الو! هندِ جگرخوار...
وقتی صحبت از ازدواج و سختی ها و آسانی های آن می شود تقریبا یک مسئله در اظهارات اقشار مختلف مردم مشترک است همگی از افزایش چشم گیر و روز افزونِ تجملات و سنگینی مخارج عروسی و بَرج های این سبک زندگی جدید اظهار نارضایتی و نگرانی می کنند اما شگفت آور این است که این اظهارات هیچ تاثیری در تصحیح این بخش نوظهور در سبک زندگی امروزه ایرانیان ندارد و این فرهنگ اسراف و تجمل گرایی روز به روز، رو به گسترش است و دامنه ی تاثیرش از پایتخت تا دورترین دهِ کوچک، همه را در برگرفته است.
اغلب مردم برای تن دادن به این رسم های جاهلانه، خودشان را مجبور می بینند تا جایی که حتی برای انجام این نوع خرج و برج های غیر ضروری، پس انداز ۳۰-۲۰ ساله خود را برای عروسی یک فرزند خرج می کنند و حتی از دیگران قرض می گیرند و یا حتی صدقه! و این یک فاجعه اخلاقی است و یک خطای واضح، آن هم برای ازدواج هایی که متاسفانه طبق آمار، احتمال شکست آن و منجر شدنش به طلاق، حدود ۲۰درصد است! و در صورت تداوم، احتمال دلخوشی و صلح و صفا در آن ناچیز!
به جای فهرست کردن رسوم نادرست و رفتارهای خطای دوخانواده ی دختر و پسر در یک عروسی -از خواستگاری تا پاتختی- و نقد تک تک موارد، یک پیشنهاد ساده عرض می کنم؛ پیشنهادی که نه خرجی لازم دارد و نه بودجه ای، پیشنهادی که منافع مادی هیچ کسی را هم به خطر نمی اندازد، اما در صورت پذیرش شما و ترویج آن، ریشه ی آداب رسوم جاهلانه ای را می خشکاند که دل بسیاری از دخترکان نازنین کشورم را شکسته و مادران و پدران بسیاری را خحالت زده کرده. ان شاءالله این پیشنهاد بازار تفاخرهای احمقانه را کساد می کند؛ خیلی ساده و عملیاتی است:
از شرکت در مراسم بازدید و رویت جهیزیه خودداری کنید و از اساس این نوع دعوت ها را توهین به شخصیت خودتان تلقی کنید.
اصلا برایتان فرق نکند جهیزیه مربوط به چه عروس خانمی است؛ هر عروس خانمی! حتی از نزدیک ترین اقوام و عزیزترین دوستان تان.
دقت بفرمایید دوست و فامیل و آشنای شما و همان در و همسایه ی معروف، فقط برای چهار نفر مثل من و شما خودش و خانواده اش به سختی اقتصادی انداخته است تا پس از رویت تمام جزییات جهیزیه مورد تشویق شما و سایرین قرار بگیرد. همین! و اگر خواستگارهای متعددی بی دلیل رد می شوند به دلیل خجالت از همین بازدید کنندگان دو فامیل از جهیزیه محقر -بخوانید شرافتمندانه- است.
بگذارید این نوع مجالس را همان انسان هایی شرکت کنند که شبیه برخی زنان حقیر مکه ی قبل از بعثت هستند و مهم ترین صفت جاهلیت عربی یعنی تفاخر را در خود به وفور دارند همان هایی که وقیحانه ضعف های اقتصادی دیگران را به روی آنها می آورند و مدت ها در مورد نقائص مالی و معیشتی فقرای فامیل و آشنایان شان صحبت می کنند و در مقابلِ متمکنین و ثروتمندانِ مسرف و مترَف، غرق در حسرتی جانسوز و حسدی بی انتها لب به تملق باز می کنند. این نوع مجالس احمقانه را به آنها بسپارید. و شما که خردمند و فرهیخته هستید در چنین برنامه هایی که اساسش چیزی جز تفاخر و چشم و هم چشمی نیست، شرکت نکنید. تا مبادا این بازار عکاظ و این بورسِ تجمل و اسراف، مکارم اخلاق شما را خراب کند.
...وای تصورش هم تحقیرآمیز است. مانند مراسم دیدن سیسمونی! یعنی سان دیدن از پوشک بچه! چقدر سخیف است چنین رسم هایی.
بسیار سپاسگزارم به خاطر این مطلب با ارزش، واقعا جای این حرفا در جامعه ما خالیه!!! با حرفای شما موافقم خصوصا وقتی می بینم بعضی از خانواده ها شأن و منزلت دختر را در ارزش جهیزیه که تهیه کرده می بینند، واقعا جای تأسفه!!
چه زیباست سنت ازدواج سرور ما امام علی (ع) و بانوی دو عالم حضرت فاطمه (س)، که بر پایه ساده زیستی و حفظ شأن و ارزش یکدیگر بود.
ان شاءلله بتوانیم با رعایت این نکته میزان تجمل گرایی را کمتر کنیم.
خیر ببنید
یا علی
91/10/24 / کرج/ مهندسی معماری/ 23 ساله
با فرمایش شما موافقم
اما متاسفانه بعضی بزرگترها، برپا کردن چنین مراسمی رو ضروری میدونن؛ به این دلیل که "این همه زحمت کشیدم یعنی کسی نبینه؟!"
بارها تلاش کردم چنین افرادی از جمله مادرم رو –با لحنی دوستانه و نه خشک و غیرمحترمانه- قانع کنم که این وسائل رو با زحمت زیاد تهیه کردید برای آسایش فرزندتون و چه نیازی هست یک مهمونی اضافه برگزار کنید که یک بار فامیل این وسائل رو ببینند؟؟؟؟! اما با عصبانیت، از لجوج بودن بچههای امروزی میگن و اینکه همیشه ساز مخالف میزنیم!
حاج آقا. واقعاً یکی از نگرانیهای خود من، برای زمانیست که ازدواج کنم و روبروی خانواده قرار بگیرم برای این مسائل. و البته خانوادهم به زحمت بیفتند برای کم نبودن ِ جای چیزهایی که میدونم ضروری نیستن ---!
چه اسم فوق العاده ای برای این نوشته ی خودتون انتخاب کردید.
وقتی در مراسم اربعین امسال (1391) در این مورد صحبت کوتاهی فرمودید، اکثر خانم هایی که در جلسه حضور داشتند،کلام شما رو تأیید می کردند و می گفتن که واقعا چه کار احمقانه ای، از این به بعد نریم!
انشالله که این گونه رفتارهای نادرست در بین ما شیعیان کلا ریشه کن بشه.
کارشناسی ارشد فیزیک - تهران
ممنون از یادداشت معرکه و عنوان بسیار جذاب!
دوستان!بیایید رسومی را که مثل کلاف دور خودمان پیچیده ایم و حالا اسیر اشتباه خودمان شده ایم را همه با هم بشکافیم...
نه فقط صرف نرفتن که با زبانمان هم تحقیر کنیم چنین مجلسی را و اصلش را به بحث بکشیم ...
و بیایید بین هر جمعی اگر شد این بحث را مطرح کنیم و در صفحات اجتماعی خودمان مثل وبلاگ ها ترویجش کنیم!
این کار اگر همگانی شود هزاران وصلت راحت تر سر میگیرد!
یاعلی!
تحمل اینها سخت تر است یا وقتی خدا به آدم بگوید "اُمّل"؟
گفت معلوم است : خدا بگوید...
گفتم خدا گفته در سوره احزاب آیه 33 :
ولا تبرجن تبرج الجاهليه
(مثل زنان قدیم برای خودنمایی زینت های خودتان را آشکار نکنید)
نیاز به تفسیر ندارد خیلی ساده گفته شده مثل " اُمّل "ها و زمان قدیم ، خود نمایی نکنید...
(برداشت از وبلاگ shahiddialame90.blogfa)
25.10.91/ تهران/ ارشد مشاوره/
چقدر خوبه که ما تو این سن و سال یه جاهایی از این کلاف سر در گم فکری عقیدتی ذهنمون که بسیاریش میراث نه چندان گران بها از اجداد پیشینمون وبخشیش ناشی از خفگی و دست و پا زدن های بی حاصل در دنیای مد و مدرنیته است خسته میشیم دلمون میخواد بازش کنیم و ازش یه پیرهن ببافیم قد خودمون قد آموزه های دینیمون ، قد اصلاح مشکلات جامعمون و قد شعورمون، که شاید گاهی نادیدش میگیریم و متاسفانه گاهی لهش میکنیم اون قدر که یه موقعی به خودت میای میبینی با این که میدونی کاری که داری میکنی از بیخ و بن غلط که شاید بهتره بگم فاجعه است ولی این آموزه ها و باور ها این قدر توسری خور شدن و این قدر بهشون بها ندادیم که دیگه جون وتوان مقابله با ناهنجار ها رو ندرن اصلا انگاری یادمون رفتن ووو؛
الان جایی برای یافتن مقصر نیست ولی میدونم به همین اندازه که آگاه میشیم در برابر خدا و خلق الله مسئولیم
امیدوارم از پس این ماموریت جدید به لطف حق بربیاییم ذره ای کوتاه نیایم .
شاد باشید ومهربان
24ساله، ارشد حقوق خصوصی،تهران
1- اي كاش شأن دختران ما مقدار مهريه نبود
2- اي كاش شأن دختران ما ميزان جهيزيه نبود
3- اي كاش مي دانستند اگر دختري ساده مي پوشد ساده زندگي مي كند بي غرور است دليل بر بي سليقگي او نيست.
4- اي كاش بي آلايشي، پاكدامني، خانه داري، با ايماني، مهرباني، اخلاق نيكو، صبوري او در زندگي اين ها را مي ديدند.
البته از دیدگاه مردانه خودم یک نکته را در این مراسم ها خیلی بد میدانم و آن را از بی غیرتی یک مرد میدانم و آن اینکه همه اجازه دارند حتی اتاق خواب زوجین!!!را ببینند و این اصلا چیز خوبی نیست.وبرای خود این تصمیم را دارم که به احدی اجازه ی چنین کاری را ندهم.
موضوع مهمی رو به شکل زیبایی بیان فرمودین و راهکار کاربردی خوبی رو هم ارائه دادین . ممنون
فکر میکنم در اکثر اوقات ، بیشتر از خود دخترخانم ها و آقا پسرها ، والدین اونها این تجملات و تفاخر رو دوست دارن و به این معضل دامن میزنند . در واقع سعی می کنن کمبودهای خودشون رو اینجوری جبران کنن . حتی خانواده هایی رو من دیدم که عروس و داماد مخالفت میکنن با خرید این همه وسایل ولی بزرگترشون میگه شما این مسائل رو درک نمی کنین و بزرگ بشی ما رو می فهمی!!!! متاسفم این مثال رو میزنم که خانواده ای رو سراغ دارم ، خونه ندارن و پدر خانواده هم کارمند بازنشته هست ولی چند سال پیش برای خرید جهیزیه دخترشون با پاداش بازنشستگی رفتن دوبی خرید جهیزیه!!! الان هم متاسفانه با دامادشون که معتاد از کار در اومده به مشکل خوردن .
متاسفانه خود دختر و پسرها سر این مراسمهای جاهلانه مثل نامزدی،حنابندون،مادر زن سلام! (با خرج های آنچنانی شون) با بزرگترها صحبت نمیکنند و اینو بیاحترامی میدونند.در حالی که میتونیم با زبان نرم و با آرامش در مورد این موضوعات باهاشون صحبت کنیم و راضیشون کنیم.
دانشجوی ارشد شیمی/24 ساله/تهران
روزتون بخیر
حرفاتون کاملا درسته ولی وقتی داشتم نظرات دوستان میخوندم بیشتر اشاره به خانواده مخصوصا مادرها کرده بودن که اون ها اصرار به برگزاری این مراسم ها دارن.
ولی کم نیستن دخترایی که به خانوادشون فشار میارن که حتما جهزیه نباید کمتر از 30 میلیون تومن باشه و همینطور دیدن جهزیه و...
بعضی ار دخترا هستن که به دلیل چشم رو هم چشمی از دوستان و فامیل حاضرن پدرو مادرشون چند سال زیر قرض باشن ولی اون تمام این مراسم هارو بگیره.
وتنها کسی که به این مراسم ها افتخار میکنه خود دختر هست ولی چه فایده که نمیتونه این همه فشار و سختی از چشم های پدر و مادرش بخونه...!
1-جسارتاً! "متاسفانه"ی من دلیل ِ انفعالم نیست! چون ناامید نشدم از متقاعد کردن هر کسی که با من وارد چنین بحثی بشه و سعی کنه متقاعدم کنه که "اشکالی نداره اگر این مراسم برگزار بشه"
2- تاکید شما روی مظلومیت دخترهایی که آبروی خود و خانوادشون فدای این رسوم میشه بهانهی خوبی برای صحبت امروز من با خانواده ام (بعد از اینکه این مطلب رو با هم خوندیم) شد. مثالهایی از رفتارهای ناشایست افراد، و سخنچینی و حرف درآوردنهای بعد مراسم جهازبَرون به یادشون اومد، و نتیجهی صحبتمون شد اینکه: ساده ترین دلیل برای برگزار نکردن چنین مراسمی اینست که "آدم تمام زندگیش رو پیش چشم دیگران نباید نمایش بده تا به خودشون اجازهی اظهار نظر راجع بهش بدن"
پیشنهاد به جا و فوق العاده کاربردی ،ارائه فرموده اید. بنده کاملا موافقم و به نوبه خودم این ایده را در بین آشنایان و بستگانم ترویج خواهم نمود.
کاش و ای کاش نگاه مسئولین صدا و سیما با حضرتعالی این همه زاویه نداشت و به جای این همه سریالهای بی محتوا و سرکاری با استعانت از قدرت تصویر و صدا و سناریو نویسان با ذوق اینگونه افکار سازنده را به درون سریالها تزریق می کردند و شاهد اثر گذاریهای بیشتر و گسترده تر در جامعه می بودیم.
سلام مثل همیشه شیوا وتاثیرگزار نوشته اید. ولی کاش این مطالب را از طریق رسانه ملی هم با بیان رسایتان آموزش میدادید تا تعداد بیشتری استفاده ببرند . بسیاری از این رسوم غلط به خاطر عدم آگاهی میباشد .موید ومنصور باشید. صالحه از اصفهان
احسنت برشما که همیشه بهترین و هوشمندانه ترین نام ها را برای یادداشت های پرمغزتون انتخاب می کنید.
خانوادم به شما سلام می رسونند و به شما احسنت میگن. من و خانواده ام سال هاست حتی از زمانی که کوچک بودم در این مجالس شرکت نمی کردیم حتی نزدیک ترین افراد فامیل فقط در مراسم عروسی و اونها همیشه به ظاهر و نه در دلشون ما رو تایید کردن و هیچ وقت هم دنباله رو کار ما نبودند!!!!و این اصلا مهم نیست مهم اینه که ما سال هاست داریم با این کارمون به همه این غیر خردمندان گرامی می گوییم که کارهای جاهلانشون برای ما اهمیت نداره و همیشه شاکر خداییم که این چنین تفکرات باطلی نداشتیم و به لطف شاگردی شما محکم تر از قبل روی اعتقادمون می ایستیم.
در پناه حق شاد و سلامت باشید
نرگس زندیه - 25 ساله - تهران
والبته حسرت تعطیلی موقت آن.
بنده 5سال است که در اینگونه مراسم شرکت نمی کنم و با خواندن توصیه شما به خودم افتخار کردم .اصلا کار سختی نیست، به دوستان پیشنهاد می کنم حتما یکبار هم که شده امتحان کنند.
25 ساله/ تهران/کارشناسی آمار
چه تیتر تکان دهنده ای هند جگرخوار ...
دیشب این مطلب رو همراه مادرم خواندم. گرچه به خاطر نمیارم که تا بحال در چنین مراسمی شرکت کرده باشیم. و در مراسم ازدواج برادرم که دو ماه قبل بود هم چنین مراسم هایی نداشتیم. با این وجود, مادر بسیار استقبال کردند.
متشکرم
چنین تذکری واقعا به جا بود. من در تمام مدتی که مادرم مشغول تهیه ی جهیزیه برای خواهرم بودند، مدام داشتم تکرار می کردم که حرف مردم چه اهمیتی دارد، فرض بگیریم که یک روز هم بیایند و اینها را ببینند، مهم دو نفری هستند که می خواهند با این وسایل زندگی کنند و امثال این صحبت ها. خوشبختانه اغلب اوقات تاثیرگذار بوده است!
حالا که این یادداشت را خواندم، تمام تلاشم را به کار می گیرم که خانواده را از برگزاری مراسم جهازبرون منصرف کنم. البته تا حد زیادی مطمئنم که با حرف زدن مشکل حل می شود.
ممنون که به فکر ما و جامعه ای که باید اسلامی باشد، هستید.
در پناه حق،
22 ساله / کارشناس نرم افزار / تهران
ممنون از تلاشی که واسه برگشتن مردم به حد اعتدال میکنین خدا به قلم و گفتارتون برکت بده!
خدا رو شکر من و مادرم هیچ وقت تو این مراسمات شرکت نکردیم حتی در عروسی برادرانم! به قول دوستمون وقتی این مطلب رو خوندم به مادرم که این دید وسیع رو داره افتخار کردم!
به نظر من مردم ما خودشون, خودشون رو با این رسم و رسومات عجیب غریب بیچاره میکنن! هر جا میرن یه چیز تازه ای میبینن فردا اونم به رسومات اضافه میشه!!! به عنوان مثال واسه یه چایی که اینا معلوم نیست تو خونه میخورن یا نه! هم سماور میدن هم چای ساز هم کتری!!! خودم ازین مثالی که زدم خجالت کشیدم واقعا بی خردی تا کجا!!!؟!
سعی میکنم به بقیه هم این مطلب رو گوشزد کنم!
