ثبت نام دوره تازه کلاس مجردها

ثبت نام دوره تازه کلاس مجردها

سلام با توجه به ظرفیت ثبت‌نام بسیار محدود دوره جدید یعنی دوره دوازدهم، چون تعداد قابل ملاحظه‌ای از اعضا دوره یازدهم هم به دوره بعد منتقل می شوند؛ برای این دوره جدید، افراد جدید صرفا از طریق لیست انتظار ثبت نام می شوند وبه تدریج مصاحبه و پذیرش می‌شوند و این روند ادامه دارد. تمامی این مراحل و کل کلاس مجردها رایگان بوده و هست....برای اطلاع بیشتر ادامه مطلب را بخوانید.
ادامه مطلب
چهارشنبه , ۰۷ اسفند ۱۳۸۷ ساعت ۰۸:۲۶
منتشر شده در: یادداشت ها » این روزها ...
 
قربون کبوترای حرمت
قربون این همه لطف و کرمت

در بین اشعار مدح و رثای اهل بیت علیهم السلام ، شعر فولکلور (Folklore) احساس دیگری را ایجاد می کند و به راحتی می تواند به جای محاوره و دردِدل های صمیمی ما بنشیند.
اولین شعری که دوره نوجوانی ام با این سبک در مداحی مجالس رسمی روضه شنیدم این بود:


در وادی محبت خدا خودش می دونه
محبتِ تو مولا زد از دلم جَـوونه
آب روان بنوشم گویم به آه سوزان
دوسِـت دارم حسین جان فدات بِـشم حسین جان ...
با صدای حاج آقای ارضی که اون روزها خیلی شناخته شده نبود ، مستانه می خواند و جداً با جان و دل بازی می کرد.
همچنین شعر معروف مرحوم قاسم ملکی؛ که اون روزها خیلی ها می خواندند:
 آی عاقلا آی عاقلا بیاین بیرون از خونه     ما رو تموشا بکنین به ما میگن دیوونه... 

در این شب شهادت امام رئوف حضرت رضا علیه السلام است یادی کنیم از مداح و شاعر شهید؛ غلامعلی رجبی و شعر زیبا و ماندگار او را زمزمه کنیم:

قربون کبوترای حرمت
قربون این همه لطف و کرمت

از روزی كه با تو آشنا شدم
مورد مرحمت خدا شدم

گفته ای هركی بیاد به پابوسم
توگرفتاری به دادش می رسم

گفته ای هركی بیاد به دیدنم
من میام سه جا بهش سر می زنم

منم امروز به زیارت اومدم
به امیدی در خونت اومدم

توی قبرم آقا جون منتظرم
كه كف پاتو بذاری روسرم

آقا از گناه پرم سوخته شده
چشم من به گنبدت دوخته شده

آقا جون جان جوادت رام بده
هرچی كه امروز ازت می خوام بده

دوریم از بدی و زشتی بده
بیا با خدا منو آشتی بده

دل عاشقات برات پر می زنه
گدا رو ببین داره در می زنه

آنقدر در می زنم این خانه رو
تا ببینم روی صاحب خانه رو

یه روزی میاد كه زیر خاك بشم
كی میشه كه از گنا هام پاك بشم

توكه از بیچارگیم خبر داری
چرا می پرسی باهام چكار داری

صابخونه مثل سگا ولم نكن
پشت در انقده معطلم نكن

اومدم با دل پرخون سوی تو
اومدم تا كه ببینم روی تو

اومدم تا عقده دل وا كنم
اومدم اینجا تو رو پیدا كنم

چی میشه به قلب خسته جون بدی
خودتو امشب به من نشون بدی

بیا ای نور دو چشمان ترم
می دونی جز توكسی رو ندارم

یه كناری روی خاكها می شینم
صحن با صفا تو مولا می بینم

دوست دارم تو هم رو چشمم بشینی
عاشقت رو روی خاكها ببینی

با وجودیكه تو رو ندیده ام
درد عشقت رو به جون خریده ام

تو به سرمایه من نكن نظر
بیا و امشب منو ندید بخر

قطره ام كه دل به دریا زده ام
خودمو تو زوارت جا زده ام

اومدم به دیدنت ابا الحسن
دست من به دامنت ابا الحسن

كنم رد ز درت ابا الحسن
جان زهرا مادرت ابا الحسن
(1)

پس از 20 سال هنوز بسیاری از اشعار مرحوم رجبی جایگاه خود را در مجالس روضه و توسل دارد با تازگی و تاثیر خاص. مثل زبانحال حضرت سکینه سلام الله علیها در مصیبت شیرخواره؛ علی اصغر علیه السلام:
هرکی گوشش به سخنهای منه
دیگه از تشنگی فریاد نزنه

... بچه ها دست بابا خونی شده
گمونم شش ماهه قربونی شده

بمیرم طوری قدم برمیداره
روی اومدن به خیمه نداره

عباشو طوری رو اصغر کشیده
معلومه خیلی خجالت کشیده


-----------------------------------------------------------------------------------------------------
1. زندگینامه و اشعار شهید غلامعلی رجبی، نشر صیام، 1381، isbn 9648026009
کتابخانه ملی: م81-45927


نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۱
انتشار یافته: ۲
a30.k
۱۳۹۳-۰۱-۰۵ ۲۰:۵۴
1
0
سلام
چه قدر اشعارشان را ملموس ولطیف بیان کردند.خوش به حالشان.خدا همه ی ذاکران و محبین اهل بیت از جمله برادر گرامیتان،آقای محسن مرادی را رحمت کند وان شاالله میهمان سفره اهل بیت باشند.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: