به سوی پیری!
بحث جمعیت و خصوصا تاریخ برنامه کنترل جمعیت و قوانین و مقررات آن محل بحث و نقد و بیان دغدغه هاست اما فعلا بنای قیل و قال ندارم و مقدمات را رها می کنم.
... دو سه سالی است در کارگاه های هفتگی خانواده نوپا و کلاس مجردها یک جلسه را به موضوع پرحاشیه و پرچالش زاد و ولد و نسل اختصاص داده ام. فضای جلسات ما سخنرانی محض نیست و هر کس نظرش را بدون نگرانی های معمول در کلاس ها ی این چنین، روشن و صریح بیان می کند. نکته جالب این است که افراد با سلایق مختلف و دیدگاه های متنوع در این موضوع با هم اشتراک نظر دارند و نوع نگاه این نسل از زوج های جوانِ نوپا تا دانشجویان مجرد بسیار مشابه است و حکایت از یک سلسله باورهایی دارد که این سبک زندگی جدید را دارد بنا می کند، حالا معمار و مهندسش کیست؟ شاید رسانه ها.
این کلاس ها هرچند از افرادی تشکیل شده است که از متوسط تحصیلات و هوش جامعه بالاتر است اما نمایانگر تلقی بخش قابل توجهی از جامعه ایرانی است. -شما بخوانید "شیعی و ایرانی"-
بر اساس مشاهداتم و جمعبندی نظرات، مهم ترین دلایل "عدم تمایل به داشتن فرزند" یا "تاخیر در فرزنددار شدن" و شایع تر از همه "تک فرزندی" یکی از این چهار عامل یا ترکیبی از این موارد است:
۱. مسائل اقتصادی و معیشتی.
۲. مسئله تربیت و رشد فرزند.
۳. باور نادرست: کودک مانع خوشی ها و لذات زوج از زندگی مشترک است.
۴. باور نادرست: فعلا بچه دار نشیم شاید بخواهیم طلاق بگیریم. (یعنی زندگی تستی و آزمایشی. تعجب نکنید!)
شاید علت های دیگری در ذهن شما بیاید با اندکی تحلیل در ذیل یکی از این عناوین دسته بندی می شود و یا عللی چون نازایی با سهم تقریبا بیست درصدی- یعنی از هر ۵ ازدواج یک مورد نازایی- از این موضوع خارج است.
همچنین
- برای هر یک از این دلایل با ادبیات و لحن دینی! و خردمندانه نکات فراوانی را شنیده ام که سهم بهانه های فمنیستی و اومانیستی را ناچیز می کند.
- برخی موارد بین زن و شوهر بر سر مسئله فرزندآوری اختلاف هست. یعنی یکی از زوجین مخالف فرزند است.
- در خصوص این موانع یا شاید بهانه ها حرف زیاد است باز ترجیح می دهم نظر شما را هم در وب سایت خودم بخوانم.
به نظرم سهم عامل اقتصادی خیلی بیشتر از عوامل دیگر است.
شاید ما هنوز به این باور نرسیدیم:
روزی فرزند یک خانواده رو همون خدایی میده که الان داره روزی ما رو می رسونه ...
20ساله. دانشجوی کارشناسی زیست. 10مهر91. تهران
10 مهر 91-21 ساله-دانشجوی کارشناسی الکترونیک-شمیرانات
اصفهان -مهر 90
مساله جالبی را عنوان کردید
بعضی از افراد تحصیل کرده و بعضا مذهبی دلیل فرزند دار نشدن خود را تقدم رشد فردی می دونن و معتقدن تا وقتی خودت بنده خوبی نشدی نمی تونی بنده خوبی رو به دنیا بیاری
روانشناسی بالینی تهران
حاج آقا تو این یک سالی که ازدواج کردیم، خیلی وقت ها شده که کار به جر و بحث و دعوا کشیده شده است.حتی گاهی حرف از طلاق زده میشود...
بعضی وقت ها منو خیلی از زندگی دلسرد میکنه...
آیا با این وضعیت داشتن فرزند رو به صلاح میدونین؟
از وقتی به ریشه ی شعار فرزند کمتر(طرح دشمن برای ...) پی بردم، نظرم درمورد تعداد فرزند تغییر کرد؛ ولی هرچی برای دوستان و دیگران توضیح می دهم که باید فرزند بیشتر باشد تا شیعه باقی بماند، بهانه هایی می آورند که جوابش بی جوابیست!
مثلا اینکه:
*از کجا معلوم خوب و مسلمان بمانند؟
*ماخودمان شیعه خوبی نیستیم تا بتوانیم بچه شیعه خوبی تربیت کنیم؟
*با فرزند بیشتر، تربیت و رسیدگی به همه اشان کمتر میشود!
*قدیم فرصت بیشتری داشتند و ما الان وقت کمتری داریم و ...
به نظر من تمام این بهانه ها به خود فرد و تنبلی و کاستی زن و شوهر مربوط میشود ولی نمی توانم جواب دندان شکن بدهم که بعدش عذری نباشد!
11 مهرماه 91 ؛ قم
11 مهرماه 91 ؛ قم
سلام
1.در خصوص صحبتهای رهبر انقلاب درباره افق جمعیت 150 میلیونی هنوز حرکت ملموسی از سوی دستگاه های ذیربط صورت نگرفته است.(به قول خودتان حتی در منابر هم تبلیغ صورت نمی گیرد)
2.در خصوص شبکه های ماهواره ایی که نقش تخریب چی ذهن و روان جوانان را بر عهده دارند هنوز فکر اساسی نشده است و کار ما تنها انداختن پارازیت است.
3.مشکل دیگر، تاخیر در ازدواج جوانان است که :
1-3.به جای همفکری و کمک برای حل مشکل مسکن و شغل جوانان، بحث ازدواج موقت را تبلیغ می کنند.
2-3.در مورد پسرها یک مشکل بزرگ به اسم سربازی دو سال از گرانبهاترین عمر جوانان را به باد می دهد.
در آخرطبق گفته رئیس آمار ایران(در مجلس) دهه شصتیها مقصر کاهش جمعیت در آینده خواهند بود در حالیکه آنها این وسط قربانی سیاستهای غلط کنونی و گذشته هستند.
یا علی
به نظر من مورد 1 واقعا صادقه. ولی با بقیه ی موارد چندان موافق نیستم. مورد دیگه ای هم که هست اینه که بالاخره سلامت مادر رو هم باید در نظر گرفت.
24 ساله-دانشجوی ارشد مکانیک- مجرد-11 مهر
1. در مورد باورهاي 1و2 و به خصوص 1 به نظرم بايد مردم (والبته خودمون بيشتر روي توكلشون كار كنند.
2. در مورد دو باور غلط بعدي هم احساس مي كنم سبك زندگي اينگونه افراد با توجه به تبليغات دشمن تغيير كرده و جور ديگري به زندگي و ازدواج فكر مي كنند.
3. خدا رو شكر كه بنده حداقل الان كه هنوز مجرد هستم اين باورها را ندارم كه هيچ، بلكه نظرم اينست با فاصله كمي بعد از ازدواج بايد براي فرزنددار شدن اقدام كردواصولا از ديدن بچه ي كوچك خيلي ذوق زده مي شوم!
[b]التماس دعا[/b]
21 ساله-دانشجوي كارشناسي الكترونيك-11 مهر 91-تهران
علاوه بر 4 موردی که شما فرمودید ، یک عامل دیگر رو من به کرات دیدم، و اون "[b]مد[/b]" دیر فرزنددار شدن بین همنسلهای ماست. یعنی از افرادی با وضعیت مالی نسبتاً خوب، علاقمند به هم و خوشبخت، بارها شنیدم که "الان دیگه کی سه چهار سال ِ اول زندگی صاحب بچه میشه؟" [و نظر شما در مورد این مد چیه خوبه یا بده؟]
27 ساله، لیسانس علوم تغذیه، 11 مهر 91، تهران
بچه های دهه شصت اگر با رشد جمعیت خودشون، امروز با مشکلات کار و ازدواج و... به این وسعت مواجه نمیشدند، علاقه به فرزند زیاد نیز میداشتند.
ولی وقتی خودشون زخم خورده نسلی شلوغ که هیچ زیربنای درستی برای آینده و معضلاتشون کشیده نشده هستند، چرا ازشون انتظار میره که مجدد اقدامی رو تکرار کنند؟؟
آیا این باور صحیح که رزاق خداوند است، یعنی نباید به نتایج جمعیت زیاد نیز توجه داشت؟؟
البته منم واقعاً معتقدم همانطور که برکت بعد از تاهل مناسب، زیادتر میشه، در مورد فرزند نیز اگر زن و شوهر با برنامه ریزی اقدام کنند، میتوانند به لطف خداوند چند فرزند خوب نیز داشته باشند و تحویل جامعه خوبمون کنند.
[b]ترس ها گاهی ریشه حقیقی نداره...[/b]
27 ساله، شاغل و در حال حاضر مجرد! 11 مهر 91، تهران
اتفاقا این موضوعی بود که ذهنم را چند هفته ای درگیر کرده بود.
با توجه به صحبت های حضرت آقا...، من ترس از مسئولیت و وظیفه ی سنگین رشد و تربیت فرزند و یا فرزندانی را دارم که بتوانند قدمی برای پیشبرد نظام اسلامی بردارند.
19ساله، دانشجوی کارشناسی زیست سلولی ، 11مهر،شمیران
به نظر این حقیر عامل مهمی به اسم [b]تنبلی[/b] فراموش شده البته شما بزرگترها خیلی نسل مارو نمی شناسید ونمیدونید که چقدر سخته که بعداز 20واندی سال زندگی باتمام امکانات وبدون هیچگونه تنش بین افرادی(پدر ومادر) که تقریبا هیچ مخالفتی باتو ندارند وکلا یک زندگی بسیار شیرین و بدون مسئولیت چقدر سخت است که ازدواج کنی با کسی دقیقا مثل خودت و در این زندگی جدید چه میکنی با این همه کار ومسئولیت واینکه باید کاری که هیچوقت یاد نگرفتی(کوتاه آمدن)را برای حفظ زندگیت انجام دهی مانوس شدن با همین ها یک پروژه طولانی است تا چه رسد به بچه دار شدن وآن هم چندتا چندتا!!!!!!!!!!تازه بچه های الان که نگهداریشان تربیتشان ووووکار حضرت فیل است.خیلی هم مریض میشن بچه های الان!شرمنده/11مهر/25ساله/دانشجوی متالورژی
1- به اندازه ای که شعار اشتباه فرزند کمتر، زندگی بهتر جدی گرفته شده، تهدید کاهش نسل مورد توجه واقع نمی¬شود، در این مورد باید از پتانسیل رسانه¬ها برای ایجاد حساسیت نسبت به این خطر استفاده شود.
2- زوج¬ها با آوردن این توجیه که "مگه من چه گُلی به سر پدر و مادر یا جامعه زدم؟" (که به نظرم از دلایل این اظهار نظر پایین بودن حس خودارزش¬مندی است) نسبت به داشتن فرزند، بی تمایلند، در حالیکه که به نظرم در این مورد هم در نظر گرفتن اهداف کوتاه مدت و تلاش برای رسیدن به این اهداف و همچنین خودتشویقی می¬تواند مفید باشد.
3- بی¬اطلاعی و یا بدفهمی آموزه¬های دینی، مثلاً من اولین بار از شما شنیدم که پیامبر اکرم (ص) فرموده¬اند: "من به جنین سقط شده از امتم مباهات میکنم" مسلماٌ مشورت با یک روحانی خردمند، هم آموزنده بوده وهم اصلاح کننده ی باور¬های نادرستی که شکل گرفته، باشد.
23 ساله، دانشجوی کارشناسی ارشد، 10 مهر 91، تهران
[b]«شیعی ـ ایرانی»ها بخوانند![/b]
++ در رتبهبندی کشورها برپایه نرخ رشد جمعیت منتشره از سوی سازمان ملل؛ (رتبه اسرائیل :78) و (رتبه ایران: 196)
++ ايران بالاترين مقام كشورهاي در حال توسعه در زمينه كنترل جمعيت را دارد.
++ ايران داراي كمترين نرخ رشد جمعيت در خاورميانه است.