22 ساله/کاشان/کارشناسی حسابداری
الحمدلله در جمع فامیل از این رسم و رسوم ها نداریم اما در جمع دوستانم که همه مذهبی اند ، تفکرات اینچنینی رو به گسترش است ، تلاشم را می کنم ، اما مشکلی که وجود دارد جذابیت های ظاهری این تفاخرات است و اینکه برخی سعی می کنند با این کارها برای خود عزت نفس و اعتماد به نفس فراهم کنند.
مدام به خودم یاداوری می کنم ولی رفتارهای پراز تفاخر و نگاه های پر از تحقیر مرا می آزارد. براستی شان یک دختر مسلمان چیست؟
من تازه امروز توی سایتتون عضو شدم و از این بابت خیلی خوشحالم.
و خوشحالم که انقدر خاشعانه و خاضعانه برای مردم و جوانان وقت میگذارید و مارا دلگرم میکنید.
و در مورد این پست باید بگم چقدر خوبه که هنوز کسانی هستند که مثل شما فکر میکنند، در این زمانه من هم دلم از خیلی از این رسوم پُره، خیلی از این رفتارهایی که به نام رسم و یا حتی عُرف انجام داده میشوند و ما حتی به آن فکر نمیکنیم و در مواردی قدرت مقابله با آن را نداریم
با اجازتون مطلبتون رو با ذکر منبع در وبلاگم قرار دادم
هم چنین برای دوستانم ایمیل می کنم.
ان شاء الله به فرموده ی شما عمل خواهم کرد و اطرافیانم را هم به عمل به آنا ترغیب می نمایم.
یا علی
زهرا زاغی.23 ساله.دانشجوی ارشد علوم کامپیوتر.تهران
یادداشتتون خیلی محکم و عالی بود. هم متنش، هم تیترش!
با خودم قرار گذاشتم که
با دیدن هر جور فخرفروشی تو دلم بگم «الو! هند جگرخوار...»
و اگه حس فخرفروشی اومد سراغم هم بگم «الو! هند جگرخوار...»
و این هم سلیقه ایسنا!
isna.ir/fa/news/91102514802
خیلی عالی بود.مخصوصاً عنوان مطلب
هیچ وقت در همچین مراسم هایی حاضر نشدم اما بنا به تذکر شما سعی می کنم دیگران رو هم تشویق کنم که در این مجالس شرکت نکنند.
...ممنون از تذکرتون
24 ساله، لیسانس، تهران
البته که من از کلاس مجردها و مباحثی که راجع به عروسی ساده و مراسمات دیگرش فرمودین روی خانواده تاثیراتی داشته ام و آنها را آماده ی یک مراسم ساده و عاقلانه کرده ام!
انشاا... که به موقعش خدا یاریمان کند تا همونجوری که او راضی است عمل کنیم.
شما هم دعا بفرمایید
نگار20ساله/دانشجوی مهندسی صنایع/ری(حرم حضرت عبدالعظیم)
...
دلم خیلی تنگ شده براتون تو این دو هفته ای که ندیدمتون.
التماس دعا(مخصوصا برای کنکور، که باید یه ماه دیگه توش شرکت کنم)
21 ساله/کارشناسی برق/تهران
خوشبختانه ما كه شاگرد شماييم يك فرصت مفصل تري داشتيم كه شما با جزئيات يادمون دادين اولا اينجور رسم و رسومات غلط رو بشناسيم و ثانيا خودمون زير بار به اين مراسمات نرويم و در مقابلش بايستيم.
بعد از اون بحثي كه تو كلاس در مورد تجمل گرايي شد با هركس كه حرفشو زدم همه غلط بودن اين مراسم ها رو تأييد ميكردن و حتي از اين رسم غلط مي ناليدن و يك جورايي خودشونو مجبور به انجام اون مي دونستند ،يعني ترس از حرف مردم و مسخره شدن و ..
به نظرم اگه كسي اين همه خرج ميكنه بخاطر نگاه ماست، چون تا حالا تاييد و تشويق ديگران رو در گروي يه عروسي مجلل و يه جهاز آنچناني مي ديدند و خودشون هم راضي به اين كار نبودن ولي اگه اين نگاه عوض بشه و به قول شما ما اونا رو هو كنيم و تو مجالسون شركت نكنيم بخش قابل توجهي از اين رسم و رسومات حذف ميشه
به نظرم جامعه ي ما خيلي مستعد اين تغيير هستش فقط يه كم همت ميخواد
استاد همه ي يادداشت هاتون و اين يادداشتتون خيلي عاليه.
24 ساله ، كارشناس محيط زيست، تهران
سلام حاج آقا
كاملاً صحيح مي فرماييد
ما بايد پيروز شويم
خیلی دلم برای کلاس تنگ شده انقدر این مطلب برام جالب و آموزنده بود که به مادرم زنگ زدم که حتما از منزل یادداشت شما رو بخونن
با توجه به آموزه های شما در کلاس مجرد ها با افتخار میگم که تا الان همه جهازی رو که دارم تهیه میکنم از تولیدات ایرانی و محصولات کشور خودمه و وافعا از این موضوع احساس آرامش میکنم از اینکه پدر و مادرم به زحمت نمیفتن برام حس قشنگیه و اینا رو مدیون فرمایشات شما تو کلاس میدونم مادرم همیشه معتقده که رسم جهاز دیدن کار درستی نیست خونه عروس نمایشگاه نیست هر کسی هرچیزی می خره برای آسایش و رفاه خودشه و هیچ کسی اجازه نداره در این مورد اظهارنظر کنه
10/25-شهرک غرب -کارشناسی -22 ساله
خدا حفظتون کنه
بسیار دقیق و کاربردی بیان کردید
امیدوارم بزرگتر های ما جوان ها به این مسائل توجه کنند.
چطور میشه این مطلب رو در خانه و خانواده و در سطح جامعه رواج داد و جا انداخت؟
[اینجا لطفا فقط کامنت بگذارید. یعنی فقط اظهار نظر کنید. برای طرح سوال در بخش پیامها...]
البته ما هم به این مراسم ها به دلیل آهنگ و مسائل سخیف تر از آن نمیرویم.
در تایید قسمت اول فرمایش شما این رسم در شهرستانی که اقوام من زندگی میکنند به شدت مرسوم است و روز به روز بر تشریفات و چشم و هم چشمی ها اضافه میشود.تا جایی که یک شغل جدید با عنوان طراح ( یا به اصطلاح خودشان دیزاینر جهیزیه! ) بوجود امده و در مواردی خانه ی عروس دیگر شباهتی به خانه ندارد بلکه موزه ایست که فامیل دور و نزدیک تا چند هفته بعد از عروسی از ان دیدن میکنند!
بدتر از همه اینکه نرفتن و بازدید نکردن این موزه "حسادت" تلقی میشود و حتی گاهی منجر به قطع ارتباط دو خانواده شده است.
همیشه در ذهنم این سوال بود که چطور میشود غلط بودن کارشان را تذکر داد و خوشبختانه جوابم را از شما گرفتم.امیدوارم وقتی بفهمند این اداب و رسوم نشانه ی شخصیت نیست بلکه ریشه در جهل دارد به فکر اطلاح ان بیفتند.
26 ساله.کارشناسی.تهران
حتي اگر اين مراسم فقط براي دور هم بودن باشه و همه ي خوانواده از نظر مالي تو يه سطح باشن و همه ازاقوام نزديك باشن و اصلأ تفاخري در ميون نباشه به نظر شما باز هم مشكلي هست ؟ و اين دعوت ها توهين به ماست؟
برای اصلاح جامعه باید خود و اطرافیان خود را اصلاح کرد.
هنوز 25 ساله/کارشناسی ارشد صنایع/تهران
خداوند خیرتان بدهد
یک یاعلی
یاعلی و یاعلی ... (علیه السلام)
حرف و حديثهايي هم كه بعد از اين مجالس پيش مياد خيلي بي ريخته متاسفانه.
برعکس اونهایی که میگن تا به حال تو این مراسم شرکت نکردند ما طبق رسم بیشتر تهرونیها، بعد از مراسم عروس کشون شب عروسی و بوق بوق... به خونه عروس میریم و ریز و درشت وسایلش رو می بینیم، یا توی روز پاتختی این کار رو میکنیم.
من حتی بعضی وقتها در کابینتها و کمدها... را باز میکنم و این جمله کلیدی رو میگم "حیفه که این همه زحمت کشیدید کسی نبینه!"
اما نتیجه و "ته" این مراسم چیزی نیست جز دو تا حس: "تفاخر" یا "کم آوردن"
هیچوقت فکر نکرده بودم میشه که اصلا توی این مراسم شرکت نکرد و شریک ایجاد این حسهای منفی نبود.
ممنون از پیشنهاد و راهنماییهای ارزنده شما
بسیار پیشنهاد بجایی است!
انشاءالله با این قدم های به ظاهر کوچک، باطن رسوم غلط رو یکی یکی آشکار خواهیم کرد.
انشاءالله
25 ساله/ دانشجوی ارشد/ تهران
به آقای "سامان جواد"
احتراما؛ شما که دختر نیستید یک کار دیگه هم میتونید انجام بدید. این که:
لطفا به سایر آقایون بگید که خیلی از همسر آیندهشون انتظار جهاز آنچنانی! نداشته باشند تا اونها هم درگیر این مراسم جاهلانه نشوند.
