کلاس مجردها را امروزه خیلی ها می شناسند اما برخی هم تصوری نادرست بر مبنای اسم کلاس، از آن دارند؛ به این معنا که تصور میکنند: «مجردهای آماده ی ازدواج یا به قول قدیمیها جوانان دمِ بخت، با هر سن و سالی در کلاس مجردها شرکت میکنند تا همسر پیدا کنند!» خب این تصور غلط است و با واقعیتِ کلاس مجردها تفاوت بسیاری دارد. پس به ورودی های جدید دانشگاه توصیه می کنم این فرصت را دریابند؛ به تعبیری کلاس مجردها یک تریبون آزاد یا کرسی آزاد اندیشی است و یک مجال برای شنیدن و تأمل کردن است و فرصتی برای رشد و تربیت اجتماعی با نگاه دینی و فرهنگی است و ...
سلام جسارتا من جزء كلاس شما نيستم ولي ميخام به يكي ازعللي كه باعث تاخيردر ازدواج خانمها يا شايد هم آقايان ميشه اشاره كنم اونم اينه كه جديدا بعضي از آقايون،(حتي آقايوني هم كه از نظر شغلي يكم........) شاغل بودن دختر خانم را يكي معيارهاي ازدواج براي خودشون قرار دادند از ميان انهمه معيارهاي اخلاقي و معنوي حال نميدونم اينو بايد به گوش مسئولين دولتي رسوند يا وضعيت اقتصادي ايجاب ميكنه كه....... يا اينكه نظر آقايون هم بايد شنيده شود اگه صلاح دونستيد اين كامنتو نشون بديد واگه بازم صلاح دونستيد سر كلاس مطرح بشه وبحث شد ما را هم بي نصيب نگذاريد.
سلام دوستان -اصولا بايد كارد به استخوان برسد تا بيايم وبدون توجه به قضاوت ديگران دردمان را مطرح كنيم؟ -بهتر نيست مواظب پيشداوري و قضاوتهايمان باشيم و خودمان را جزئي از مردم بدانيم؟..
در پاسخ به خانم گلسا: ممکنه برخی از آقایون این جوری فکر کنن که فی نفسه نمیتونه ایده بدی باشه البته حدس میزنم این مسئله بیشتر در تهران شایع باشه چون هزینه های شروع زندگی بالاست(مثل اجاره خونه و رهن و ...). به نظر من با دو شرط 1: اگر خانم خودشون مایل به کار کردن باشن و 2:محیط کاری خوبی براشون وجود داشته باشه خوبه که حداقل در اوایل زندگی درآمدی داشته باشن. اینجوری زندگی مشترک زودتر هم میتونه آغاز بشه نسبت به وقتی که فقط مرد کار کنه. فارغ از این نگاه اقتصادی به موضوع ازدواج، من خودم ارزنده ترین شغل برای یک خانم رو خانه داری و تربیت فرزند میدونم. 30 بهمن 23 ساله دانشجو ارشد برق
سلام چند نکته درباره ی کلاس امروز: 1-صحبت کردن باهم در حین کلاس. 2-بعضی از دوستان با بی توجهی ظرف های پذیرایی و بطری های آب را داخل سالن گذاشته بودند. 3-دوباره بعضی از دوستان مقدار کمی از آب بطری ها را میل کرده بودند و بقیه آب اسراف کردند. 4-از گروه اجرایی خواشمندم یک میکروفن دیگر برای قسمت آقایان تهیه کنند. 5-از دوستان عزیز خواشمندم که محترمانه تر صحبت کنند. 30 بهمن 1390 -تهران
سلام حاج آقا. من از حرفی که زدم منظور بدی نداشتم. ببخشید اگه باعث ناراحتی شدم. فکرمیکنم نتونستم منظورم رو خوب بیان کنم. من اگه شما رو قبول نداشتم یا دوستتون نداشتم مطمئنا توی این کلاس شرکت نمیکردم. همون طور که با وجود حس نیاز خودم، طی چند سال - درست یا غلط- پیش هیچ مشاور یا پای درس هیچ استادی نرفتم. البته من چون از زمان ورود به دانشگاه بیشتر مشغول درس بودم واسه این موضوعات کم تونستم وقت مجزا بگذارم. و البته امکانش هم نبوده.
