جمال در نظر و شوق همچنان باقیست
طاعات و عبادات شما قبول
ماه مبارک رمضان ماه مهمانی خدا تمام شد دوباره عیدفطر را تبریک می گویم و پیرو مبحث تبلیغ دین در برنامه پارک ملت و مباحث کلاس مجردها، از اعضای محترم سایت دعوت می کنم
احساس خودتان را در مورد ماه رمضان 1432 یعنی فقط همین رمضان امسال و حال و هوای آن چه در مورد روزه داران و چه در مورد خودتان چه در مورد تلاوت قرآن و دعا و ... بنویسید. لطفا احساس تان را مخفی نکنید و بی اغراق و بی تکلف بنویسید.
و از بیان مطالب شعارگونه و کلیشه ای، تکراری و یا جملات دیگران خودداری کنید.
ثبت نام دوره تازه کلاس مجردها
ادامه مطلب
سلام با توجه به ظرفیت ثبتنام بسیار محدود دوره جدید یعنی دوره دوازدهم، چون تعداد قابل ملاحظهای از اعضا دوره یازدهم هم به دوره بعد منتقل می شوند؛ برای این دوره جدید، افراد جدید صرفا از طریق لیست انتظار ثبت نام می شوند وبه تدریج مصاحبه و پذیرش میشوند و این روند ادامه دارد. تمامی این مراحل و کل کلاس مجردها رایگان بوده و هست....برای اطلاع بیشتر ادامه مطلب را بخوانید.
قشنگ ترین احساسم خلوتی بعد از افطار اعجاب انگیز ! اتوبان همیشه شلوغ صدر بود وقتی که از کلاس مجردها بر می گشتم.
1 احساس دیگه ام این که مادر بزرگم امسال رو بعد از نزدیک 70 سال نمی تونستن روزه بگیرن، می گفتن همه ی 30 روز سحر ها گریه می کردن و حسرت می خوردن! منم به حالشون غبطه...
در مجموع ماه رمضان [b]خوبي [/b] بود. [b]خوب [/b] يعني
چون همراه با تعطيلي دانشگاه و كاهش ساعت كاري ادارات بود ، يه احساس سبكي و راحتي خوبي داشت.
شب هاي قدرش عالي بود ، مي تونستم نزديك شدن به خدا رو واقعاً حس كنم ، سعي كردن بيشتر روي [i]دست خالي بودن خودم و احساس عبد و بندگي[/i] زوم كنم.
نتونستم قران رو ختم كنم ولي از خوندن دعاي ابوحمزه و دعاهاي صحيفه سجاديه لذت بردم.
اوايل خيلي از گرمي هوا شاكي بودم ولي بعد از اينكه تو اين شرايط روزه مي گرفتم واقعاً خدا شكر كردم ، فكر مي كنم روزه گرفتن حتي با غرغر هم يه توفيقه.
امسال فرصتي شد كه ختم قرآن را به همراه معاني آن داشته باشم،بيشتر نمازهاي مخصوص هرشب ماه مبارك را بخوانم،سحرهاي شيريني داشته باشم، حس كنم كه در دژ محكم الهي هستم و احساس امنيت،لطافت و شادماني داشته باشم.
الحمدلله هذه النعمه
14شهريور1390
در رمضان امسال خدا عنایت فرمود و من متوجه شدم که خواندن هر روز بعد از نماز صبح دعای عهد و خواندن دهای ندبه و دعای کمیل می تواند در زندگی تاثیرات فروانی بگذارد من هم سعی کردم بخوانم. دعای افتتاح را بخشی و یا کامل هر شب خواندم خوب بود خیلی خوب بود
اما دیر متوجه شدم هر شب دو رکعت نماز دارد. قرآن را ختم کردم
ماه رمضان امسال بهترین ماه رمضان عمرم بودکه با اومدنش انقدر خوشحال شدم که اصلا نفهمیدم کی تموم شد و وقتی تموم شد غم بزرگی تو دلم بود
روز آخر لقمه های افطار رو دوست نداشتم قورت بدم چون می دونستم دیگه ماه خدای مهربون داره تموم میشه و شاید این آخرین افطار عمرم باشه!
روز عید فطر وقتی داشتم به سمت دانشگاه برای نماز میرفتم حال خیلی خوبی داشتم و انگار تمام آدم ها اینطور بودن چون همه با خوشحالی و شعف اومده بودن تا عید بزرگشون رو در کنار هم باشن و خوشحالیشون رو با هم تقسیم کنن
خدای مهربون حسرت سحرها و افطارهای نابت رو به دلمون نزار!
14شهریور 90
تجربه ای چند باره و شیرین تر از همیشه در این ماه مبارک تلاوت سوره یاسین در کلاس مجرد ها و دلنشین بودن این برنامه هر یکشنبه حال و هوای خاصی را در من ایجاد کرده و اشکی نا خود آگاه وخوشایند کمک به تزکیه درونم میکند.ممنون هزاران بار
امسال توفیق شد که:
1- ظهرها مساجد مختلف رفتم.
2-ورزش کردم.(امری که تعب می نمود)
3-به چند آقا که سیگار می کشیدند، تذکر دادم.
4-فکر کردم که برای طرح درس دینی دبیرستان چه کارهای تازه ای می توانم انجام بدهم.
5-تصمیم گرفتم در دو دانشگاه به طور همزمان درس بدهم.
6-تصمیم گرفتم تا رمضان بعد پایان نامه را تمام کنم.
7-یک لیستی از کسانی که می شناختم و گروه هایی که با آنها در تماس بودم تهیه کردم و در سجاده گذاشتم و همه را تک به تک دعا کردم+اللهم اغفر للمومنین و المومنات و ...
8- بیشترابوحمزه خواندم و بیشتر لذت بردم.
9-قرآنم را تمام کردم.
10- آرامش بیشتری از رمضان گذشته داشتم.
11- اولین بار بود که دعای عدیله را می خواندم.
12-بیشتر از گذشته دعای مشلول را خواندم.
13-درد سومالی برایم درد تکان دهنده ای بود. کمک کردم.
14- هر چهار نماز جمعه را شرکت کردم و نماز عیدفطر مطابق معمول پشت سر مقام معظم رهبری خواندم.
15-...
خلاصه از خدا به خاطر این همه لطفش به خودم ممنون و سپاس گذارم و امیدوارم بازم از این دست ماه رمضان ها (و بهترشو) نصیب همه کنه.
2.دوستان،توجه كرديد استاد مرادي تغيير شيوه و روش داده اند در يادداشت هاي شان؟
-از "آموزش" به "تعامل اعضاي سايت" رسيده اند
من امسال فقط تونستم ی روز روزه بگیرم و موقع سحر و افطار احساس خیلی خوبی داشتم و خیلی ناراحت میشدم به خاطره بیماری که داشتم نمیتونستم روزه بگیرم.
واز خدا میخواستم این توفیق و بهم بده که بتونم روزهامو بگیرم .
و خیلی ناراحت میشدم از دست کسایی که الکی و بدون دلیل روزه خواری میکردن.
امسال رمضان با اینکه هوا گرمتر از سال گذشته بود ولی خدا رو شکر خیلی اذیت نشدم و توفیق روزه گرفتن رو داشتم و از این بابت خوشحالم.
ماه مهمانی خدا تمام شد و دلتنگ لحظات ناب سحر و افطار هستم.
دعاگوی همه دوستان و شما نیز بودم.
- زندگی درماه مبارک رمضان دارای یک نظم و برنامه ای است که واقعا معنوی و دوست داشتنی است.
- تفاوت من در این ماه رمضان با سالهای پیش این بود که امسال چادری شده ام و شاید همین اراده ی عجیب غریبی که در روزه داری به انسان داده می شود مرا در حفظ چادر در گرمترین روزهای سال کمک کرد.
من بخاطر مشکلی که دارم متاسفانه نتوانستم همه روزه هامو بگیرم اما تمام سی روز ماه مبارک خودم تمام کارهای افطار را انجام دادم وسعی کردم به روزه داران خانه اصلا سخت نگذرد.امسال زیبا ترین ماه رمضان بود چون لذت شنیدن دعاهای فبل از اذان-قران-...انقدر زیاد بود که باعث تغییرات مثبتی در من شد انقدر که با تمام شدن ماه بازهم تصمیم به ختم قران گرفتم.دیدن برنامه ماه عسل خیلی تاثیر داشت واقعا.لحظه به لجظه اش برام درس بود.کاش بتونیم همه ماه های سال مثل ماه رمضان رفتار کنیم
ماه رمضون امسال حال و هوایی عرفانی داشت .
برای من که ساعت های طولانی بیرون از خونه بودم و محل کارم هم تا خونه دوره ، ولی تشنگی و گرسنگی طاقت فرسا که اصلا ، تازه شیرین و آرامش بخش هم بود. آروم از این جهت که هرجا پا می ذاشتی فضل بهت آرامش می داد . این ها رو به هر کسی که از سختی ماه رمضون تو تابستون باهام حرف می زد ،هم گفتم .