وقتي اين موضوع رو در كلاس مطرح كردين خيلي خوشحال شدم ولي متاسفانه وقت به پايان رسيد و بحث نيمه كاره موند
اگر به خاطر داشته باشين سر كلاس در مورد جشن طلاق هم بحث شد ... شايد تا اون روز شنيدن اين واژه برام غريب بود ولي حالا ....
چند روز پيش متوجه شدم كه خانم يكي از اقوام دورمون بعد از 5 سال زندگي مشترك ، طلاق توافقي گرفتن و بعد از طلاق ، خانم يك جشن كامل و مفصل گرفته ..... ناگفته نماند كه ازدواج اين دو نفر هم از همين نوع بود .... افراط در نحوه ي برگزاري مراسم ها و استفاده از تجملات
ممنون از پيشنهادتون .... انشاءالله بتونم عمل كنم [چرا نتوانید؟!!! مگر مقابله با حقارت سخت است؟!]
22ساله/كارشناسي/تهران
اما راجع به حرفهایی که ممکنه زده بشه و سمیه خانم گفتند، بگذارید هرکه هرچه میخواد بگه چون فطرت آدمی طوریه که هرچقدرهم حرف بزنه باز ته دلش میدونه که کار درست و غلط کدومه، هم گوینده حرفها و هم شنونده حرفها در پس ذهنشون میدونن که شما کاری خداپسندانه و کاملا اسلامی انجام دادید اما چون نمیخوان این موضوع رو بربتابند حرف و حدیث پیش میارن، پس اهمیت ندید. به نظر من لازم هم نیست دائما برای اونهایی که حرف درست میکنن کارتون رو توجیه کنید چون میدونن که شما کار درستی انجام دادید وگرنه حرف نمیزدند.
کسی که حرف و حدیث درست میکنه به شما حسادت کرده که اینقدر باشخصیت و روشنفکر هستید.
حالا خداییش یکم تند نیستید؟آخه حتما دیگه احمق نیستیم یا لزوماً این رفتار احمقانه نیست
آخه شما بر چه مبنایی این حرف رو میزنید حدیثی؟آیه ای؟یا نقل از بزرگان
یعنی هرکی میره هند جگرخواره؟
یک مهمونی تفریحی بعدش هم فراموش میشه
ولی یک چیز جالب بگم من یک بار تو مطب یک دکتر نشسته بودم یکسری تبلیغات و تراکت بود اونجا برای تهیه و تدارک سیسمونی و اطاق کودک و نوزاد و همین مراسم به قول شما سان دیدن یکی از دوستهام برداشت و با خانومه قرارگذاشت و انجام داد بد هم نبود خاطره بود دیگه عکسها و فیلمش هم هست جالبه .
حالا نمیدونم کی هند بود من یا دوستم یا مهمونها
با كاربر ستوده موافقم چون تويه يكي از اين مراسم كه من به آشپزخونه رفتم تا يه ظرف بردارم ديدم درهاي كابينتها باز هستش و وقتي خواستم ببندم يكي از مهمانها ممانعت كرد و من تعجب كردم درحاليكه براي همه يك امر عادي بود ، چون تا پايان مهموني بايد وسايل داخل كابينتها رؤيت ميشد.
البته اين مراسم فقط يك مراسم ديدن وسايل خانه نيست و اين قسمت هم فيلمبرداري ميشه و عروس متاسفانه موظفه باز يك لباس مجلسي ديگه تهيه كنه و رسما يه جشن دوباره و يه خرج دوباره..
البته من فقط يك يار به اين مراسم رفتم بخاطر همين همش داشتم تعجب مي كردم، و همون روز هم به نظرم كار فوق العاده مسخره اي اومد و دائم تو ذهنم ميگفتم يعني چي؟
اين رسم پيشينه ي قوي اي نداره و قبلا فقط يه جشن ساده بود كه براي عروس كادو مي بردن و اين ديدن وسايل جزوش نبود، به نظرم با فرهنگ سازي ميشه حذفش كرد.
24 ساله كارشناسي محيط زيست تهران
ما برای ازدواج خواهرم مراسم جشن عقد و جهیزیه نشان دادن و پاتختی برگزار نکردیم و به توافق خانواده هر دو طرف بود، بعضی از افراد فامیل اعتراض کردند ولی ما از این کار بسیار راضی بودم.
(استاد انشالله شب میلاد رسول الله صلی الله علیه و اله قرار است عقد کنیم، و قصد دارم صحبت های شما را انجام بدم و مراسم اضافی و خرج های اضافی انجام ندهیم و بسیار محتاج دعای شما هستیم.)
شاگر کلاس مجردها
واقعا که مطلب عالی و خوبیه
*****
به نظرم اگه این مطلب رو به ||||| یک پیامک مختصر ||||| تبدیل کنیم و هرکسی برای دوستانشون ارسال کنند، سریعتر فراگیر میشه و با استقبال زیادی هم روبرو خواهد شد.
و اگر در انتخاب کلمات این پیامک دقت کنیم حتما باعث خط دهی به افکار هم خواهد شد. به نظرتون مفیده ؟؟؟
الهی که ما جوونا بیشتر قدر در محضر شما اساتید بودن رو بدونیم.
اول که تیتر این یادداشت رو دیدم خیلی تعجب کردم؛ اما وقتی متن رو خوندم متوجه شدم که عنوان بسیار مناسبی رو انتخاب کردین "گویا و موثر".
به نظرم مهمترین راه اصلاح فرهنگ (و شاید تنها راه) همین است که یاد بگیریم درست زندگی کنیم و رسومِ بی پایه و سرشار از حقارت را مسخره کنیم.
خدای مهربان رو شاکرم که توفیق داد شاگرد شما باشم و یاد بگیرم که حقارت ها و آداب و رسوم غلط و جاهلانه رو بشناسم و هم خودم از این همه حقارت دور بشم و هم دیگران رو به کرامت و بزرگواری دعوت کنم.
فکر می کنم زندگی کریمانه، زنجیره ای از مشکلات اجتماعی، اقتصادی، و حتا سیاسی جامعه ی ما را برطرف می کند.
این که در قالب جدید سایت، امکان پاسخ به کامنت ها فراهم شده خیلی خوبه. پاسخ های شما آموزنده و راهگشاست.
(مثلاً این که فرمودید "با انفعال پیروز نمی شویم" عالی بود)
28ساله؛ فوق لیسانس فیزیک؛ تهران، کلاس مجردها
به نظرم این یادداشت شما توانسته درسطح خوبی منتشر شود (با توجه به سایت های مختلف و تعداد نظرات و معیارهای دیگر.) همچنین گسترش "غیر آنلاینی" (بازگوی آن بین فامیل و دوستان) آن را هم باید در نظر بگیریم که نمی توانیم آن را "کمّی" حساب کنیم. مصداق: ۱۹۲۰ بازدید در عرض ۳ روز!
شما فرموده اید:
...به جای فهرست کردن رسوم نادرست و رفتارهای خطای دوخانواده ی دختر و پسر در یک عروسی -از خواستگاری تا پاتختی- و نقد تک تک موارد...
پیشنهاد:
اگر صلاح می دانید این یادداشت را اولین مورد و پایه ای قرار دهید برای موارد و رسومات غلط و جاهلانه دیگر. و به صورت ماهی یک بار یا یک ماه در میان رسومات دیگر را گوشزد و معرفی کنید.
ان شالله هر کدام از این رسوم که ریشه کن شود، باقیات الصالحاتی خواهد بود برای شما و انتشاردهندگان آن
موفق و پاینده باشید؛
یاعلی
در ضمن، دلمان تنگ شده است!
سخته،ولی...
ما مرد روزهای سختیم...
خدایا،ما رو تو اون مسیری قرار بده ،که ما رو واسش آفریدی.
22 ساله-مهندس الکترونیک-شمیران
والا حاج آقا ما زبونمون مو درآورد بس که مبارزه کردیم و گفتیم این کارا غلطه
تهش کسی حتی خانواده خودم هم گوش نمیدنو برچسب روشن فکری میچسبونن به آدم:(
22ساله/کارشناسی/تهران
انعکاس در جهان + کامنت ها :
http://www.jahannews.com/vdcc4eqix2bqe18.ala2.html
به نظر من این یادداشت، یکی از 5 یادداشت برتر سایت شماست.
خدا به فکر و وقت و عمرتون برکت بده
التماس دعا
قم - 25 ساله - دی 91
صحبت شما كاملا متين و من موافقم. و خدارو شكر هم خودم هم مادرم علاقه اي به ديدن جهيزيه كسي نداريم
اما اگر بخوايم همچين مسئله اي براي خودمان هم پيش نياد چه كنيم؟ خيلي هارو سراغ دارم كه عاجزند از اين حركت ديگران. بدون دعوت به منزل عروس ميروند و اصرار به ديدن جهيزيه دارند بخصوص شب عروسي...و حدود چند روز اونهايي كه جا موندند به ديدن جهيزيه ميان. ميشه گفت نياين؟ خب شايد مستقيم نگن كه براي جهيزيه ميان، اما هدف كاملا معلومه
چه توصيه اي ميكنيد؟ممنون
اسيه ق
چند سال پیش، در مراسم جهاز برون یکی از اقوام، پدر دادماد مشغول وارسی لیست جهیزیه بودkند. دست آخر با ابراز نارضایتی از نبودن پنکه (!) و بخاری (!) در جهیزیه قول تهیه هر چه سریع تر این دو قلم را هم از پدر عروس گرفته و به لیست جهیزیه اضافه شان کردند!!! حقارت، حتی تا این حد!