++ (براساس آمار جمعیتی سازمان ثبت احوال در سال 89) نرخ رشد جمعیت در ایران 1.31 است که:
>> نرخ رشد جمعیت در استانهای اصفهان، سمنان، گیلان، مازندران ومرکزی پایینتر از یک درصد
>> و نرخ رشد جمعیت استان سیستان و بلوچستان بالای 2.6 درصد!
12مهر91، تهران
به نظرم در حال حاضر، به جای ِ درگیر ِ "مد" و "شعار" شدن –مثل شعارهای "فرزندکمتر و ..." و "ایران 150 میلیونی" - باید شرایط خودمون و زندگیمون رو ببینیم. شرایطی مثل پختگی عقلی و توان اقتصادی و البته [i]علاقه [/i]برای داشتن فرزند ...
[سلام/ ایران ۱۵۰ میلیونی شعار نیست. راهبرد است و ضرورت است و باید هدف ملی تلقی شود. ]
12 مهر 91.تهران
واقعا یکی از مشکلاتی که در آینده گریبان کشور را خواهد گرفت،همین پیر شدن جمعیت و به تبع آن کم شدن نشاط اجتماعی،نبود نیروی کار جوان و صرف شدن هزینه ها برای نگهداری سالمندان است.
من به شخصه حداقل داشتن دو فرزند را لازم می دانم.البته من و همسرم جزو یک پنجم نابارور هستیم و تا کنون اقدامت زیادی برای فرزند دار شدن انجام داده ایم.لذا اهمیت داشتن فرزند و خلاء عاطفی ناشی از نبود آن را احساس می کنیم.
از همه عزیزان التماس دعا داریم.
اصفهان 28-مهندسی نرم افزار-12/7/91
بنظرم ریشه ی تمام این مشکلات یه جورایی به بزرگترهامربوط میشه:
1-اینکه هرخواستگاری که میاد یه بهونه ای دارن برا نه گفتن،
2-اینکه بچه هاشونو بادلسوزی نابجا لوس و [b]مسئولیت ناپذیر[/b] و [b]از همه طبکار[/b] بار آوردند،
3-اینکه به جوان ها اعتماد کافی ندارند که یک کارنسبتا خوب دراختیارشون بزارن(مثل زمان جنگ که 19-20ساله ها فرمانده مقربودن) حالافرمانده و رئیس نه ولی یه کارآبرومند با حقوق نسبتا خوب[فراموش نکنیم ۱۰۰۰ نفر مثل اون جوون ، بسیجی ساده بودند؛ پیاده نظام و بی ادعای محض و یکی هم بدون هر نوع تفاخر و پز دادنی، خاکیِ خاکی؛ فرمانده!]
4-تجملی شدن زندگی ها
که درنتیجه [b]سن ازدواج بالا میره[/b](خودم خواستگاری متولد59و60و61داشتم) و دیگردرسن30-31باتوجه به ثابت شدن نوع زندگی فرد و کم شدن انعطاف پذیری،پذیرش فردکوچکی که قادر به تامین ابتدایی ترین نیازهایش نیست خیلی سخت تر است نسبت به جوان 22-23 ساله.
22ساله،لیسانس کامپیوتر-12مهر91-مشهد
به نظر من مشکلات اقتصادی بیشتر از سایر عوامل مانع از فرزند دار شدن زوجهای جوان میشود
23 ساله.تهران.مدیریت.12مهر91
با دلایلی که مطرح فرمودید موافقم و ملاحظات اقتصادی رو مهمترین و تأثیرگذارترین مورد میدونم.
فکر میکنم جامعه ما به نوعی تنبلی ناخودآگاه ناشی از زندگی ماشینی مبتلاست و راحتطلبی باعث شده که ما سختیهای تأمین معاش و همچنین مشکلات فرایند تربیت فرزند رو نپذیریم و فرزند کمتری بخوایم.
یکی از دلایل دیگهی تغییر نگرش ما به فرزنددار شدن، تغییر الگوی زندگی ماست. به این معنا که هم آقایون و هم خانمها انتظارات جدیدی از زندگی پیدا کردهان و تعداد فرزند کم رو روشی برای پاسخ دادن به این توقعات میدونن.
(ادامه دارد،،،)
به عنوان مثال خانمها این روزها مایل هستن در امور اقتصادی استقلال داشته باشن و به همسرانشون وابسته نباشن که در صورت عدم حمایت از سوی همسر (مثلا به خاطر طلاق)، بتونن ثبات مالی زندگیشون رو حفظ کنن. دوران بارداری و پس از تولد نوزاد منجر به این میشه که اغلب خانمهایی که قراردادهای کاری کوتاه مدتی با کارفرماشون دارن، کارشون رو از دست بدن و همین مسأله باعث میشه که برای حفظ ثبات شغلیشون از فرزند دار شدن دوری بکنن.
یا مثلا برخی از آقایون به مسائل ظاهری و فیزیک همسرشون توجه زیادی دارن و عوارض ناشی از وضع حمل و دوران شیردهی رو که روی وزن و ظاهر همسرشون تأثیر داره ناخوشایند میدونن و تعداد فرزند کم رو ترجیح میدن.
سربلند باشید.
25 ساله، کارشناسی فناوری اطلاعات، 12 مهر 1391، تهران
در رابطه موضوع تعداد فرزندان یک جلسه کامل تو کلاس مجردها برامون صحبت کردین و همچنین تو جلسات دیگه به این موضوع اشاره کردین که این نشون میده این موضوع براتون خیلی مهمه.
درمورد باور مورد 1 من خودم توکلم به خداست و معتقدم خدا روزی بنده هاش رو خودش میده.
وقتی در رابطه با تعداد شیعه در جهان برامون صحبت کردین دیدم که من دوست دارم طوری زندگی کنم که خدا از من راضی باشه پس برای افزایش تعداد شیعه در جهان نباید باورهای نادرست روم تاثیر منفی بزاره.
12مهر91.کارمند.تهران
بنده با چهار فرزند موافق هستم!
اما مورد [b]2[/b] و [b]4[/b] خیلی نگران کننده است. بچهء بدون تریبت صحیح و بچهء طلاق به جامعه آسیب می رسونن و خود این بچه ها هم زندگی خیلی سخت و بدی خواهند داشت.
24ساله ، کارشناسی عمران ، 13مهر91 ، کرج
...
