بازدید
دیروز روز مبعث بود یا روز بزرگ آغاز دعوت به اسلام.
خورشید اولین روز بعثت رسول خدا هنگامی داشت غروب می کرد که دعوت رسول خدا صلوات الله علیه و آله را فقط دو نفر اجابت کرده بودند؛ مولای ما؛ امیرالمومنین علی بن ابی طالب سلام الله علیه و مادر مهربان مومنان خدیجه کبری علیها سلام.
پیامبر مهربان خدا دعوت مخفیانه اش را ادامه می داد اما روزها می گذشت و فقط او بود و همین دو مومن؛ علی و خدیجه -که سلام و صلوات خدا بر آنها باد.-
پیامبر مهربان ما، از همان لحظه ی اول بعثت تا دم آخر، به دعوت -که آن را ماموریت اصلی اش می دانست- اهتمام وافری داشت و برای دعوت انسان های غافل و جاهل به اسلام به قدری تلاش و جانفشانی می فرمود (فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَّفْسَكَ عَلَى آثَارِهِمْ إِن لَّمْ يُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا ؛سوره کهف-6) و آسیب می دید که بارها خدا او را دلداری داد که وَمَا أَكْثَرُ النَّاسِ وَلَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِينَ و...
داستان دعوت پر ماجرا است و هر مومنی که پیرو پیامبر بود نیز خود را مامور دعوت می دانست؛ و برای دعوت تلاش و مجاهده می کردند در هر موقعیتی حتی در جنگ و اسارت، فرار و مهاجرت، کسب و تجارت و ازدواج و... همیشه و همه جا دعوت می کردند؛ دعوتی از سر آگاهی، مهربانی و بصیرت (قُلْ هَـذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَاْ وَمَنِ اتَّبَعَنِي ... یوسف-108)
رفته رفته دعوت فراگیر می شد و فراگیرتر از دعوت، اجابت و ایمان. تا اسلام پاگرفت و رواج یافت. تا امروز هم هیچ گاه نسبت این دو با هم برابر نبوده اشتباه نکنید درست است که خیلی ها _اکثرُهُم- ایمان نیاورده و نمی آورند اما همیشه بازار پذیرش دعوت از بازار انکار گرم تر بوده و همیشه دعوت برکت الهی را در پی داشته. مثلا اهل یک شهر به وسیله یک دعوت کننده! به اسلام گرویده و مسلمان شدند.
حالا دعوت کننده عالم بوده یا تاجر فرقی نمی کند ابتدای دعوت مهم است. دعوت چهره به چهره ؛ یک به یک؛ اما پذیرش بیش از حد تصور.
مثلا پر جمعیت ترین کشور اسلامی؛ اندونزی که با لشکرکشی هیچ خلیفه و پادشاهی مسلمان نشده بلکه با دلسوزی یک یا چند امامزاده از نوادگان آقا موسی بن جعفر سلام الله علیه و بعدها چند تاجر ایرانی و هندی... » ویکی پدیا
و یا در پکن پایتخت تابستانی چین هم اسلام و تشیع ارمغان تجار ایرانی بوده و یا در تایلند اسلام به همین طریق و تشیع را یک طلبه فرزند یک تاجر قمی با دعوت مردم به اسلام و تشیع آغاز کرد (در سراسر جهان آمار درستی از شیعه وجود ندارد این را در سفرهایم متوجه شدم.) اما اگر یک درصد از جمعیت کشوری هم در طول زمان به دعوت یک نفر شیعه شده اند این کم است؟؟؟
از ادامه می گذرم و به دور از تطویل سوالی دارم از باب تواصی:
هر یک از ما، آیا خودش را مامور دعوت دیگران به خدا و اسلام می داند؟ یا برخلاف آیه 108 سوره یوسف، این ماموریت را مختص رسول خدا می داند؟! و یا فقط وظیفه روحانیون؟
ما در جامعه اسلامی دعوت اطرافیان مان به بهبود وضع ایمان و اعتقادشان به خدا، یا دعوت به حق؛ دعوت به اعتماد به رحمت خدا؛ دعوت به اطمینان به خدا؛ دعوت به نماز؛ دعوت به مهربانی -تواصوا بالمرحمه- دعوت به خوبی ها و پاکی ها، دعوت به غیرت دینی و... را وظیفه می دانیم یا مستحبی در رده ی چندم اهمیت؟
آیا این وظیفه و ماموریت در اولویت برنامه هایمان قرار دارد؟ این سوال مهمی است!
