یوسفی بود، ولی ...
روزهای آخر سال ۹۱ بود با یکی از دوستان که گفته بود در خرید و فروش تابلو فرش اشتغال پیدا کرده، تماس گرفتم و برای خرید ۳ عدد تابلو فرش، سفارش دادم اما ظاهرا درخواستم عجیب یا خاص بود چون با چند بار تماس و قول و قرار، به من گفت: «پیشنهاد می کنم "و ان یکاد..." بخرید بهتر هم هست.» اما درخواستم عجیب نبود سه تا تابلو فرش می خواستم با نقش «من کنت مولاه فهذا علی مولاه»؛ با هر طرح و کیفیتی... تاکیدی هم بر تشابه این سه نداشتم فقط تابلوهایی باشند که از لحاظ محتوا، ارتباط با نام مبارک یا یکی فضائل بی شمار امیرالمومنین علی بن ابی طالب سلام الله علیه داشته باشد، اما پیدا نشد!
برایم جالب شد؛ به یکی از نقاط مرکزی شهر تهران که تقریبا بورس تابلو فرش و صنایع دستی است رفتم و تقریبا تمام تابلو فرش های مغازه ها را با حوصله دیدم. تابلوها دو دسته بودند: مذهبی و غیر مذهبی؛ غیرمذهبی ها اغلب تصاویر طبیعت و حیات وحش و چهره و ... شکل می داد -که از نقد آنها می گذرم- و تابلوهای مذهبی هم منحصر بود در انواع گوناگون و پرتیراژ «و ان یکاد» و در مواردی چهار قل و دو قل! و آیة الکرسی، البته همه در حاشیه آیه ی شریفه ی وان یکاد و تعدادی هم تصویر مسجدالحرام.
اما نکته نگران کننده اینجا بود که از نمادها و شعارهای شیعی خبری نبود.
دایره درخواستم را گسترده تر کردم و گفتم: اگر اسامی خمسه طیبه علیهم السلام (پنج تن) و یا چهارده معصوم یا تابلوهایی مثلا با تصویر بارگاه آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام یا نام یکی از اهل بیت و ... باشد هم خوبه. خلاصه تابلوهایی که وقتی بر دیواری نصب می شود نمادی و شعاری از شیعه بودن اهل منزل باشد. فروشندگان محترم و متدین با دلسوزی همراهی کردند و حتی برخی با دیگران تماس گرفتند و یک عزیز هم همراهم شد در سایر فروشگاه ها و... اما یافت نشد! در آخر سه تابلوی متفاوت از انواع گوناگون «و ان یکاد» انتخاب کردم و ...
آن روز دیدم که گویی مولا در بازار تابلو فرش و بین صاحبان تقاضا و کاسبان عرضه هم غریب است. یک سینه حرف موج می زند در دهان ما...
همان ماجرای تلخ همیشگی که "یوسفی بود ولی هیچ خریدار نداشت!" ولی اینجا چرا؟! در مملکتی که محبت علی و اولاد علی سکه رایج بوده و هست.
آن روز برای چندمین بار دیدم که مدیریتی فرهنگی در این امور نیست و بافنده و دلال و فروشنده همه چشم به تقاضای بازار دارند و بازار هم -بخش خارجی و غیر مذهبی اش که هیچ- بخش مذهبی هم به فکر دغدغه های شخصی و کاملا فردی خودش هست؛ می خواهد چشم نخورد! و کم توجه به هویت شیعی...
چشم زخم را رد نمی کنم؛ العینُ حقٌ، اما با توجه به این که تلاوت یا نصب آیه شریفه ی وان یکاد.. هیچ تاثیری در جلوگیری از چشم زخم ندارد، این نکات مطرح است:
۱. چرا اینقدر این آیه را همه جا می بینیم از کارت تبریک و پلاک طلا برای نوزادان و کودکان تا روی آثار هنری گوناگون از جمله همین تابلو فرش ها و...؟
۲. اغلب مردم عزیز ما، در هر وضع و وضعیتی که هستند؛ زیبا و زشت، غنی و فقیر، از هر دَهک اقتصادی؛ بر این باور اند که دیگران حتما آنها را چشم خواهند زد! اما چرا؟! گویی غباری از جنسِ "خودپسندی" و "خود خاص پنداری" بلند شده و بر سر و کله همه ما نشسته!
۳. این نگاه، فاصله ها را بین خانواده ها بیشتر کرده و بیشتر می کند. متاسفانه خیلی می بینم که افراد معمولا موفقیت های مالی و اقتصادی خود را حتی المقدور از فامیل خود مخفی می کنند. که مبادا چشم زخم و حسادت و سایر مزاحمت های احتمالی و... اما بد بختی ها و نگرانی هایشان را راحت تر به اشتراک می گذارند! به قولی ختم ها شلوغ تر از عروسی هاست!
۴. چرا اغلب، همین جماعتی که همیشه در هراس، از بلیه چشم خوردن نگران و هراسان هستند، به دیگران و نعمت های خدا به آنها، یا به دیده تحقیر و تمسخر نگاه می کنند یا حسادت و حسرت؟ به عبارتی با واکنش خود یا دل می شکنند یا ترسِ چشم زخم خوردن را در جان هم نشین خود بیشتر می کنند. زیرا معمولا کسانی که تنگ نظر هستند بیشتر نگران حسد و آفات آن هستند.
۵. چرا در ادبیات عامه مردم در کوچه و بازار و فیلم و سریال عبارت هایی موثر و نورانی مانند: "سبحان الله" ، "ماشاءالله" و "تبارک الله" و ... کمتر شنیده می شود. مثلا شما در روز اگر با مردم، زیاد معاشرت دارید چند بار "خسته نباشید" می شنوید؟ و چند بار "ماشاءالله لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم"و یا حداقل "ماشاءالله"؟
۶. بحث چشم زخم از لحاظ اجتماعی و فرهنگی بحث مهمی است و نقش باورها و اضطراب ها و افکار وسواسی در آن بسیار اساسی است و نیاز به شرح و بسط بیشتری دارد که ان شاءالله شاید بعدا به صورت مستقل به آن بپردازم. اما دردِدلم را این گونه ادامه می دهم:
۷. کاشی های سردر منازل را جوان ها شاید کمتر به یاد داشته باشند ما هم از کودکی به یاد داریم که نام پنج تن برآنها بود یا حدیث "ولایة علی بن ابی طالب حصنی..." و یا "بسم الله الرحمن الرحیم" و یا یکی از آیات کریمه قرآن مثلا آیه تطهیر و... اما در معماری امروزه ی ما این سنت فراموش شده و بچه های ما در سردر منازل جدید، دیگر کاشی های "ادخلوها بسلام آمنین" و یا "هذا من فضل ربی" و ... را به ندرت می بینید.
۸. چه شده که خانم های ایرانی که در دوره پهلوی و قبل از آن و حتی در دربار قاجار، از گردن بند "الله" و "پنج تن" و "شمایل(تمثال) آقا علی بن ابی طالب" با عشق و ارادت استفاده می کردند، امروزه به سنگ های مثلا انرژی زا رو آورده اند و ادبیات امروزشان مملو است از کلماتی از جنس چاکرا و انرژی و انرژی درمانی و موج مثبت و یوگا و فنگشویی و ... به کجا رسیده ایم.
۹. راستی سخت گیری های شبهِ طالبانیِ برخی از دینداران، به دینداری مردم، کمک کرده یا در بی دینی و بی قیدی و التقاط برخی موثر افتاده؟ مثلا ایرادهای بنی اسرائیلی به خانم ها که گردن بند اسامی "اهل بیت" یا "الله" استفاده نکنید چون شاید بی وضو باشی و ... از این جور حرفها! خُب ملاحظه می فرمایید چی شد؟ نمادهای بت پرستی و بودیسم و کوفتیسم جایش را گرفت!
۱۰. بدون هیچ رودرواسی همه ما شیعیان و هر دولتی و هر مجلسی که هر وقت در این مملکت بر سر کار بیایند بر اساس قانون اساسی موظف اند و همه مردم موظفیم که پاسدار مذهب حقه جعفری باشیم و این مذهب را ترویج و تبلیغ کنیم و با خرافه و التقاط مقابله، حتی اگر دشمن را خوش نیاید!
۱۱. سهم من و تو از این وظیفه و تکلیف چقدر است؟
راستی این نامه ای به وزیر و وکیل نیست! با خود شما هستم برادر و خواهرم که این متن را می خوانی و الا مسئولین امور فرهنگی ما، مشغول جلب نظر "از ما بهترون!" هستند و اغلب مثل "اهالی هنرِ اصلی!" در سودای سیمرغ و آرزوی اسکار و خرس و گاو طلایی هستند. یا دغدغه های سیاسی مهم تری دارند و یا... که اگر این چنین نبودند، این وضع فرهنگ و هنر ما نبود.
با خواندن این متن واقعاً متأثر و ناراحت شدم.
اما جواب این سوال چیست؟ "سهم تو از این وظیفه و تکلیف چقدر است؟"
واقعاً من به عنوان عضو کوچکی از این جامعه باید چه کاری انجام دهم که فقط اسم شیعه را به یدک نکشم؟ چه کار کنم که من هم با سکوت و بی خیالی یا عدم توانایی باعث و بانی بیشتر شدن مظلومیت حضرت علی (ع) و فاطمه زهرا (س) نباشم.
راستش تا بحال راجع به این موضوع فکر نکرده بودم.ولی مطالبی که به ذهنم می آید:
1-واقعا"فرهنگ مردم به حال خود رها شده و مردم هم گرفتار خرافات و خودپسندیها و اضطرابها وترس از دست دادن داشته هایشان هستند که به توجه بیش از حد به چشم زدن،منجر میشود ...
2-به شخصه در خانه ام یک تابلوی خط(اهدناالصراط المستقیم)دارم.همین.و باوجود علاقه ام به 5 تن(ع)چیز دیگری الان ندارم.-قبلا"داشتم ولی تابلوش شکست-
3- در جامعه حالتی ایجاد شده که اگر کسی این چیزها را داشت ریاکار است!(در مغازه ای به فروشنده ای تذکر دادیم که چرا تابلوی "و ان یکاد"را کف مغازه گذاشته و رویش هم چیزهایی گذاشته،و ایشان شعری از حافظ در مورد ریاکاری!!! برایمان خواند!
صدا و سیما هم از مذهبیها این تصویر را ارائه می دهد!
بنظرم درمورد مسائل مذهبی به شکل مستقیم انقدر در جامعه و صدا و سیما صحبت شده که به حالت اشباع رسیده!
......
و شاید سلیقه هایمان را به سوی چیزهای دیگر سوق داده اند و متوجه نمی شویم!
و شاید تا به حال متوجه اهمیت این موضوع نبوده ایم(شما اولین روحانی و شاید اولین نفر هستید که این موضوع را برای عموم بیان کرده اید!!!!)
راستی فکر می کنید بازار ما دقیقا"دنبال خواست مردم-خصوصا"مذهبیها_ هست؟اگر اینطور است چرا زمانی روسری بزرگ پیدا می کنیم که مد شده باشد و در غیر اینصورت روسری بزرگ نایاب می شود؟!و یا با طرحهای زشت و قدیمی پیدا میشود؟!
کم کاری ما مذهبیها-من به شخصه!-کاملا"مشخص است .عشق داریم ولی تفکر؟!اعتماد به نفس؟!
ایکاش رک و روراست بودیم!
انگار خیلی از آدم ها فقط ادعای دینداری دارند!!!!!!!!
و از نماد های مذهب در اطرافشون خوششون نمیاد، حتی اگر مربوط به زندگی خودشون نباشه!
مثلا وقتی یه نشان مذهبی رو در زندگی آدم میبینند چنان رو ترش میکنند که انگاری جنایتی اتفاق افتاده. یا اگر هدیه ای مذهبی بهشان دهی که دیگر واویلا.