کارشناسی ارشد شهرسازی، 25 ساله از اسلامشهر
منظورم از حرف و حديث،حرف و حديث بعد از اين مجالس (كه به نظرم قدمت آنچناني نداره)هست كه باب غيبت و ايراد گيري وكنايه را علاوه بر تفاخر وكم آوردن را باز ميكنه مثلا ايراني بود كم بود كريستال بود پلاستيك بود چرا كم بود متناسب با خرجي كه آقا داماد كرده نبود يا بيشتر بود وووو من و خونوادم هم تا حالا تو اين مجالس شركت نكرديم ولي نا خواسته يه چيزايي رو شنيديم.
یکم بد گفتم،شدنیه،قطعا...!
الان که جدی تر فکر میکنم،همچین هم سخت نیست...
همون طور که فرمودید بهترین راه تأثیرگذاری در جامعه ، حقیر کردن رسوم اشتباه است ،
خیلی برایم جالب بود که تأثیرش را ببینم .
در مهمانی بزرگی که در یکی از معروف ترین تالارهای تهران بود ، از زبان مهمانان مکالمه ای را شنیدم که برایم بسیار خوشحال کننده بود
یکی داشت با افتخار نقل می کرد که فلانی خیلی بر رسوم پایبند است و تمام مراسم ( نامزدی ، حنا بندان ، کادو آوران داماد ، عروسی و ،،،،،، ) را برای دخترانش تمام و کمال برگزار میکند ، دیگری ( که از ثروتمندترین خانم های مجلس بود ) با نگاه تحقیرآمیزی جواب داد این کارها که دیگر فقط کار غربتی هاست . واقعا خجالت در نگاه فرد مقابل به وضوح دیده می شد .
این موج ها را دست کم نگیریم . صحبت از یک موج فرهنگی است .
اصلا ارتباطی به مسائل مالی ندارد .
25 ساله ، کارشناسی ، تهران
فوق العاده است
خوشحالم که سال هاست این رسم های بی سر و ته را،قبول نداشتم و امروز از زبان استاد ارجمندم تأیید آن را میگیرم.
به امید روزی که همچون یک مسلمان و مومن واقعی زندگی کنیم.
اگر همه تلاش کنیم،آن رور نزدیک خواهد بود به امید حق متعال.
27 ساله/تهران/ کارشناسی فیزیک
... راست میگید که ما منفعل هستیم. امیدوارم از اینجا به بعد با حمیت در این مورد عمل کنیم.
حاج آقا همین کاری که شما فرمودین رو انجام میدم و باعث شده که کل فامیل پشت سرم بگن این خودشو میگیره و خودشو همیشه از همه سوا میکنه و این حرفا!
جالبه که وقتی فرصتی و بستر مناسبی پیش میاد که دلیل رفتارمو براشون توضیح بدم همه میپذیرن که حرفم درسته ولی تهش میگن "اینا که میگی درست ولی خوب رسم دیگه!!!"
من نمیدونم اینا چه موجوداتین!!!
جناب آقای مرادی ممنون از مکتوب کردن این بحث،
واقعا این بیماری انفعال که خود من هم کم کم دارم درمانش میکنم، همه گیره!
انگار کسی در مقابل جو نمیتونه و نباید موضعی بگیره!
فقط یک سوال، چرا شما میفرمایید خطابتان با «دعوتکنندگان» نیست؟
مشکل اینجاست که ما برای خودمون زندگی نمیکنیم.
مثلا بحث دیزاینر عروس هم خیلی باب شده،سراغ دارم عروس هایی که از همون ابتدای خرید جهیزیه با این دیزاینرها قرار داد میبندن و این خانووم تعیین میکنه که مثلا جاروبرقی چه رنگی باشه،سرویس آشپزخونه چه جوری باشه ووو این یعنی زندگی به سلیقه ی دیگران و سراغ دارم عروس هایی که روتختیشون 2-3میلیون قیمت داره و فقط همون شب عروسی یا زمانی که مهمان دارند از آن استفاده میکنند و مدام نگران اند که نکنه بچه ها کثیف کنند،نکنه خراب شود و بعد در همان جعبه ی شکیلش قرار میدهند ،فرش دست بافت میخرند 10-11میلیون بعد روفرشی ماشینی میخرن پهن میکنن رو فرش که کثیف نشه،خودشونو از لذت دیدن گل های قالی محروم میکنن!این هم زندگی ِریاکارانه
-خداقوت، ان شاءالله با همت بالای شما که سعی می کنید با هر رسانه ای این تذکر را به گوش مخاطبان تان برسانید و عمل ما مخاطبان، این رسوم جاهلانه هرچه سریع تر ریشه کن شود.
-عذر می خوام که با تأخیر نظرم رو می نویسم، ایام امتحانات است ووو
- هشدار به جایی است، اگر بیشتر از این غفلت کنیم و مانند قبل منفعلانه عمل کنیم، این قبیل رسوم جاهلانه ابعاد بیشتری از زندگی مان را درگیر می کند، از آمار بالای ماشین های اشرافی در خیابان های کشورمان گرفته تا مدرک گرایی و حتی پذیرایی در مراسم دفاع از پایان نامه (packهای پذیرایی شامل آب میوه، میوه، شیرینی تر ).
به نظرم خوب است در کنار این پیشنهاد به موضوعات زیر هم فکر کنیم:
ادامه دارد
23 ساله، دانشجوی ارشد، 29 دی 91، تهران.
- چه تیپ افرادی ما را مدیریت می کنند؟ (به فرموده ی خودتان: "setting ما دست چه کسی است؟")
-آیا هدف مان زندگی برمبنای عقل و خرد است یا زندگی به شکلی که دیگران جذب شوند؟ (و چه قدر حقیرانه و جاهلانه است که برای جلب تأیید دیگران (بخوانید جاهلان ) خانه ی مان شبیهِ گالری شود و خودمان شبیه مدل )
23 ساله، دانشجوی ارشد، 29 دی 91، تهران.
واقعا روح و شخصیت انسان مهم تره یا حرف یک مشت آدم بی خرد؟واقعا ازدواج و وصلت با همچین خانواده هایی ارزشی بالاتر از روح انسان و تحقیر شدنش داره،انسانی که اشرف مخلوقات به این دنیا اومده که با زندگی کردن قیمت پیدا کنه نه به هر قیمتی زندگی کنه
خدایا ما را در گروه جاهلان و همنشین نادانان قرار مده
به نظرم این یک فقط نمونه از رفتارهای جاهلانه و متأسفانه فراوان در جامعه و فرهنگ ماست.
دوستان عزیز بیاید تلاش کنیم و انواع گونان این مدل رفتارها رو پیدا کنیم و تقبیحشون کنیم با همین سبکی که استاد فرمودن.
تو یه مصداق نمونیم،نمونه این رفتارها زیاده،و البته افراد فهیم و دلسوز همچون استاد محترم و دوستان کلاس مجردها هم زیاد و همت ها نیز فراوان.
پس بسم الله ...
(استاد برای ما کنکوری ها هم دعا کنید.)
یا علی
27 ساله/تهران/کارشناسی فیزیک
ممنون بابت مطلب خوبتون. الان ایمیلش میکنم برای دوستام.
یکی ازآشنایانم برای چیدن جهاز دخترش مارو دعوت کرده بود وقتی خواهرش خواست وسایل برقی رو درکابینت عروس بچینه،مادر عروس خانم گفت: خواهرجان! من اینقدر زحمت کشیدم اینا رو اماده کردم یکم بازباز بچین تا دیگران ببینن خب!
هنوزم هرکجامیشینن صحبت می کنن ازاینکه من 24میلیون جهیزیه( سال 90) آماده کردم حالا قیمتشون دوبرابر شده و ازاین حرف ها و...
درتمام مدت عمرم فقط یکبار رفتم ازاین مراسمات اونم همون روز همون جا بود و حالا به اندازه تمام حرف هایی که استاد گفتند،من عیننا اون روز به چشم خودم دیدیم...
21ساله/کارشناسی/بابل
اول که تیترو خوندم بسیار شگفت زده شدم و مشتاق برای خوندن ادامه مطلب , هر چی بیشتر پیش میرفتم به تیتر تامل برانگیزی که انتخاب کردین پی میبردم واقعا زیبا سخن گفتین ممنون
من خودم همیشه این مراسم ها رو مسخره می کردم اما توصیفی واسه بد بودنش پیدا نمی کردم وقتی مطلب شما رو دیدم موضوع رو با دوستام و خانواده مطرح کردم و واسشون مطلب رو خوندم با خیلی از دوستام تصمیم گرفتیم که تا می تونیم با نرفتن به این مراسم ها و منع کردن فامیل وآشنا از برپایی چنین مراسمی شاید یه گام کوچیک واسه از بین بردن این رسوم غلط برداشته باشیم.