در کل ماه رمضون 1432 تموم شدو دلتنگی رو برامون جا گذاشت و رفت . ولی هدیه ای با ارزش به روزه دارانش داد:
اینکه الآن که بهش فکر می کنن غبطه نمی خورن و فکر نمی کنن که یه چیزای با ارزشی رو از دست دادن.
طاعات و عباداتتون قبول درگاه حق.
راستش به نظرم ماه رمضان امسال با سال های قبل خیلی فرق داشت.اصلا حال و هوای دیگه ای داشت.امسال یاد گرفتم غرور و ناشکری آدم ها چقدر می تونه بهشون ضربه بزنه.فهمیدم واقعا تو هیچ کاری نمیشه به غیر خدا تکیه کرد،که اگر این اتفاق بیفته قطعا نتیجه چیزی جز پشیمانی و نگرانی نخواهد بود به علاوه ی این که کار هم به نتیجه ی مطلوب نخواهد رسید.
امیدوارم خداوند از سر تقصیرات همه ما بگذرد.
خدایا نمی گویم دستم را بگیر،عمریست گرفته ای.... رهایم مکن.
ما را از دعای خیرتون محروم نفرمایید.
اللهم عجل لولیک الفرج.
یا حق
چقدر زود تمام شد!!!
از همان روزهاي قبل از ماه مبارك اشتياق زيادي براي ورود به ماه مهربان خدا داشتم. غروب روز آخر كه داشتم دعاي وداع امام سجادعليه السلام را همراه با اشك هايم مي خواندم به ياد همه روزهاي شيرين گذشته افتادم؛ياد نمازجماعت ها كه در شهر كوچك ما در اين ماه رونق مي گيرد،جزء خواني ها در مسجد جامع ،در محفل كوچك وصميمي دوستانم ، شب هاي قدر عزيزو دعاي دوست داشتني جوشن كبير كه خيلي خيلي دوستش دارم ، به ياد اشك هايم در حين دعاي جوشن كبير كه جاري بودند و همه و همه را دوست دارم و اين لذت هاي [b]خيلي قشنگ [/b]را با دنيا عوض نمي كنم.
[b]اي ماه مهربون خداي مهربون! خيلي دوست دارم -تو تابستونا بيشتر-و منتظرتم تا سال آينده با حرارت و عشق بيشتر بياي.[/b]
التماس دعا - ياعلي
طاعات قبول
بايد بگم كه ماه رمضان امسال براي من خيلي خاص بود چون تونستم به ارامش برسم ارامشي كه تا به حال نداشم و فكر مي كنم به خطر اينه كه امسال ماه رمضان تو حرم اقا امام رضا همه رو بخشيدم و از همه گذشتم وهيچ كينه اي از هيچ كسي ندارم
اميدوارم كه اين حس هميشه با من بمونه
واميدوارم بخشيده شده باشم
من پارسال نتونستم تمام ماه مبارک رمضان روزه بگیرم بخاطر ضعف جسمی ولی ماه مبارک امسال نمی دونم چی شد همش رو گرفتم به همین علت احساس سبکی دارم ولی از طرفی ناراحتم چون امسال زیاد با روزه خواری مواجه شدم و افسوس خوردم که تو کشوری مثل دبی چه احترامی قائل هستند برای این ماه و تو کشور اسلامی ما به کجا می رود؟
ماه رمضان امسال رو خیلی دوست داشتم.هرچند کم کاری زیاد داشتم.از اینکه بیشتر اوقاتم به خواب میگذشت خیلی ناراحتم.اما چند باری که دعای ابوحمزه رو خوندم خیلی حال خوبی داشتم.شبهای قدر هم که واقعا عالی بود،از صحبتهاتون در مسجد امیرالمومنین خیلی استفاده کردم!قرآن سر گرفتن امسال رو هم بیشتر از همیشه دوست داشتم.
خدا خیرتون بده که باعث شدید من هم به سهم خودم به مردم سومالی کمک کنم!
از اینکه بعضی ها سعی داشتند علنا اعلام روزه خواری کنند خیلی ناراحت شدم.
مریم شم آبادی
1390.06.15
و این که هیچ وقت نفهمیدم چرا این قدر مداح ها علاقه دارند صدای بلندگوها تا آخرین درجه زیاد باشه.و ملت در شرف کر شدن باشند,اما دلم برای این کر شدن ها هم تنگ شده
ماه رمضان امسال احساس جدیدی داشتم انگار همه بهتر از من بودند مخلص تر، مؤمن تر، خدایی تر! همیشه فکر می کردم جزء نفرات ابتدایی صف ملاقات با خدا هستم اما امسال خودم را ته صف بندگی دیدم. ته ته! شاید نفر آخر! [b]امیدوارم پشت در نمانده باشم[/b]!
خدا یا شرمنده ام... بغض گلویم را گرفته. شرمنده ام.
عالی..فوق العاده!ی اتفاق خوبش برای من این بود که تو این چند ماه رمضونی که پشت سر گذاشته بودم توفیق ختم کامل قرآن رو نداشتم اما امسال این توفیق رو پیدا کردم و لذتش برام فوق العاده بود..
شاید گرم بود,تشنگی و گرسنگی بود اما وقتی به این فکر میکردم ی خدای مهربونی با عشق به بنده های روزه دارش نگاه میکنه از نگاه و محبتش لذت میبردم.قسم میخورم که همه آدما با هر درجه و شایستگی اگه تو این ماه دست به دعا برداشتن انعکاس صداشونو شنیدن!
حاج آقا با این پستتون دوباره ما رو هوایی کردید! یاد ماه رمضون یاد سحرهاش یاد صدای ربنا..یاد ماه خوب خدا!
برای من امسال ماه رمضان، ماه عجیبی بود و البته که این عجیب بودن حس خیلی خوبی هم به همراه داشت. اکثر شبها نزدیک افطار که میشد حال غریبی پیدا می کردم و سر افطار بغض گلویم را می گرفت و خصوصا که روزهایی هم بود که نتوانستم روزه بگیرم و این بغض و حال غریب در این شبها تشدید میشد ولی حال خوب آنجایی بود که حتی از بغض کردنم هم ناراحت نبودم و با اینکه حال گریه داشتم ولی این حال را به شدت دوست داشتم.
شب زنده داریم از آغاز ایام شهادت تقریبا همیشگی شد و خیلی بیشتر از شبهای قدر طول کشید که واقعا نیروی عجیبی به من میداد و جالب اینکه هیچکدام از این شبها طی شب احساس خواب آلودگی نکردم و هیچکدام از این روزها هم احتیاج به خواب بیشتر حس نمیکردم؛ حتی شاید بعضی روزها کمتر هم میخوابیدم ولی واقعا برکت را در تمام طول روز و در رفتارها و حتی پیشامدهای روزمره زندگیم حس میکردم. به معنای واقعی روزهای پربرکتی داشتم؛ الحمدالله و خدا را صد هزار مرتبه شکر.
ازطرفی برایم به شدت جالب بود که به محض رسیدن ایام عزا چه شب قدر و چه غیر آن برکت عجیبی هم در قرآن خواندنم هم حس میکردم و بدون خستگی و حتی در مدت زمان کمتری و به مقدار بیشتری بدون اینکه حتی متوجه شوم چطور زمان گذشت و چطور قرآن خواندم که اینقدر چسبید؛ قرآن میخواندم البته این اتفاقی بود که پارسال هم آن را تجربه کرده بودم ولی امسال تجربه بهتری بود. پارسال بیشتر متوجه گذشت زمان نمیشدم ولی امسال حال بهتری هم داشتم و با اینکه وقت بیشتری روی معانی و بعضی آیات میگذاشتم و راجع به آنها فکر هم میکردم نه خسته میشدم و نه گذشت زمان را متوجه میشدم.
-اگر چند بار از کلمه برکت استفاده کردم به این دلیل بود که حقیقتا کلمه ی دیگری که این اتفاق را توصیف کند به ذهنم نرسید و شاید حتی به نحوی معنی کلمه برکت داشتن را امسال ماه رمضان عمیقا درک کردم.
خیلی خوب بود؛ روی هم رفته امسال همه چیز خیلی چسبید. الهی شکر.
90/06/15
خسته نباشید
ماه رمضان امسال مثل هر سال تلنگری بود برای بیداری روحم تا دوباره با خدا عهد آشتی ببندم اما چه زود یادم رفت قول و قرارها و مهمان بودن امیدوارم بتونم به نفسم غلبه کنم و یادم باشه که از خدا خواستم که کمکم کنه!