خانواده ها همین که بچه بلد بشه خرج زندگی در بیاره یا غذا خوب درست کنه یا "خوشوقتم"و"مرسی" رو درست تلفظ کنه رو تربیت کاملی میدونن!!!! تلویزیون هم که انگار قصد دارد از دشمن عقب نیفتد!!!!!!آموزش و پرورش هم که...
...
سلام
- استاد بابت تیزبینی و تحلیل دقیقتان تشکر .
-من هم تلاش کردم در تهران و حتی در بازار فرش شیراز تابلویی با مشخصات فوق پیداکنم که دریغ از یک اثر ؟!!
- از یکی از آشنایانم که در کار بافت فرش است خواهش کردم کار بعدی خود با یکی از مشخصات مذکور شروع کند .
- استاد همان طور که فرمودید این کم لطفی ما نسبت به مذهب شیعه منحصر به فرش نیست ان شاالله که بیشتر دقت کنیم و باور کنیم که رفتار تک تک ما در هر جایگاهی که هستیم مؤثر خواهد بود .
23 ساله - دانشجوی ار شد روانشناسی - تهران -14 فروردین 1392
یادمه ماه رمضونا روز بیست و یکم می رفتیم خونهی دایی مادرم و افطار در کنار همدیگه بودیم.یه شمایلی از حضرت علی(ع) و ذوالفقار همیشه روی دیوار خونشون بود.آیه ای هم در مورد ولایت اون تابلو رو مزین کرده بود که من همیشه از دیدن اون تصویر لذت می بردم.
هرکس که به موضوعی اعتقاد داره باید اون رو بیان کنه و به دیگران نشون بده.چه کاری ساده تر از این؟
دقیقا خانواده ما هم به خاطر ارادت خاصی که به حضرت ابوالفضل داریم یه نام ابوالفضل العباس را برای طرح تابلو نیاز داشتیم که متاسفانه پیدا نشد
برای سفارش ساخت طلا از اسامی معصومان دقیقا می گویند گناه دارد و نمی سازند
وقتی که چنین است پس تقاضا هم رنگ و بوی دیگری به خود می گیرد
من اخیرا روی پل هوایی ها تبلیغات مذهبی خوبی دیدم که درباره دین و خانواده هست ازین شکل فرهنگ سازی ها خیلی میشه استفاده کرد
اگر 100% مردم بهش دقت نکنن اما 10% دقت می کنند
کم کم جمع می شن و دریا می شن انشالا
توی خونه ما هم یکی از این تابلوها هست. اما کار دست یکی از اقوامه که به ما هدیه دادند. ایشون هم خیلی دنبال نقشه "من کنت مولاه .." بودند که ببافند ولی پیدا نکرده بودند. جدا که وضع فرهنگی منفجره ! افرادی مثل شما که حرفتون خریدار داره، میتونید با یک یا چندتا از بافنده ها صحبت کنید که این طرح ها را هم بزنند. که البته اونها هم بیشتر سلیقه مشتری را در نظر می گیرند تا توصیه دلسوزانه را ! البته باز هم باید توجه داشت که چون این طرح ها توی بازار نیست، احتمال اینکه چه فروشنده و چه خریدار به اونها جذب بشه، زیاد هست. برای درست کردن نقشه هم میشه یه یک گرافیک کار سفارش داد که چندتا طرح قشنگ درباره این حدیث بزنه و بعد روی صفحات مشبّک چاپ بشه. بعد از کمی کار روی اون، میشه نقشه اصلی. البته توی اینترنت هم طرح های زیادی برای این حدیث زدند. ارزوی موفقیت و سعادت دارم برای شما
قم-25 ساله
تبارک الله (خواستم بنویسم خسته نباشید اما گفتم بهتره از خودم و از همین الان شروع کنم...)
مثل همیشه نگاهتون منحصر بفرد و دقیقه.
واقعا با چه بهانه های بدی از نمادهای باارزش شیعه که باید افتخارمون باشه فرار میکنیم.
البته مطمئنا من هم کماکان به این درد مبتلاهستم اما از همین الان با
حرفهای شما استاد تیزبین بیشتر به این مساله فکر میکنم و سعی خودم رو در احیای این نمادها بکار میگیرم.
اجرتون با مولا علی علیه السلام
التماس دعا
20ساله-دانشجوی پزشکی-کرمانشاه
خیلی وقته ذهنم درگیر سوالات زیادی در مورد چشم زخم هست...بس که مطالب جور واجور از عالم و غیر عالم در این باره شنیدیم..ای کاش یک بار برای همیشه این بحث به شکل جامع مطرح میشد و پرونده اش بسته!
به خاطر طرح این موضوع ممنون .
درباره استفاده از نمادهای شیعی ...من در نمایشگاه قرآن هم به این مشکل برخوردم ..با کیفیت ترین تابلوها از هر جنس و هنری مربوط میشد به آیه شریفه "و ان یکاد"...
کلی گشتیم تا تابلوی معرق زیبایی با نقش بسم الله... پیدا کنیم.
تهران.34 ساله.لیسانس.فروردین92
حاج آقا بیانتون متینه اما من هم یک سوال از شما دارم! خود شما وقتی اون چیزی رو که می خواستید رو نیافتید چه کار کردید! بعد از کلی گشتن به همان موارد موجود اکتفا نمودید! آیا بهتر نبود که برای دل خودتان هم که شده یخورده بیشتر تلاش میکردید و بجای خرید تابلوهای تکراری ایده، طرح و نقش خودتان را با یک طراح و قالیباف در میان می گذاشتید؟ درست هست که موارد سفارشی معمولا گران تمام می شوند اما یک چیز را مطمئنم و آن اینکه اگر طرح و نقشه را مستقیما به یک قالیباف بدهید (بدون واسطه) هم برای شما ارزان تمام می شود و هم سود خوبی برای اون فرد نصیب می شود! البته من سال قبل که در شهر خودمان دنبال تابلو فرش مذهبی بودم تنوع و طرحهای مختلفی رو مشاهده کردم! مخصوصا در مورد اسماء الهی و پنج تن آل عبا و ...! و در شهر ما از این موارد بیشتر هست! اما در کل علت کمبود یا نبود یه تابلو فرش بخصوص، خود ما هستیم اگر تقاضا برای یه مورد خاص بیشتر باشه مسلما تولید هم به همان سمت خواهد رفت!
ادامه در کامنت بعد...
در مورد استفاده از نام های مذهبی و شمایل و ... نیز باید عرض کنم که بله فرمایش شما کاملا صحیح هست و در خود شهر ما هم بخاطر اینکه گفتن استفاده از اسماء الهی و آیات بدون طهارت گناهه بنابراین دیگر کسی دوره این جور زینت آلات نمیره! حتی در خود این تابلو فرشها هم چندی پیش که با برخی از بافنده ها که خانم بودن صحبت میکردم دیدم که مغزشان را خوب پر کرده اند و دیگر تمایلی به بافتن تابلو فرش های آیات قرآنی ندارند! آنها می گفتن که شنیدیم چون بدون طهارت دست زدن گناهه بنابراین طرح دیگه ای ببافیم بهتره! حالا به نظر شما مقصر واقعی این موارد کیست؟ که به جای دادن راه حل کل صورت مسئله رو پاک کردیم.
شرمنده از طولانی شدن مطلب
در پناه حق
...
3.در خصوص تابلو های خانه هم میشه مکان خاصی را در نظر گرفت و متناسب با مناسبت های مذهبی تصویر و یا طرح خاص و یا یک پوستر را به آن مکان اختصاص داد و همین تغییر این پوستر ها باعث توجه مهمان ها و افرادی که آن را می بینند می شود و همین نشانه ای برای با اهمیت جلوه دادن اصل موضوع خواهد بود.
سال نو بر شما و خانواده محترمتون مبارک.
دستتون درد نکنه که این مطلب مهم رو در یادداشتها آوردید.
خواهش میکنم در صورت امکان راهکارهاتون رو برای تغییر این وضعیت شفافتر مطرح کنید.
متشکرم.
چقدر به مطالب زیادی اشاره کردید که نسبت به آنها بی توجهیم! ان شاءالله به همین اندازه استفاده کنیم.
در رابطه با مورد 5 (کمتر شنیده شدن عبارت های مؤثر و نورانی) خودم قبلاً چنین حسی داشتم: این که وقتی که با آدم هایی که کمتر مذهبی هستند صحبت می کنیم، ممکن است در صورت استفاده از این گونه عبارات، یا حتی هر عبارتی که جنبۀ دینی داشته باشد، ما را به عنوان آدم متفاوتی حساب کنند. این امر ممکن است حس ریا به ما القا کند و همچنین از قابلیت تأثیر ما بر دیگران هم کم کند. اما حالا به نظرم خیلی هم فاجعه نیست که بقیه این طور فکر کنند. بالاخره بدون به اصطلاح ریا، قرار است چه طور روی بقیه تأثیر بگذاریم و از امور دینی حمایت کنیم؟
این حس باعث شده بود که حتی از آدم های غیر مذهبی هم کمتر از عبارات دینی استفاده کنم. بیشتر، وقتی پیش آدم های مذهبی بودم از این عبارات استفاده می کردم. شاید این ریای بیشتری داشته باشد!
با تشکر و التماس دعا،
25 ساله، دانشجوی دکتری، تهران
به چه موضوع خوبی پرداختید. من سر در خونه ها بیشتر وان یکاد...میبینم تا اسم پنج تن. نمیدونستم وان یکاد ... تاثیری برای چشم زخم نداره.
ممنون که مارو از اشتباه درآوردید. درمورد گردنبند هم اگه دقیقتر توضیح بدید ممنون میشم!گردنبندی که سوره ی قرآن یا اسم ا... روش حک شده باید رویش پوششی باشه که بشه همیشهو همه جا گردن انداخت یانه؟
بازهم متشکرم از توجه تون
انشاالله که هر کدوم از ما بتونیم حتی با پرسیدن یک سوال و درخواست از هر مغازه تابلو فرش که در مسیر روزمرگی مون از کنارش عبور می کنیم،سهم خودمون رو در این وظیفه ادا کنیم:
تا حداقل ، نیاز و تقاضا رو تو بازار ایجاد کنیم، البته به کمک هم.
چرا که ما تو کلاس شما یاد گرفتیم یک دست هم صدا داره.
23ساله-لیسانس کامپیوتر-تهران
سرنخ این رشتهی کوتاه را گم کرده ام
صحیح است.
مورد 5 خیلی خوب هست و سعی می کنم در سال جدی انجامش دهم.
ماشاءالله
حقا که درست و سنجیده می گویید.
من هم امروز به برج میلاد رفته بودم و از یکی از غرفه ها که تابلو فرش می فروخت ، از وجود تابلو با طرح "من کنت مولاه فهذا علی مولاه" سوال کردم ولی متاسفانه جواب منفی شنیدم و این تاسف خود را به فروشنده ابراز کردم.
إن شاء الله که تمامی عزیزان همت کنند و با یک سوال کوچک و اعلام ابراز تاسف خود به فروشنده، هنگام شنیدن عدم موجود بودن چنین تابلوهای با ارزشی، گامی بزرگ در راستای احیای سنت های فراموش شده بردارند.
23 ساله-دانشجوی مخابرات-تهران
جانا سخن از زبان ما میگویی.
حاج آقا من خودم هنرمند هستم (نقاشی روی شیشه) و در بین مشتریانم (حتی مذهبی ها) تقاضایی درباره تولید محتوای مذهبی ندارم.
در حالیکه هنر علاوه بر اینکه یک ابزار فرهنگی است، به فضای انسانی و مخصوصا ماشینی امروز روح میبخشد و چه روحی متعالی تر از مضامین دینی و به خصوص شیعی.
انگار هنرهایی مانند تابلو نقاشی یا لباس یا از این قبیل فقط در میان قشر به اصطلاح روشن فکر طرف دار دارد و آن هم از نوع کلاسیک!
هنر روح انسان رو جلا میده و توجه به اون و استفاده از اون در جنبه های مختلف زندگی اگر با درک درست صورت بگیره باعث حفظ ارزش ها و انتقال اون به نسل های بعد میشود.