هر کس در مورد وظیفه ی خودش فکر کند. هرچند سخت است اما فقط خودش و اصلا به فکر نقد عملکرد افراد و سازمان ها و ممالک اسلامی و ... نباشد. فقط خودش!
هرچند امروزه "توصیه به مهربانی"، منسوخ شده و "توصیه ی به حق و صبر [لینک+]" ، فضولی و دخالت تلقی می شود در حالی که در همان جمع و جلسه "دخالت و تجسس و غیبت و تهمت"، درد دل و دلسوزی و متشخص بودن و... خلاصه مباح تلقی می شود -و در موارد سیاسی واجب دانسته می شود.- نباید فراموش کنیم که همه ی ما میراث دار رسول خدا هستیم و برای ترویج و تحکیم اسلام عزیز وظیفه داریم.
وظیفه ی تو چیست؟
اگر امشب -یا فردای محشر- رسول خدا صل الله علیه و آله از شما بپرسند:
پاسخ شما چیست؟
لطفا خطاب به رسول خدا ص بنویسید و مختصر
چون در محضر او نمی شود فرافکنی کرد -نقد دیگران و...-، نمی شود هوچی گری کرد، نمی شود بهانه آورد و توجیه و وعده و وعید و... بنابراین حتما پاسخ های شما خواندنی و موثر خواهد بود.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
- بدترین روش دعوت -که کار مبلغین را تا قرن ها سخت کرد- حملات امپراطوری! اسلامی بوده و در مورد ایران که سابقه توحید و دین آسمانی در آن بود عامل پذیرش اسلام ؛ بیشتر تفکر و اندیشه بوده تا شمشیر! (در این بار فعلا بحث نکنیم و لطفا فقط به پرسش اصلی پاسخ دهید.)
آقا جانم فدای حسینت بشم که مثل امشبی از کنار مزار شما و قبر مادرش خداحافظی کرد و رفت و دیگر برنگشت ...
"[u][u]صد حیف که ما کار نکرده خود را چه بی اندازه می پنداریم[/u][/u]"
...
سعی کردم اسلام را در اعمالم متجلی کنم و علمم را بالا برم تا با رفتارم تبلیغی برای دینت باشم گرچه می دانم [b]کم است و پر از قصور[/b]! و سعی کردم باورهایم را خودم بسازم نه آنکه به من تزریق کنند و سپس با بیان این باورها دیگران را جَلد خداوند کنم چون تا باور و عمل به آن نباشد تأثیرگذار نخواهد بود
چقدر فاصله دارم
شرمنده ام که بگويم کار قابل به ذکري نکرده ام . درست شبيه يک تيرانداز بي کمان....
اما با توکل بر خدا و توسل به شما و اهل بيت پاک شما٬ إن شاء الله تمام تلاشم را مي کنم تا خودم و ديگران را -با گفتار و کردار- به آنچه که شما به آن امر فرموديد٬ دعوت کنم.
دعوتي که داراي پشتوانه ي معرفت و خلوص باشد.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
در هنگام درس خواندن نیت دارم به خاطر دین شما بخوانم تا بر عزت کشور اسلامی بیفزایم تا دیگران بدانند عامل سربلندی چیست و خودتان وخدای مهربان میدانید که در این راه چه برکت هاو نعمت هایی به من داده شد
البته کوتاهی ها و کاستی هایم را فراموش نمیکنم و اینکه همیشه شما دستم را گرفتید و بارها ستارالعیوبی و هادی بودن خدا برایم نمایان شد
السلام علیک یا رسول الله!
السلام علیک یا حبیب الله!
به عنوان کمترین محب حضرت رسول(ص) می خواستم با الگو گرفتن از سیره دعوت محبوب ترین خلق خدا، حضرت ختمی مرتبت(ص)، دعوت را از خانواده ام آغاز کنم، دعوت به بهبود وضع ایمان و اعتقاد به خدا و جدی گرفتن دستورات دین. اما مقرم که در این چند سالِ! به اصطلاح دعوت، راه را اشتباه طی کردم و لذا نتیجه ای حاصل نشد. وجود مبارک حضرتتان نسبت به مومنین حریص بودید، اما بنده هنوز نتوانستم این حرص و علاقه به هدایت غیر را در خودم بپرورانم. و باز هم مقر ومعترفم که این چند سال گام هایی که برداشتم از روی خودخواهی بود نه دیگرخواهی!