به نظرم این اسلام عزیز ارزان بدست نیامده که ما بخواهیم بخاطر گرانی بچه دار نشویم وجمعیت شیعه رو به کاستی برود به خاطر اسلام عزیز صدمات زیادی به امامان معصوم ما وارد شده:خون امام حسین علیه السلام جگر گوشه های ایشان زهری که امام حسن خوردند که اگر بخواهم ادامه بدهم روضه ای تمام نشدنی است پس اگر ما هم کمی سختی تحمل کنیم به خاطر بقای اسلام کاری نکرده ایم چه برسد که بخواهیم اصلا کاری نکنیم.
باتشکر
التماس دعا
23ساله/کارشناس زیست شناسی/12 مهر 91/شمیرانات
مسئله دوم گاهی اوقات یک وسواس بیش از حد ذهنی است حتی وقتی آن دسته از اشخاص بچه دار هم می شوند مشاهده میشود این حساسیت بچه هایی عقده ای را پرورش می دهد
موارد دیگر هم به میزان ایمان افراد بستگی دارد به نظر من (افراد مومن قبح طلاق براشون خیلی زیاده)و مهمتر از همه ماندن در حواشی است و اینکه گاه فراموش می کنیم اصل زندگی را ودور مسیر دایرهای فقط می چرخیم و فکر می کنیم راه زیادی طی کردیم در صورتی که...
و مشکل الان بچه ها هم بازی بودن با بزرگترها ودرگیر مسایل آنها بودن و خدایی نکرده بلوغ زودرس
24 ساله لیسانس از تهران12مهر91
به نظر من
*.اصلی ترین عامل ترس هستش؛نه ترس مادر ااز از دست دادن جان خود وبی مادر شدن اولادش،چون درست علم پیشرفت کرده ولی باید قبول کنیم که ترس پررنگتر میشه.
**.ترس از مشکلات اقتصادی وتربیت که شما هم فرمودید
باور غلط که یه بچه رو درست تربیت کنیم شاهکار کردیم ؛به نطر من خیلی خیلی کلام اشتباهیه چون زوجی که یه بچه رو خوب تربیت کنه 5 تاهم باشن فرقی نداره.
انتظارات فرزندان این دوره واینکه مدام میگن یکی میاوردی ولی حسابی واسش خرج میکردی چشم زوج جوان رو ترسونده.
وعدم ایمان قوی:که به وعده خداوند جهت روزی فرزند وازدواج رو خدا میرسونه ایمان قلبی بعد از بچه دارشدن چند وقتی حس میشه وبعد دوباره ناشکری که..
23ساله.رشت.لیسانس مدیریت بازرگانی.12 اردیبهشت91
و همه ی دوستان
به نظر شاید برخی موارد دیگر هم دخیل باشند:
مثلاً
[b]1[/b]_ترس از به هم خوردن تناسب اندام در خانم ها
[b]2[/b]_عدم همراهی بزرگتر ها مانند گذشته و احساس تنها بودن خانم تازه ازدواج کرده برای بچه دار شدن و ترس از این موضوع.
[b]3[/b]_اشتغال های خانم ها که بعضاً ضرورتی هم ندارد.
[b]4[/b]_تصور غلط تمام و کمال بودن پدر و مادر برای بچه دار شدن که بعضاً در خانواده های تحصیلکرده و با فرهنگ بیشتر است.
[b]5[/b]_فید بک (بازخورد) های غلط جامعه در مواجهه با خانواده های چند فرزندی.(دو تا بیشتر)
[b]6[/b]_تأخیر در ازدواج، بارداری دیر هنگام و ترس از مشکل دار شدن بچه.(از قبیل عقب ماندگی ها)
و...
به امید شناخت اولویت ها و اصول واقعی زندگی دین مدارانه و خداپسندانه
25 ساله.ارشد روانشناسی بالینی. تهران. 12 مهر 91.
خداقوت
به نظرم عوامل 1و3و4تابع ریسک موجود در روشن نبودن وضعیت اینده می باشد که باعث می شود مشکل اقتصادی و عاطفی پدیدار گردد .
تصویر واضحی از اینده در ذهنمان نیست به این علت شخص دوست دارد در وضعیت فعلی بماند و شرایط را برای وضعیت فعلی بهبود ببخشد .
التماس دعا
27 ساله.ارشد حسابداری . 13مهر 91.تهران
"[b]پس کی جوونی کنند؟؟[/b]"
اینست آنچه زیاد میشنوم این روزها....
انگار جوانی کردن فقط به بیکاری و خوشگذرانی و تفریح دونفره و این چیزهاست....
نظرم از روز بحث درباره تعداد فرزند در کلاس مجردها کاملا در این باره تغییر کرده و فکر میکنم خانم و آقا قبل از اینکه به مرحله کسالت آور و عادت دونفره زندگی کردن برسند باید به فکر بچه باشند!
20ساله.دانشجوی نرم افزار.13مهر90.تهران
استاد تنظیم خانواده ما میگفت اصل تنظیم خانواده براین اساسه که هر خانواده در حد توانش بچه دار بشه واصلا تعداد تعیین نمیکنه.
به نظر من نباید با این قضیه تعصبی برخورد کرد،من به عنوان یک جوان 21 ساله مونث هم از ازدواج میترسم هم از بچه دار شدن،حرفایی که میزنید همش شعاره،موقعی که یک مورد خوب هم پیدا میشه با خودم میگم من قراره از این مرد بچه داشته باشم پس هم ازدواج برام سخت میشه هم بچه دار شدن،چون الان شرایط خیلی سخته.
21 ساله-دانشجوی کارشناسی کامپیوتر-14 مهر 91
[سلام دخترم حتما این احتمال را رد نمی کنید که شاید حال شما و افکار و هیجانات شخصسی شما، ملاک صحت و سلامت نباشید!
و شاید شما هم سلامت روحی تان آسیب دیده باشد.
عجیب نیست که شاید اشکالی متوجه شخص شما باشد؛ وقتی برخلاف روال عادی زندگی بشر، حس و هیجان دارید؟! این هفت میلیارد نفر و همه رفته گان همه زاییده شده اند!