امیدوارم خودمون (مردم) و مسئولین بیشتر به این قضیه اهمیت بدهند.
کارشناسی نرم افزار/22ساله/تهران
چقدر به نکات دقیقی اشاره میکنید واقعن چرا ما اینقدر در حق خودمان ومذهبمان کم لطفی میکنیم یا حتی بی لطفی !...
...
ممنون که به این نکات اشاره میکنید ممنو ن از تلنگرتان!!
من واقعا نمیدانم چطور و با چه کیفیتی باید مسئله غدیر و وصایت ایشان رو زنده نگه داشت در حالیکه همین موضوع عامل اختلاف شیعه و سنی و در نتیجه شادی دشمنان اسلام است...
دغدغه های شما بسیار به روز است.
تذکر شما همیشه برای ما مسیر و جهت اصلی را روشن می کند.
انشاءالله خداوند شما را برای ما حفظ کند.
جان به فدایت علی
یا علی
یادم هست میفرمودید همیشه برای اضافه شدن عقلمان باید دعا کنیم!
خدا علم و عقل درست عمل کردن در هر راهی را عطایمان کند که گاهی هدف خوبست اما در بیراهه گم میشویم!
رب زدنی علما....
به سهم خود برای پررنگ شدن برکاتی که رو به کمرنگ شدن آورده تلاش میکنم!
اما استاد!
واقعا ناراحت کننده است که سکان اینگونه کارها دست کسانیست که نمیخواهند یا نمیتوانند! و دلشان پیش جایگاهیست پرمسئولیت تر از آنی که دارند و برایش دل نمیسوزانند!
21ساله.دانشجوی کارشناسی نرم افزار.تهران
من چند سال پیش در نمایشگاه قرآن دنبال تابلوی سوره ی کوثر می گشتم . خب پیدا کردمش . همین طور تابلوهای معرق با نوشته های زیبایی درباره ی اهل بیت و آیات قرآن وجود داشت . اما در تابلوفروشی های سطح شهر بیشتر همین تابلوهایی دیده می شد که شما گفتید به غیر از استثناهایی مثل پاساژ مهستان که یه جورایی پاتوق مذهبی هاست.
انگار هنری در کار نیست و یک سری کار بازاری صرفا برای کسب درآمد تولید میشه .
من استعداد کار هنری دارم و خیلی دوست دارم کارهام برخاسته از معرفت دینی و همین طور باعث تشویق بیننده به تفکر درباره ی اون مفهوم مذهبی باشه . اما فعلا که مشغول دانشگاهم فرصت چندانی برای این کار ندارم.
امیدوارم همه ی هنرمندان من جمله خودم وقتی که فرصت کردم ، باعث اصلاح این وضعیت بشیم.
یا علی
استاد گرانقدرم و دیگر عزیزان سلام و عرض ادب.
حاج آقا، این یادداشت منسوب به غربت امیرالمومنین سلام الله علیه، قطعاً همان شکوه و درد و دل اساتید و اهالی فرهنگ و هنری است که قلب شان به عشق و مودّت اهل بیت علیهم السلام می تپد؛ و اگر چندین مصداق دیگر از بی مهری ها و بی توجهی های مسئولین و ما مردم رو نسبت به مقام بلند اهل بیت علیهم السلام در کنار مصداق های ذکر شده شما قرار دهیم، و اگر خدای ناکرده اینگونه پیش رویم، فاتحه انسانیت خوانده خواهد شد. ||| چرا که فراموشی نام و یاد اهل بیت علیهم السلام، فراموشی انسانیت، خوبیها، اخلاقیات، مهرورزی ها، کرامت ها و صفا و صمیمیت هاست |||.
در پایان دعا می کنم که در این سال جدید، همراه با همه عزیزان، همرنگ نیکی ها و پاکی ها شویم و انشاالله که سال ظهور باشد.
یا علی
سال نو مبارک
ممنونم به خاطر متنتون،من رو خیلی به فکر فرو برد و خیلی افسوس خوردم به خاطر کم کاری خودم..
من واقعا نمیدونستم که وان یکاد هیچ تاثیری در رفع چشم زخم ندارد!
در آخرین جلسه ی کلاس مجردها در سال 91 فرمودید که وقتی از جلو مغازه تابلو فرش فروشی رد میشوید از مغازه دار بپرسید که آیا تابلو من کنت مولاه فهذا علی مولاه را دارند یا نه،و فرمودید که این کار ما باعث میشود که فروشندگان تابلو فرش و بافندگان وقتی تقاضای بازار را ببینند اقدام به تولید این تابلوها با این نقش ها کنند.
24ساله/مهندسی کامپیوتر/15فروردین 92/تهران
از آخرین جلسه ی کلاس(مجردها) در سال 91 این موضوع از دغدغه های ذهنم شده و خیلی به آن توجه می کنم ؛در برخی از دید و بازدیدهای نوروزی و یا برخی مکان های عمومی؛ گاهی در یک اتاق چند تابلو با طرح های مختلفی از گل و مناظر مختلف ولی دریغ از یک تابلو با نام ائمه و یا سایر مواردی که فرمودین.
تصمیماتی که دارم:
-مطرح کردن این موضوع با دوستان و آشنایان و جلب توجه آن ها به این موضوع
-رفتن به بازار و تقاضای تابلوها و محصولاتی واجد المان های شیعی مانند آنچه ذکر شده
-تهیه ی آنها به عنوان هدیه
یا علی
21ساله؛کارشناسی اقتصاد؛تهران
سهم من این است که توجه کنم به خودم و دیگران که داریم چه کار میکنیم؟ فقط زندگی ؟بدون توجه به اینکه وظایفی در قبال خودم و انها دارم؟ علاوه بر مطالعه،دانشگاه و سر کار رفتن، خوردن و خوابیدن باید توجه به انچه در اطرافم می گذرد داشته باشم و به کمک اختصاص دادن زمانی برای شنیدن پند و تفکر کردن اول متوجه این اشکالات بشوم و بعد هر چقدر در توانم هست برای مذهبم کار کنم.انشاالله
ممنون که اینقدر دلسوزانه نکات مهم را میفرمایید.
(راستی قبل از عید تصمیم داشتم یک کار هنری مثل قالیبافی یاد بگیرم و تابلو فرش ببافتم و حلا قول میدم انشاالله فقط برای اهل بیت علیهم السلام ببافم و به دیگران هدیه کنم)
1.تبریک عرض میکنم به مناسبت سال جدید و با آرزوی سالی پر برکت برای شما و خانواده گرامیتان
...
3.با نوشته زیباتون کاملا موافقم و شاید خوشحالتون کنم اگه بگم که تمام مطالبی که شما بیان میکنید دقیقا دغدغه ذهنی من هم هست و ممنونم از اینکه افکارتون به جوونا اینقدر نزدیکه .
4. در نهایت یه تشکر حسابی از تشکیل کلاس مجردا(لطفا برای همه جوونا دعا کنید با بالا رفتن سن ازدواج من یکی از افرادی هستم که خیلی نگرانم و نمیدونم چرا خدا صدامو نمیشنوه و امتحان سختی هم پس دادم.....لطفا راهنماییم کنید....)
به مطلب جالبی توجه کردید من هم تجربه مشابهی دارم مبنی بر اینکه تصمیم گرفتم یه تابلو نقاشی خط بخرم اون هم با نقش مبارکی از اسم مولا.چند جایی که سر زدم دیدم یا اصلا نیست یا خیلی کمه یعنی نهایتا تنوعی که نبود هیچ انتخابی هم تقریبا نمیموند.یا تو همین گوگل اگه سرچ کنید تابیوهای نقاشیخط با عنوانی از اسم مبارک حضرت علی خیلی تعدادی که نشون میده کمتر از بقیه عناوین هستش.
شاید ما به عنوان متقاضی بازار قسمتی از مقصرین این امر باشیم که توجهی به خواستمون نمیکنیم. هرچه که در مغازه باشه راضیمون میکنه . شاید اصلا فکر نمیکنیم که چه نقشی مهمه.فقط میخوایم هدیه ای از سر تکلیف بخریم
چه قدر تامل برانگیز است جمله ی: «آن روز دیدم که گویی مولا در بازار تابلو فرش و بین صاحبان تقاضا و کاسبان عرضه هم غریب است.»
ان شا الله که همان پرسش ساده ای که شما فرمودید را دوستان کلاس مجردها از صاحبان تقاضا و کاسبان عرضه می پرسند.
و با انجام شاید کوچک ترین کارها ما خریداران بازار می توانیم سبک تولید اجناس را تغییر دهیم.
20 ساله ،دانشجوی کارشناسی زیست ، 15 فروردین 92
دلم خیلی از مظلومیت مولام گرفت! میدونم تاثر خشک و خالی دردی رو دوا نمیکنه! سر در خونه ما {و ان یکاد} نصب شده و همینطور همه خونه های کوچه! اما به قول شما نشانه ای از شیعه بودنمون تو خونه نیست! حتما امشب موضوع رو با پدرم در میون میگذارم! و ازین به بعد سعی میکنم حتما بیشتر در این زمینه انجام وظیفه کنم!
تلنگر خوبی بود
ممنونم
22ساله/کارشناسی حسابداری/کاشان/پانزدهم فروردین92
كاملا موافقم
تو هر مجلسي كه ميشينيم يا در هر گفتگويي اغلب صحبت از بيماري ها ،داد از فقر و گراني، پايين جلوه دادن خود، احساس هاي منفي و... همگي از ترس چشم زخم ،فوق العاده روح انسان را آزرده و افسرده ميكند.
بنظر من مهمترين دليل كاهش رفت و آمدها و قطع صله رحم به همين دليل است.(كه آفت و اثراتي به مراتب بيشتر از چشم زخم دارد)
همه مردم بخوبي تمام آيات ،روايات ،اشعار و احاديثي كه درباره چشم زخم وارد شده را تماما حفظند و در جيب هايشان و...احراز چشم زحم وجود دارد. ولي دريغ از يك حديث يا آيه كه در مورد نماز،روزه،اخلاق،حجاب و ....
اي كاش به اصول دين و رعايت شيونات اخلاقي هم اينقدر توجه داشتند(كه در آنصورت مدينه ايي فاضله داشتيم).
كارشناسي ارشد برق -بوشهر -28 ساله
یادم است در کلاس که مفصل در مورد این موضوع صحبت کردید فرمودید هر کدام از ما آدم ها میتوانیم به سهم خودمان در فرهنگ جامعه خود مؤثر باشیم، بازار تقاضای ما را عرضه می کند.
امسال عید به مشهد مقدس مشرف شدیم، در قسمتی از یکی از فروشگاه ها تمام خطاطان و هنرمندان دور هم جمع شده بودند و من ( در نتیجه ی صحبت های شما ) از این مغازه به آن مغازه دنبال تابلویی با نماد شیعه بودم که خیلی سخت پیدا می شد .
هنرمندان بعد از شنیدن درخواست من، می گفتند اگر چند روز مهلت بدهم حتما این تابلو را برایم تهیه می کنند .
اگرچه تهیه کردن یک سفارش در عرصه ی خطاطی خیلی ساده تر از تهیه تابلو فرش است. اما باز هم می شود اثر تقاضای خریدار را دید و آن را به فعالیت های فرهنگی پررنگ جامعه تعمیم داد .
26 ساله، لیسانس ، تهران
اتفاقا همین چند وقت پیش بود از کنار در خانه ای که چندین سال از کنارش می گذشتم می رسیدم می ایستادم ،که این خانه سر در دارد، آن هم،(( من کنت مولا ه فهذا علی مولاه ))اما چند ماهی هست که در ورودی خانه را بخاطر قدیمی بودنش برداشتند و سر درش را هم ... احتمالا بردند نمایشگاه در های قدیمی. ناراحت شدم .در ،و سر در قدیمی را برداشتند و سر در جدید به سبک قدیم قاجار کار کردند اما دیگر خبری از مولا نبود .اون روز خیلی از این بابت ناراحت شدم و این جمله ی شما که
(آن روز دیدم که گویی مولا در بازار تابلو فرش و بین صاحبان تقاضا و کاسبان غریب است )
من رو یاد همان روز انداخت .