---
آن روز که پا در کلاس درس شما گذاشتم با شما عهد بستم تا برای شما و خدای مهربانم زینت باشم نه... و تمام تلاشم را کردم تا اگر روزی کسی مرا ،کردارم و اخلاقم را دید بگوید این است اسلام و تشیع و این است آن دینی که نبی مکرمش دعوت بدان کرده است نه این که بگوید اگر مسلمانی این است همان به که ترساباشم!
در تمام این سال ها که هر روز از کلاس شما بازمی گشتم یاد گرفتم هر روز مهربان تر و خوش خلق تر شوم اما دریغ از زمانی که خواستم و نشد و چه حسرت خوردم که لیاقت نداشتم!!!!
رسول مهربان
هر روز بدین امید برخاستم که شاید امروز بتوانم آن شوم که شما و خدای مهربانم می پسندید اما نمی دانم چقدر موفق شدم
می دانم کم و کاستی آنقدر زیاد هست که شاید باورم نشود می توان خوب بود و می توان کسی را جذب نمود اما خواستم که [b]فاستبقوا الخیرات[/b] شوم تا در سبقه گرفتن در خوبی ها نشان دهم که دینی که شما مبشر آن بودید حق است
رسول مهربانم
می دانم کار کم است و طلب بسیار اما شما خود پشتیبان ما باشید تا در [b]صراط مستقیم[/b] بمانیم و مبلغ آیین پر از نیکی شما باشیم
دوستتان دارم کاش بار دیگر نگاهم به گنبد خضرایتان گره بخورد.
شرمسارم که سیره اهل بیت (علیهم السلام) و کتاب آسمانی قرآن این قدر در میان ما مهجور و ناشناخته است و من علیرغم تحصیل علوم دینی، کار و تلاش شایسته و درخوری نکردم؛ بر من ببخش...این روزها بهترین زمان است برای آغازی پر برکت و مؤثر، برای شروع رفع مهجوریت از این دو یادگار ارزشمند. باید ابتدا از خودم شروع کنم و خانواده ام و نزدیکانم و...
کوتاهی هایم را بر من ببخش، ای که نگاه پر مهر و آسمانی ات همواره نگران امت بوده و هست...
ای رسول خدا! در این وانفسای پر هیاهوی امروزی هنر میخواهد که بتوان پا را فراتر از محیط خانواده گذاشت و به تبلیغ و ترویج زبانی پرداخت الا آنانی که متخصص و فرهیخته این کارند... کاری که از بنده بر می اید این بوده که بتوانم عطر و شمیم اسلام را در فضای خانه و کاشانه خود منتشر کنم.
السلام علیک یا رسول الله...
شرمنده ام آقای من. تا الآن شاید دریغ از یک بار احساس وظیفه... دوستی که شاید دیگر نبینمش نماز نمیخواند و من به خاطر این که مبادا ندانسته چیزی به او بگویم و او را شرع زده کنم به او چیزی نمیگفتم!!!
یک بار هم نشد به خود بگویم خب برو یاد بگیر که چگونه به او بگویی که درست باشد!!!
شرمنده ام آقای من.
اللهم صل علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم
چندین بار خواستم که معرفی کنم اما بخاطر مطالبی که نمی دانستم خراب کردم بعد از آن همیشه بدنبال آن بودم که بیشتر بدانم اما هر چه بیشتر گشتم حقیقت کمتر یافتم و فقط به شکیاتم اضافه شد تا حالا هم فقط بدنبال پاسخ سوالات خودم بودم هیچ وقت سعی نکردم پاسخی برای دیگران پیدا کنم شاید همان پاسخ خودم باشد. امیدوارم از این پس با کمک شما درست عمل کنم.
رسول من فقط اميد به بخشش خداوند و توسل به شما را در دلم دارم؛ ميدانم كاري نكردم و لحظه لحظه عمرم پشيمانم كه كوشش نكردم در دعوت به حق و لبيك شايسته از سوي خودم؛ اميدوارم با ياري شما از اين پس دعوت را پذيرم و لبيك را با جان و دل گويم
اللهي العفو الهي العفو اللهي العفو
يا حق
تلاش میکنم مثل شمااول از خانواده خودم شروع کنم وبیشتر سعیم بر این است که با رفتار و کردارم دعوت به خوبیها کنم تا با زبان.
ادرکنی یامولا یا رسول ا...