کلا بخاطر ایجاد کدورت شرمنده م. و ضمنا آخر کلاس نشد فیلم بازی پرسپولیس-استقلال که قولش رو داده بودم بهتون بدم، هرچند همراهم بود.
به اضافه اینکه یک سری حرف داشتم که متاسفانه بخاطر سر شلوغ شما در آخر کلاس فرصت طرح پیدا نکرد. و البته مساله پیش اومده هم باعث شد از مطرحشون بیشتر پرهیز کنم.
ان شا الله در فرصت های بعد اگه عمر ما به دنیا بود حتما میگم بهتون چون مساله واقعا جدیه
سلام استاد سلام دوستان دو جلسه اول كلاس رو به علت كنكور ارشد غايب بودم، خوشحالم كه بعد از مدت ها چشممون به ديدار استاد و دوستان روشن شد. متوجه شدم كه كلي حرف و نكته پشت مثالتون از خودتون و برنامه كاري و سايت تون بود ، خيلي از مشكلات رفتاري هم درك كردم اما متاسفانه بنده هم مثل خيلي از آدماي مثال شما نمي دونم چاره چيه؟! مي دونم مشكل هست، سؤال رو مي دونم اما جواب؟؟ 30/11/90 كرج
سلام استاد از دقیقه اول کلاس فرمودند هرکس میخواهد صحبت کند پس مشکل عدم مشارکت من بود که خودم را معرفی نکردم و اگر استاد فرمودند درباره زودرنجی من نظر بدهید مطمئنا تفکر بالاتری پشت سرش بود پس در مورد خودشناسی صحبت شد چون به نوعی [یک صفت از خُلقیات] خودشان را[در معرض تحلیل و نقد و بررسی ما قرار دادند] دوستان ما اومدیم کلاس که یاد بگیریم وبار معنوی برای دیگران فراهم کنیم نه اینکه فقط به خودمان وخلقیاتمان بها بدهیم شاید طرز تفکرمان اشتباه باشد پس باید خوب گوش دهیم. ویک نکته دیگر نمازخانه خواهران واقعا کوچک است اگر ممکن است یک موکتی در حیاط انداخته شود که کسانیکه میخواهند فرادی بخوانند بیرون بخوانند چون زمین سرد است ودوستانی که می خواهند به نماز جماعت برسند چون من هر هفته به جماعت دیر میرسم. 1اسفند 1390.تهران
سلام. تفکر محدود اطرافیان واینکه خودشونو جای طرف مقابلشون نمیذارن که مثلا درخواستشونو متعادل کنند یا به زمان بهتری موکول کنند آزار دهنده است از طرفی کسی ک تعهداخلاقی به خدا داره و وجدان-نمیتونه و نمیخواد کاری رو ناقص انجام بده ووقتی راضیه که کاریو که از دسش بر میاد راه بندازه حتی اگه خودش تو مضیغه باشه تا چه حد درسته آدم اینجوری باشه؟ تهران-۱.۱۲.۹۰
سلام در مورد سایت پیشنهادی داشتم: اگر کسی رو استخدام بفرمایید که 1. مورد اعتمادتون باشه، 2. ترجیحاً رشته تحصیلی مرتبط با مباحث مشاوره داشته باشه. همچین آدمی میتونه با توجه به ضوابط سایت سؤالات و پیام ها رو طبقه بندی کنه و اونهایی که تکراری یا خارج از ضوابط هستند رو کنار بگذاره و جدیدترها و اونهایی که مهم هستند رو به شما ارجاع بده. اینطوری حجم کار شما در مورد سایت کم میشه البته شاید مسئول دفترتون در زندگی بهتر هم بتونه اینکارو انجام بده
بسم الله الرحمن الرحیم سلام توی بحث خودشناسی از قبل از این که این بحث مطرح بشه تقریبا 70 درصد اشراف کامل به خودم و علایق و... داشتم اما با گذشت چند جلسه تردید بیشتری نسبت به شناختم پیدا کردم اونم توی چیزایی که می گفتین باید حتما تو شرایط مختلف سنجیده بشه از بچه ها می خوام که نزارن بحث منحرف بشه تا بتونیم به این طور سؤالا هر چه زودتر جواب بدیم باتشکر در پناه حضرت حق 1اسفند1390؛تهران