بنده زیاد ملا لغتی و یا اهل مچ گیری و از این کارهای بیهوده نیستم ولی از حرص اینکه جواب پیام بنده رو ندادین عرض کنم که در بند 10 صحیح لغت رودرواسی ، رودربایستی هستش .
توفیقات حضرت عالی روزافزون
از آخرین جلسه کلاس مجردها به این صحبت های شما خیلی فکر کردم و به هرجا که رفتم خیلی دقت کردم . تنها تابلو فرشی که نیمه بافت بود و به چار چوب خود هنوز وصل بود در وسط سالن مترو علم و صنعت در کنار سفره هفت سین دیدم که مزین به نام مبارک حضرت فاطمه زهرا (س)بود خیلی خوشم اومد که در این ایام عید که مصادف شده با دهه فاطمیه چنین تابلو فرشی در وسط سالن قرار دادن و با 1888 تماس گرفتم و بابت این تابلو فرش از شهرداری تشکر کردم .
92-1-16 -کارشناس کامپیوتر - تهران (تهرانپارس)
تقریبا از جلسه آخر کلاسمون جرقه این بحث تو ذهن خیلیامون روشن شد که تا بیشتر از این دیر نشده باید کاری کرد به خاطر احیا برخی شعائر مذهبی برای جامعه و نسل های بعد از خودمون
ادامه دارد..
و دوم اینکه گاهی از تاثیر اونا غافلیم به طور مثال خود ما تو خونمون به هر گوشه که نگاه میکنی حتما یک نماد ازشیعه بودن از تابلو تمثال مولا علی و ناد علی و گاها کاشی حرم و حتی برچسب های کوچیک که اسم صاحب الزمان روش نوشته شده بسته به موقعیت اون جا مشهوده و این به ما دلگرمی میده یه جورایی خیالمون رو راحت کرده که انگاری اصولا باید همه جا این جوری باشه دیگه ولی خب همه اینها به لطف پدرم بوده ولی به شخصه اثر گذاریشون رو خودمون،جامعه مون و حتی عرضه و تقاضابازار دغدغه من نبوده که (البته اکثرا تهیه شده ازبازار پر رونق تر گذشته هاس) ولی خب میدونم این کافی نیست و یرای حفظ اونها برای نسل های بعد باید یک کار جهادی بکنیم بدون اینکه چشم بدوزیم به حرکتی از سیما و سینما و...که کار از کار بگذره و به عنوان اولین قدمی که برمیدارم در خرید هدایا و سوغات برای اطرافیانم نشون دادن نماد شیعه رو حتما لحاظ میکنم ان شاالله که موثر واقع بشه
شاد باشید و مهربان
25 ساله،ارشد حقوق خصوصی،تهران
- واقعا "ترس از چشم زخم " و از اونطرف "به چشم حقارت و یا حسادت نگاه کردن به موفقیت ها و شرایط دیگران " خیلی موضوع مهمیه تو این روزگار.
- الآن به صورتی شده که چشم زخم و ترس از اون کم کم داره به ریشه و فرهنگ ما مردم تزریق میشه (کما اینکه خیلی وقته این اتفاق افتاده و الآن داریم از پیامدهاش رنج می بریم) ، به طریقی که همونطور که استاد اشاره فرمودن افراد فامیل ، دوست و آشنا موفقیت هاشون رو از هم مخفی میکنن و کم کم از هم دور و دورتر میشن ، محافظه کار میشن و خیلی وقت ها ما نمی دونیم مثلا الآن دوستم ، یا از همسن و سالانم در فامیل الآن در چه شرایطیه .این باعث میشه از هم یادگرفتن ها ، از تجربه های همدیگه استفاده کردن ها ، همدردی کردن ها و... خیلی کم شده .
ادامه دارد..
- گاهی خودمون دیگه نمی دونیم در چه شرایطی حرف زدن از موفقیت هامون درسته یا نه ، انگار دچار سردرگمی مبهمی شده ایم .
- همونطور که استاد گفتند این ماییم که باید در خانواده و فامیل خودمون:
- این رفتارهای غلط رو منع کنیم .
- بگیم که می تونیم از موفقیت هامون صحبت کنیم و از اونطرف از خدا ایمنی و مصونیت رو خواستار باشیم.
- از کلمات خوب مثل " ماشاءالله " ، "تبارک الله " و ... برای تحسین ، مخصوصا تحسین بچه ها استفاده کنیم .
- و خیلی رفتارهای خوب و درمان کننده دیگه که باید روشون فکر کنیم و دغدغه ای باشه برای همه ما..
تشکر از استاد گرامی.
مهندسی کامپیوتر ، 26 ساله ، تهران
سر کلاس هم که در این مورد صحبت کردید ذهن من مشغول شد و برام دغدغه شده که هرکاری که به این مسأله کمک می کنه و از دست من برمیاد (هر کاری که وظیفه ی منه) انجام بدم.
من سه تا کار به ذهنم رسید و انجام دادم:
1-رفتم از 3 تا مغازه فرش فروشی سراغ تابلوی 5 تن و یا فاطمه (سلام الله علیها) رو گرفتم ... که نداشتن.(و ازین به بعدم سراغ میگیرم)
2-به چند نفر هم این موضوع رو گفتم و فکر میکنم براشون دغدغه شد.
3-هیچوقت به تابلو های خونه دقت نکرده بودم،دیدم خداروشکر هم «یا اباصالح المهدی» داریم به دیوار، هم «اللهم صل علی محمد و آل محمد» (البته فرش نه،معرق)...
نتیجه ی مورد 3 اینه که فکر میکنم شاید اوضاع معرق بهتر از فرش باشه و این سؤال برام پیش اومد که چرا "فرش" که انقدر تو صنایع دستی ایران معروفه باید این اوضاع رو داشته باشه...
22ساله ،کارشناسی ریاضی،تهران .
من خودم به شخصه ارادت خیلی خاصی به امیرالمومنین حضرت علی(ع) دارم واتفاقا حدود یک ماه ونیم پیش که رفته بودم برای پسرداییم پلاکی با نام مولا بخرم خیلییییی مغازه ها رو زیر ورو کردم اما دریغ از یک ردپا از اسم مولا..
تصمیم گرفتم بیام بنویسم این وضع رو اما احساس کردم شاید حرفم بی مورد باشه ووقتی این مطلب شما رو خوندم حس کردم دلم سبک شد
کاشکی آدمهای بیشتری تواین سرزمین دنبال زنده کردن فرهنگ شیعی تو دل ما جوونا بودن (البته یه طرفه حرف نمیزنم،قبول دارم که ما خودمون هم سهل انگاریم)
کاشکی انقدری که میترسیم پول وتیپ وخونه وزندگیمون چشم نخوره، یه کم هم میترسیدیم غیرت دینی و دل پاکمون چشم نخوره (که گویی خورده، خودمون خبر نداریم)
یعنی عیبی نداره استفاده از این جور گردنبند ها؟
متن خیلی جالبی بود تا به حال توجهی نداشتم به اینگونه نماها...
ببخشید من اون یه جمله خیلی به نظرم سوال اومد که پرسیدم...
دانشجوی مهندسی صنایع/مشهد
عالی بود. یه بار دیگه من از نکته سنجی و دقت شما شگفت زده شدم.
همیشه برام سوال بود که چرا مردم موفقیت هاشون رو از هم مخفی می کنند و وسواس شدیدی دارند که کسی چیزی نفهمه. یا چرا تا از یه چیزی تعریف می کنه جلوی چشمت هی به تخته می زنن و می گن حالا انقدر می گی تا چشم بزنی. خیلی ناراحت می شدم و علت رو نمی دونستم. واقعا درست گفتید که ریشه در خود ویژه پنداری داره.
متشکرم حاج آقا
خدا خیرتون بده و در پناه حق باشید
زهرا زاغی، دانشجوی علوم کامپیوتر،تهران
از بین بردن ریشه ی خود ویژه پنداری از درون خودم،
شیعه بودن و افتخار و تظاهر به آن
بین تقاضاهای ما و کالاهای عرضه شده رابطه ی زیادی وجود داره. تا وقتی ما دنبال چیزی نباشیم و اونو نخوایم اون چیز عرضه نمیشه تو بازار. این روزا همه دنبال چیزایی هستند که براشون سود و منفعت خاصی داشته باشه و این اصلا خوب نیست. اینکه ما به فکر زندگیمون باشیم خوبه اما دلیل بر این نیست که چیزهایی که بخاطرش به وجود اومدیم و از همه چیز مهمتره رو فراموش کنیم. بیاید جزء اون آدم ها نباشیم که تو گذران زندگی مهمترینا رو از یاد می برن.
فاطمه/23 ساله/ ارشد روانشناسی/تهران
می شه لطفا در مورد این جمله کمی بیشتر توضیح بدین:
" تلاوت یا نصب آیه شریفه ی وان یکاد.. هیچ تاثیری در جلوگیری از چشم زخم ندارد"
درد و دل شما حرف دل منم هست ...
شما رفتید بخرید پیدا نکردید من خریدم اجازه نصبش رو دیوار اتاقم رو نداشتم !!!
متاسفانه خیلی خیلی از مواضعمون عقب رفتیم، یا به عقب کشیدنمون!
چه کار باید کرد واقعا ؟!!
حضرت امام چه طور تونستن؟!!
نکته ای که در مورد "و ان یکاد" فرمودید خیلی مهم است چون اکثر مردم به خاطر چشم زخم از ان استفاده می کنند پس ترویج این موضوع می تواند کمک شایانی به کاهش تقاضا مردم کند.
-من تا به حال به موضوع نمادهای شیعی فکر نکرده بودم که چقدر مهم است که ما شیعه ها تابلو هایی در خانه داشته باشیم که کسی که از در خانه ما وارد می شود متوجه شود ما شیعه هستیم.
باتشکر
التماس دعا
23ساله/کارشناس زیست شناسی/ 16 فروردین 92 / بزرگراه بابایی
وظیفه ما اینه که سلیقه بازار را با ایجاد تقاضای همچین کالاهایی، عوض کنیم .
چون کاسب جماعت فقط به دنبال تقاضا است و نه ایجاد یک تقاضایی همچون درخواست به حقی که مطرح کردید.
راه آن هم این است که سلیقه خود و اطرافیانمان را به این مطالب تذکر دهیم،چون هر شیعه امیرالمؤمنین فطرتا این حرفهای شما را قبول دارد، و سپس تقاضای بازار را به این سمت تغییر دهیم.
26 ساله/فوق لیسانس مدیریت/تهران-یوسف آباد
انشاالله سال خوبی داشته باشید.
فکر میکنم(نظرشخصیه) خیلیا شاید از روی اجبار تابلوی وان یکاد رو میگیرن چون تمایل به بودن تابلو فرش مدهبی دارن و زیباتریناش آیه وان یکاد.... هستش.البته تابلو های آیت الکرسی هم تو بازار هست که یکم گرونتره.
درمورد پلاک طلا؛من خودم تا 5 سال پیش پلاکی داشتم که فکر میکردم انقدر قشنگه همیشه اینو میندازم اما وقتی مادرم پلاکی رو بهم هدیه کرد که تصویری از مکه و مدینه داره با اینکه از نظر اندازه کوچیکه ولی برا من خیلی بارزش وبزرگه ورو قلبم جا داره.حتی گاهی به یاد اون دومکان مقدس میبوسمش وبا هیچ کدوم از پلاکایی که تو بازار عوض نمیکنم.
سال نو مبارك
وااااااى مطلبتون بى نظير بود و من هم طبق توصيه ى شما كار پرس و جو را انجام دادم.
انشاالله بتونيم بيشتر همراهيتون كنيم و دغدغه مند باشيم.
ممنون از درس هاى دقيق و بجاى شما
برايم دعا كنيد.