خدایا شرمندتم بنده خوبی برای شما نبودم خدایا شرمنده همه خوبی ها و محبت هاتم به لطف خوبی های همه بنده هات من رو هم بپذیر تا بیشتر از این احساس تنهایی نکنم!
16 ساله که روزه میگیرم(25 سالمه) رمضان به خصوصی بود.نسبت به سالهای قبل خیلی زودتر گذشت.
اما "واقعا دیگه لازم نیست کسی برام روضه علی اصغر (علیه السلام) بخونه"
الحمدالله رب العالمین
انشاالله که خداوند توفیق روزه داری ماه رمضان رو از هیچ کدوممون سلب نکنه
سعی کردم با تامل بیشتری قرآن بخونم.دو تا ماژیک زرد و صورتیو گذاشتم کنار دستم و روی آیه هایی که به نظرم نکات مهمیو برام داشتن های لایت کردم! قرآن جیبیمو الان بیشتر دوس دارم :)
امسال [b]شهادت مولا[/b] برایم مثل محرم شده بود! حتی غریبانه تر! ا...
امسال در ایام شهادت مولا، همه ی داغ ها و غم ها با هم توام بود--- (تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل)
شاید علتش زیارت حضرت امیرالمومنین ع در نجف، و درک غربت کوفه و حضور در سرزمین کرب و بلا و بین الحرمین و --- بود که در سال 89 برای اولین بار این توفیق دست داد. از خدا می خواهم قسمت همه ی محبین حضرت کند.
90/6/15
با خودم میگم اگه بعد ماه رمضون عید فطر نبود و این ماه هم مثل همه ی ماه های دیگه تموم میشد چه قدر دلم میگرفت.
... همراه با یه غمی که بعدش دلت باز میشه: [b]آه[/b]
گر کسی وصف او زمن پرسد/بیدل از بی نشان چه گوید باز
عاشقان کشتگان معشوقند/برنیاید زکشتگان آواز
یاحق15/6/90
امسال ماه رمضان من يك رمضان جهادي - فرهنگي - اجتماعي بود
تازه مشغول به كار شدم
توي محيط كاملا سياسي ...
كه تو اين محيط رقابت جايي براي رفاقت نگذاشته...
به توصيه شما در برنامه پارك ملت شروع به ترويج دين به صورت عملي كردم
مثلا : قرائت قرآن در [مثلا مترو]، تاكيد به ديگر همكاران جهت اقامه نماز اول وقت ، اهداي چند جلد كتاب احكام به كارمندان ، و جالب تر مسلماني كه در خانه خود قرآن نداشت و چند سال بود در محل كار بنده مسئول ... بود.
- به دليل نوع مسئوليت مجموعه خود را همگام كرده در سطح شهر نيز اقدام به برگزاري محافل انس با قرآن ويژه تمامي اقشار
- برنامه قرائت قرآن توسط كودكان واهداي جوايز به آنها در همان محل نيزنموديم
- سركشي از اييتام
اميد كه كمترين نيز به سعادت برسم.
با عرض تبریک عید فطر و قبولی طاعات.
از روز اول خیلی حالم خوب بود و انگار دلم برای ماه مبارک تنگ بود با جون و دل سحری بیدار می شدم و روزه می گرفتم اما همکارانم در اداره یک ریز غر می زدند و ناراضی بودند من دلم می لرزید و از این حال و هوا می ترسیدم خدا را شکر می کنم که این توان را در تابستان به من داد که توانستم همه روزه هایم را بگیرم اما متاسفانه نتوانستم و این توفیق نصیب من نشد که قرآن تلاوت کنم در این مورد از خودم بدم می آمد و ناراضی بودم.
خداوند از همه قبول بفرماید انشاالله.
امسال ماه رمضان خيلي عالي بود.شبها دعاي ابوحمزه رو مي خوندم و ترجمش رو رونويسي مي كردم،خيلي حال [b]خوشي[/b] بهم مي داد.هروز از اينكه روزه دار بودم احساس بسيار خوبي داشتم.از اينكه حس ميكردم مورد توجه خدام احساس خيلي خيلي خوشي داشتم.
با وجودي كه امسال روزها طولاني و هوا گرم بودولي روزه گرفتن اصلا برام سخت نبود و با شور و نشاط خاصي روزه هامو گرفتم.
بهترين حال و هوا رو هم شبهاي قدر تجربه كردم خصوصا شب نوزدهم و شب بيست و سوم.احساس ميكردم در كنار اعمالي كه در شبهاي قدر وارد شده، خوندن زيارت ناحيه مقدسه واشك ريختن براي امام حسين(ع) با عباراتي كه از جانب وجود مقدس امام زمان(عج) بيان شده خيلي روحم رو صيقل ميده.
به خاطر توصيه هاي شما، خوندن دعاي ابوحمزه ثمالي هم برام خيلي شيرين بود.
15/6/90
افسوس که نتوانستم بهره ی کافی را ببرم.
تک تک لحظاتش برام شیرین بود مخصوصا شب قدر.
یا علی
ماه رمضان امسال برای من خیلی خوب بود از این جهت که :
1) تلاوت قرآن و مجلسی که همراه مادرم میرفتیم و هر روز یک جزء میخواندیم و دعا میکردیم بسیار روح بخش بود.( و یک خانم که برای عمل چشمش دکتر احتمال نابینایی داده بود با دعای ما و خودشان در این جلسات با خوبی انجام شد.)
2) شبهای قدر امسال هم به مجالس عزاداری مولی الموحدین علی (ع) رفتیم و من توفیق پذیرایی از میهمانان را داشتم که برام خیلی سعادت بود و الان که دارم این بخش را مینویسم اشکهام ناخداگاه جاری میشه....
3) نماز جماعتی که در نمازخانه دانشکده محل کارم برپا میشد هم بسیار دلنواز و روح نواز بود
4) کلاسهای شما هم که همراه شد با تلاوت سوره یس که قاری قرآن آنقدر زیبا تلاوت میکردند که اشک من و دوستم در می آمد و به اعجاز قران بیش از پیش ایمان پیدا میکردم.
5) سحر و افطار امسال هم با مادر عزیزتر از جانم همراه بودم که از رادیو تهران دعای روح بخش سحر را گوش میدادیم و اشک میریختیم و خدا میداند که اغراق نمیکنم.
روز آخر ماه مبارک واقعا خیلی سخت گذشت،
به شدت از تموم شدن ماه مهمانی خدای مهربون ناراحت بودم و گریه امانم نمیداد درست مثل عاشقی که از معشوقش جدا میشه، همش به خدا التماس میکردم که بهم اجازه بده ماه رمضان سالهای بعد رو درک کنم ولی نه مثل امسال! دلم خیلی میسوخت که قدر اوقات خیلی خیلی با ارزش این ماه عزیز رو هم مثل بقیه لحظات زودگذر عمرم ندونسته بودم و انگار روز آخر ماه برایم شبیه روز حسرت بود، روز تغابن،روز ...
کاش وقتی این روز بزرگ واقعا سر میرسه ما جزء اون دسته ای نباشیم که فقط حسرت بخوریم
... وخدا مهربان و غفور است
15/6/90 10:16
جمال در نظر و شوق همچنان باقیست
گدا اگر همه عالم بدو دهند گداست[/b][/i]
نمی دونم در کل سال خوبی بود یا نه؟!
امیدوارم به حق این ماه عزیزی که رفت همه مون عاقبت به خیر دنیا و آخرت باشیم . آمین
امسال ماه رمضان پربارتری نسبت به سال های قبل داشتم. تاحالا مسجد نرفته بودم برا نماز ظهر و بهره مندی از منبر تو ماه مضان که امسال رفتم اونم یه مسجدی که فاصله زیادی از خونمون داره. امسال اگر قرآن می خوندم یاد گرفتم که یه علتش تبلیغ دین باشه. موقع افطار دعاهای بهتری رو یاد گرفته بودم و فهمیدم خوندن دعاهایی مثل دعای افتتاح و ابوحمزه ثمالی توصیه شده در این ماه.در کل نسبت به رمضان های سال های پیش پربارتر و مفیدتر بوده برام.
هر روز دعاي روز رو مي خوندم و تا آخر روز معني ش رو براي خودم تكرار مي كردم.
و براي خوردن هر چيزي در روز اول دعاي زمان افطار رو مي خوندم.
براي همه ي كسايي كه نمي تونن روزه بگيرن آرزوي سلامتي دارم و براي كسايي كه روزه گرفتن آرزوي قبولي طاهاتشون رو.
مثل هميشه ملتمس دعايتان هستم.
يا علي
ماه مبارک امسال برای من پر دلتنگی و حسرت بود. دلتنگی برای پدرو مادرم و حسرت سحری و افطاری خوردن کنارشون. من به خاطر کارم ازشون دور بودم.اما قشنگی هایی هم داشت که تا امسال هیج ماه رمضان دیکه ای برام نداشت مثل تلاوت هر روزه فرآن و ساعت های در محضر شما و با بجه ها بودن. دعاهای قشنک و خالصانه شما و آمین های پر از امید ما. استاد بابت این زیبایی ها ممنونم.