اما توصیه: این ترس و اضطراب شما اگر در همین حدی باشد که بیان کردیدبه سادگی با چند جلسه مشاوره برطرف می شود. به یک روان شناس بالینی مراجعه کنید.]
یه موضوع بسیار مهمی اشاره کردید.
به نظر ترکیبی از 4 علتی که شما فرمودید هست االبته مهمترینش شماره 1 (بحث اقتصادی).
اما بنظرم اگر یه نگاه به زندگی قدیمی ها بندازیم میبینیم که بزرگ شدن تو خانواده ای که 5-4 فرزند یا بیشتر دارد خیلی نکته های مثبتی داره.
26 ساله-کارشناس تفذیه-14 مهر 91 -تهران
مردم گاهی حرفهایی رو که از دیگران می شنون, تکرار می کنن, بدون اینکه خودشون تحلیلش کرده باشن. مخالفت هاشون با ازدیاد نسل هم نتیجه ی همین دهان به دهان چرخیدن باورهاست.
کم اطلاعی و بعضا بی اطلاعی مردم از عدم تعادل های جمعیتی بوجود آمده و نتایجی که در نتیجه ی این عدم تعادل ها ایجاد خواهد شد هم به میزان زیادی اثر گذاره.
این اواخر که در رسانه ها اندکی در این باب صحبت شده, تغییر دیدگاه ها در مردم و همینطور در قشر روشنفکر (!) و دانشگاهی بیشتر به چشم می خوره و به نظر من این اطلاع رسانی ها باید فراگیر شه.
14 مهر 91, کارشناسی ارشد شهرسازی, 25 ساله, اسلامشهر
حاج آقا اصلاً چرا بچه بيارم؟من هم ميخوام ادامه تحصيل بدم هم تازه كار گرفتم و اصلاً نه ميتونم كارم رو ول كنم و نه درسم رو
تازه تصميم گرفتيم مهاجرت كنم فايل نامبر كانادا اومده و نميتونم يه بچه بهش اضافه كنم چون عقب ميفته اگر كانادا نشد اينقدر لاتاري گرين كارت شركت ميكنيم تا بريم
يه چيز ديگه شوهرم اصلاً بچه نميخواد ميگه ما چي كم داريم كه بچه بخواهيم بياريم
هم ديگه رو داريم ديگه بسه
حاج آقا اگر اصلاً تا آخر بچه نباشه چي ميشه دوتامون تا آخر هستيم باهم
همه مردم كه بچه ندارند اينهمه آدم نازا و زندگي بي بچه مگه طوري ميشه
موقع پيري و كوري يه كاري ميكنيم الان ما چه قدر به پدر مادرهامون ميرسيم كه براي پيري ناراحت باشيم
ميشه شماو يا بچه ها جواب بديد ؟حرفهاي من كجاش غلطه؟
متشكرم
با وجود این نگرش غلط در جامعه، من در بین دوستان نزدیک خودم افراد زیادی را می شناسم که در حین تحصیل دوره کارشناسی، ازدواج کردند، یک فرزند آوردند بعد کارشناسی ارشد خواندند و صاحب فرزند دوم هم شدند و الان با وجود داشتن دو فرزند، در حال تلاش برای ورود به مقطع دکتری هستند(همسران بسیار خوبی دارند!) من همیشه از آن ها به اطرافیانم مثال می زنم؛ اینکه هستند افرادی که راه درست را رفته اند و زندگی موفقی در زمینه های مختلف دارند.کافیه کمی فکر کنیم تا پس از گذشت بهترین سال های عمر ...
تبه كردم جواني تاكنم خوش زندگاني را چه سود از زندگاني چون تبه كردم جواني را
31 ساله- کارشناس ارشد فیزیک نظری-14 مهر 91- تهران
من هم واقعا دوست دارم تعداد فرزندانم بیشتر از 2 تا باشه و می دونم که مزایای زیادی داره
اما از بچه دار شدن می ترسم چون فکر می کنم تربیت بچه خیلی سخته
مثلا وقتی برنامه های تلویزیون که رواشناسی کودک و آموزش تربیت فرزند رو دارند نگاه می کنم می بینم که انگار تربیت سالم یک انسان خیلی خیلی سخت تر از اون چیزی هست که فکر می کردم و نکات خیلی ریزی داره که من نمی دونستم و در ضمن حتی نمی تونم به همین برنامه ها هم اعتماد کنم و وقتی می بینم که خودم هم انگار قربانی یک تربیت نادرست هستم و علت خیلی از مشکلاتم در زندگی همینه ترسم بیشتر میشه که اگه فردا بچه من هم به خاطر اشتباهات ناخواسته من دچار مشکل بشه من چه جوابی دارم؟!
در ضمن از معلولیت یا مریض بودن بچه و طلاق هم می ترسم
بیست و دو ساله / دانشجوی مهندسی کامپیوتر (کارشناسی) / چهاردهم مهر ماه نود و یک / تهران
گاها چالش های عصر ما، به سبب الگوبرداری نادرست هست. نه تنها در این موضوع که متاسفانه به یک فرهنگ تبدیل شده، در دیگر عرصه های زندگی هم ما با مشکلات عمده ای مواجه هستیم.
عموما ناشی از تبلیغات رسانه ها چه خارجی و چه داخلی و همچنین رشد تمایل عموم جامعه به تجملگرایی.
باید درک صحیحی از دین و مفهوم آن برای ما به وجود بیاید، دین را یک سبک و روش زندگی بیابیم و به دستورات الهی که هم در قرآن و هم از کلام حجت های الهی به ما داده شده، عمل میکنیم.
23 ساله-دانشجوی نرم افزار-15مهر91-تهران
حاج آقا خواستم بگم همین برنامه های تلوزیون خودمون هم داره یه جورایی به ناخودآگاه انسان این موضوع رو تلقین میکنه،میبینیم خانواده های پولدارو مرفه به اصطلاح باکلاس 1یا2تا بچه دارند وهمه چیزشون روبه راه؛ولی درخانواده های پرجمعیت تر8شون گرو9شونه!وناسازگاری بچه ها باهم،مریضی پدر،اجاره عقب افتاده و...نمایش داده میشود .