سلام از نظر بنده زود رنج بودن ممکنه یکی از خصلت های بیشتر ماها باشه.... دلایل: 1-حساسیت زیاد نسبت به اطرافیان 2-توقع به جا داشتن 3 ... و..... ولی حواسمون باید باشه,شرایطی که باعث شده طرف مقابل اون رفتارو کرده و یا حرفو زده را درک کنیم تا بدون علت ناراحت نشیم و عکس العمل مناسبی داشته باشیم. 1 اسفند 1390- تهران
1- براي رسيدن به خودشناسي با سئوال از ديگران كمك بگيريم، صفات خوب و بد خودمون رو پيدا كنيم و بهش نمره بديم اگه زودرنجم تا چه اندازه زود رنجم؟ اگه مهربونم تا چه اندازه مهربونم؟
2- هميشه در حال رصد كردن احوال درونيمون باشيم اگه متوجه صفت بدي تو خودمون شديم، رهاش نكنيم، باهاش بجنگيم و حداقل شاخصش رو پايين بياريم. باور كنيم كه ميشه خود من بعد از اينكه در دوره ي اول كلاس فهميدم نامهربونم اين صفت بد رو تو خودم به حداقل رسوندم.
3- جملات نقش بزرگي تو زندگيمون دارند ، ياد بگيريم طوري صحبت كنيم كه از صحبتمون چند تا منظور برداشت نشه،(مخصوصا در جلسات خواستگاري)
**برداشت خودم از نكاتي كه استاد در بررسي تعريف بچه ها از خودشون گفتن: به بياني كه از خودمون بروز ميديم واقف باشيم ،ممكنه طرف مقابل خيلي باهوش تر از ما باشه و از كلاممون چيزي رو تو شخصيت ما پيدا كنه و بهش نمره ي منفي بده كه خودمون هنوز بهش نرسيديم [b]،اين از ضرورت هاي خودشناسيه[/b].
1- زود رنجي صفت خوبي نيست اما بايد توهين را متوجه بشويم، چون مديريت توهيني كه به ما شده در گروي فهميدنشه: اينكه كجا از خودمون دفاع كنيم ؟ كجا حمله كنيم؟ كجا ادامه بديم ياسكوت كنيم.
2- معيار هاي احترام را بشناسيم. آدم محترم در نظر ما چه آدميه؟ معيار احترام سرمايه هاي مادي مثل مارك كت شلواره و مدل ماشينه؟ يا سرمايه هاي انساني مثل نجابت و مردمي بودن اشخاصه؟و..
سلام استاد یه پیشنهاد یا یه خواهش اگه میشه اول کلاس و بحث رو خودتون شروع کنید تا مثل دیروز بحث به بیراهه کشیده نشه تا صحبت های مورد نظر شما دنبال بشه {البته صلاح کار خویش خسروان دانند-امیدوارم که ناراحت نشین} 1اسفند90
سلام نکاتی از کلاس: 1-به جای اینکه عصبانیتتان را در کلامتان تشدید کنید ته حرفتان را خالی از هیجان بزنید. 2-اگر فردی که اهل رعایت حجاب به طور کامل نیست در جمع مومنین حجابش را بیشتر و کاملتر رعایت کند این دورویی محسوب نمیشود بلکه احترام به مومنین است. 3-انبیا وامامان هر کاری که کرده اند درست است .[b]کلام و رفتارشان ملاک استدلال است[/b] 4-غصه خوردن سر مسایل دینی، [شخصی و لذا] زودرنجی محسوب نمیشود. 5-همیشه دل و زبان یکی بودن خوب نیست. 6-اعتماد به نفس داشتن کار خود ماست اینکه کسی به ما اعتماد به نفس بدهد گدایی اعتماد به نفس است. 7-[b]در مورد انتخابات روی تاییدات و تاکیدات حضرت اقا دقت بفرمایید.[/b] 1 اسفند 1390-تهران
بسم رب الحسین واقعا فکر می کنید حاج آقا ناامید شده اند.من همچنین احساسی ندارم.فکر کنم منظور مشارکت بچه ها و مشورت برای مدیریت بهتر بود و اینکه بتونیم شرایط طرف مقابل رو درک کنیم و خودمون رو جای او بذاریم(شرایط همه مثل من نیست) یا علی 1 اسفند-تهران
درسته که اعتماد به نفس رو آدم باید خودش داشته باشه ونباید گدایی کنه. اما یه موقعیت های حساسی تو زندگی وجود داره که آدم باید به اطرافایانش [b]"قوت قلب"[/b] بده.