25ساله کارشناس میکروبیولوژی, 3 بهمن 91 تهران
ما خیلی وقت هست به عادتهای جاهلی بازگشتیم
الهکم التکاثر
حتی زرتم المقابر...
من فکر میکنم توی تمدن تکنولوژیک امروزی خیلی از کارهایی که انجام میدیم مثل همون زنده به گور کردن دخترهاست. حالا با سبک نوینش.
خدا کمک کنه بتونیم خودمون رو درست کنیم.
نه بهتره بگم.
خودم رو!
-موضوع يادداشت خوبتان را در جمع خانوادگي كه همگي خانم بوديم مطرح كردم و اتفاقا خيلي خوب هم استقبال شد و قرار گذاشتيم كه دسته جمعي اين پيشنهاد را عملي كنيم.
- من وقتي براي كمك به چيدن جهيزيه دوستم رفته بودم شاهد بودم كه چقدر براي اين مراسم كه رسم خانواده همسرش بود استرس داشت (با اينكه چيزي كم نداشت )و واقعا دلم برايش سوخت.
22ساله-كارشناسي-تهران
و متاسفانه فخر فروشی فقط به این جور محافل هم ختم نمیشه..
الان هدف خیلیها از خرید کردن فقط و فقط تفاخرهست!
لباسی رو میخرن که بعد بتونن به همه ثابت کنن از بقیه بهتره...یا وسایل خونه شون اصلا بر مبنای نیاز واقعی تهیه نشده! ماشین شخصی شون ...ووو
این جور آدما به شدت نیاز دارن به کسی که حرفاشونو -بخونید اظهار فخر کردن هاشونو-تحویل بگیره...
باید مراقب باشیم ما اون شخص نباشیم
کافیه حرفاشونو اصلا تحویل نگیریم..موضوع بحثو عوض کنیم...موقتا محل رو ترک کنیم...(ادامه..)
و چقدر مهم هست انفعال نداشتن ما...اینکه ننشینیم با یک لبخند روی لب و سری که به نشونه تایید بالا و پایین میره...درست مطابق میلشون با روی باز به فخر فروشیشون گوش کنیم!
و تحویل نگرفتن این آدما رو بی ادبی به حساب نیاریم و فکر نکنیم اقتضای رعایت آداب معاشرت تحویل گرفتن و تایید این آدمهاست!
تفاخر یک سکه است با دو رو...در یک طرف کسی که احساس بی ارزشی درونشو با فخر فروختن به مادیات سعی میکنه جبران کنه....در طرف دیگه کسی که به خاطر نداشتن و کمبود دچار سرخوردگی و حسرت و کم آوردن و ...کلی احساس منفی دیگه میشه.
و شاید اینکه ارتباطها تو فامیل الان کمرنگ شده و خیلی راغب نیستیم به دید و بازدیدها و به حداقل ها اکتفا میکنیم...یکی از دلایلش همین احساسات منفی ناشی از فخر فروشی هاست که آزارمون میده!
اگر هم به این نوع مراسم به عنوان تفریح نگاه کنیم هم فرق چندانی نمی کند زیرا اساس این "تفریح" نیز تفاخر است. پس تفریح ِ بدی است. مانند تفریح های احمقانه ی مرفهین و بی دردها در طول تاریخ در مراسم های جاهلانه ای مانند نبرد گلادیاتورها که اساس شادی و تفریحشان کشته شدن یک انسان مظلوم بود و خون و خشونت، آنها را به وجد می آورد! و عمیقا احساس شادمانی و سرور می کردند و برای آن لحظات سرور و شادمانی پول خرج می کردند. اما آیا این نوع تفریحات خردمندانه است؟!
تفریح وقتی خوبه که خردمندانه باشه و عقلایی باشد و اگر ما از رسوم و عادات حقارت باری مثل جهاز بینون و یا سیمونی بینون و سان دیدن از پوشک بچه یا چک کردن مواد غذایی داخل فریزر عروس و ... لذت می بریم بی تردید از لحاظ اخلاقی و کرامت و سلامت شخصیت دچار مشکل حاد شده ایم و هیچ بعید نیست که از این نقصان و بیماری بی خبر باشیم !
پس این تلنگرها را باید به جان خرید!
استاد من نظر شما رو قبول دارم و عقیده دارم این مراسم توهین به انسانه طوری که با اینکه ازدواج نکردم ولی همیشه به خانوادم گفتم من این رسم رو نمیپسندم وتوهین به خودم میدونم و دوست ندارم ما این مراسم رو داشته باشیم که 1 بار بعد کلی حرف زدن با مادرم که میخواستم قانعش کنم به من گفت این چیزا به کوچیک ترا ربط نداره ونمیخواد دخالت کنی بزرگترا تصمیم میگیرن وحتی این حرفو به من 1 بار دیگه که وقتی گفتم جشن عروسیم نباید سنگین باشه و همین به اندازه فامیل درجه یک کافیه و دیگه فامیل دورتر ودوستان نباشن بازم همینو گفت.
استاد خواهش میکنم راهنماییم کنید که چطور میتونم قانعشون کنم
واینکه درسته تو مهمترین اتفاق زندگیم خودم اجازه تصمیم گیری نداشته باشم؟ این حرف پدر ومادرم منو خیلی ناراحت و دلخور کرده
خیلی خوبه که لطف می کنید و مصداق کار احمقانه رو میگید
به نظرم کلی گویی تاثیری نداره اینکه فقط گفته بشه خرج بی مورد نکنید یا کار جاهلانه و ... چون من که میگم ما که از این کارا نمیکنیم ! انصافا فکر نمی کردم مصداق اش اینها باشه ...
خیلی ممنون که نگاه ام رو درست کردین
23 ساله.کارشناس اتاق عمل. تهران
ايام الله دهه فجر مبارك.
واقعا از اين همه دقت نظر شما سپاسگزارم. خدا حفظتان كند.
راستش خانواده ما اين كار را از سال هاي پيش انجام مي داده ولي براي خواهر كوچكم كه خواستيم اين كار رو انجام بديم يعني اين مراسم احمقانه رو برگزار نكنيم، اختلافاتي پيش آمد و اين موضوع"آشكارساز" مشكلات اساسي شد كه منجر به برهم خوردن مراسم عروسي در شب ميلاد امام رضا(ع) و كلا زندگي او شد.
فكر مي كنم براي ازبين بردن آداب جاهليت بايد هزينه هاي آن را در ابعاد مختلف بپردازيم.
اجركم عندالله.
جمعه- 13 بهمن 91 - 20:00
30 ساله،تهران
استاد خیلی خوشحال شدم و متشکرم که کامنت من را جواب دادید و برای عاقبت بخیری دعا کردید گاهی وقت ها به این صفحه مراجعه میکنم و با دیدن پیامتون دلگرم میشم.
شاگرد کلاس مجردها/پنج شنبه 19 بهمن
چه راه حل خوبی.
ممنون که دغدغه های نسل ما رو دارین.
خیلی زیاد التماس دعا.
کلامتون کاملا صحیح و زیباست ولی خیلی وقتا، وقت دعوت رو رد میکنیم میگن فلانی برامون کلاس گذاشته که نیومده و با این دلایل راضی نمیشن.بخصوص اگر دختر مجرد باشیم و مجبور باشیم که هرجا مادر و خواهر رفتن ما هم بریم.نرفتن که سهله حتی اگه بریم و به به و چهچه نکنیم بازم داریم کلاس میذاریم یا حسودی میکنیم و چشمامون داره در میاد از چیزایی که بقیه دارن و ما نداریم.
یاعلی
24ساله/خانوم/داوطلب کنکور ارشد اقتصاد/تهران
ممنون از مطلب كاربردي و مفيدتون، اما متأسفانه پذيرش اين مطالب از طرف بزرگترها خيلي سخت و به كندي صورت مي گيره و استدلالشون اين هست كه كلي زحمت كشيدن و توي اين گروني جهيزيه تهيه كردند حالا بايد مردم حاصل كارشونو ببينند و خيلي وقتها از دست جوونترها به خاطر امثال اين عقايدشون ناراحت ميشن.
ان شاءالله اين دست مطالب در مراسم هاي مذهبي كه بزرگترها حضور دارند، بيشتر گفته بشه شايد تحولي در نگاه اونها ايجاد بشه.
...ان شا الله منقرض بشود این رسوم سخیف.
بنده خودم یادم هست چند سال پیش عروسی یکی از بستگان به دلیل کوچکی خانه عروس و داماد تقریبا کل اثاثیه را بار کردیم بردیم یه خونه دیگر که خانومای فامیل ببینند و باز برگردوندیم!
به حمدالله جدیدا این رسم در شهر ما ضعیف شده است اما سیسمونی هنوز هم پرقدرت است!
من به هر 46 كانتكم ايميل كردم
خداقوت
مطلب جالبی بود
ولی متاسفانه گاهی اوقات مهم نیست مراسمی به این اسم برگزار کنی یا نه!