همچنین از زمانی که دبستانی بودم تا همین الآن که کتاب های درسی تغییرات اساسی داشته در تعلیمات اجتماعی گفته شده بود(است)که [b]به خانواده ای کم جمعیت گفته میشود که 4نفر یاکمتر باشند وغیرازآن پرجمعیت نام دارد[/b]و درآخردرس سوال شده بود[b] چندمشکل خانواده های پرجمعیت را نام ببرید.[/b]با این وجود نباید انتظار زیادی داشته باشیم.
متولد69-لیسانس کامپیوتر-15مهر91-مشهد
خيلي خوشحالم كه به واسطه ي اينكه شاگرد كلاس مجردها هستم اين بحث را يك سال قبل شنيدم و به مدت 4 ساعت با اعضاي كلاس در موردش حرف زده شد و سئوالاتمان پاسخ داده شد.
هر 4 دليلي كه مطرح كرديد برايم بسيار ملموس است و از اطرافيانم مي شنوم ،كه در اين صفحه كاربران مهمترين دليل را [b]مشكلات معيشتي و اقتصادي[/b] بيان مي كنند و برايم جالب است:
1- با اين وجود چرا اغلب ثروتمندان و مرفهين جامعه از قديم الايام تا امروز عموما يا تك فرزند بوده اند و يا كم فرزند؟ اين گروه كه مشكل مالي و معيشتي ندارند
2- از آن طرف اغلب خانواده هاي فقير هم از قديم تا به امروز پر جمعيت بوده اند ، اينها كه مشكل مالي دارند!!
اين دو طيف جامعه هيچكدام تا به امروز كوتاه نيامده اند و به كارشان ادامه هم ميدهند و اين نشان ميدهد [b]نه غني بودن فرزند آوروي بالايي را به همراه آورده و نه فقير بودن مانع تعداد بالاي فرزندان شده،[/b]
اين وسط [b]قشر متوسط جامعه[/b] كه سهم جمعيتي بالايي هم دارد، و آمار يك ملت در دستان آنهاست،[b] خواسته يا ناخواسته آن طور عمل ميكنند كه فرهنگ!! يا ضد فرهنگي برايشان تعريف كرده است[/b] و به اين تبليغات و بهانه ها روي آورده اند.
و فرزند زياد را دليل فقر مي دانند و فرزند كم را دليل رفاه، و الگو برداري برايشان صورت مي گيرد.
15 مهر 91/ تهران/ كارشناسي محيط زيست/ 24 ساله
چند دلیل به نطر من میرسه:
اول اینکه مادرای ما, ما رو راحت طلب بار اوردن تا حدی.
من الان میبینم که تو بزرگ کردن همون یه بچه ام خیلی هامون به مادرامون وابسته ایم. عادت نداریم به تحمل داشتن ...صبوری کردن...مدارا کردن...
دوم اینکه روشهای تربیتی مون غلطه...رفتیم به سمت فرزند سالاری...خب وقتی برای اولین بار فرزند سالاری رو تجربه کردیم دلمون نمیخواد بازم تکرار بشه به قول معروف همین یکیش پدرمونو در اورده...
سوم اینکه ارزشها عوض شده....مدرسه غیر انتفاعی یه پزه یه ارزشه ...هرچی بیشتر و گرونتر لباس و اسباب بازی و دکور اتاق بچه ات باشه به به و چهچه بیشتری داره...و افتادیم تو رقابت.
خب تو این شرایط خیلی ها احساس میکنن بودجه اینو ندارن که این امکانات رو برای چند تا بچه فراهم کنن.
چهارم هم اینکه انگار دیگه کم کم داشتن دو یا بیشتر بچه بی کلاسی داره میشه!!! و این افراد تو فامیل مورد مذمت قرار میگیرن.لااقل تو فامیل ما که اینجوریه!
34 ساله.لیسانس .15 مهر.تهران.
من خودم خیلی خود بچه رو دوست دارم-ولی واقعا هیچ تضمینی نمیبینم برای اینده بجه م توی این جامعه-چه تضمینی برای کار بچه من هست؟-چه تضمینی برای تربیت بچه م هست؟-نوح نبی نتونست بچه ش رو درست تربیت کنه-من چی؟؟؟
و در ضمن منکر این نیستم که بچه تو پیری عصای دست پدر و مادره-ولی این بچه هایی که توی نسل خودم میبینم و پدر و مادر رو ول میکنن و میرن چی؟-توان بدنیم رو صرف چی بکنم؟؟؟
بیماری های عجیب و غریب دنیای امروز رو چی کار کنم؟!!!!بیماری هایی که هم توی بچه ها زیاد شده و هم بیماری های زودرسی که ممکنه برای من هم پیش بیاد
دعا میکنم خدا همه مونو هدایت کنه
15مهر91-دانشجو-مجرد
به نظرم عامل اصلی فراموشی پروتوکل های دینی مثل تظمین رزق توسط خدا و گم شدن الگو های صحیح در رسانه ها [i](در راستای ساخت برنامه های با محتوای جدید)[/i]ه
و موادی که شما اشاره کردید زمینه هایی است که تشدید کننده ذهنیات منه اما اصل نیست
رشد جمعیت مسلمانان بخصوص [b]ماها[/b] نسبت به ادیان دیگه برای خیلی از اهل باطل ترسناکه به خاطر همین مطرح کردن ترس (اقتصاد...)، شعار (فرزند کمتر..) میخوان جلوی این رشد رو بگیرند.
اما خودم شاهد بودم نظر اکثریت یک کلاس حدود 600 نفره با یک جلسه کلاس اصلاح شد و باقی فقط نیاز به رفع اشکال جزئی داشتن [u](ای کاش افراد بیشتری توی اون جلسه بودن)[/u]
15 مهر-کارشناس صنایع-25 ساله-تهران
متاسفانه بعضی ها با دلیل سوم ( که کودک مانع خوشی و لذت زندگی میشه ) بچه دار شدن رو به تعویق می اندازند ، در صورتیکه بعد از یک مدت کوتاه از تفریح و لذت هایی که انتظارش رو دارن هم خبری نیست و یا براشون تکراری و ملال آور می شه و گاها" روابط بین زوج ها رو به سردی می ره . ضمن اینکه دیگه حوصله بچه داری و بچه دار شدن رو ندارن و این فرصت طلائی رو از دست می دهند.
فرصت جبران خیلی وقتا پیش نمی یاد.