1. ماه رمضان امسال نتونستم قرآن را كامل ختم كنم و افسوس خوردم. البته همه ميگن تو مسووليت اداره يه زندگي رو داري و اين كار بزرگيه اگه براي خدا باشه، اميدوارم اينطور باشه. اميدوارم تصميمي كه درباره زندگي خودم و دخترم گرفتم مرا مشمول عذاب الهي نكند. اين يكي از بزرگترين دغدغههايم در ماه رمضان امسال بود.
2. اوايل ماه رمضان كتاب انسان 250 ساله حضرت آقا را خواندم كه فوق العاده بود. به نظرم مطالعه آن براي همه شيعيان ضروري است.
3. عزيزي مي گفت ماه رمضان چون شيطان در غل و زنجير است، بهترين فرصت خود شناسي است چون هر گناهي بكني فقط نفس خودت درآن دخيل بوده است و من عهد كردم براي ترك بدخلقيهايم.
اميدوارم شما هم دعا بفرماييد كه موفق شوم.
من امسال به خاطر یه مشکلی که داشتم چند روز بیشتر نتونستم روزه بگیرم
اما همش هم این فکر با هام بود که روزه گرفتن نمیذاره به همه کارام برسم و برم بیرون
اما یه بار که روزه گرفته بودم اتفاقا چندبارم مجبور شدم برم بیرون و عجیب طاقت داشتم هیچکدوم از اتفاقای بدی که فک میکردم واسم اتفاق نیفتاد
خدایی خدا به هممون طاقتشو میده!
تو ماه رمضان امسال من توفیق اینو داشتم تو برنامه ای که شبها 2-3 ساعت قبل سحر شروع می شد و تا نزدیکای سحر ادامه داشت شرکت کنم. [b]ماه رمضان، داخل مسجد، ثلث آخر شب،دعای ابوحمزه [/b] فوق العاده بود [b]غیر قابل توصیفه[/b]
شب ها هم که بی نظیر بود و عالی . امسال فهمیدم مضامین دعای افتتاج و ابوحوزه چقدر خوب و بی نظیره. آدم رو از گفتن هرچیز دیگه ای به خدا بی نیاز می کنه . من ازین دعای افتتاح برکت های زیادی دیدم.فکر می کنم برای خوب بودن و آرامش داشتن توی زندگی لازم نیست کار عجیب و غریبی بکنیم.
همین که بنده مطیع خدا باشیم کافیه.
این هفته حسابی دلم برای ماه رمضان تنگ شده. کاش این ماه خوب خدا تمام نمی شد ...
راستش سالهای پیش زیاد با خدا خوب نبودم ولی نمی دونم از اول امسال چی شده بود حس می کردم به خدا نزدیکتر شدم .ماه رمضان دیگه حالم دست خودم نبود از اینکه عاشق خدا بودم لذت می بردم و می برم . فکر می کنم هیچ چیز به اندازه عشق بازی با خدا لذت بخش نیست . امید وارم حال این ماه رمضان را تا آخر عمرم داشته باشم .
التماس دعا
اين ماه مبارك واقعا عالي بود بنده به شخصه خيلي استفاده بردم و غرق در نعمت هاي خدا بودم اميدوارم خداوند لياقت رمضاني بودن را به عطا بفرمايد.
[b][i][u]يا علي[/u][/i][/b]
خداقوت
امسال نسبت به سالهای قبل توفیق عبادت نداشتم.ماه مبارک رو خیلی دوست دارم یعنی از ماه رجب یه حالو هوای دیگه ایی پیدا میکنم اما چه فایده فقط امسال در حد همون حالو هوا موندو دستم به عرش نرسید.نتونستم یه مسجد بدل برم نتونستم یه روزه که اقلا غیر از شکمم بقیه حواس 5گانمم روزه باشن بگیرم دریغ از تنگ مایه ایی که بدان دل خوش دارم
خلاصه حاجی جان حیف و صد حیف حسرتش بمون موند.
خیلی التماس دعا داریم
قبل از شروع این ماه مبارک از خدا خواستم که این ماه رمضان را بهترین و با برکت ترین رمضان عمر هر مسلمانی تا به اینجای زندگی اش قرار دهد.
خدا را شکر برای من همینگونه بود رمضانی با صفا و پر برکت انقدر که واقعا از تمام شدنش دلتنگ شدم.
من در این رمضان برای اولین بار بود که توفیق داشتم دعای زیبای ابوحمزه و افتتاح را بخوانم و از معانی زیبایش لذت ببرم .
امسال با حال بیشتر و بهتری به دعا میپرداختم.
از روزه خواریهای علنی که بعضا میدیدم واقعا دلشکسته میشدم و میرنجیدم که حرمت ماه خدا را نگه نمیدارند.
واقعا عجب صبری خدا دارد
در کل عالی بود انشاالله که خدا از همه قبول کرده باشه
یا حق
امسال لحظه افطار برام لحظه تحویل سال بود و عجیب امسال دلم حج تمتع می خواد!
... با سپاس و ارزوی سلامتی
امیدوارم همیشه با همین روحیه شاداب و سلامت و پاینده و پر تلاش (در جهت مثبت) باشید.
نکته قابل توجه این بود که امسال ماه رمضان صدا و سیما از نظر تلاوت قرآن کریم و بعضی از برنامه ها چه در زمان سحر و چه در زمان افطار واقعا گل کاشته بود، واقعا دلچسب بود. اما در مورد خودم اینکه من هیچ سالی مثل امسال شب زنده داری نکردم و هیچ سالی تمام سحرها رو کاملا بیدار نبودم. خلاصه اینکه لذت بردم. کاش همه ماه های سال ماه رمضان بود و کاش همه سعی میکردیم همانطور که در این ماه مراقب رفتار و گفتارمان هستیم همیشه اینگونه باشیم. به امید روزهاو ماههای بهتر و به امید ظهور آقا امام زمان(عج).
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
1-احساسم در مورد خودم: امسال برای اولین بار دعای مکارم اخلاق امام سجاد(ع) رو خوندم وخیلی خیلی لذت بردم و به دوستم هم سفارش کردم.
2- تبلیغ دین:موقعیتی پیش آمد وکسی بهم گفت روزه میگیری تو این گرما سختت نیست ؟من هم صادقانه گفتم ممکنه کمی گرسنه بشم ولی سختم نیست شما هم اگر سحری غذای خوبی بخورید میتونید روزه بگیرید .
3-به این فکر کردم که باید از زبانم هم برای تبلیغ دینم استفاده کنم و فقط عمل کردن کافی نیست.
4-دلم راضی به انجام کاری بود که فهمیدم اثر بدی در روح و جسمم خواهد گذاشت و آن را ترک کردم.
5-یادگرفتم هنگام دعا هرچیز که برای خودم میخواهم اول برای دیگران بخواهم آخرسر برای خودم و هنگام استغفار اول برای خودم.
6- لحظه های افطارسعی کردم برای تمام کسانی که از علم و دانششان استفاده کردم نام بیاورم و خیر و خوبی برایشان از خداوند خواستم.
اصلا چهره شهر روزه دار بود وقتی می دیدم صف نون و حلیم و آش دم افطار به اندازه صف سبزی خوردن صبحها طولانیه.
شبها که آوای نماز و دعای پدر و مادرم توی خونه می پیچید احساس می کردم در و دیوار هم با اونها همنوا هستند.
من هم تو آسمون دنبال ماه می گشتم. قدوقواره اش رو اندازه می گرفتم و باهاش کلی حرف می زدم. می دونستم باید قدرش رو بدونم اما هر چقدر قرآن و نماز و دعا می خوندم باز هم می دونستم اونجور که باید، رفتار نکردم.
مخصوصا شبهای دهه آخر ماه رمضون وقتی می دیدم ماه هر شب کوچکتر از شب قبل شده دلم می لرزید. نکنه فرصتم تموم بشه و نتونم رضایت خدا رو جلب کنم.اما نه.اگه خدا نمی خواست منو ببخشه که این فرصتو بهم نمی داد.اصلا اون دنبال بهونه است تا ما رو ببخشه.
شب بیت و سوم وقتی موقع دعا قطرات بارون رو رو دستم حس کردم،با خودم می گفتم این پیام رحمت خداست که فرشته ها همراه بارون برای ما به ارمغان آورده اند.
اما از همه لذت بخش تر روزی بود که به عشق امام زمان ، قرآن ونماز ظهر و عصرم رو به امامت نایبش در بیت رهبری خوندم.