بعضی ها به محض دیدن وسایل خانه و چیدمان زوج جوان شروع به دادن نظراتی میکنند که باعث ناراحتی و اختلاف میشوند!
انشاءالله علاوه بر فرهنگ سازی درست در مورد رسم و رسوم، ما جوانها هم یاد بگیریم از حرف و حدیث ها نترسیم. عقایدمونو درست کنیم و با برخورد صحیح و قاطع به دیگران اعلام کنیم.
ببینید یه موقعی هست که مثلا دختر دایی من جهاز چیده در حد وسع خودش. و از من میخواد برا چیدنش کمک کنم و ... منم شب جهاز ش میرم و بهش دلگرمی میدم. بدون اینکه حس تفاخر یا کم آوردنی درکار باشه.و اینجا حسم میگه اگر نرم کار درستی نکردم. . به نظرم اصلا رفتنم احمقانه نمیاد.
برای جهاز خودم اصلا موقع خرید به حرف دیگران فکر نمی کنم. فقط خدا و خودم وشوهرم.
و دو ست دارم چیزهایی که نشانی از تجمل داره نخرم. چون به هر حال توی هر خانواده ای دختری هست که چشمش به دیگرانه و جیب باباش خالیه و این عذابم میده که جهاز من بار غم اون رو زیاد کنه. البته من پاتختی نخواهم داشت اما خب به هر حال شب عروسی فامیل میان.
در کل من میگم صرف رفتن به خونه ی عروس در این مقطع زمانی که یکسری توقعات وجود داره بد و احمقانه نیست. این رفتار ماست که به این دیدار جنبه ی احمقانه میده. و ما باید در اصل این چشم وهم چشمی و رقابت و حقیر کردن دیگران و ... رو بذاریم کنار .
سرشار/
تا تابستان امسال که مراسم عروسی برادرم بود در این مراسم شرکت نمی کردم وتا آن روز زیاد از این مراسم نمی دانستم این حس مسخره گی که میگین رودر مراسم ایشون کاملا حس کردم بعد که از شون پرسیدم توضیح عروسمون این بود که خانواده عروس ذوق دارند که وسایل نوی عروس و نوع چیدمانش روببینند و اون لحظه تا حدودی قانع شدم ... اما این طور که معلومه نه تنها این رسم بلکه اکثر رسوم های قدیمی ما به نحوی تحریف و از اصل دور که بهتر است بگویم به ابتذال کشیده شده اند و...
من کاملا با نظر شما موافقم و خود من هم به شخصه تا بحال از رفتن به این مراسم اجتناب کردم! من معتقدم به دیگران هیچ ربطی نداره که هر کسی چه چیزی برا زندگیش اماده می کنه!
مطمئن باشید ان شالله ان شالله اگه نامبرده مورد نظر تونست ادرس خونمون رو پیدا کنه حتما این رسم رو در فامیل باب می کنم!
باسلام و احترام خدمت استاد گرامی و دوستان بیننده
من هم به شدت با نظر شما موافقم
من و همسرم مدت کوتاهی است که به جرگه متاهل ها پیوسته ایم
بنده دانشجوی دکترا هستم و ایشان در حال دفاع از پایان نامه ارشد
اما قلبا معتقدم که شکستن این تابوها بایستی از ما تحصیلکرده های جوان و مذهبی آغاز شود تا سایر افراد و در درجه اول اعضای فامیل ببیننند که می شود جور دیگری هم زندگی کرد
اینچنین است که سایه دینی زیستن و عقیدتی نگاه کردن از جامعه رخت برمی بندد.
خدا به همه ما کمک کند که ساده زیستی و عدم دخالت در زندگی دیگران، لقلقه زبانمان نباشد و در عملمان نمایان گردد.
انشاالله
ومن الله التوفیق
عالی بود مطلب و تلنگر شما
اتفاقا ماه گذشته عروس خانمی که جهیزیه شان هم به جهت وضع مالی پدرشون خیلی عالی بود ، اجازه چنین مراسمی رو ندادند . با قاطعیت گفتند راضی نیستم دل دخترهای فامیل بسوزه و آه بکشند....
انشالله من هم شرکت نمی کنم در این مجالس و دیگران رو هم تشویق می کنم.
التماس دعا
استاد ممنون بابت اين راهنماييتون.
ولي اخه اگه من بخوام الان ازدواج كنم و اين حرف هاي شمارو سبك زندگيم كنم
دختري هست كه اماده باشه با اين سبك زندگي من كنار بياد ؟
البته اين و نگفتم كه بگم حرف شما درست نيست.ولي واقعا سخته كنار اومدن باهاش.مخصوصا براي يك دختر خانوم.
باز هم ممنون.با شما ميشه با سرعت و كيفيت بيشتري ياد گرفت.
اينقدر بعضيا به اين رسمو رسومات فكر ميكنن كه اصله اينكه ميخوان زندگي مشتركي رو شروع كنن و اصلا چكارايي بايد براي شروع زندگيش.ن داشته باشن رو فراموش ميكنن و اين بده با برخي از رسماي الكي كاري ميكنن كه عروس و داماد جوون فقط استرس داشته باشن كه الان فلاني مياد چي ميگه و... اميد وارم كه اين قضايا كنار گذاشته بشه كه اغلبشون باعثه ازارن
من واقعا ازاین مراسم متنفرم از اعماق وجود! ولی همه ی اعضای خانواده ام باهاش موافقن
میشه بپرسم برای خودم اگه خواستم نگیرم چنین مراسمی رو چجوری باید بهشون بگم ونظرم و بگم؟
92/1/27
با افتخار میگم: ما رسم دیدت جهیزیه در فامیلمان نداشتیم و نداریم.
رسم اینه هر پدری هر چقدر که داره و میتونه، یه جوری که زیر قرض و بدهی هم اصلا نره، به دخترش جهیزیه میده. هیچ کس هم حق نداره گله و شکایت کنه. هر چی رو هم که نداشتن، جوان هستن، بعدا کم کم میخرن.
ممنونم از این یادداشت زیباتون امیدوارم زیر سایه امام زمان سلامت باشید
من میخوام این مطلب رو برای دوستام بفرستم ولی نمیشه لطفا راهنماییم کنید
پیغام " امکان ارسال پست الکترونیک وجود ندارد"
همیشه از این جور مهمانی ها بدم می یامد
و برای شرکت نکردنشم دلیلی نداشتم فقط میگفتم وقت تلف کردن است برم که چی بشود؟ و همیشه به دنبال بهانه بودم برای نرفتن
حرف های شما دلیل خوبی برای همه اونهایی است که من را بی ذوق و بی احساس می دونن
چون من جهیزیه زن داداشمم ندیدم
من هم همیشه از این مراسم بی معنی بدم میومده! ینی چی آخه!؟ بریم خونه عروس خانم و وسایلش رو وارسی کنیم که چی داره چی نداره!
شاید باورتون نشه اما یکی از اقوام نزدیک ما برای اینکه عروس جهیزیه خوبی نیاورده بود،خیلی از وسایل دختر رو پس فرستاد و خود مادر شوهر خرید چندی از وسایل آن هم لوکسش رو متقبل شد و این توهین بزرگی بود برای خانواده دختر و تاسف باره که بگم 4 ماه بیشتر این عروس و داماد با هم زندگی نکردن!!!!
حاج آقا لطفا ،خواهشا "مشهدی ها " رو نصیحت کنید! خیلییییییی تجمل گرا هستن؛طوری که خانواده هایی از بین فامیل که نمیتونن مثل سایرین به تجملات بپردازن و هزینه کنند، قطع صله رحم کردن!
صحبتاتون بسیار ارزشمند هست
همیشه از این رسم ورسوم بدم میومده ومخالف شدید این برنامه ها بودم اما دیدین میگن مار از پونه بدش میاد دم لونش سبز میشه من متاسفانه با خانواده ای وصلت کردم که مصداق کامل حرفای شما هستند و توی هر مجلس و میهمانی فقط به وسایل و اشیای داخل خونه توجه میشه به میزان پذیرایی کردن. و اگه ساده باشه با تکیه وکنایه صحبت میشه با وجود تمام تلاشی که انجام دادم برای ازدواج خودم این رسم ورسوم اجرا شد و حرف وحدیث هاش دامنگیر خانوادم شد و روابط خانوادگیمون تیره و تار شد خواستم بگم تجربه بدی دارم ازین مراسم ها حتی مراسم های سوگواریشون هم تشریفات داره واقعا معذب میشم در این مراسم ها و مجبورم برم اگه نرم زندگیمو خراب میکنن با حرفاشون واقعن متاسفم براشون که توی جاهلیت غرق شدن
پیشنهادتون عالی بود
اگر تو سنگ تمام هم بگذاری آخر یه عده پیدا میشوند خرده بگیرند و حرف هایی میزنند که در هیچ قوطی عطاری هم پیدا نمی شود پس دیگر به این مجالس احمقانه نرویم.
بله شما واقعا راست میگید
شاید اون پدر و مادر دختر خیلی به خودشون فشار بیارن که تمام وسایل رو مد باشه و کامل باشه که یه دفعه فلان کس بهشون چیزی نگه یا وسایل دخترشون از بقیه بهتر باشه !!!!!!!!!!!