15 مهر 91- کارشناسی مدیریت . تهران
-ترس از بارداری،زایمان،مشکلات جسمی بعد از آن،ترس از تربیت بچه ناسالم یا بیفایده باعث می شه در مورد تعدد بچه تردید کنم.وقتی این ترس رو بین اطرافیانم می بینم به نظرم "طبیعی" و تبع اون "به حق" می آد.
متاسفانه در مورد بعضی مسائل "مبتلا به بودن اکثریت" اون رو "طبیعی" و "درست" جلوه میده و لازم نیست اون رو به جهت حق بودن چک کنم
- دوباره متاسفانه:مشکل جمعیت شیعه رو مشکل شخص خودم نمی دونم و چون جلو چشمم نیستند اضطرار حل این مشکل رو احساس نمی کنم.
-مسئله بیماریهای جسمی بعد از زایمان و شیردهی تنها به ورزش و تغدیه ناسالم(که فکر می کنم صنعتی بودن قسمت مهمش باشه) بستگی نداره. متاسفانه مفهوم عمیق "توکل به خدا" در برخورد با نگرانی ها که در زندگی شهر نشینی فراوانیش بیشتر هست رو یاد نگرفتیم.
و با افزایش مسائل زندگی نگرانی ها بیشتر می شند و زندگی همراه با حس "دشواری" می گذره.
26 ساله. فوق دیپلم. 15-7-91
نظرات را خواندم ای کاش دوستان درکنار منفی و مثبت دادن که حتما مفید است
نظرشان را هم در بنویسند مثلا خانمzeynab بیشترین منفی را دارد خیلی گشتم ببینم مراجعین محترم شما نظرشان و نقدشان به نظر ایشان چیست، پیدا نکردم.
التماس دعا
بنده تصور می کنم مهمترین عاملی که باعث این سبک زندگی در جامعه ما شده است، عدم آگاهی صحیح نسبت به هدف اصلی ازدواج در اسلام است.
طبق آموزه های اعتقادی ما مسلمانان، هدف تشکیل خانواده در فرهنگ اسلامی، تربیت نسل دینی معرفی شده است. بر پایه این مبناست که فرهنگی که امروزه در جوامع غربی رواج یافته که شامل زندگی مشترک زن و مرد بدون ازدواج، که باعث تولید نسل بدون هویت، و ازدواج دو فرد همجنس، که باعث عدم تولید نسل می باشد، از نظر اسلام باطل شمرده می شود.
با تاملی عمیق درباره این هدف والا که خداوند، بندگان را بدان ملزم دانسته است، درمی یابیم که انتخاب همسر شایسته و لذت بردن و احساس آرامش کردن در کنار وی تنها به عنوان زمینه ای مناسب برای رسیدن به آن غایت نهایی است.
بنابراین هر نسلی موظف است که فرزندان خود را به نحوی تربیت کند و برای تامین معاش آنها تلاش کند که آنها نیز در آینده بتوانند والدین مناسبی برای تولید نسل دینی و شیعی بعدی خود باشند.
(ادامه دارد ...)
با توجه به موارد اشاره شده توسط استاد گرامی،
1- به نظر می رسد برای رفع مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، هم مسئولین کشور و هم خود خانواده ها باید تلاش کنند تا این معضل را که با توجه به پشتوانه تاریخی، ثمره بی کفایتی حکومتهای پیش از انقلاب و جنگ تحمیلی و تحریم های پس از آن و فتنه ها و دخالتهای دشمنان ایران اسلامی می باشد را به یاری خداوند و با گذشت زمان برطرف کنیم.
2- برای تربیت صحیح فرزند که همان طور که اشاره شد مهمترین عامل ازدواج است، هر کس به سهم خود می بایست تمام تلاش خود را برای برطرف کردن موانع بکند و زندگی خود را وقف آن کند.
(ادامه دارد ...)
3- با داشتن این دیدگاه در زندگی درمی یابیم که فرزند آوری نه تنها موجب کاهش لذات زندگی نخواهد شد، بلکه به زندگی انسان معنا، هدف و امید خواهد داد.
4- و مورد آخر موبوط به انتخاب های نامناسب می باشد. با توجه به آموزه های اسلامی که به این نکته اشاره دارند و آغاز تربیت فرزند را از پیش از ازدواج می دانند، جوانان باید با در نظر گرفتن این نکته، در انتخاب همسری شایسته که بتوان در کنار او فرزندانی لایق را پرورش داد، قدم بردارند.
در پایان یادآور می شوم که هر شخص به عنوان یک فرد مسلمان ابتدا باید ارزشها را شناسایی و بر طبق آن در زندگی اولویت بندی نماید.
و این حدیث نبوی را که اشاره به لزوم افزایش نسل دینی در مسلمانان است را برای خاتمه ذکر می کنم:
پیغمبر اسلام صلى الله علیه و آله:
تناکحوا ، تناسلوا [تکثروا !]، فإنی أباهی بکم الأمم یوم القیامۀ.
ازدواج کنید و صاحب فرزند شوید؛ به درستی که من در روز قیامت به زیادی امتم بر امت های دیگر مباهــات می کنم.
(وسائل ج 15 ص 96)
من 2 فرزند دارم و زمانی را بیاد دارم که شدیدا"روی کنترل تعداد فرزندان تبلیغ می شد و البته دلایل زیاد اقتصادی و ....برایش بیان میشد.بنحوی که کسی که فرزند سوم یا چهارم می آورد حتی دکترها در بیمارستان بسیار بد با او برخورد می کردند.
حالا که این قضیه فرهنگ شده مسائل دیگری هم به آن اضافه شده مثل:تمایل خانمها به ادامه تحصیل یا کار،توجه بیش از حد به تناسب اندام خانمها از سوی زن و شوهرش!،و احساس ناامنی خانمها نسبت به موفقیت ازدواجشان و ازهمه مهمتر بدبینی نسبت به فرآیند زندگی و البته بچه را فقط دردسر دیدن!و در یک کلام زندگی بدون عشق!.....بنظر من باید کار اساسی روی فرهنگ انجام شود و در حوزه های متفاوت ازجمله:نحوه تربیت بچه و این فکر که بچه باید همـــه امکانات رفاهی را داشته باشد وگرنه بدبخت می شود!!!!