چند وقتيه كه دارم سعي ميكنم خودم را اصلاح كنم و فاصله ي نابخردانه اي كه بين دين و زندگيم افتاده جبران كنم والحمدلله كلاس ها وادمهاي خوبي بر سر راهم قرار گرفتند.
اغلب اوقات سعي كردم تا با داشتن حجاب نسبتا خوب و خواندن نماز اول وقت وپشتيباني از ولايت فقيه ترويج دهنده اين نيكي ها باشم
از كوتاهي هايم بسيارم شرمسارم اما يقين دارم كه براي بهتر شدن ياريم ميكنيد
كه خدمتي به سزا بر نيامد از دستم (حافظ)
--------------------------------------
افسوس كه خدمتي نكرده ام
اين منو حسابي تكون داد
من سعی میکنم با خوبی ها انس بگیرم تا انسان بشم.
نمی خوام با بدیها انس بگیرم و پست تر از حیوان بشم.
میدونم اینطوری شما هم از من راضی میشین.
به دعاتون محتاجم پیامبر خوب من.
درسته که چند سالی بود که همیشه از خداوند گله مند بودم طوریکه حتی نمازم رو هم کنار گذاشته بودم اما نمی دونم چه چیزی در درونم دوباره منو به راه راست برگردوند راهی که به قول خیلی ها راهیه که مربوط به زمان خودشه! تا اونجا که تونستم سعی کردم بر اخلاق و تفکراتم چه درون خانواده و چه در جامعه نظارت کنم تا بر طبق دین اسلام باشه حتی تو این چند سال سعی کردم با هدیه دادن کتابهایی در مورد دین اسلام به بعضی از دوستانم به اونها آگاهی بدم. هر چند می دونم که کوتاهی های بسیاری در زمینه ترویج دین اسلام داشتم اما از شما پیامبر بزرگ اسلام تقاضا می کنم که در این راه پشتیبان من باشید...
کاش روزی به خودآیم که دگر دیر نباشد.
چیزی ندارم جز شرمساری ، سالهاست که باعث میشوم به خاطر من از تو دور شوند.
شرمنده ام و قدم بر میدارم.
خودت کمک کن این قدم ها راست باشد.
اي رسول خدا نوشتن در اينجا خيلي خيلي سخت است، حالا كه قرار است با وضو برايتان بنويسم، حالا كه قرار است با خودم خيلي صادق باشم، حالا كه قرار است فرافکنی، بهانه و توجیه نباشد ...
اي رسول خدا، خيلي خوب كه نگاه ميكنم ميبينم در موقعيتهاي تبليغ،دعوت و توصيه ... چون عافيتطلبم، چون خودخواهم، چون دغدغه دينيام ضعيف است، و چون ... نميخواهم براي اين دعوت و تبليغ و ... چيزي را از دست بدهم، ذرهاي از آرامشم، روابطم، دوستانم، آبرويم ... و خلاصه حاشيه امنم! را.
از اين رو، به دنبال توجيه ميروم كه: «مهارت كافي در اين زمينه ندارم»، «ابزارش آماده نيست»، «مسائل بايد ريشهاي حل شود»، «اين كار، تخصصي است، فرهنگي و زيربنايي است»، «اين بازتاب مسائل اجتماعي و سياسي است»، «اوضاع خرابتر مي شود، دافعه ايجاد ميشود» و ... با اين جملات وجدانم را از بار اين مسئوليت رها ميكنم. (كه البته ايندلايل در جاي خودش درست هستند.)
اما وقتي كه شرايط روبه راه و خوشايند است، همه چيز امن و امان است، وقتي تأييد و تحسين است، اهل تبليغ، دعوت، توصيه، اسلام و ... ميشوم؛ شديد و دوآتيشه.
...
و اما، باز خوب كه نگاه ميكنم ... چيزي در اعماق وجودم سرشار از عشق به خوبيهاست، عشق به پيامبر رحمت و اهل بيت مطهرش، عشق به خوبتر شدن، عشق به كسب رضايت الهي، عشق به دوري از گناه، عشق به سعادت و رستگاري و روسفيدي همه همدينانم.
پس اي پيامبر رحمت، اي پدر امت،
شما هم مانند حضرت ايوب براي من که بسيار خطاكارم كه عمرم در غفلت، تباه شد، طلب مغفرت كن و ياريم كن كه بتوانم و بخواهم اسلام عزيز را بيشتر از خودم دوست بدارم و در همه شرايط، سخت و آسان، اين جرعهي باقيمانده عمرم را در راهش صرف كنم.
