پوست موز
آدم ابلهی در راه، یک دفعه، پوست موزی را روی زمین می بیند و با خود می گوید:ای وای! دوباره باید زمین بخورم!
معمولا افراد با شنیدن چنین لطیفه هایی می خندند در حالی که وضعیت رفتاری بسیاری از ما شبیه همین حکایت است. مثلا:
جواني كه در وضعيت گناه و تحريك شهوت قرار ميگيرد و ميگويد: ای وای! دوباره بايد گناه كنم!
يا كسي كه با تحریک غضب گویی با خود می گوید: ای وای! دوباره بايد فریاد بکشم، فحش بدهم و دعوا كنم!
این موقعیت ها تماما مضحک و در واقع ناراحت کننده است.
بله چون ميشود پوست موز در مسیر باشد و زمين نخورد.
ميشود وقتی که ناخواسته در موقعيت گناه قرار گرفتیم ، از آن عبور كرده و گناه نکنیم!
اين فقط نیاز به "تصميم" و "تمرين" دارد.
باید ياد بگيريم کنترل رفتارمان را در دست خودمان بگیریم.
بارها اين قبیل جملات را شنیده اید: "فلانی من را عصباني ميكند!" " گریه ی بچه... دیوانه ام ميکند." "ترافيك من را كلافه ميكند!" و ...
نقش خودِ گوینده ی منفعل این جملات در عصبانی شدن، دیوانه شدن و کلافه شدن چقدر است؟
به راستی چه کسی باید واكنشهاي ما را مدیریت و رهبری كند؟ دیگران؟!!!
خدا و ناخدا
من خیلی تو این موقعیت قرار گرفتم
قبلا" شکست میخوردم؛
ولی الان به لطف خدا پیروز میشم.
90/8/17
بسیار عالی
کاش بیشتر توضیح می دادید،،،
شاید هم اگر فضای کلاس آماده باشد این بحث را در کلاس دنبال کنیم با اجازه استاد و همکلاسی ها،،،
23 تهران
باید ياد بگيريم کنترل رفتارمان را در دست خودمان بگیریم. دقیقا درسته نقش گوینده بسیار مهم است.