از روزی که در کلاس مجردها اشاره ای به این موضوع شد، از هر تابلوفرش فروشی که در هرمسیری بود فقط سوال کردم که تابلویی با ذکر نام امیرالمونین(ع) و حتی یافاطمه(س) دارند یا نه؟همه پاسخشان یکی بود..چندجاهم که اصراربر خرید "وان یکاد "داشتند تنها یک جمله میگفتم:تابلویی میخواهم که نماد شیعه باشد..
23ساله/دانشجوی مهندسی صنایع/تهران،کلاس مجردها
راستش نمیدونم تقصیر مدیریت فرهنگی چقدر هست و یا اصلا تقصیر کسی هست یا نه،
ولی این رو مطمئنم که اگر هر کدام از ما فقط خودمون واطرافیانمون رو در مواردی اصلاح کنیم دیگه نیازی به مدیریت درست یا غلط کسی نیست؛
اگر من وقتی بر سر سانحه ای در خیابان میرسم ترمز نکنم از ترافیک پشت تصادف جلوگیری کردم.
کاش من زودتر به پدر و مادرم گفته بودم که جای یک نشونه شیعی بودنمون در خانه خالی هست!
23 ساله، کارشناسی IT ، تهران، 17 فروردین ماه 92
واقعا مطلب بجا و تامل بر انگیزی بود. (مخصوصا پاراگراف آخر)
از همان روز که سر کلاس در مورد این موضوع بحث شد، من هم خیلی جدی تر این موضوع را پیگیری کردم و به گوش دوستان آشنایان رساندم.
این جمله شما همیشه در ذهنم هست :
... در خانه هایمان ، و یا سر در خانه هایمان چیزی باشد که نشانه شیعه بودن ما باشد که حتی اگر روزی کل شهر از بین رفت ، دیگران بدانند که در این شهر شیعیان امیرالمومنین علی (ع) زندگی می کردند ...
و یا اینکه :
... تصویر "وان یکاد" و خانه خدا ممکن است در خانه هر مسلمانی باشد ، ما باید نشانه ای از شیعه بودنمان داشته باشیم ...
*چند ماه پیش شبکه press TV مستندی از یک استرالیایی نشون داد که سه روز آمده بود تهران گردی!
روز اول به همراه راهنماش رفت بازار بزرگ.تو بازار فرش فروش ها وارد یه مغازه تابلو فرش فروشی شد و راهنماش که خانم جوانی بود موضوع تابلو ها رو براش می گفت ;"ویس و رامین" ، "لیلی و مجنون" ، و...
*خود طرف هم محو زیبایی تابلو ها شده بود و ناگهان گفت : اوه " آخرین عشای ربانی"!
اون لحظه من جا خوردم که نقاشی"Last Supper" داوینچی اونجا چی میگه؟؟؟؟
جالب اینجا بود که قیمتش رو از فروشنده پرسید :"ده ملیون تومن"!!!
و من با خودم گفتم حتما مشتری خارجی داره که بافتنش!!!
مردم آمریکا بسیار متدین تر از اروپایی ها هستند و جالب اینجاست که اکثر مساجد آمریکا رو وهابیها ساخته اند!!!!!!!... مسجد می سازند و ما تابلو فرش "آخرین عشای ربانی" می بافیم!!!
سال نو مبارک
استاد طبق فرمایش شما من به هر مغازه تابلو فرش فروشی که رسیدم (که البته زیاد نبود حدود 5 یا 6 مغازه) پرسیدم که آیا تابلویی با نقش «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» یا نام مبارک پنج تن دارن یا نه با پاسخ منفی روبرو شدم
به تمام آشنایان هم فرهنگ سازی شما رو ابلاغ کردم
امیدوارم اوضاع بهتر از اینی که هست بشه
تهرانپارس/22ساله/مهندس برق
قبول دارم این بحث چشم زخم تو جامعه شدت گرفته و مردم از بدبختی هاشون میگن تا خوشیهاشون
اما شما تا حالا اثر اینکه یه مدت زندگی خوبی داشته باشید همه بهتون بگن خوش به حالتون! شما که غم ندارید! و ....
بعد یه دفعه پشت هم بلا بریزه رو سرتون داشتید!!!؟
نمیگم لزوما چشم زخمه اما یه احتمالش اینه پس میترسی مردم از خوشی هات سر در بیارن!!!
من شخصا با نظر شما موافقم اما این هم نظر شخصی خودمه،
به نظر شما آیا شکل و شیرازه بازار بر اساس تقاضا مردم شکل نمیگیره؟
شاید تقاضایی برای این مدل تابلو فرش ها و خیلی چیزهای دیگه نبوده،
استاد به نظر من تابلو فرش تنها یک قطرست در میان دریایی از نیاز مذهبییون.
من تعدادی از نظر ها رو خوندم اکثرا جالب و مفید بود اما در میون اونهمه نظر،
نظر آقای خزلی راه کار جالبی بود چرا با انتخاب یک هدیه مناسب باعث ترویج بیشتر این مدل نگرش و عقیده نشیم؟
من قدرت بیان خوبی ندارم، اگر در نظرم اشکال و ایرادی هست ممنون میشم بهم تذکر بدین و در عین حال اگر راه کار بهتری دارین که حتما هم دارین ارائه کنید که همه استفاده کنیم
محمد رضا حشمتی/دانشجوی کارشناسی کامپیوتر/ساوه
در دلم به این همه غیرت علوی شما احسنت گفتم .
ماشاءالله ، لاحول و لاقوة الا بالله
ارادتمند و دعاگوی شما
مثل همیشه از بیانات شما بسیار لذت بردم/وبغض گلویم را فشرد به جهت مظلومیت آقا امیر المومنین حتی در اینجا
ما یک تابلوفرش داریم که هدیه پدرم است از مشهد واز جوار حرم آقا علی بن موسی الرضا خریده اند در اصل از خود فرش فروشی آستان قدس فکر کنم از نمونه این فرشها آنجا زیاد باشد (همان هدایای مردمی به حرم آقا که به نفع آستان قدس با قیمت مناسب به فروش می رسد)/توفیقاتتان روز افزون باد خدا شما ودیگردلسوزان را برای جوانان مان وهمه مردم ایران خفظ کند /
به نظرم وظيفه ي ما در قبال اينكه شايد غيرت شيعي كمرنگ شده و فرهنگ ما دستخوش تغييرات اندكي گشته مانند موارد پنج، هفت ، هشت و نه بايد همگي دست به دست هم بدهيم، يا علي بگيم و سعي كنيم اوضاع فعلي رو سامان بديم ،غيرت ديني - شيعي و علاقمون به اهل بيت رو علني به همگان بفهمونيم. چه از روي زيور آلات ، گفتار و نوشتار و تابلو هاي منازل و سر در خانه.
من كه از همين حالا شروع كردم و به اين موارد بيش از پيش توجه خواهم كرد.
يا علي مدد!
فرموديد هيچ تاثيري در چشم زخم ندارد ( آيه وان يكاد)
من خودم دستي در اين هنر دارم واقعا حيف كه اين همه وقت ونيرو صرف بافتن بعضي از چهره ها وغيره شود چون كار سختيه.البته در معرق وخوشنويسي اينجور نوشته ها بيشتر هست.
...
در یک سفال فروشی یک سفال کوچک با جمله زیبای "علی ولی الله" به چشمم خورد، یاد جلسه آخر کلاس افتادم، خودم خریدم و به همراهم هم پیشنهاد کردم این طرح را بخرد. دلیلش را ازم پرسید، در حد توانم صحبت های شما در رابطه با شیعه بودنمان و... را توضیح دادم. با وجود اینکه خرید،اما در آخر گفت: به چه چیزهایی فکر میکنی!...
از کار خودم خوشحال شدم که البته وظیفم بود، اما حیف....
20 ساله/دانشجوی کارشناسی
سلام استاد محض رضای خدا هم که شده یه جواب سلامی برام بذار تا بدونم پیامهام رو میبینی و میخونی
از کاربر محترمی که در مورد معماری شیعی نوشتند، تشکر میکنم. به موضوع مهمی اشاره کردند. این که زندگی رو اونجوری که خودمون راحتیم درست کنیم نه این که از دکوراسیون و معماری و ... غربیها پیروی کنیم. عید به روستایی در تبریز رفته بودیم که خونهها اندرونی و ایوان و ... داشت، که واقعا توش احساس آرامش داشتیم.
خوبه که علاوه بر توجه به تابلو فرش، هممون با توجه به تخصصمون به اطرافمون خوب توجه کنیم و دنبال نمادهای شیعه بگردیم، حتی توی ظاهرمون و سعی در تقویت آنها داشته باشیم. با تشکر از همه
24 ساله/ دانشجوی ارشد شیمی/ تهران
به كاربر محترم بهاره اگر كامنتها ي قبلي رو خوانده باشيد متوجه مي شويد كه اين نام كاربري قبلا استفاده شده پس اگر امكان داره لطفا جلوي اسم كاربري تون يك عدد يا نشانه اي بگذاريد تا نظرات وكامنتهايي بنده و شما قابل تفكيك باشه.
متشكرم
17فروردين92 /شاگرد كلاس مجردها/التماس دعا
مثل همیشه دقیق و متین می فرمایید
چند روز پیش در خانه ای مهمان بودم بر دیوارشان عکسی زیبا از حرم حضرت رضا (ع) بود و در وسط سفره هفت سینشان بشقابی که نام حضرت مهدی (عج) روی آن حک شده بود بسیار لذت بردم و پیرو صحبت های شما در این مورد در کلاس، به این خانواده به خاطر این عمل زیباشون تبریک گفتم.
در خانه خودمان هم تابلوهایی مزین به نام امام حسن (ع)،حضرن عباس (ع)، حضرت مهدی (عج) و تابلویی با تصویر گنبد زیبای آقامون امام حسین (ع) داریم. امیدوارم قدم موثری باشد و تاثیرگذار در میان اقواممان
در پناه حق باشید
25سال و 3ماه - کارشناسی موزه داری - تهران
با نگاهی به منزل دیدم که شکر خدا در منزل ما تایلویی مزین به اسماء پنج تن علیهم السلام موجود است.و دیگر این که مادرعزیزم هنوز هم پلاک پنج تن هدیه عروسی اش را استفاده می کند.
یادداشت زیبای شما من رو یاد چند سال پیش انداخت که برای خرید یک شال عریض و مناسب برای سر کردن به هر جایی سر می زدم یافت که نمی شد هیچ بلکه با عبارت های ناراحت کننده مثل : خانم مگه پتو میخای سرت کنی؟ یا شما که چادری هستی به دردت نمیخوره؟ مواجه میشدم.
بگذریم که اون سال همین شال ناقابل رو یه جایی خارج از ایران با ابعادی مناسب یافتم ... .
مشکلی که هنوزم وجود داره اینه که این سلیقه ما نیست که بازار رو کنترل می کنه . اگر این گونه بود تا به حال تغییری به وجود میومد. به اعتقاد من مشکل اینجاست که ما خودمون رو مستلزم پیروی از جریان بازار کرده ایم.
تلاش های اخیر من :
1-از جلسه آخر کلاس با پیشنهاد شما،فرش فروشی های محله مان که بسی معروفند را با پرسشهایمان(افراد خانواده) متعجب کردیم.
2- تصمیم گرفتم هدیه عروسی برای دوست صمیمی ام تابلوی حکاکی نفیسی از جمله :" «من کنت مولاه فهذا علی مولاه»
خریداری کنم.
25 ساله/مهندس معمار/کلاس مجردها/تهران
نظرم و راجع به نکاتی که فرمودید می گم:
1- مثل خیلی رفتارهای دیگهایی که به دلایل متعدد عادت کردیم از دیگران تقلید کنیم، فقط کپی میکنیم
2- با فراگیری بیماری " خود ویژه پنداری " موافقم ولی فکر نمیکنم علت اصلی باور مردم از چشم زخم خود خاص پنداری باشد
3- همیشه فکر میکردم چرا رفت و آمدها و نزدیک بودنهای خانوادهها در گذشته خیلی بیشتر بوده و امروز فقط سالی یکبار موقع عید..! متاسفانه این نوع نگاه واقعا وجود داره بخصوص در شهرها و شهرستانهای کوچک
از همه جالب تر اینکه به ظاهر همه از این ماجرا رنج میبرد اما به فکر تغییر آن نیستند
ادامه...