خداوندا به تو پناه ميبرم ...
با چشمانی اشکبار و سری پایین از شرمساری از شما می خواهم دعا کنید تا با آراسته شدن به فضایل و سجایای اخلاقی دعوت کننده دیگران به سوی شما اقای مهربانی و رحمت شوم.
کاری نکردیم، دستمان خالی است. فرزندت مهدی (عج) همچنان غایب است. آمدیم قدمی برداریم و به روزمرگی افتادیم و غرور ما را گرفت. آمدیم بجنبیم، مرگ ما را در بر گرفت.
ما همه فقیریم و اعمالمان ریا. لباسمان، غرور بود.
اگر شفیعمان نباشی، آتش جهنم مادرمان میشود و ما را در آغوش میگیرد.
آقاجان سعي كردم براي ترويج دينتان ولي نه همه ي سعيم را و نه همه ي همتم را نگذاشتم
از شما مي خواهم ياريم كنيد تا آنگونه كه شما مي خواهيد براي امتتان كار كنم
آقای مهربانی شرمسارم از این همه قصور و کوتاهی آنقدر در مورد خودم کم گذاشتم که دیگه به دیگران نمیرسه
شاید یه وقتهایی کاری کردم یا سعی کردم دیگران رو دعوت کنم به خوبی ها ولی اونقدر ناچیزه که چیزی از شرمساری من کم نمیکنه تو را به زهرایت قسم مرا دریاب...
همه دار وندارم به فدایت یا رسول ا... ، شوق سخن گفتن با وجود عزیزت مرا به فراموشی میبرد.
همه وجود به فدایت از من خواسته اند کوتا سخن بگویم و من درد دل شکسته ام با وجود نازنینت گویم : سرورم، قصه های دوره جاهلیت را بسیار شنیده ام ، نه بهتر بگویم دیده ام ،آری دیده ام در همین زمان که می گویند آخرالزمان است ، به قربانت بگردم هنوز جاهل فراوان داریم ، هنوز افکار جاهلیت ادامه دارد، هنوز مردم دین را به رضایت دل خود از دنیا می سنجند ، قربانت بگردم ، هنوز هم بر سر کسانی که آمر به معروف و ناهی از منکر باشند ، اگر شکمبه گوسفند پرتاب نکنند چیزی بدتر از آن پرتاب می کنند.
ای ماه تابانم ، ناامید نیستم اما احساس ناتوانی می کنم ، چون خیل جاهلان فراوانندو نیروئی ماورائی می طلبد . ومن در چنین حالی وجود نازنین صاحبمان حضرت ولی عصر (عج ) را آرزو می کنم .
ای همه دار و ندارم به فدایت برای هدایت ما، برای معرفت ما از اسلام و برای ظهور صاحبمان دعا کن .
تصدقت - عاشق اهل بیت
[b] زتعارف کم کن و بر مبلغ افزای![/b]
مثلا نوشتم ماه شعبان فرا رسیده.خواندن صلوات شعبانیه توصیه شده و همین طور روزه گرفتن روز های دو شنبه و پنچ شنبه این ماه.
و سعی می کنم خودم هم عمل کنم و تا به حال هم فیدبک ها بد نبوده و متاسفانه از بس در این فضا ها از این موارد صحبت نشده برای همه جالب و عجیب است.بعضی ها براشون عجیبه که در این دوره و زمانه کسی اصلا به فکر این مسایل باشد!!!!
من شیعه خوبی نیستم اما این تنها کاری است که فکر م یکنم از دستم بر میاد و دارم انجامش می دهم.
یا رسول الله چند وقت پیش از برکت حاج آقا مرادی و سایتشون و کسانی که تو یادداشت تواصی راهنماییم کردن تونستم یک نفر رو به نماز صبح و اول وقت تشویق کنم
امیدوارم که این روزی بازم قسمتم بشه.
سلام
آقای محمد هادی عزیز:
مگر این کامنت خانم پروین فیضی برای شما نوشته شده بود که شما نظر خودتون رو در غالب شعر و فرهنگ و ادب در پاسخ به ایشون می فرمایید؟؟؟
مگر مخاطب کامنت های این یادداشت رسول نور مهربانی نبود؟ حال هر کس خودش است و ایشان.
حق دارم بگویم به من چه ارتباطی دارد؟!!!
باز هم پوزش.
پیش تو بی آبرو شدیم اقا جان!