منم از اون ادم ها بودم که با دیدن یه نفر روزه خوار با خودم می گفتم بابا دیگه هیچ کس روزه نمی گیره!!!ولی با شنیدن صحبت های شما تو پارک ملت و فهمیدن منطق اون و یه بار امتحان (از ولنجک تا شهید محلاتی فقط 2نفر !!!)طرز فکرم در این مورد عوض شد.
امسال ماه رمضون اولین سالی بود که شروع کردم به خوندن روزی یه جزء از قران .البته نتونستم هر 30 جزء رو بخونم ولی همون 12 جزء هم خیلی روم تاثیر داشت.اولین تاثیرش این بود که عضو یه گروه تلاوت قران شدم و از 2-3 روز مونده یه عید فطر حتما شبی یه حذبم رو می خونم.مطالعه هم با اینکه شکر خدا به خاطر خانواده خویم زیاد بود ولی خیلی بیشتر هم شد.
یه cdسخنرانی هم در مورد نماز از حاج اقای پناهیان گوش دادم که واقعا روی نمازم تاثیر گذاشت.واقعا تاثیر عجیبی اشت.دوست داشتم همه ی بچه های سایت هم حتما اون رو گوش کنن.ببخشید که طولانی شد.امیدوارم تکراری و کلیشه ای حداقل نشده باشه.
طاعات عبادات همه مورد قبول حق باشه انشاالله
رمضان امسال من 4 ماهه كه مادر شدم و نتونستم روزه بگيرم اما سعي كردم از ختم قرآن و حال و هواي سحر غافل نشم كه به حمدالله موفق شدم هرچند كه با بچه سخت بود اما شيرينتر مينمود.انشالله كه خدا قبول كنه.
... توی ماه رمضان امسال حس خیلی خیلی خوبی داشتم به خصوص شب های قدرش...انگار دلم نمیخواست این شب ها تموم بشه،حتی دوست داشتم دیرتر سحر بشه تا بیشتر به گناهان و اشتباهات این یک سالم اعتراف کنم...بیشتر گریه کنم...بیشتر با خدای خودم خلوت کنم و ازش طلب مغفرت و آمرزش و عاقبت بخیری کنم...
ولی انگار زودتر از همیشه گذشت...تموم شد
خدا کنه بهره کافی رو از این ماه و این شب ها برده باشیم
ان شاءالله...
قبل از ماه مبارک همش از گرمای تابستون و تشنگی می ترسیدم. راستش روزای اول همش تو خونه بودم و میخوابیدم. ولی یکی دو روز که مجبور شدم برم بیرون، هر چند که تشنگی واقعاً برام سخت و غیر قابل تحمل بود، اما یه احساس قدرتمند منو سرپا نگه میداشت. حال آدمی رو داشتم که در مقابل نفسش پیروز شده باشه...
تا که قبول افتد و که در نظر آید...
التماس دعا
2-از سحر تا افطار حس سرمستی داشتم
3...
موقع افطار احساس آدمی رو داشتم که بعد از یه کوهنوردی سخت حالا به قله کوه رسیده . احساس پیروزی در اطاعت از خدا رو داشتم و حس می کردم خدا منو بیشتر دوست داره .
وقتی بچه های سومالیایی رو تو اخبار می دیدم به خودم میگفتم تو فقط ذره ای از احساس این ها رو درک می کنی و همین باعث شد زودتر از همه به اونها کمک کنم.
برعکس سالهای پیش که از چند روزقبل برای مهمانی خدا آماده میشدم، امسال شاید به خاطر مشغولیت دنیوی 3هفته اول رو درک نکردم و فقط روزه گرفتن و تازه شب21 باورم شد که ماه داره تموم میشه!
حالم عوض شد..هیچ وقت تو این 25سال درک نکرده بودم به امور دنیا مشغول بودن و غفلت یعنی چی!
تقصیر صداوسیما هم هست که امسال تو برنامه ها و سریالاش بوی رمضان کمتر میومد.
ولی بالاخره شروع کردم...کم شد ولی باکیفیت!
نوای اذان صبح انقدر برام شیرین شد که باخودم قرار گذاشتم همیشه قبل از اذان بیدار بشم و [b](( قُم اللیل إلّا قلیلا))[/b] را عمل کنم.
پس رمضان متشکرم!!!
یا علی مدد
17شهریور90
امسال نشد برم امسال خيلي از كارهايي كه قبلا ميكردم مثل خوندن سي جز قرآن مثل دعاي عهد مثل يه دعاي 2 صفحه اي قبل از افطار مثل خوندن نماز قبل از افطار ووو رو نكردم
بي سعادت شدم كار بدي كردم كه خدا نخواسته اين كارها رو بكنم شايد هم اين اعمال بتم شده بودند چون وقتي انجامشون مي دادم فكر ميكردم به خدا نزديكترم
جمكران كه قسمتم نشد برم با خودم گفتم نكنه اخر ماه رمضان احساس خسران بكنم حالا كه اخر ماه رمضان شده با تمام وجود حس ميكنم در رحمت باز شد و من بي نصيب موندم البته اگر بحث رحمت خدا باشه هيچ كس بي نصيب نمي مونه ولي كم لياقتي بحثش فرق مي كنه...
عيد فطر هم نتونستم تو نماز شركت كنم.
ولي مي دونم كه خدا هوام رو داره آخه اون خيلي رحيمه(:
امسال ماه مبارک رمضان از جهاتی برام نسبت به سال قبل بهتر بود،الحمدا..
1- تونستم نمازامو کمی باخوندن دعاهایی که سفارش شده مفیدتر کنم،
2- برای اولین بار به جای رفتن به مسجد برای شبای قدر به امامزاده ای که تقریبا نزدیکمون بود رفتیم واقعا لطفی بود از جانب خدا چون مراسمو بهتر ازمسجد محلمون برگزار کردن
3- 1-2 روز قبل از تموم شدن ماه مبارک رمضان دلم گرفته بود از اینکه درهای جهنم دوباره باز میشه و شیطونم دوباره شروع به اذیت کردنمون می کنه ولی روز عیرم یه حس خیلی خوبی داشتم از اینکه عیدبودخوشحال
بودم
4- ولی متاسفانه به دلیل مشکلی که برام پیش اومده بود فقط تونستم 1-2 هفته اولو برای ارشد خوب درس بخونم..
اللهم اجعل عواقب امورالخیرات بحق محمد و آل محمد
در پناه حق
من قشنگترین حسی که از ماه مبارک برام مونده حس زیبای خوندن نماز عید فطر به امامت امام خامنه ای(مدظله) هست..
چه صفای وصف ناشدنی داشت
چقدر نماز عید فطر زیباست چقدر زیباست
«اَللّهُمَّ اَهْلَ الْکبْرِیاءِ وَ الْعَظِمَة وَ اَهْلَ الْجُودِ وَ الْجَبَرُوتِ وَ اَهْلَ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ وَ اَهْلَ التَّقْوی وَالْمَغْفِرَةِ اَسْئَلُک بِحَقِّ هذَا الْیَوْمِ..».
چه جمعیتی ..بی نظیر ..پرشور ترو عاشقتر از همیشه..
نمونهاش اينكه گرماي تابستون و ساعات طولاني روزهداري اصلا باعث نميشد احساس گرسنگي و تشنگي و خستگي بكنم. اينها همهاش به خواست و عنايت خداست كه روزهدارهاي اين ماه مبارك، انگار توانمندتر و صبورتر از ماههاي ديگه هستن توي تحمل گرسنگي و خستگي و ...
علاوه بر اينكه امسال حس غريب بودن و مظلوم واقع شدن شيعيان و مذهبيون و حزب اللهيها برام بيشتر تداعي شد چون متأسفانه رفتارهاي بد زيادي از سمت افراد مخالف روزهداري ديدم ...
خداوند همه ما رو هدايت كنه ان شا الله.
و اي كاش كمي با هم مهربانتر باشيم.
يا حق
تمام حس و حال شب ها و روزهای رمضان امسال یک طرف، احساس خوب "یس" خوندن دسته جمعی تو کلاس مجردها یک طرف...برای من خیلی لحظات خوبی بود، تو اون لحظات همه ش فکر می کردم خدا چقدر به این جمع [b]جوون روزه دار[/b] و [b]مومن[/b] که دارن با هم [b]قرآن می خونن[/b]، نظر لطف داره و حتما دوستشون داره...خوشحالم که افتخار حضور توی این جمع رو دارم و خوشحالم که این یس خوندن رو بعد از ماه مبارک هم ادامه می دیم.
خدا به دو دوست قاری کلاس، اجر و ثواب فراوان عنایت کنه انشالله...