5- قطعا این جملات بهتر است و معنای کاملتری دارد اما بنظرم کسی که از این عبارات به جای خسته نباشید استفاده کند بیشتر جلب توجه میکند و به عبارتی در نگاه مخاطب ادای مذهبی بودن در میآورد[خب چه اشکالی داره؟! این که تظاهر به دینداری امر مثبتی است و در برخی موارد واجب ...]
...
11- بررسی این نکات به ظاهر کوچک کار مهمی است. بنظرم اینگونه ریز رفتارها هستند که نوع نگاه و جهان بینی ما رو تحت تاثیر قرار میده و ما نباید از آنها غافل شویم
فکر میکنم کسی که به نکات ریز و کوچک دقت میکند ظرفیت فهم و درک نکات بزرگتر در خودش ایجاد میکنه
وظیفه ما: ساده و بدون فکر از کنار اتفاقات به ظاهر کوچک زندگی عبور نکنیم چون همین اتفاقات کوچک نتیجهی بزرگی در جامعه ایجاد میکند
24 ساله/ کارشناسی کامپیوتر/ ری
بنظر من انقدر در جامعه از ریاو ریاکاری صحبت شده(توسط فیلمهای صداوسیما ویا وعاظ محترم و ذکر احادیث بیشمار در این مورد)که حتی ما هم -بعنوان یک مذهبی -از نمایش شعائر دینی مان دوری می کنیم تا هم متهم به ریاکاری نشویم وهم درذهنمان فکر نکنیم که ریاکاریم!!!
و البته استفاده ابزاری از نمادهای دینی توسط برخی سودجویان وسیاسیون ریاکار هم به این مسئله دامن می زند.
ای کاش هر کسی با آنچه بدان عشق می ورزد زندگی کند ولازم نباشد توضیحی به دیگران بدهد که چرا این انتخاب را داشته است!
جانا سخن از زبان ما میگویی
من تولید کننده فرش و تابلو فرش قرآنی هستم . شاید باورش سخت باشه که فروش اینگونه تابلو ها بسیار سخت تر از فروش منظره و تصاویر مختلفه. ولی لذت تولید اینگونه مضامین رو با تصاویر عوض نمیکنم. اگر تمایل داشتید هر آیه ذکر حدیث یا جمله ای رو به صورت تابلو فرش داشته باشید امکان خوشنویسی و بافت آن برایم مقدور است. با این نشانی میتونید ارتباط برقرار کنید ...
خدا قوت و عرض تسلیت بمناسبت ایام فاطمیه و شهادت بانوی دو عالم حضرت فاطمه زهرا ... بتول سلام الله علیها
کلامتان بسیار نافذ ، روان و کاملا بجاست و از طرفی جای افسوس برای همه دارد البته هر یک به فراخور وسع خود که اگر اشتباه نگویم لا یکلف نفسا الا وسعها.خداوند با همین آیه میتواند و شاید هم حتما همه ما را بازخواست کند. مطمئنا اگر در بخش پزشکی با این همه تحریم، پیشرفت داریم حتما یا 1- دشمنی که مانع یا سد کننده باشه نداریم یا کم داریم، و هم اینکه 2- همه اصحاب پزشکی در تمامی ابعاد از جمله دکترها ، محققین 3- وزارت بهداشت خستگی ناپذیر در تلاشند . حال در بعد مسائل دینی و فرهنگی من اعتقاد دارم که باید هریک از ما این موارد و فراتر از این موارد را دغدغه خود و دین خود بدانیم ، اضافه می نمایم این مطالب شما کاملا واقع و حقیقت بود ولی با حفظ و رعایت ادب و احترام به حضرتعالی و همه عالمان دین و روحانیون معزز عرض میکنم که شاید این کلام شما بیشتر نقدی باشد بر عملکرد خود شما ( بطور عام) و اینکه آنچه که بایسته و شایسته بود انجام نگردیده است.
بنده قصد جسارت و یا خدای نکرده قصد بی احترامی حضورتان نداشته و ندارم و اهل توجیح[توجیه] کردن هم نیستم بعد از چندین کامنتی که برایتان گذاشتم (که منتشر نشد) متاسفانه کامنتی را شما دیدید و خواندید که با ناامیدی برایتان فرستاده بودم و موجب آزردگی خاطر شما شد.
از این بابت پوزش میطلبم؛ بنده از سایت شما مطالب مفید زیادی یاد گرفتم این مورد هم تجربه ای شد که حتی در ناامیدی و یاس حرفی نزنم که بعدها باعث خجول شدن خودم و آزردگی دیگران شود.
در پناه حق....
من دانشجوی معماری هستم و با خوندن این متن یاد بحث هایی که امروز در دانشگاه داشتم افتادم و جا داره چند تا نکته رو بگم در باره اون بخشی از مطلبتون که اشاره به آیات قرآنی در سر در بناها کردید .
-بزرگترین مشکل ما الان اینه که نه تنها هیچ رنگ و بویی از معماری دینی و اسلامی در بنا هامون نیست بلکه دیگه هیچ اشاره ای هم به همان معماری ایرانی قبل از اسلام هم نیست.مثلا بحث حریم ها و محرمیت فضا!
-متاسفانه ،متاسفانه ،امروزه عامه مردم تمایل به خرید خانه نزدیک مساجد ندارند. دیدگاهشونم اینه که سر و صداش اذیت میکنه. (صدای اذانی که انسان با شنیدنش روحش پرواز میکنه.صدایی که کارت دعوتی است که خدا 3 بار در روز به آدمی هدیه مده)
-بازارهای امروزی هیچ رنگ و بو و عنصری داخلش نیست که انسان به یاد خدا بیافته.
-و عجیبتر از همه اینکه که برای انتخاب موضوع مقالم وقتی امروز با استادم مشورت کردم تا مضمون و فلسفه وجود کتیبه ها و آیات رو در بناهای اسلامی بررسی کنم . ایشون گفتند این بحث زیاد منبع نداره و موضوع رو باید عوض کنم.!!!
23 ساله/ کارشناسی ارشد معماری اسلامی /نارمک
اي واي بر من---مولاي ما در شهر ما هم غريب است و خبر نداشتيم.
پس شعار ما اهل كوفه نيستيم علي تنها بماند هم فقط در حد شعار است با اين توصيف!!!متاسفانه...
20ساله/دانشجو كارشناسي شيمي/تهران/18فروردين92
برای هدیه ی ازدواج برادرهمسرم حتما دنبال پلاکی با اسماء ائمه ی اطهار خواهم گشت.اگه نبود حتما خبرمیدم.
28 ساله-فوق لیسانس-تهران
بعد از جلسه ای که شما زحمت کشیدید و و اون هدایا رو به عوامل فیلم دهلیز تقدیم کردید و صحبت از این موضوع شد، ذهن بنده هم کمی مبهوت موند که مگر میشه!؟
من هم در عید هر کجا که رفتم چشمم دنبال همچین چیزی می گشت.
یه جایی تونستم یه یک تابلو معرق که منقش به نام اهل بیت بود پیدا کنم، و بالاخره در یک نمایشگاهی که در کنار حرم حضرت معصومه بود تونستم که چند تابلو فرش که نام پنج تن بر آن بود رو پیدا کنم. البته نقش و طرح این ها هم چنگی بر دل نمی زد!
امیدوارم دوباره ما ایرانی ها به فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی مون برگردیم
22 سال، دانشجوی مکانیک، کرج
اولین تمرین خطم بعد از اون جلسۀ کلاس، نام مبارک پنج تن آل عبا بود. که نوشتنشو به حد عالی برسونم و تابلویی بشه برای منزلمون. (هرچند که تابلوهایی با سلام بر امیرالمومنین علی علیه السلام و حضرت رضا سلام الله علیه هم بر دیوار منزلمون هست.)
و این متنتون دقتمو برای خرید هدیه هم بالا برد.
و مطلب چشم زخم...؟؟؟!!!
از این نوشته نه قصدم اظهار فضل است نه جوابگویی، فقط توضیح پاره ای از مسائل برای بررسی دقیق تر دغدغه های به حق و قابل احترام همه دوستان، از میان موضوعاتی که به آن پرداختید در این مجال کوتاه با این که تخصص اصلی من رشته معماری است اما فقط درباره مورد اول (فرش) صحبت می کنم.
لازم می دانم مواردی را توضیح دهم تا در نهایت به پاسخ شما برسم:
۱. فرش ایران هنر و البته صنعتی است قدیمی و کهن
۲. البته با رازهایی در باطن و رمزهایی در ظاهر
۳. به عنوان کسی که چشم هایش را از بدو تولد روی دار قالی بازکرده و تمام ایل و تبارش (ایل باصری) در کارفرش و دیگر بافته ها بودند و البته هستند، برایم بسیار عجیب است که با چنین تقاضایی وارد بازار فرش شده اید و با تصور به حق بودن خواسته تان به دلیل دست نیافتن به آن انقدر ناراحت شده اید که این نوشته را تقریر کرده اید.
۴. عکسهای زیادی از آثارقدیمی و کهن فرش ایران را دیدم ولی در آنها هم چیزی که شما می خواستید یافت نکردم.
ادامه ...
۶. بله من هم معتقدم چه بر سر هنر ما آمده اما نه از منظری که شما به موضوع نگاه کرده اید.
۷. متأسفانه با ظهور دوره مدرن علامت گرایی مستقیم و استفاده اخباری از مفاهیم، هنرهای اصیل ما را هم بی نصیب نگذاشته، و یکی از بزرگترین آثار سوء این اتفاق این است که حالا شما و بقیه دوستان به اتفاق موافقید که اگر تظاهر اسماء متبرکه ائمه را بر تابلو فرش ها ندید، فاجعه ای بزرگ رخ داده، در صورتی که پیش از این هم، چنین چیزی مرسوم نبوده مگر کارهایی که با سفارش دهنده هایی خاص برای امری مشخص انجام شده اند. ( امیدوارم سوء برداشت پیش نیاید، این حرف بدین منظور است که لزوما یک اثر هنری دینی اثری نیست که به نظر ظاهر دینی داشته باشد، مثلا داشتن طهارت وجودی یک هنرمند برای خلق یک اثر دینی غیر قابل اجتناب است )
ادامه ...
ماهیان ندیده غیر از آب
پرس پرسان زهم که آب کجاست؟
مجال بیشتری برای سخن نیست فقط یک اشاره، محمد کریم خان کرمانی در رساله یاقوت الحمراء در پاسخ به سؤال کننده ای درباره رنگ سرخ قالی کرمان، راز آن را بازگو می کند. اگر علاقه مند بودید کتاب واقع انگاری رنگها در جهان شناخت شیعی نوشته هانری کربن ترجمه انشاالله رحمتی را مطالعه کنید( البته متن کتاب تخصصی است و قابل فهم برای مطالعه عمومی دیگر دوستان نمی تواند باشد)،
ادامه ...
با خوندن این متن و اشارتون به معماری اسلامی یاد جریانی که در تعطیلات پیش اومد افتادم و گفتم اینجا با شما درد و دل کنم.
جای شما خالی رفته بودیم اصفهان و بازدید از بنای عظیم مسجد امام و مسجد شیخ لطف الله، ولی متاسفانه مشاهده کردیم که همه با کفش وارد مسجد می شوند؟؟ و وقتی به مسئولین میراث گفتیم گفتند اینجا مشترک با اوقاف و شهرداری نگهداری می شود. به طلاب حوزه کنار مسجد گفتیم. گفتند کار سختیه و کنترلش دشوار که کسی با کفش وارد مسجد نشود ( آیا واقعا دشواره که به مسجد خانه خدا احترام بزاریم؟ در حالی که در مستندهای مختلف تلویزیونی در مورد اماکن مذهبی غیر شیعی و غیراسلامی بارها دیدم که همه بدون کفش وارد می شوند) خلاصه استاد خیلی دلم گرفت که تو مملکت اسلامی شیعی به مسجد خانه خدا احترام گذاشته نمی شود ...