(رو سیاهم،کاری نکردم)
این فقط شرمندگی داره برای من و امثال من
و چه خوب که هرچه زودتر بریم دنبال مطالعه دنبال دعوت دنبال وظیفه مون
باید رو مشغله هامون مدیریتی داشته باشیم که لطمه به وظیفه ای که رو دوشمون به عنوان یک مسلمان ..یک شیعه هست نزنه!
باید از همین امروز شروع کرد!
واقعا شرمنده
خيلي خوبه همه مواظب باشيم تو اين صفحه با هم جر و بحث و كَل كَل نكنيم؛
از طعنه، كنايه، تمسخر، تحقير و قضاوت ... هم دوري كنيم.
اينجا فقط قراره براي رسول خدا (ص) بنويسيم، در مورد دعوت، صادقانه و با وضو.
آقا سر پا عذر وتقصیرم،کاری که لایق دین خدا باشد هیچ نکردم. هر وقت هم چیزی گفتم یا کاری کردم بدتر شده و میدانم که آبروی شما نبوده ام،واقعا شرمنده خدا و روی شمایم.ولی آقا امیدوارم که کمکم کنید تا روز به روز با اسلام عزیز بیشتر آشنا شویم و برای دعوت قدم برداریم خالصانه و برای خدا انشاالله.
من دارم تلاش هایی هی کنم و همه را (همه را)از لطف خدا و شما می دانم.
ملتمسانه تقاضا دارم دعایمان کنید.
آقای من!شما از من به خودم آگاه ترید...می دانید که هدایت حتی یکنفر،از بزرگترین آرزوهایم بوده و هست،با اینکه خود...تلاشهایم را دیده اید،عجزهایم را،و بارها شکست که در این راه خورده ام...می دانم و البته می دانید که اشکال کار همواره خودم بوده ام!
اشکال کارم را، ای جلوۀ رحمت خدا، برطرف کنید تا شوقی را که از مسلمان بودنم در وجود خود دارم به هرکه مرا میبیند خالصانه انتقال دهم
راستش رو بخواهید یه جورایی سوالتان خوشحالم کرد چون همیشه در مورد این موضوع فکر میکنم و از وقتی که خودم رو یادم میاد همه ی سعیم این بوده که باعث افتخار دینتون و دینم باشم.
خیلی هم تلاش کردم البته نه به این معنا که اشتباه نکرده باشم منم اشتباه زیاد داشتم ولی همیشه همه ی تلاش و انرژیم رو رو این موضوع گذاشتم و خدا کنه که موفق بوده باشم؛ همیشه هم قبل از کارام فکر کردم که یه وقت نکنه کاری که من فکر میکنم درسته و به جا، اشتباه باشه و غلط و خدای نکرده یه تاثیر بد به جا بذاره که منو شرمنده ی شما کنه.
فقط آقا من همه ی تلاشهام به اندازه ی فهم و شعور و توان خودم بوده؛ کمی و کاستیشو به بزرگی خودتون ببخشید.
همیشه محتاج نگاه و دعاتون هستیم؛ مواظبمون باشید.
من کار زیادی نکرده ام
اما خوب می دانم به هنگام نامیدی اطرافیانم، امیدبخش خوبی بوده ام! (زیاد نه، ولی باز ...)
رویم سیاه... در سالهای گذشته مدتی را به بهانه ی حفظ خودم از شرایط بد منزوی بوده ام و مدتی را به بهانه ی جذب کردن دیگران با مهربانی منفعل و اکنون مدت کمی است که کمی موتورم روشن شده و حالا است که باز فقط و فقط کمی از درد هایتان را، توهین ها را، تمسخر ها و طرد شدن ها را می چشم.اما می دانم که هر کارش حکمتی دارد و من حتما لایق سختی های این دوران بوده ام.
برایم دعا کنید که سخت محتاجم...
۱۶ مرداد ۱۳۹۰
چند سالی است که شرایط برای تبلیغ دین بین دوستانم فراهم نشده است.اما وقتی دبیرستانی بودم خیلی از دوستانم را با نماز خواندن اول وقت امر به معروف کردم اما چند باری مورد تمسخر قرار گرفتم به همین علت دیگر کمتر این کار را می کنم. 23مرداد 90
کسی و جایی نبود که ما درست یاد بگیریم تا درست یاد بدهیم
90/6/24
به دوستانی که نماز نمیخونن میگم که نمازشونو بخونن و حداقل اثر آرامش بخشی نماز رو در زندگی خودشون ببینن.