من 20 سالمه و مجرد هستم و شدیدا مخالف اینگونه مجالس ام.
(در ضمن برنامه آینه خانه برای من خیلی راه گشا هست و به شدت منتظر هفته بعد هستم که میخواهید راجع به ازدواج آسان و زندگی موفق حرف بزنید.)
با تشکر
با خواندن این متن بسیار آرام شدم.
چند سالی هست که دیدگاهم در مورد مراسم ازدواج تغییر کرده و سعی می کنم میان دوستانم و آشنایانم مدام مطرحش کنم شاید حداقل بتوانم نظر یک نفر دیگر را هم تغییر بدهم. این که برای ازدواج کافی است فقط یک مهمانی کوچک گرفت و ولیمه داد همین... این همه بریز و بپاش برای چه؟ آرایشگاه و لباس عروس و آتلیه و تجملات و باشگاه و ... برای چه؟ یعنی نمی توان با پوشیدن یک پیراهن سفید و یک چادر سفید و ساده میان مهمانان حاضر شد؟ با یک نوع غذا نمی توان از مهمان پذیرایی کرد؟
از کودکی شنیده ام دادن ولیمه ثواب دارد اما می توان این رسم را بسیار ساده و زیبا انجام داد همین... جز مادرم، همه حتی دوستان نزدیکم می گویند یک روز پشیمان خواهی شد!!! برایم دعا کنید حاج آقا. در شرف ازدواج هستم اما هنوز دیدگاهم را با ایشان مطرح نکرده ام. دعا کنید بتوانم بی وسوسه پای این حرفم باستم. پای عهدی که با خدا بستم که برای شروع یک زندگی آخرتم را تمام نکنم...
امیدوارم هرکس که این یادداشت را می خواند برایم دعا کند.
به امید رحمت حق
بازم خیلی ممنونم برای تذکر مفیدتون.
من به یاد ندارم چنین مراسمی شرکت کرده باشم اما از این به بعد یادم میمونه که مخصوصا" این جور دعوتهارو رد کنم و دلیلم رو بی پروا بگم.
انشاالله خودمم که ازدواج کنم خواهم کوشید ساده عروسی گرفتن رو رواج بدم.
27/ دانشجوی کارشناسی ارشد/ فعلا" کرمانشاه/ 17 اریبهشت 93
من چند وقت پیش دعوت شدم برای دیدن مراسم مزخرف جهیزیه دیدن
من که نرفتم به نظرم احمقانه است البته خیلی حرف شنیدم
ولی باز هم اعتقاد دارم که این جور مراسم ها انسان ها ی بی خرد مد کردند
هرکسی بسته وضعیت وموقعیت مالی که دارد جهیزیه به دخترش میدهد
وارزش آدم ها به جهیزیه شون نیست به ایمان و اخلاق وشعور ان هاست
هیچ وقت نرفتم ودوست نداشتم باید جلوی این رسم احمقانه وبی فرهنگی گرفت
کسی می شناسم که پدرش وضع مالی خوبی نداشت خیلی از اقوام
برای دیدن جهیزیه اش رفتند وبعدگفتند خیلی ساده بود؟ متاسفم
برای ادم هایی که ارزش ادم به جهیزیه ش می بیبند
متن خیلی خوبی بود واز همه جالب تر این بود به این رسم ؛ رسم های جاهلانه
گفتید واقعا نمادی از فخر فروشی است که بیشتر بزرگترهای فامیل اصرار دارند
که همه رسم و رسوم شون اجرابشه کسی هم جرات مخالفت کردن نداره؟
ولی من هنوز فکر میکنم این رسم ها مسخره است این همه ادم بیکار جمع بشن
جهیزیه ببین اخه این چه کاری؟یعنی چی....؟
اضافه کنید صحبت های وقیحانه فردی که مطمئن نیستم اسمش رو بشه شوهر گذاشت، در زمانی که به همسرش میگه جهیزیه تو بدترین جهیزیه ممکنه بوده، البته اینو میگه چون میدونه شما و خانواده ات از نظر مالی اونقدر داشتین که در حد همون زنان عصر جاهلیت رفتار کنید و فقط برای فخر فروشی جهیزیه ای بخرید حتی بدون قرض گرفتن، اما فرهمگ شما و خانواده تئن میگه جهیزیه در حد نیاز با توجه به عرف امروزی البته و شان خانوادگی، اما بیشتر از اون با توجه به شرایط سایر اقوام که فردا روزی ممکنه شما رو سرلوحه قرار بدن، خودشون یا دخترشون. . .
هر چند شاید این زن و شوهر به جمع همون 20 یا 50 درصد بپیوندن، و این مساله نشان از بی فرهنگی و اختلاف فرهنگی باشه، ولی هست، همچین چیزایی هست.
ضمن اینکه بفرمایید چه کنیم این عدم شرکت معنای مورد نظرمون رو برسونه و نشاندهنده حسادت تلقی نشه. . .??? منظورم اینه که نمیتونیم اونجا مقاله شما رو آدرس بدیم یا بیان کنیم، در حد چند جمله چیزی لازمه بیان کنیم? چه چیزی?
ممنون از متن زیباتون
متاسفانه من درگیر این اتفاق شدم'' به طوری که هر چی به خانواده شوهرم' میگفتم که من دوس ندارم کسی جهیزیه من راببینند ''' اصلا گوش ندادن'' حتی به حرف پدر من هم نکردن!!
و مادرشوهرم کار خودشون را انجام دادن'' کلی مهمون دعوت کردن و....
وچه خوب شما مثال زدین به جاهلیت زنان مکه!!!!!:-):-):-):-)
واقعا خوشحال شدم!!و ای کاش میشد بهشون بگم که این همه تفاخر باعث ثبات زندگی نمیشود!
الآن ما چکار کنیم که گرفتار چنین خانواده ای شده ایم؟
رهاشان کنیم؟ که نمی شود!
مادر زن بنده ، سر دیدن سخنان شما از تلویزیون با همه اهل خانه دعوا دارد!
وقت برنامه شما، ورود به هر کانال دیگری در منزل ایشان ممنوع است!!!
اما وقت عمل ـ ببخشید ـ برای فرمایشات جنابعالی ، تره هم خرد نمی کند!
همسر بنده ، با من هم عقیده است. حالا برای جلب رضایت مادر خرافاتی اش ، چکار کند؟
واقعاً گرفتار شده ایم!
برای مخارج زندگی خودمان قناعت کرده ایم که قرض نکنیم
در حسرت رفتن یک زیارت ، سوخته ایم ولی قرض نکرده ایم
حالا باید برای جلب رضایت خانواده همسر، برای کادوی برادرش قرض کنیم!
این درد را به کجا بریم برادر ؟؟؟
این رسومات عتیقه جوونها رو از ازدواج فراری داده
جامعه و ارتقای فرهنگ کشورمون.
من قبلا هیچ وقت به این موضوع فکر نکرده بودم ، ولی با صحبت های شما ، انشالله این موردی رو که گفتین رعایت می کنم.
اجرکم الله
من دختر معمولی هستم و خیلی مذهبی نیستم ولی توی خانواده شوهر فوقالعاده دین نما گیر افتادم که با وجود این همه درس حوزه و قران خوندن ، به این رسم شدیدا پایبندند و همش به من میگن کافر و بدحجاب ، و هروقت بهشون میگم من این رسم رو خلاف اداب میدونم ، به من مهر حاضر جوابی میزنن .. با این خونواده باید چکار کرد
تشکر از مباحث ازدواج و دقت نظرتون خب اگه من دختر عمو نرم جهیزیه ببینم کی باید به فکر خواستگاری از من بیفته ؟ اصلن کسی بفکر ما هست ؟ خب تازه آشنا شدیم شمام هی جلسه رو بهم بزنید !
ای کاش این فرهنگ سازی ها بیشتر و قوی تر انجام بشه. من با این رسم به شدت مخالفم. کسی رو هم دعوت نمیکنم اما متاسفانه مادر همسرم برنامه ریزی کردن که بعد از چیدن جهازم عروس دیگه شون رو که تازه عقد کردن بدون دعوت و اجازه ی من برای دیدن جهازم بیارن، به شدت احساس بدی بهم دست میده وقتی تصور میکنم ممکنه درب کابینتها و کمدهای من رو باز کنن و بخوان بدون رضایت خودم وسایلم رو وارسی کنند. خیلی برام سخته وقتی که حدس میزنم قصدشون از آوردن عروس دیگه شون اینه که بهش بگن باید جهاز تو هم حداقل در این حد باشه. نمیدونم چطور میتونم از اینکه بدونِ دعوت من از اومدنشون جلوگیری کنم چیکار میشه کرد.
علاوه بر تفاخر، فرهنگِ کنکاش و سردرآوردن از کار بقیه هم باید درست بشه. ای کاش درست بشه، ای کاش درست بشه... ای کاش کشورم با این ضدفرهنگهایی که داره روز به روز پررنگ تر میشه، امنیتش رو برای زندگی آروم و دور از چنین مسائلی بیش از این از دست نده