30سال/لیسانس/نوپای4
خواهشا نقدتون رو درباره فیلم رسوایی برای اولین بنویسید - چون یه عده حزب اللهی میگن این فیلم خیلی خوب بود و... در صورتی که هدف و بیام خوب بود ولی ایا هدف وسیله رو توجیه می کنه - با هر ابزاری بخواهیم این کاررو بکنیم -
به عبارتی وقتی ارزشیون در کاراشون بدحجابی باشه قید حجاب در سینما رو ظاهرا باید زد در سینمای جمهوری اسلامی - نقد و نظر شما مهمه - متشکر
ممنون از مطلبتون استفاده کردیم.حق باشماست.
سال پیش ,تعطیلات عید به همراه گروهی از دوستان در مناطق محرومی در اطراف کرمان بودیم, دردناک بود خیلی چیزها اونجا دردناک بود ولی دردناک تر از بی کاری و خرافه وو کپر نشین هایی که ماهواره داشتن و---,
این بود که بعد از تحقیقات فهمیدیم [دشمن] فعالیت گسترده ای اونجا داره,ما عقبیم آقای عزیز ,خیلی خواب موندیم ,مسئولان گاهی زیادی خوابشون سنگینه,مام مگه صدامون چقدر بلنده؟!!!
بنده خلاصه این یادداشت شما را به گوش اکثر هنرمندان برج رساندم.
_از یک خوش نویس که پزوهشگر در زمینه قرآن هستند درخواست جمله من کنت مولا را کردم که ایشان گفتند از امام علی اسمی در قرآن نیامده پس چرا انقدر رویشان تاکید میکنیم و گفتند ما با این کارها باعث می شویم قرآن مظلوم شده و اهل بیت بیشتر به چشم بیایند!!!! سعی کردم با چیزهایی که از شما یادگرفته ام به او بفهمانم قرآن و عترت جدایی ندارند.
_به برکت صحبت هایی که در کلاس قبل از این یادداشت کردید خودم برای خودم عیدی یک تابلو معرق پنج تن خریدم و در اکثر دید و بازدیدهای عید این یادداشت شما را به گوش فامیل رساندم و خیلی از آنها تغییر کردند.
نوشته شما درد رو به جان آدمی تازه می کنه.
من این هنر رو خیلی دوست دارم. از پیش از عید به ذهنم رسیده که تا ایران هستم برم کلاس و دوره اش رو ببینم. می گن 2 روز بیشتر نیست. از خیلی وقت پیش می دونم دوست دارم چه طرحی ببافم. می خوام طرحی رو آماده کنم و ببافم که درش عکس یک آقا پشت به بیننده در لباس عربی نشون داده میشه و در طرف مقابلش با خط زیبای نستعلیق نوشته:
دلم به مستحبی خوش است که پاسخش واجب است
السلام علیک یا ابا صالح المهدی/صاحب الزمان
خدا کنه بتونم. می خوام وقتی برگشتم اونجا در ساعات تنهاییم ببافمش.
متنتون سرشار از درد حقیقی بود، به خاطر همینم کاملا بر دل می شینه و خواننده رو تکان میده.
خدا شما رو برای خانواده تون و ما حفظ کنه انشاالله
فاطمه 1986، 26 ساله، کارشناسی ارشد، فعلا قم
من این متنتون را که در سایت افسران دیدم ، به پدرم نشون دادم ، چون پدر فرش فروشند
در جواب ، ایشون این متن را برای من نوشتند:
"""
از دوست عزیزمان حجت الاسلام شهاب مرادی بخواهید حداقل 20 مورد (عکس-طرح-پوستر) بصورت کارت پستال یا هر صورت دیگری برای ما بفرستند و من قول میدهم در اسرع وقت نسبت به تولید آنها و توزیع آنها در سراسر تابلو فروشی ها و صنایع دستی فروشی ها اقدام نمایم.
مرا به ایشان معرفی کنید و ضمن تشکر اعلام کنید که آماده اجرای امور فرهنگی شیعی در رابطه باشغلمان هستیم و...
با تشکر مجدد
"""
در رابطه با طرح هایش خودم هم میتونم کمک کنم (و پیدا کنم و به پدر بدهم) اما اگر شما هم طرحی دارید برای ایمیل من بفرستید ، تا ان شا الله تابلو فروش ها از بوی اهل بیت پر شود
یه نکته دیگه ، من ان شاء الله از سال دیگه طلبه شدم حاج آقا ، میتونید چند عدد پند به ما بدهید تا چراغ راه باشد!؟
خداقوت.ممنون از تذکرتون.سعی میکنم به این مسئله توجه بیشتری کنم.اتفاقا پارسال که نمایشگاه قرآن رفته بودم توجه ام به این نکته جلب شد که چرا ما تابلویی به اسم ائمه تو خونه نداریم و از همون جا یک تابلوی " ولایت علی بن ابیطالب..." (سرامیکی) خریداری کردم و وقتی خونه بردم با استقبال زیاد پدر مادرم مواجه شدم.
ولی یک مسئله تو ذهنم هست.به نظرم بیشتر از ائمه بین ما شیعیان ایران پیامبر صلوات الله علیه مهجورن.چه در لفظ و چه در عمل....
سپاس بابت متن کاملتون وتذکر به جایی که شرایط موجود نتیجه بی توجهی (کم و بیش) همه ماست.
والبته تغییر این وضعیت با اصلاح دیدگاه ما امکان پذیر است (باید ازخودمون شروع کنیم و منتظر کسی یا ارگانی نباشیم) که الحمدلله در کامنتها مشهود بود.
راهکار رو هم خیلی واضح فهمیدیم توجه و استفاده از المانهای شیعی در جای جای زندگی که علاوه بر ظاهر در روح زندگی ما هم جاری باشه.
از تغییر در لیست سفارشات یک فرش فروشی تا توجه به کلماتی که استفاده می کنیم .(بدور از افراط و تفریط و ترس از ریاکاری)
امیدوارم زمان از غربت درآمدن اهل بیت (علیهم صلوات الله) نزدیک باشه.
مفتخرم و شکر گذار خداوند که افتخار شاگردی از راه دور استاد تیزبین و با درایتی چون شما رو نصیبم کرده؛
اگه جمله بالا به مذاق بعضی خوانندگان خوش نمیاد،باکی نیست
چشم من هم به سهم خودم تلاش میکنم
تلاشی لذت بخش خواهد بود
۲۱ فروردین ۹۲( دبی)
1.تشکر از دقت نظرتان و رمزگشایی حتی از مصادیق.
2.خیلی متعجب شدم از اینکه فرمودید:" تلاوت یا نصب آیه شریفه ی وان یکاد.. هیچ تاثیری در جلوگیری از چشم زخم ندارد" پس, برخی اعتقادات شفاهی ما بی پایه اند و ما سرندی هم نداریم؟!بازنگری را از کجا و چطور شروع کنیم؟
(ضمنا ممنون از دوستانی که دقت میکنند نظر تکراری نگذارند,که هم زمان مغتنم استاد عزیزمان تضییع نشود هم برای خواننده نظر ملال آور نباشد)
کارشناسی مکانیک/92/01/23/تهران
من امکان تولید و پخش این چنین تابلوفرشهایی را دارم. اگر جناب عالی یا دوستان دیگر طرحش را بدهند به دیده منت تولید میشود.
farshmashini.com
مطلبتون خیلی ناراحت کننده بود
به نکات مهمی اشاره کرده بودید- ناراحتیش واسه این بود که چرا خیلی کم پیش میاد که یه نفر به این نکات توجه کنه
خوشحالم از این که نام مقدس حضرت علی (ع) رو یکی از تابلو های خونمون حک شده
اما حاج آقا راهکار چیه؟ از کجا باید شروع کنیم؟
مطلب بسیار خوبی بود و البته نیازمند تفکر.
خدا انشالله به شما به عنوان مبلغ و به ما بعنوان بخشی از این جامعه کمک کنه تا در راستای اصلاح باورها غلط و ترویج دیدگاههای شیعی که دنیا و آخرتمان به آن وابسته قدم برداریم و کوشش نماییم.
این مطالب، باعث شد که توجه ام به این موضوع جلب بشه و یه اتفاق باعث شد تا من مامور خرید یه تابلو فرش بشم.
چیزی که در مغازه های فروش تابلو فرش بود، غم انگیز تر از مطلب نوشته شده ی شماست.
من فقط یک تابلوی بی کیفیت با نام مولا پیدا کردم (فقط یه" یاعلی" ) اما اینقدر تابلوهای باکیفیت و متنوع از مجالس رقص و رفتارهای عاشقانه و برهنگی و ..... دیدم که حد نداره! و برخی از این تابلوها حقیقتا قبیح بودن!
اونجا بود که دلم خیلی سوخت،خیلی
اگر منظور کاربر"بانو" را درست فهمیده باشم مقصود ایشان این است که مثلا رنگ ها در فرشهای ایرانی خود هر کدام نمادی از مضامین دینی هستند ولازم نیست که برای نشان دادن مضمونی خاص مستقیم به آن در قالب تابلو فرش اشاره کرد.
اما باید بگویم که:
-به نظر من نماد باید یه گونه ای باشد که برای عموم قابل فهم باشد.
-اگر بگوییم این کارکرد برای یک تابلو فرش اشتباه است پس میتوان چه گفت در مورد کارکرد یک تابلو فرش.
لطفأ به واژه "تابلو+فرش" دقت کنید (که جایش بر دیوار است نه روی زمین!)
اگر قرار است یک "تابلو" آن هم از نوع فرش که هزینه ای که جهت تهیه آن صرف می شود هم تقریبأ کم نیست اغلب مردم مضامین آن را درک نکنند مگر آن که کتابی خاص بخوانند (که البته شاید فهم آن کتاب هم برای اغلب میسر نباشد!) پس تابلو فرش چه کاربردی دارد ؟؟؟؟اصلا تابلو فرش در زندگی ما حذف شود که بهتر است!
باتشکر
التماس دعا
خانواده ی من هم دنبال این تابلو بودن و فقط تابلو خط و نقاشی[و نه تابلو فرش!] این جمله و عبارات شیعی در نمایشگاه قرآن در ماه رمضان یافت شد.
در پناه حق
20 ساله - کارشناسی فیزیک - تهران 25/01/92
همیشه به نوع تفکر و بینش شما غبطه خورده ام، چون همیشه چیزهایی را میبینید و توجه دارید که من و امثال من آنها را مهم نمیدانیم. دوست دارم از شما آن را یاد بگیرم.
با آرزوی بهترین ها برای شما و خانواده محترمتان
یا حق
خسته نباشید و ممنون.
روزی که این بحث سر کلاس مطرح شد من دیدم که ما اسامی پنج تن رو توی خونه داریم.یک تابلو از فلز مزین به این اسامی و یک تابلو فرش بسم الله که اسامی پنج تن در کناره های فرش بافته شده و البته مال خیلی قدیمه و یه کم بدخط خب با امکانات اون زمان بافته شده.
من خوشحال شدم از بودن این تابلو ها در خانه اما مسأله مهم اینه که من برای اینکه بتونم توی خونه خودم هم این تابلوها رو داشته باشم از الان که شما تلنگری بهم زدید باید شروع کنم تا وقتی که معلوم نیست کی باشه تا بتونم موفق بشم.
تلاش میکنم و امیدوارم اون زمان خیلی دیر نباشه.
29 ساله/لیسانس عکاسی/تهران
برای کاربر «بانو»
یک پرسش: اگر کلمه تابلو فرش را در اینترنت جستجو کنید، تابلو فرش های متنوعی را می بینید که تصویری از یک خانم (نیمه برهنه) یا ... هستند. در این اثرهای (به ظاهر هنری!) رنگ قرمز شما را دقیقاً به کدام ملکوت می رساند؟
( تجلی امر ولایت در هنر فرش، طلبمان! )
حاج آقا از زمانيكه متن فوق را خواندم حواسم بيشتر به اطرافم جمع شده.