نمیدونم که آیا اینها تیلیغ هست یا نه ولی جدیدا به تو صیه حاج آقا خوبی ها و دینداری هایی که میبینمو تعریف میکنم---
من برای تبلیغ دین سعی کرده ام حالات خوب و کارهای خوب و معنویم رو آشکارا واسه دیگران مطرح میکنم
با حجابم و رعایت حرمت ماه رمضان هم سعی میکنم گامی هرچند کوچیک تو این مسیر بردارم
90/7/8
آنچه که خدا خواسته از من باش، باشم.
حضرت زهرا س می فرمایند:
... اگر عمل کردی به آن چه ما امرت می کنیم ودوری کردی از آن چه نهیت می کنیم پس تو شیعه ی ما محسوب میشوی والا خیر
تبلیغ در عمل بالاترین نوع تبلیغه
انجام وظیفه در هر جا
اگروظیفه سخن گفتن و روشن گری است سخن بگیم واگروظیفه سکوت سکوت و ...
حالا این خودش یعنی یه عمر کار که به جایی برسیم که درست وظیفه مان را تشخیص بدیم واین یعنی رجوع به علما و درس خواندن
کاري نکرده ام براي شما ولي
در روضه هاي حسين گريه ها کرده ام.
حدود 4 ماه از قولی که به شما دادم گذشته؛
من سر قولی که دادم هستم،تلاشم رو هم کردم،فقط خواستم [b]تجدید بیعتی [/b] کرده باشم؛امیدوارم از من راضی باشید.
التماس دعا,
13آبان90
بی نهایت از لطف و گوشزدهایی که میکنید متشکرم؛
خدا قوت,
از کلاس مجردها
فقط همین رو بگم که وقتی یاد فداکاریهای پیامبر واهل بیت میافتم و بعد به کارهایی که میتونستم انجام بدم و ندادم فقط سرم رو پایین میگیرم وشرمنده رسول خدا میشم
1. چادرم رو بهتر سر می کنم (بیشتر رو می گیرم)و به کسانی که راجع به لزوم این کار ازم می پرسن, در مورد اینکه چادر شعار دینمه توضیح می دم.
2. از فرصت ها برای امر به معروف و نهی از منکرِ منطقی استفاده می کنم.
3. تلاشم رو برای بهتر شدن انجام می دم, چون خیلی از آدما از روی اعمال و رفتار دیگران پی به حقانیتِ اعتقاداتشون می برن.
فعلا همین.
2 بهمن 90. اسلامشهر
سلام
به حجاب کامل و رفتارم بیشتر توجه می کنم و ازشون دفاع می کنم.
نظرات دینی خودمو بیان می کنم حتی اگه با تمسخر عده ای روبرو بشم.
3بهمن90. مشهد. دانشجوی کارشناسی مدیریت.24ساله.
" دعوتی از سر آگاهی، مهربانی و بصیرت "
به خدای محمد(ص) رعایت این سه اصل در دعوت یکی از سخت ترین کارهاست. بنده که در این راه فقط از خود خدا و رسولانش کمک می طلبم.
و اما پاسخ:
چیزی در دست ندارم که عرضه کنم ، در هر مورد سعی کرده ام با عقل بیاموزم ، با تدبیر عمل کنم ، با زیرکی سخن بگویم اما خودم از هر کسی مطلع تر هستم که نتوانسته ام در این 3 راه ، حق مطلب را به جا بیاورم.
5 بهمن 1390
اي آگاه تر از ما به ما و اي مهربان تر از ما به ما، نمي دونم شايد جايي حرفي زدم ، كاري كردم كه به نظر شما دعوت به دين بوده باشه و مطمئنم اون لحظه ناظر بر اعمالم بودين و كاش كاري هم اگر بوده بااخلاص بوده باشه،چيزي كه مسلمه اينه كه به وظيفم عمل نكردم، غفلت كردم..
چيزايي كه يادم مياد البته به شرط خلوص:
- بعد از عمل كردن به وظايف ديني ام (مثل حجاب و روزه و مستحباتي مثل دعاي كميل) از لذت و آرامشي كه مي گيرم با بقيه صحبت ميكنم،
- آشكارا از محبتم به اهل بيت و ذريه ي شما حرف مي زنم.
5بهمن90 تهران
و اما خطاب به دوستانم، سلام عزیزان من، حتی ارسال یک پیامک (حدیث یا مطلب زیبای خدایی) می توانیم یاعث تکان خوردن عزیزانمان شویم.
