي آنها و پاسخ به پرسش هاي مختلف آنها بود. توفيق پيدا کردم، تمام سخنراني هاي شما را در هامبورگ و وين به دقت تمام و با عشق و علاقه گوش دادم و بسيار استفاده کردم. همچنين سخنراني هاي شما در حرم امام حسين عليه السلام و حضرت ابوالفضل عليه السلام را هم پي گيري کردم و از کم و کيف آنها مطلع شدم. اين حقير که به اندازه بضاعت اندک خود تجربه سخنراني و روضه خواندن را دارم به دلايل ذيل، گوش دادن به اين سخنراني ها را به کاربران عزيز و مراجعه کنندگاه اين سايت وزين و تأثيرگذار توسيعه مي کنم:
1. انگيزه قوي براي انتقال مفاهيم به شنونده.
2. دوري از حرف هاي کليشه اي و منبر پر کن
3.ارتباط بسيار خوب با مخاطبين و شنوندگان
4.دغدغه توجه به نيازها و پرسش هاي مخاطبين و پاسخ به آنها
5. وادار کردن مخاطبين به تفکر و انديشه و نه صرفاً گوش دادن
6.حرف هاي کاربردي و عيني و واقعي و مورد نياز نه حرف هاي پر طمطراق اما کم فايده و حتي بي فايده
7. توجه به اين نکته که اگر مخاطبي فقط همين يک منبر راگوش مي دهد حتي المقدور نکته هاي اساسي در دين داري و اخلاق نيکو در امور فردي و روابط خانوادگي و اجتماعي را بشنود.
8. صراحت بيان و انتفادهاي سازنده و دوري از تعارف ها و خوش بيني هاي غيرسازنده.
10. جمع بين تبشير و انذار، و در عين حال پررنگ کردن رحمت و مهرباني خداوند.
11. توجه دائمي و هميشگي به بحث هاي مهمي همچون، توبه، دعا، تقوا، اخلاق نيکو، مهرباني، ميانه روي و دوري از افراط و تفريط...
12. تأکيد بر روضه و عرض ارادت به ساحت مقدس امام حسين عليه السلام.
بحمدالله، درک محضر اساتيد بزرگواري همچون مقام معظم رهبري، آيت الله سيد ابراهيم خسروشاهي( استاد معقول و منقول و شاگرد علامه طباطبائي) و آيت الله مجتهدي و ديگران در دو محيط حوزه و دانشگاه، به بار نشسته و شخصتي روحاني و متفکر و متخلق و دوست داشتني و جذاب مخصوصاً براي قشر جوان جامعه ما شکل گرفته است.
سربلندي و عزت مستدام شما دوست بزرگوارم که توفيق آشنائي بيست و پنج ساله با شما دارم آرزوي قلبي بنده است.
شهاب مرادی
سلام/ کلمه ی محمدرضا مرا یاد خوبی ها و دوست داشتنی ها می اندازد. به یاد مسجد و هیئت و دعا و توسل، به یاد جدی ترین و جذاب ترین گفتگوهای ابتدای جوانی، شاید برای دو جوان ۱۷-۱۶ ساله زود بود آن مباحثات فکری و اعتقادی با چاشنی نقد؛ گپ و گفت های دینی که به علاقه تو آن روزها از هرجایی که شروع میشد سر از فلسفه یا با تخفیف سر از کلام درمی آورد.
یاد همه ی آن روزهای خوش به خیر
از لطف و عنایت شما و تشویق تشکر می کنم. گمان نمی کردم در این ایامی که سخت مشغول تحصیل فلسفه غرب در مقطع دکتری هستی در کنار مشغله های حوزوی فرصتی برای شنیدن منبرهای حقیر را داشته باشی. مستدام باشید و برقرار. التماس دعا