واقعا غربت ائمه(ع) را ميتوان همه جا ديد!! از وقتي فاطميه شروع شده ويترين مغازه ها رنگ قرمز ويا رنگهاي تند گرفته.دوستان در دانشگاه تا قبل از فاطميه حتي1بار هم لباس قرمز به تن نميكردند اما تا فاطميه شروع شد به خصوص روز قبل از شهادت يكدفعه همگي قرمز پوش شدند؟؟؟؟!!!!.
امروز علاوه بر اينكه نمادهاي شيعه دارد كمرنگ ميشود، حرمت ها هم آرام آرام دارد از بين ميرود متاسفانه.
خدا از سر تقصيرات همه بگذرد انشاءا...
وخداوند به شما توفيق روز افزون عنايت فرمايد انشاءا...
20ساله/دانشجو كارشناسي شيمي/تهران/27فروردين92
خیلی وقتا به صفحه شما سر میزنم.
اما دستم به نوشتن نمیرود.
کاش مشکل ما شیعه ها همین ها بود.
کاش بین جوانان ما اسلام ستیزی انقدر سریع رشد نمیکرد.
رنج میکشم از اینکه خیلی حرفا را بر ضد دین در جامعه میشنوم و جواب محکم برایشان ندارم.
میخواستم کمکم کنید و منابع خوب برای دین شناسی،مذهب شیعه،مبازره با منحرفین و تفکرات انحرافی و چیزهایی که الان به ذهنم نمیرسند،معرفی کنید.
یکی از آرمان هایم داشتن دانش کافی و قوی دینی و مجاب کردن و امر به معروف برای جوان تر هاست.
رنج بزرگی است شیعه بودن و دیدن خیلی چیزا و نداشتن استدلالاتی برای دفاع.
ممنونم از شما استاد گرامی.
خيلي التماس دعا
لطف كردين جواب دادين.ممنون.
يا علي
با آرزوي سلامتي براي شما استاد گرانقدر.
خدا قوت استاد
تمام لذت عمرم در این است که مولایم امیر المومنین است
فرمایش شما مرا به فکر فرو برد و باعث شد بفهمم چقدر فاجعه است که گردن همه ی مسیحی ها صلیب هست اما در میان بچه شیعه ها ابراز محبت با یک نماد شیعی چقدر بی اهمیت می شود...
...
قربان مظلومیت امیر المومنین بروم...
ممنون از نکته سنجی و دقت همیشگی شما که تلنگری برای ماست که بیشتر بیاندیشیم...
بله همین موارد ریز بینانه همین فرهنگ سازی ها بسیار سازنده است
ببنید بهایی ها تو انگلیس همه جای دنیا چطوری دارن فرهنگ سازی میکنن
ببینید ماسونهای ظاهرا مسسیحی چطور بوسیله نمادها جهان رو تسخیر کردن نمی دونم چرا یهودی هاو مسیحی ها و غیره دست از ادیان و افکار مذهبی دست بر نمی دارن حتی مفسده هاشون صلیب میندازن حالا درست و غلطش و کار ندارم ... ولی همین ها از طریق مد و رسانه نمادهای شیعه و جهان اسلام رو عقب افتادگی دمده بودن و اصطلاحا بی کلاس جلوه میکنن و ما بدون اینکه متوجه بشیم تغییر میکنیم.حاج آقا وضع داره بدتر هم میشه الان میگن کلام الله از مد افتاده تابلو فرش فقط گلدون فردا هم حتما میگن گلدون از مد افتاد تابلو فرش فقط برهنگی که دارن کم کم مد میکنن در صورتی که چند سال پیش اصلا تابلو فرش برهنگی نمیدیدین الان هست و تک و توک تو بازار دیده میشه متاسفانه
نکته خیلی مهمی رو گفتین و مثل همیشه نگاه خیلی ریز به فرهنگ
دنبال یه تابلوی " هوالشافی " برای مطب بودم
ولی حالا دنبال دوتا تابلو میگردم ، هم " هوالشافی " ، هم اسامی پنج تن
قبلا هم یه پلاک " یا علی " بگردن داشتم که متاسفانه بخاطر همین افکار شبه طالبانی اطرافیان از گردنم درآوردمش ، که از همین امروز دوباره آویزونش میکنم.
امیدوارم یه سهمی هرچند کوچیک تو اصلاح فرهنگمون داشته باشم
خیلی ممنون بخاطر تذکرات خوب و مهمتون
با آرزوی موفقیت
آدمایی که این جملات رو درک میکنند هر روز کمتر میشن ...
...
که ما هم مجبوریم قاب با پوستر ایفل و گلدون دو متری با گل مصنوعی به هم بدیم !
با این رویه ای که داریم , ...
ما خیلی وقته که دنبال آیات شریفه یا احادیثی در تابلو ها میگردیم که نماد شیعی در اون دیده بشه ولی هنوز پیدا نکردیم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
استاد یک پاساژی هست در حوالی میدان انقلاب به اسم پاساژ مهستان من خودم از اونجا عکس حرم آقا حضرت ابوالفضل علیه السلام و یک تابلوی کوچیک اسامی مطهر و زیبای پنج تن علیهم السلام و مکه و... رو تهیه کردم حتی به عزیزانم هم سعی میکنم هدایایی از این قبیل بدهم بنظر بنده هم صحبت شما کاملا به جا و درسته.
بی نهایت تشکر از این تلنگر و نکته ی حقیقتاً بجا و التماس دعا
اللهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم
یاعلی ع
تا اینکه یک تابلو با نقشه ی الله بافتم. ولی هنوز هم به دنبال نقشه ای با عنوان یا علی هستم.
...
2. استاد مرادی محترم ، مشهد بودم و نایب الزیاره شما ، اگر لایقش بوده باشم.
در تمام بازار های مشهد گشتم ، البته تا جایی که امکان داشت برایم ، تا لا اقل تابلویی مزین به نام مبارک امیر المومنین بیابم ، تابلویی فقط با نام علی یافتم که بسیار برآشفتم که چرا احترام نمی گذارند که از نام امیر المومنین یا لااقل علی بن ابی طالب استفاده کنند.
3. آنجا بود که اوج فاجعه را از نزدیک لمس کردم.
4. تصمیم گرفتم به اندازه خودم سهمی در این تغیر داشته باشم انشاءالله
از خدا برای شما توفیق روز افزون می خواهم، انشاء الله
التماس دعا
حاج آقا علاوه بر فرش فروشيها بنده در چندين طلافروشي رفتم جهت خريد يك پلاك طلا با نام ائمه(ع).اما متاسفانه هيچ پلاكي يافت نشد...
باعرض تاسف...
التماس دعا
20ساله/دانشجو رشته شيمي/تهران
واقعا یادداشت بجا و مفیدی(ان شاالله) بود
ممنون از اینکه بی واهمه حرف میزنید
التماس دعا در شبهای ماه مبارک
ف الف ط م ه/
دانشجوی کارشناسی ناپیوسته بهداشت عمومی/23ساله/شهر تاریخی شوشتر
التماس دعا
قبول باشه عبادت هاتون
این نکته شما و صحتهاتون در کلاس مجردها منو مصممتر کرد تا هنر بافندگی فرش رو یاد بگیرم و به انتخاب نقشه هام مسیر داد
الحمدلله از اول ماه مبارک شروع به بافتن تابلو فرشی به طرح [b]یا علی ابن ابی طالب [/b] با حاشیه های دیگری از این مضمون کردم
التماس دعا
یا علی
کارشناس شیمی-23ساله-تهران
[url]http://daremco.com/index.htm[/url]
ای کاش توجهمان به اهل بیت بیشتر شود.
اللهم عجل لولیک الفرج
من تازه با سايتتان اشنا شده ام و از يادداشت ها و كامنت هاي دوستان لذت بردم ان شا الله چراغتان روشن بماند ...
هر كسي كو دور ماند از اصل خويش
باز جويد روزگار وصل خويش
من عاشق مولا امیرالمومنین هستم واز این مطلبی که فرمودید پیش اومده ناراحت ومتاثر شدم.
اما از بابتی هم خوشحالم که در اصفهان زندگی میکنم که مردمانش به عاشقان امیرالمومنین معروفند.
خدا را شکر دربازار اصفهان تابلو فرش "نادعلیامظهر العجائب" به چشم میخورد که ماهم یکی از آنها را در مهمانخانه منزل قرار داده ایم.
امیدوارم دربقیه بازارهای ایران هم نام زیبای مولا علی بر سردر مغازه ها چشم را بنوازد انشاالله تعالی. یکتاپرست
19 ساله / دانشجوی دبیری ادبیات فارسی /تهران
احسنت تا حالا چنین چیزی به ذهنم نرسیده بود .... به توسعه ی شما گوش کردم و نام کامنت هارو از فرناز تغییر دادم و به نام پژوا گذاشتم .حقیقتا از فکرها و نظراتتون لذت میبریم و نهایت بهره را می بریم.از اقدام دوست عزیزم irisخوشم اومد و تصمیم گرفتم این چیزرو تجربه کنم و به بقیه هم اطلاع رسانی کنم.در پناه حق
سلام استاد وقت بخیر
به مطلب مهمی اشاره کردید. که به سادگی همیشه از کنارش گذشتیم.
ببخشید سئوالی به ذهنم رسید اگر وان یکاد تاثیری بر چشم زخم نداره
چرا پلاک طلا بر گردن فرزندشون میزنند؟ چرا بسیاری از افراد با اقوام کمتر
معاشرت میکنند تا کمتر به چشم بیایند؟ چرا دعانویسان دعاهای عجیب و غریب مینویسند؟ حتی اگر باور غلط هم باشد از کودکی تا به حال چرا فکری برای اصلاح ان نکردند؟ ببخشید عذر میخواهم اگه مطلبم طولانی شد.
جانم علی
خواندن متن من را به فکر فرو برد
این یادداشت ۱۰سال پیش نوشته شده و چقدر دغدغههایی که مطرح کردید الان تبدیل به آسیب در جامعه شده.
همین گردنبند و گوشواره هایی که با علامت هایی مثل صلیب و علائم شیطان پرستی الان به شدت در بین جوانان استفاده میشه.
یا مثلاً اینکه الان کمتر میبینیم کسی اسم نوزادخودش رو از اسامی ائمه اطهار انتخاب کنه و پدر و مادرها بیشتر به سمت اسامی خاص رو آورده اند.
قطعا مواردی که شما در این یادداشت مطرح کردید نقش مهمی در این تغییرات فرهنگی شده.
در مورد سوالی که پرسیدید: من یک تابلو نقاشی از روز عاشورا و سلام بر امام حسین علیه السلام در سالن پذیرایی منزل نصب کرده ام و انشاءالله قصد دارم اسم فرزندم را علی بگذارم.
در آخر سپاس بابت یادآوری این یادداشت و دغدغه مند کردن ذهن من در رابطه با این موضوع.
یاعلی مدد
این مسئله که فرمودید کتمان کردن موفقیت ها
یکی از اثراتی که به دنبال داره اینه که به نسل جدید منتقل نمیشه که او هم چه طور به این موفقیت دست پیدا کند
مثلا اگر فردی در کاری یا چیزی موفقیت حاصل کند و به علت چشم زخم و ... نیاید بگوید که من چجوری به این مرحله رسیدم من جوان نسل بعدی باید با آزمون و خطا به این موفقیت برسم و از تجربه دیگران استفاده ای نکرده ام.
حیف است به این دلایل واهی راه موفقیت خودمان را به دیگران نشان ندهیم.
بنده خودم در تلاشم که هر موفقیتی پیدا کردم به دیگری منتقل کنم اما در بعضی موارد شده که به علت مخالفت خانواده خود را محدود کرده ام و چیزی نگفته ام
امروز که این یادداشت رو میخونم، با گذشت یک دهه همچنان این دغدغه به همان قوت پابرجاست و وظیفه من رو برای پاسداشت نام معظم اهل بیت بیشتر میدارد.