یا علی
5 بهمن90
این پیام مخصوص شماست و برای عرض ارادت و تشکر فراوان.
زیر سایه حق تعالی و رسول خدا و خاندانشان در کنار عزیزانتان، شاد و سلامت و سربلند باشید.
یا علی (ع)
همه باید توجه کنیم تا روز رستاخیز شرمنده نشویم.
همگیتان شاد و سلامت و سربلند و عاقبت بخیر باشید.
90/11/5 ساعت 11:5 صبح از تهران
من به پیامبر(ص) یک قول بزرگ داده بودم
ایشون کمکم کرد،ولی من به قولم عمل نکردم.
حالا نمتونم حرفی بزنم.
[ دوباره شروع کن ]
ولی در مقابل کسانی که از کارهای ضذ دین وشریعت اسلام در هرمکانی مخصوصا در دانشگاه رنج میبردم چون حرفم به بحث میکشید ترجیح به تغییر حالت چهره به دلخوری و ناراحتی شدید(گاهی همراه با عصبانیت فقط در چهره) بهطرف مقابل ابراز عقیده منفی نسبت اون شخص کردم .یا رسول ا...کاری کن من دل شما ودخترت رو نشکونم.دوستتون دارم خیلی.خواهش میکنم شماهم منو یکمی دوسم داشته باشید.
دوستدار شما:22سالو 11ماه.کارشناس بازرگانی.رشت .یازده اردیبهشت91
این روزها عظمت بیداری اسلامی که مبشر رشد و تلألو روزافزون اسلام و قرآن است خشم صهیونیستهای خبیث را برانگیخت. دست پلیدشان چهرهات را که مقدسترین و نورانیترین چهره عالم است، آماج یاوههای خویش ساخت؛ اما به این وعده الهی دلگرمیم که « یُریدونَ لِیُطفِئوا نورَاللهِ بِاَفواهِهِم واللهُ مُتِمُّ نورِه وَلوکَرِهَ الکافِرون»
[b]و این روزها برای تبلیغ دین و تعظیم شعائر، در میدان «جهاد با زبان» و «جهاد با قلب» به دشمنان روسیاه این جنایت و گناه بزرگ میفهمانیم که از آنها متنفر و منزجریم و آنان هرگز نخواهند توانست احساسات دینی مسلمانان را خاموش کنند و یا مقدسات را در چشمشان از جایگاه رفیع خود فرو افکنند.[/b]
و این روزها ذکر نورانی روز و شبمان «اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم»
31شهریور91، تهران
علمای مسلمان بعلت عدم توقف انتشار فیلم توهین آمیز به پیامبر اسلام (ص)، استفاده ازجستجوگرگوگل وسایت یوتیوب رادرتمام کشورهای مسلمانان به مدت 2روز(دوشنبه وسه شنبه 3و4 مهر)منع کردندوانتظارمیرودسهام شرکت گوگل افت کرده وخسارتش ب ۲۱۰میلیون دلاربرسد،اميد كه ، حركتي مثبت در دفاع ازپيامبر (ص)راانجام دهیم.
با تمام وجود از اهانتی که به ساحت مقدس شما کردند شرمنده ام و تا جان در بدن دارم از شما و دینم دفاع خواهم کرد ان شاءالله.و کمترین کاری که توانستم انجام دهم شرکت در راه پیمایی برای اظهار برائت و خشمم در مقابل این پست فطرتان بود.
یا رسول الله ما را در حفاظت و دفاع از دین یاری فرمایید---
20 ساله،دانشجوی کارشناسی محیط زیست، تهران 5/7/91
سپاس از مطالب خوبتون
من همیشه به اسلام زیاد فکر کردم و دوست دارم اطلاعات خود را ببرم بالا تا آنقدر علم به این موضوع داشته باشم که بتوانم از او دفاع کنم یا کسی را دعوت کنم ان شاءالله.
فکر می کنم برای تبلیغ و ترویج اسلام باید سطح دانش واگاهی افراد نسبت
به دین بالا ببریم تا به توانیم بسیاری از افراد که نسبت به دینش بی توجه
هستند به این قضیه اگاه کنیم مثلا ما می توانیم دعوت اطرافیان مان به بهبود وضع ایمان واعتقادشان به خداوند،دعوت به حق،اعتماد به رحمت خداوند،
دعوت به نماز ،دعوت به مهربانی وکار خیر داشته باشیم.