خب از زمان سن تکلیفم که میگذره همه ی ماه مبارک رو روزه میگرفتمو انجام واجبات ولی واقعا امسال طعم شیرین عفو و بخشش خداوند رو که همیشه و حتما قبلا هم بوده ولی من امسال متوجه شدم رو چشیدم .... واقعا خدا رو طور دیگه امسال یافتم چقدر لطیف چقدر حلیم ...... چند مورد که درسایت میخوندم و می دیدم حاج آقا اینقدر مهربانانه جواب داده پس خدا جای خود داره ....معنی لطیف بودن خدار ودرک کردم
بحث شما در برنامه اخیر پارک ملت بسیار جالب بود. دفاع از حقوق اهل بیت (علیهم السلام) در هر شرایطی بر ما واجب است .
البته تسلط به مسائل اعتقادی و درک موقعیت بسیار مهم و حیاتی است چرا که نباید اسباب بی عزتی شیعیان و خشونت که مورد خواست وهابیت است فراهم شود . در نظر بگیریم مطلوب غربی ها ؛ جنگ و نزاع بین شیعه و سنی است .
یا علی
ماه رمضون 1432 برام خیلی جذاب و قشنگ بود
توفیق داشتم تا سحر بیدار باشم و دعای ابوحمزه رو بخونم برای نماز صبح با پدرم مسجد برم وای که چه حالی داره نماز صبح حماعت اونم تومسجد
یه توفیق دیگه ای که داشتم خدمتگذار روزه داران در مسجد بودم خیلی قشنگ بود
شب های احیا مخصوصا شب 21 خیلی عالی بود دلم تنگ شده واسه اون اشکها
خدایا این ماه رمضانی که گذشت رو آخرین ماه رمضان عمرمون قرار مده
التماس دعا ازحاج آقاو همه دوستان
اللهم عجل لولیک الفرج
ماه رمضون امسال رو بهتر از سالهای قبل درک کردم, اما شب عید فطر مثل [b]آدمی که فرصت خیلی بزرگی رو از دست داده[/b], از ته دل گریه می کردم! همون شب تصمیم گرفتم همه ی دوشنبه ها و پنج شنبه ها رو [b]تا فرصت بعدی[/b] روزه بگیرم. به این امید که سال بعد از فرصت ام بهتر استفاده کنم.
17 شهریور 90
بی اغراق می گم امسال واسه من با هرسال فرق داشت،دلیلشو نمیدونم...
همیشه حال و هوای ماه رمضونو دوس داشتم،ولی فک کنم عادت داشتم که دوست داشته باشم!
اما امسال واقعا احساس می کردم انگار خدا نزدیکتره!
و نکته ی دیگه م،همیشه اون شبی که قرار بود اعلام بشه که هلال رؤیت شده یا نه و عیده یا نه،من خداخدا می کردم عید باشه،یعنی شادی عید واسم خیلی بیشتر از غم تموم شدن رمضان بود،صادقانه بخوام بگم شاید خیلی غمی واسش نداشتم! اما امسال وقتی اعلام شد عیده،انگار یه چیزی روی دلم سنگینی می کرد،حسی داشتم که گفتنی نبود!ینی حسرتو با عمق وجودم حس می کردم!
غروب روز عیدم یه حسی داشتم مثه غروبای جمعه،ازون دلتنگیا که دست از سرت برنمیداره!
فقط به خدا گفتم: وای به من اگه هیچ تغییری نکرده باشم،نذار این طوری باشه!
مطمئنم صدامو شنیده...
سه ساله که با ابوحمزه و افتتاح و مناجات شعبانیه انس گرفتم یکی از بهترین راهها برا باقی موندن بر معنویت ماه رمضون اینه که قسمتهایی از این دعاها رو که هنگام خوندن برامون جلب نظر میکنه و بیشتر حسشون میکنیم رو تو یه دفترچه بنویسیم هر صفحه یه قسمت البته یه مقدار درشت. بعد ماه رمضون هنگام نماز دفتر رو کنار جانماز بذاریم و هر بارتو دعای دست یه دعا رو بخونیم بعد یه مدت میبینیم که نه تنها قسمتهای مختلف ابوحمزه رو حفظیم بلکه یه نوری از رمضان همراه با دلتنگی زیبا و موثر برا این ماه عزیز همچنان تو وجودمونه تا ماه رمضون سال بعد
یا امام سجاد ای اقای قلبم ازتون ممنونم که با جملات زیباتون در قالب دعا به ما راه عملی زندگی و اتصال با معبود یگانه رو یاد میدین حیف که ما خیلی غافلیم از این همه میراث گرانبهایی که شما فرزندان پاک حضرت زهرا سلام الله علیها برامون بجا گذاشتین دور نیست اون لحظاتی که فرصت دنیامون تموم بشه و بمونیم تو یه افسوس جگر سوز که چرا از این همه معارف ناب غافل بودیم
ای اقای قلبم یا امام سجاد ازتون ممنونم
راستش من ماه رمضون امسال هیچی نفهمیدم.بد شدم.احساس می کنم خدا نگام نمی کنه چون بلدم فقط تو زندگیم شعار بدم و ادای ادمای با خدارو دریارم.بیرونم مردمو کشته و درونم خودمو.ماه رمضان امسال فقط و فقط از خدا خجالت کشیدم.هر کس حجابمو می بینه فک میکنه چه انسلن خوبی ولی خبر نداره...
از خودم بیزار و عصبانی ام.نفهمیدم دین یعنی چی.میشه کمکم کنین؟پیگیری
چندباری سعی کردم بنویسم. بی اغراق و بی تکلف. نمی شد. امروز مینویسم:
قرآنم ختم نشد، اما بخشی که خواندم، با سعی در حضور ذهن و معنی بود، دعای ابوحمزه، افتتاح....
روزه دار زیاد بود اما امسال روزه خوار هم اطرافم زیاد دیدم که حرمت ماه مبارک را هم نگه نمی داشتند. تنها روزه دار محل کارم بودم. با این حال بی اغراق احساس امنیت داشتم، هرچند باز هم شرمنده ام.یا مقلب القلوب والابصار...حول حالنا الی احسن الحال در این سی شب مهمترین دعایم در هر نمازم بود.
عباداتمان قبول حق
آمین.
بیش از هر چیز عاشق شبهای قدرش بوده و هستم
دانم که در زندگی به هر چه رسم،از برکت این شبها خواهد بود...
خداوند به شما برکت دهد؛
التماس دعا
امسال تصمیم گرفتم از شبهای ماه عاشقی حد اکثر استفاده رو ببرم که وقتی تموم میشه دلم نسوزه و ای کاشهای دلم شروع بشه!!،خدا توفیق داد ودر حد لیاقت استفاده ی معنوی رو بردم ولی باز وقتی تموم شد صدای ای کاش های دلم را به وضوح می شنیدم...
ماه مبارک رمضان اصلآقابل توصیف نیست.
التماس دعا دوستان
امسال ماه رمضان خیلی خوبی داشتم ، هرچند به اعمالی که دوست داشتم انجام بدم نرسیدم ولی احساس برکت زیادی از این ماه داشتممخصوصا شبهای قدر خیلی خوب بود . فقط آخرین روز ترسیدم از اینکه خدا منو نبخشیده باشه و دعاهامو قبول نکرده باشه
ماه رمضان امسال برای من حال و هوای دیگه ای داشت و کاملا با سال های قبل متفاوت بود.
امسال برای اولین بار به همراه نامزدم شب ها تا سحر به هیئت میرفتیم.همین کار یه حال خاصی بهمون میداد.شب های احیا هم باهاشون رفتم شاه عبدالعظیم.خب چون دختر هستم زمان مجردی اینجور جاها نمیتونستم برم ولی خدا رو شکر امسال لایق حضور توی این مجالس بودم.
و همینطور اجبار ایشون برای خوندن نماز اول وقت روی من تاثیر زیادی داشت.
همراهی ایشون برای خوندن قرآن و دعاهای بعد از هر نماز با من علاقه من رو بیشتر میکرد برای انجام این کار...
ووو
اما امسال شد یکی از بهترین های ماه رمضان عمرم،برای اولین باره که دلم برای ماه رمضان تنگ شده.برای اولین باره که حس می کنم زود تموم شد.کاش تموم نمی شد
ماه رمضان امسال توفیق بیشتری داشتم برخلاف سال های گذشته امسال قران را تمام کردم دعای سحرو هرصبح خواندم برای شب های قدر لحضه شماری کردم ودردعای جوشن کبیر در هر بند از خدا با تمام وجودم میخاستم خدا منو از آتش جهنم رهایی بده وباخودم مدام میگفتم نکنه روز حسرت ,حسرت این روزهارو بخورم که چرا کم استفاده کردم
... خیلی کدر بودم کمی تو ماه رمضون امسال بهتر شدم ولی هنوز کار زیاد داره این روحم.کمی لطیفتر شدم ولی هنوز تو رفتارم مسائلی رو میبینم که میفهمم هنوز خورده شیشه دارم
1. 15 روز اولشو بخاطر کارای اداری طلبگیم قم بودم. که بودن در کنار کریمه ی اهل بیت رو شامل شد.