فکر می کنم منظور اون خانم در توصیف خودشون -دادن قوت قلب یا تشویق کردن- بود. 2 اسفند 90 تهران،کلاس مجردها
سلام و عرض ادب استاد، خواستم پیرو صحبت های "arezoo" عرض کنم، اگر ممکنه یک جلسه رو اختصاص بدید به این که اگر انتخاب ما محدود باشه چطور برنامه ریزی کنیم؟ از چه چیزهایی میتونیم چشم پوشی کنیم و چه چیزهایی رو همچنان در اولویت قرار بدیم. و اینکه اگر دوران مجردی طولانی در پیش رو داشته باشیم چطور این دوران رو به سلامت بگذرونیم؟ [تاریخ: ۲اسفند۹۰ شهر؟]
با توجه به محدود بودن زمان و بحث های مختلفی که در کلاس مطرح میشه، پیشنهاد میکنم سایت رو هم تریبونی قرار بدید برای بحث های کلاس. تا ما اینجا راجع به مسائلی (که البته درخور کلاسمون باشه) بحث کنیم ودر کلاس بعدی نتیجه گیری و راه حل رو از شما بشنویم. [تاریخ: ۲اسفند۹۰/ شهر؟]
پیشنهاد دیگری به همکلاسی های محترم دارم که اگر در سایت سوال یا انتقادی به استاد میشه با لایک و دیسلایک، نظر موافق یا مخالفمون رو ابراز کنیم و به جای استاد جواب کامنت ندیم و اگر در همین رابطه صحبتی داریم با مخاطب قرار دادن دیگران نظر نذاریم. موفق باشید. 2/12/90 تهران
خدا پتانسیل مادر و همسر شدن را در ما قرار داده است و از آنجا که یقین داریم خداوند حکیم است پس با عقل ناقصمان درمییابیم که کمال ما از مسیر ازدواج و مادر شدن نیز میگذرد، زیرا خداوند چیزی را بیهوده نمیآفریند. فلذا باید سعیمان را برای محقق شدن مقصود خدا انجام دهیم چرا که در این مسئله هم، مثل تمام مسائل طول حیاتمان، بازخواست میشویم. اما چه بسا خداوند حکیم رحیم نخواهد و دست عنایت او مسیر کمال ما را به گونهای دیگر رقم زده باشد. اما باز هم نباید خودمان در این مسیر کوتاهی کنیم که در آن صورت عملمان قابل بازخواست و مجازات خواهد بود. به نظرم فردی که تلاشش را بکند برای مادر و همسر شدن و خودش تقصیری نداشته و مجازات نخواهد شد. ببخشید طولانی شد. ۲اسفند۹۰، تهران؛ کلاس مجردها
درجلسه نبودم فقط،نظر کلی وشخصیم برای"زود رنجی": 1)گاهی حقیقتیست به حق،انکار ناپذیر :وقتی مسئله ایی غلط وناعادلانه،باعث زودرنجی مان می شود.البته شاید اسم آن = "رنجش خاطر" است نه زود رنجی که معنای ظاهریش می تواند: "به علت عدم آگاهی صحیح و درک اشتباه،زود قضاوت کردن وناراحت شدن" باشد.