مدينه، سلام سلام
واقعا دل كندن از مدينه، چقدر دشوار است!
حتي زماني كه به شوق ديدار كعبه از مدينه مي روي، بار غمي تلخ را روي قلبت احساس مي كني.اهل بيت عليهم السلام هميشه موقع آمدن به مدينه خوشحال و هنگام رفتن از مدينه غمگين بودند. شايد شما هم هروقت مشرف شويد -ان شاءالله- روزي كه مي خواهيد از مدينه برويد همين حال را داريد و شايد شما هم به ياد وداع امام حسين در شب بيست و هشتم رجب سال شصت از مدينه باشيد و چقدر جانسوز ... (البته در غير مدينه هم هيچ وداعي بي ياد حسين نيست! اصلا واژه ي "وداع" در ذهن ما اول روضه وداع آقامون امام حسين را تداعي مي كنه -خصوصا وداع با سكينه خانم سلام الله عليها- بعد مصاديق خودمون مثلا وداع با خانواده و...)
مدينه،مدينه ... هيچ شهري مثل مدينه نيست. اينجا شرافت عظيمي دارد. و امتيازي خاص، اينجا نيمي از معصومين عليهم السلام هستند؛ مدفن شش معصوم عظيم الشأن و به روايتي منزل امام عصر ارواحنا فداه هم در مدينه است يعني هفت معصوم از چهارده معصوم؛ ولي خانه معشوق كجاي مدينه است، هيچ كس نمي داند!
اي نسيم سحر آرامگه يار كجاست؟ منزل آن مه عاشق كش عيار كجاست؟
به هر حال بايد امروز بروم ...
"مي روم و نمي رود ناقه به زير محملم" ...
البته اينجا امروز ،سيزدهم رجب است و در ايران، فردا ؛ و ميدانيد كه ياد و نام اميرالمونين علي بن ابي طالب صلوات الله عليه هميشه موجب بهجت است و سرور و سراسر انفتاح است و گشايش و همين ذكر و توسل ، غم رفتن از مدينه را كمي آسان مي كند.
ميلاد آقا را تبريك مي گويم و مراتب تبريك شما دوستان را اينجا به روسول اعظم و اهل بيت پاكش و خانم فاطمه بنت اسد مي رسانم.
و ان شاءالله امشب در كنار ركن يماني و ضلع مستجار شما دوستان را در ولادت گاه مولايمان دعا مي كنم. و از شما التماس دعا دارم. ياعلي
نوشته های شما دل منو برد به مدینه
روزی که می خواستیم بریم از مدینه به سمت مکه دلم نمی اومد برم بارها برگشتم به سمت قبرستان بقیع....
کاشکی فقط یکبار دیگه اونجا رو ببینم...
7 روز دیگه برای سومین بار عازم مدینه هستم از همین الان که این مطلب رو خوندم دلم برای روزی که قراره مدینه رو ترک کنم گرفته...
شاید به این خاطره که همیشه دست خالی از مدینه بیرون میرم...
اللهم عجل لولیک الفرج
روزی که این یادداشت رو خوندم هنوز عازم مدینه نشده بودم و حتی فکر رفتن به این شهر عزیز رو هم نمی کردم و جزو رؤیاهام بود
اما وقتی رفتم و خودم تجربه کردم یاد این نوشته شما افتادم
واقعا دل کندن از مدینه خیلی سخته!!!!
با این که چند ماهی از اومدنم میگذره اما هنوز یاد این سفر می افتم بغض گلومو میگیره و...
کاش یک بار دیگه نگاهم به گنبد خضرا می افتاد تا خودمو سبک می کردم و یک بار دیگه بقیع رو که نزاشتن ببینیم میدیدم و خونه خدا که ...
دیگه نمی تونم بنویسم.................
اللهم ارزقنا زیاره مرقد نبیک(ص)
گرفت دلم برای یک لحظه حضور اونجا برای یک لحظه حضور در بین الحرمین مدینه
برای یک لحظه فقط زیر آسمون بقیع نشستن و نگاه کردن و هیچی نگفتن فقط خدا دیدن گرفت........... دلم برای خودم یا شاید......
91/4/10 .