2.از نظر معنوی چون خدا رو شکر خدمت یکی از علمای اخلاق میرسم این ماه رمضون و با بار معنوی بیشتر بستم طوری که شبای آخر ماه بعد از نماز مغرب و عشا که از مسجد میومدم خونه. گاهی اوقات نگاهمو به آسمون میدوختم و از اینکه این مهمونی رو به اتمامه چشمام خیس اشک میشد یعنی خدا یه بار دیگه هم دعوت میشم....خلاصه این تو این ماه رمضون به نسبت پارسال از نظر معنوی بهتر بودم.
3.شب قدر هم که نگو و نپرس....
4.امسال هم نسبت به پارسال هم بهتر قرآن خوندم و فهمیدم. هم دعاها رو بهتر متوجه شدم.
رابطه ی امسال با خدا عالی بود.
این ماه یکی از بهترین ماه رمضون های من بود ، چون احساس میکنم خداروشکر هر سال داره وضعیتم تو درک ماه رمضون بهتر میشه
البته میدونم که خیلی راه دارم تا به خوبها برسم اما لطف خدارو هر لحظه میدیدم و ازش لذت می بردم
امیداورم همیشه با خدا باشیم و از این جمله لذت ببریم :
خدایا تورو دوست دارم و از تو یاری می جویم
- نمی دونم چه حسی توی این ماه خدا بود که از اولین روزهاش برای من رنگ عاشورا داشت.
اولین نماز ظهر این ماه رو در مسجد ترمینال غرب(آزادی) خوندم ، از همون جا این حس رو داشتم تا آخر ماه.
- آدم باید توی یه سری موقعیت هایی قرار بگیره تا یه سری مسائل رو در درک کنه ، الحمد الله این موقعیت ها کم نبود.
- در طول روزها هم وقتی می دیدم افرادی هستند که استعمال سیگار دارن ، غصه می خوردم که ....
- شبهای قدر هم زیبا بود.
- و در کل روزه ی روزهای گرم هم نعمتیست ، به چشم بر هم زدنی هم گذشت.
من امسال حکمت روزه گرفتن در ماه رمضان را فهمیدم.....
همیشه تو ماه رمضان حال و هوای بهتری دارم. چون بیشترین زمان رو برای خوندن نماز، دعا و قرآن صرف میکنم.یه آرامش خاصی تو این ماه دارم که تو ماه های دیگه ندارم چون توی این ماه از خودم احساس رضایت میکنم. امسال خوب بود مخصوصاً شبهای قدر. حس میکنم نسبت به سالهای قبل از این شبها بیشتر استفاده کردم.
التماس دعا
خیلی پر برکت بود
پدر و مادرم اختلافاتشونو گذاشتند کنار و یه زندگی ارووووم و پر از نشاط البته با پایان ماه رمضان اختلافات زیاد شد و من فهمیدم عدم وجود اختلاف به خاطر وجود خود خود خدا بوده و بس
شبهای احیای بی نظیری رو تجربه کردم
خدا جووونم ازت ممنونم
یجورایی موقع دعا احساس میکردم خدا داره خیلی مهربون نگاهم میکنه و شب قدر بخاطر یه اتفاقی که افتاد حس میکنم خدا یجورایی باهام حرف زد و بهم گفت که آره عزیزم آرزوت برآورده میشه...
فقط نمیدونم اینا خیالات منه یا واقعا خدا واقعا اینقدر مهربون داره باهام رفتار میکنه، نمیدونم. هرچی که هست مطمئنم که خیلی دوستم داره. تو ماه رمضون امسال به این یقین پیدا کردم...
من فقط میتونم بگم موقع افطار آخرین شب با حس خاصی دعا کردم واسه همه
همیشه این کار و میکردم ولی اون شب انگار یه چیز دیگه ای بود
تازه بیشترر از هر سالی قرآن خوندم و دعای ابوحمزه را هم برای اولین بار خوندم
دلم برای ماه رمضان خیلی تنگ شده. حالا که رفته و از من دور شده جای خالیشو احساس میکنم. ولی به خودم میگم خدا همون خداست و به همون اندازه حالا هم به من نزدیکه.
امسال ماه رمضون چند تا کار مهم رو توی برنامه روزانم جا دادم.متاسفانه خیلی نماز قضا و تسبیح صلوات نذر کرده دارم که تعدادی از آنها رو توی ماه رمضون انجام دادم.به برکت آشنایی با آقای مرادی و سایتشون ولطف خدا برای اولین بار نماز شب خوندم و انشاالله تصمیم دارم ادامش بدم.امسال ماه رمضون طبق برنامه هر سالم ختم قرآن رو انجام دادم ولی امسال پیشرفت خوبی در روان خوانی قرآن داشتم.مسلما انجام این کارها و این پیشرفت ها در ماه پر برکت رمضان حس خیلی خوبی رو به من می داد.
امسال شب های قدر بیشتر بهم مزه داد.
دعاها رو با توجه بیشتری به معنیشون می خوندم.توی احیا کمتر احساس خستگی می کردم،شاید به این دلیل بود که بیشتر به ارزش این شب ها پی برده بودم.
ولی یه چیز منفی هم توی ماه رمضون امسال بیشتر بود،اینکه به دلیل گرمی هوا بابام بیشتر برای روزه گرفتن غر می زد. می گفت که نمی دونه چرا خدا این فریضه سخت رو بر گردن بنده هاش گذاشته.این حرفای بابام منو خیلی ناراحت می کرد.احساس می کردم که با بیان این حرفا همینطور از خدا دورتر میشه و ذهنیت دیگران رو هم در مورد ماه رمضون بد می کنه.شب های قدر خیلی برای ایمان بابام دعا کردم.انشاالله همه عاقبت به خیر بشیم.
شكرا لله
کلی انتظار می کشیم که ماه مبارک شروع بشه،اما وقتی میاد مثل برق میگذره،واقعا مثل برق!
الحمدلله امسالم بهتر از سالهای پیشم بود،در طول ماه مبارک تقریبا دو بار کل ابوحمزه رو خوندم ولذت بردم.سحرهای بیشتری رو قبل از سحری بیدار بودم وتوفیق نماز شب داشتم،خیلی دعا کردم که در طول سال هم بتونم نماز شب بخونم ولذت ببرم که خدا رو شکراز بعد ماه مبارک تقریبا تونستم،دعاکنید تداوم داشته باشه با معرفت!
امسال گاهی میترسیدم [b]نکنه آخرین ماه رمضان عمرم باشه[/b]
ماه رمضان رو دوست دارم با همه سختیهاش،ساعتهای طولانیش،ضعفش وووو
[b]دلم برایت تنگ شده ای ماه خوب خدا[/b]
شروع ماه رمضان را به خوبی در نکردم،
خوب قرآن نخواندم و با آن مانوس نشدم،
گناه نکردنم کمی کمتر از ماه های قبل بود اما...
تیمه ی دوم ماه رمضان احساس کسی را داشتم که کنار دریا رفته و دارد تشنه برمی گردد دلم گرفته بود تا آنکه شب های قدر رسید و امید به رحمت لایزالش و باز بازگشت.
دلم واقعا برای ماه رمضان تنگ شده است.
بدون اغراق این بهترین ماه رمضان من بود.علاوه بر خلوتی که خودم برای خودم داشتم واز این خلوت لذت بردم صحبتهای شما در تلویزیون به آرامش روحی من خیلی کمک کرد.
1- اوایل ماه رمضون بشدت برام سخت گذشت. طوریکه اولین یکشنبه ای که آخر شعبان بود و کلاس مجردها داشتیم، آخر کلاس حالم بد شد و شبش هم به زور آمپول و... خوب شدم.
2- خیلی ترسیدم ازینکه نتونم ماه رمضون روزه بگیرم. از خدا خواستم کمکم کنه و خداروشکر تونستم روزه هامو بگیرم
3- ماه رمضون همیشه صفای خاصی داره. شاید از لحاظ معنوی کار خاصی نکرده باشم. اما حال و هوای خوبی داره برای همینم احساس خوبی داشتم.این حس خوب نفس کشیدن توی ماه رمضون لذت بخشه.
4- ماه خدا رو دوست دارم
خیلی به موقع بود.داشتم غرق می شدم که خدا دستمو گرفت کشیدم بیرون
ولی خیلی کم استفاده کردم
یا علی(ع)
سلام
امسال چون بیشتر بیرون میرفتم وشاغل بودم متفاوت بودباقبل ....فکر کنم نسبت به قبل ریزبین تر شده بودم به اطراف ولی اعمال عبادیم خیلی تعریف نداشت...... ولی تاثیری که ماه مبارک سال 86 روم داشت شایددیگه تکرار نشه ..شایدم بشه
2- شبهای قدر تا صبح مسجد بودم و تصمیم گرفتم در خودم تغییر ایجاد کنم
3- چیزهای زیادی تو مسجد یاد گرفتم که قبلا نمیدونستم و فکر کنم این باعث بشه ارتباطم با مسجد زیادتر بشه
یا حق
امیدوارم این توفیق نصیب همه، مخصوصا جوونهای همسن خودم بشه. التماس دعا.
من امسال یه چیز خیلی خوب از شب های قدر فهمیدم و اون اینه که [b]یک سالی[/b] که دارم چقد با ارزشه . بهتره آرزوهای دور و درازی که درگیرشم رو بذارم کنار و کارایی که میخوام انجام بدم به جای فردا همین امروز انجام بدم . حق هایی که به گردن دارم از حق خدا و مردم ادا کنم . [i]فکر نکنم که وقت زیادی دارم شاید یک سال [/i]
بنابراین یه تصمیم گرفتم که از غفلت خارج شم : هر شب به کارای روزم فک میکنم و سعی میکنم اشتباهاتی که اون روز کردم جبران کنم چون اگه این کارو نکنم روی هم جمع میشه یا فراموش میشه .
امسال خیلی ماه رمضون خوبی داشتم،خیلی تلاش کردم،و نتیجش روهم دیدم،با خودم قرار گذاشته بودم بنده خدا بودن رو تمرین کنم...
راستش امسال تونستم کتابای خوبی بخونم،مخصوصا کتاب سلام بر ابراهیم که در مورد شهید ابراهیم هادیه...
واقعا عرفان عملی که بتونیم به راحتی از اون توو زندگیمون استفاده کنیم فقط تو رفتارو زندگی شهدا پیدا میشه...
خیلی از زندگی این شهید درس گرفتم
خوندنشو به همه توصیه میکنم
از انتشارات گروه هادی
واقعا دنیامو عوض کرد..
دلم برای ماه رمضون سال پیش تنگ شده!
آخه حقیقتش اینه که من خیلی آدم پایبندی به اعتقاداتم نبودم.اما امسال با خواست خدا عوض شدم.
برام دعا کنید که این تاثیر پایدار باشه.
بهترین ماه رمضونی بود که تو 25 سال عمری که از خدا گرفتم درک کردم،وقت مفیدم کم بود برا همین اکثر شبا تا سحر بیدار میموندم.
قرآن خوندنم کمتر بود ولی مفیدتر.( از وقت مترو و اتوبوس استفاده میکردم.)
و درمورد صحبت با دیگران بدون بحث با اونها، حس قشنگی که از روزه داشتم حتی تو روزهای تابستون و کمک های خود خدا رو بیشتر حس و تعریف کردم.
[b]به برکت حضور در کلاس استاد مرادی[/b]
ماه رمضان امسال واسه من خیلی پر بار بود امسال اولین سالی بود که عظمت شب قدر درک کردم و همچنین اولین سالی بود که سه شب قدر در مسجد بودم نزدیکی به خدا رو با تمام وجود حس می کردم از خواندن دعای ابو حمزه و قران لذت می بردم خیلی عالی بود که خدا هم روز عید فطر عیدیمو بهم داد
ماه رمضان امسال خیلی به من چسبید. احساسم اینه که حداقل معنویت خودم بیشتر شده بود.با اون مبحثی که حاج آقا در مورد دعای ابوحمزه در برنامه پارک ملت مطرح کردند خیلی به دعا راغب و برای اولین بار خوندم و بسیار لذت بردم.فقط متاسفانه نتونستم عید رو با نماز عید جشن بگیرم. 90.6.27
راستش من اول اومدم در مورد حسم در ماه مبارك بنويسم,ولى قبلش شروع كردم به خوندن كامنتها,چيزى كه برام خيلى عجيب بود نمره هاى مثبت و منفى بود كه يكسرى از دوستان به يكسرى ديگه داده بودن,عجيب نيست!!!؟نمره دادن به حس و حال همديگه!يه نفر كه نمره منفى هم گرفته بود!!!يعنى اگه يه نفر حال وهواش مساعد نبوده به هر دليلى كه ما نميدونيم مستحق نمره منفى شده,كه البته استاد گرامى حتما از مطرح كردن اين موضوع يك نتيجه گيرى بزرگى خواهند داشت.البته خوش به سعادت اون دسته از دوستان بهره گرفتن از آنچه خداوند فرصتش رو داده بود.حتى اون افرادى كه بودند در گروه "قم الليل ال قليلا".
و يه مطلب ديگه كه در كامنتها جالب بود حس و حال افراد 25 ساله بود,شايد يه فرصت طلايى در وقت اضافه,از 25 سال به بالا شايد ديگه اين فرصت ها به اين قشنگى نباشه.
باز هم ببخشيد, فك كنم دوباره استاد شدم!
اكنون,استاد گرامى شما با خواندن اين مطالب چه كمكى به من ميكنيد؟
در یکی از شبهای قدر که داشتم در خانه دعای جوشن کبیر می خوندم احساس خواب آلودگی زیادی بر من چیره شده بود . لحظه ای با ناراحتی صمیمانه به خدا گفتم " ای بابا این خواب آلودگی رو دوست ندارم .می خواهم دعام به دلم بشینه و دور باشم از این حال و هوای زمینی........!" خدا شاهده 5 دقیقه بعد دیگه اثری از خواب آلودگی نبود!و اون شب حال معنوی وصف نشدنی داشتم خدایا ممنونم.وازت می خواهم همیشه من رو هشیار به نشانه هات نگه داری و حتی دمی و لحظه ای من رو به حال خودم واگذار نکنی
در این رمضان
به قول مرحوم قیصر امین پور
" ... سربسته ماند بغض گره خورده در دلم ، آن عقده های عقده گشا در گلو شکست ... "بادا " "مباد " گشت و " مبادا " به باد رفت ."آیا" ز یاد رفت و "چرا " در گلو شکست .فرصت گذشت و حرف دلم نا تمام ماند...تا آمدم که با تو خداحافظی کنم بغضم امان نداد و خدا در گلو شکست ...!"
29 شهریور 90 . تهران ؛ کلاس مجرد ها
مرغ سحر خموش و گل افسرد و شمع مرد
گویا بهار رحمت و لطف خدا گذشت
بانگ غروب و آه شب و نغمه سحر
با آنکه داشت آنهمه لطف و صفا گذشت
افتاده بود مرغ سعادت به بام ما
رفتیم تا به او بشویم آشنا گذشت
خوش مومنی که کار شبانگاه این مهش
با اشک و سوز و ناله و آه و نوا گذشت
فقط میتونم بگم امسال ماه رمضان خیلی زود گذشت.دلم براش تنگ شده.
تهران.90/7/1
سحرهای ماه رمضان امسال بی بدیل بود؛به لطف خدا اکثر سحر های ماه رمضان رو در جوار گنبد امامزاده صالح ،در کنار خانواده ام و زیر آسمون[پشتبان خونه مون] سپری کردم ...اولین سالی بود که روزه ی بدون سحری نگرفتم[بجز دو مورد که خواب موندم]
به امید خدا سال بعد بیشتر از سحرهای رمضان کریم فیض خواهم برد.
2/7/90 از تهران
یک شناخت جدید با یک نگاه جدید به غایت آمال عارفین
یا حق ،التماس دعا 90.7.13
این ماه رمضان برای من بهترین ماه رمضان عمرم بود. از دست رفتن لحظه لحظه ی این ماه را همواره با تمام وجودم حس می کردم. سعی میکردم توی این ماه از خودم مراقبت کنم،آخه توی این ماه شیطان در غل و زنجیرِ و هیچ خبری ازش نیست (مثل زمان حضرت حجت عج )و هر گناهی که از ما سر بزنه مقصرش 100% خودمونیم.حداقل برای اینکه یک امتحان از خودمون بگیریم که ببینیم انشاء الله در زمان حضرت چه کاره ایم .اما دو سه باری .....
سحر های این ماه با تمام ماه رمضان های قبلی برام خیلی فرق میکرد و نشاط عجیبی داشت.تنها بودن در خوابگاه این فرصت را برام فراهم کرده بود تا در سحر ها خودم باشم و خدای خودم.
شب های قدر علی الخصوص شب 19 و 21ام دلم گرفته بود و بغض سنگینی گلوم را فشار می داد. نمی دونم به خاطرِ این بود که یتیم شده بودیم یا اینکه به خاطرِ این بود که بار گناهان چند ماهِ یا چند ساله روی دوشم سنگینی می کرد.هر چی که بود سعی کردم با استفاده از اون چشمه ی اشکم را جاری کنم، شاید اگه بهتر بخوام بگم اشکم خود به خود جاری می شد.
اين خواندن ابوحمزه با گذشته ها توفير داشت ..
يا الله !!!تقبّل منّا ...
90/7/29