من قبل از اینکه بچه دار بشوم فکر میکردم هر سه سال یکبار یک بچه میارم ولی وقتی خدا به من یک فرزند داد به این نتیجه رسیدم که یک بچه را درست تربیت کنم شاهکار کردم. ولی به نظرم هر کسی مشکل ژنتیکی ندارد که من دارم و هر کس با همسرش همدل در تربیت فرزند است حتما به بچه زیاد هم فکر کند چون ما که خودمون (خانواده های قدیمی تر) مثلا پنج فرزند هستیم واقعا از خواهر و برادرها و بودن با آنها لذت میبریم.
التماس دعا
تو این مواردی که ذکر کردین،به نظر من مورد اول بیشتر در بین جوونا شایع هستش،این افکار از عدم ایمان مردم و نداشتن توکل به خدای متعال هستش که متاسفانه روز به روز این افکار بیشتر میشه.......یعنی همون بی ایمانی
اگر همه ایمان و اعتماد داشته باشن که روزی رسون خداست تمامه این افکار از بین میره.....
مورد چهارم که گفتین رو متاسفانه من هم شنیدم واقعا انگار زندگی شده یک نوع آزمایش.....
مطلب جالبی بود با این که کم بود ولی پر محتوا
زنده باشین ان شاءالله
یاحق
در خصوص مورد 4 هم کاملا دیدگاه غلطیه چون من الان یه برادره 8 ساله دارم...گاهی اوقات وقتی با خودم فکر میکنم خدا رو شکر میکنم که خدا این برادر رو به من هدیه داد چون برادرم واقعا به خانواده ام شور نشاط میده...
یا علی
کارشناسی حسابداری/20ساله/ تهران
راستش خود من یک نمونه بارز هستم برای چرایی عدم تمایل به بچه دار شدن
تحصیل کرده هستیم زندگی متوسط رو به بالایی داریم 6 ماه هست ازدواج کرده ایم و من مجموعا 7 هفته با همسرم زیر یک سقف زندگی کرده ام چون بدلیل عدم یافتن کار مناسب در شهر خود مجبور به رفتن به یکی از شهرهای جنوبی برای کار شده با درآمد نسبتا مناسب ....پس من هرگر در این شرایط نمی توانم به بچه فکر کنم چون بچه باید زیر سایه پدر باشد خلاصه مشکل واقعا وجود دارد التماس دعا استاد راستی وقت داشتید سوالمو هم جواب بدید
30 ساله دانشجوی دکترای مهندسی
بحث اشتغال و تحصیلات خانم ها بعد از ازدواج هم یکی از موانع جدی است. متاسفانه گاهی اوقات یک خانم هرچند متدین، تحصیل کرده و فرهنگی ترجیح میده انرژیشو جایی بیرون از محیط خانواده صرف کنه و نهایتا بتونه با کمک خانواده از عهده یک فرزند بربیاد!
ما الان تو یه جامعه ی در حال گذاریم ینی به مدرنیم نه سنتی. من به عنوان یه زن نمیدونم وظیفه م به دنیا آوردن و تربیت فرزنده یا کار کردن بیرون از منزل و ...
نمیدونم اگه تمام وقتم رو صرف فرزندم کنم، در آینده از این کار پشیمون نمیشم؟یا بالعکس اگه فقط بیرون کار کنم و درسمو ادامه بدم، آخرش احساس پوچی نمیکنم؟
همه میدونیم که باید بین این دو تعادل برقرار کرد اما گفتنش ساده س. این واقعا چالش فکری دختران نسل منه. این عامل درکنار ترس از مسئولیت و مشکلات اقتصادی باعث تأخیر در ازدواج و فرزندآوری میشه.
25 ساله، مهندس...، متأهل، اردیبهشت 92
به نظرم هیچ کدوم از اینها،یعنی نه تحصیل و نه کار خانمها و نه حتی وضعیت اقتصادی مانع نیست، تک تکمون میدونیم که داریم از زیربار یک مسؤولیت بزرگ شونه خالی میکنیم،میترسیم که نتونیم آن طور که باید بچه هامون رو تربیت کنیم،توکل پدرها و مادرهامون رو نداریم.
من الآن در 22سالگی یه دختر19ماهه دارم و همیشه گفتم و معتقدم که باید4فرزند سالم وصالح تحویل شیعه بدم ولی:1.[b] همسرم مخالفند.[/b] 2. تا وقتی از سلامت و صلاحیت خودم [u]مطمئن نیستم[/u] چطور میتونم به تربیت صحیح نسل آینده امید داشته باشم؟!
یکی از رفقای بسیار بسیار خوبم که بسیار مادر و همسر شایسته ای است و توانایی تربیت و پرورش فرزندان صالح را دارد، مشکل خود را اینگونه بیان میکند:
در شهر ما به دلیل اینکه دکتر مرد مسائل بیهوشی و ... را انجام میدهد و من دوست ندارم که مرد نامحرمی مرا ببیند، به تولد فرزند دیگری فکر نمیکنم.
تقریبا تمام پیام ها رو خوندم خیلی هاش جالب بود و سوالات و مطالبی رو عنوان کرده بودند که سوال من و خیلی از مردم هست و بوده ، کاش برای منو امثال من که عضو کلاس مجردها نیستیم و این بحث و گفتگو رو نشنیدیم اما مشتاقیم لطف میکردید و یک یا چند مطلب جامع در این باره در سایت میگذاشتین.
باتشکر
زهرا رحیمی/24ساله/لیسانس معماری/تهران
من با نظر شما موافقم ولی همسرم راضی نیست و هیچ دلیل قانع کننده ای نداره .ما هردو دانشجوی کارشناسی ارشد هستیم 5 ساله که ازدواج کردیم.
23 ساله از تهران
چیزی که من در بین آشنایان و اقوام و دوستان خود می بینم بیشتر همون مورد اول هست که عدم تمایل به فرزند را نشون می دهد.
به نظر من مسائل اقتصادی و معیشتی مشکلی که اکثر خانواده ها دارند برای همین تمایلی به داشتن فرزند بیشتر ندارند چون شرایط اجتماعی و اقتصادی
تاثیر دارد در این سال ها خیلی فرهنگ مردم عوض شده .