زود ،رنجیده ایم! 2)گاهی"اختلال" است. 3)عاملی گاه:بهم ریختگی سلامتی بدن/یاحتی ژنتیکی ست. 4)گاهاهضم اشتباهات غیرمنطقی افراد که از حدی بگذرد،فرد را دل آزرده می کند. 5)مواقعی توقع داریم(با+نگری نه بی جا)=> مثلا:وقتی (اگر)شخصیت گونه ای است که با رعایت ادب و موازین اجتماعی وعدم حتک حرمت افراد،به آنها احترام میگذارد،با دیدن بی احترامیشان نسبت به خود،آن هم بی دلیل،شاید بعد از چند مرتبه،ناراحت واگر مراتب بی منطق ادامه یابد،شاید رنجش خاطر پیداشود!بالاخره انسان فرق بین توهین/سوءتفاهم/و حقیقت را می تواند بفهمد حتی باطرح مسئله با مشاور! 6)علتی دیگر:شاید"اسکیزوفرنی". 7)وتوجه بیش ازبیش از اندازه ،تقریبا به همه چی!.Hypersensitivity
هو سلام دوست عزیز masi: چه اشکالی داره ما جواب همدیگه رو بدیم؟ آخه کسی که اینجا جواب سوال میده قطعا در جایگاه استاد جواب نمیده(درست مثل شرایط کلاس) و صرفا برای مشارکت تو بحثی ه که خودتونم مشتاقید همین جا شکل بگیره. مگه بحث کردن با سوال و جواب شکل نمی گیره. اگه اشتباه متوجه منظورتون شدم ببخشید.
آدم باید در برابر کنش ها حلیم باشه، یعنی باید سعی کنه سریعا واکنش نشون نده. زودرنجی یکی از مصادیق حلیم نبودن است! --------------- دل نشین ترین استدلالی که تا حالا شنیدم: «نگید چرا امیرالمومنین ع این کارو کردند، بگید، [b]چون [/b]امیرالمومنین ع این کارو کردند.»
با سلام در رابطه با سوالي كه پرسيدم: (ناراحتي استاد از مطالبات نا به جاي مردم)، درواقع سوالم نوعي مفهوم [b]"استفهام انكاري"[/b] است و ممكن است سوال خيلي از بچه ها(مخصوصا دوره جديد) باشد، كه خوشبختانه به آن پاسخ داده شد.3/11/90 ،تهران
سلام به دوستان ظاهراً خیلی ها از اعضای کلاس مجردها هستند میتونم خواهش کنم یکی از دوستان قبول زحمت کنه و چکیده ای از موضوعات مطرحی در کلاس و به من بگم ؟ اگه بازم این کلاسا برگزار بشه دوست دارم یکی از اعضا باشم .ممنون لطفاً کامنتم با نام سعادت66 انتشار بشه . بازم ممنون.14اسفند90
-اصولا بايد كارد به استخوان برسد تا بيايم وبدون توجه به قضاوت ديگران دردمان را مطرح كنيم؟
-بهتر نيست مواظب پيشداوري و قضاوتهايمان باشيم و خودمان را جزئي از مردم بدانيم؟..
ممکنه برخی از آقایون این جوری فکر کنن که فی نفسه نمیتونه ایده بدی باشه البته حدس میزنم این مسئله بیشتر در تهران شایع باشه چون هزینه های شروع زندگی بالاست(مثل اجاره خونه و رهن و ...). به نظر من با دو شرط 1: اگر خانم خودشون مایل به کار کردن باشن و 2:محیط کاری خوبی براشون وجود داشته باشه خوبه که حداقل در اوایل زندگی درآمدی داشته باشن. اینجوری زندگی مشترک زودتر هم میتونه آغاز بشه نسبت به وقتی که فقط مرد کار کنه. فارغ از این نگاه اقتصادی به موضوع ازدواج، من خودم ارزنده ترین شغل برای یک خانم رو خانه داری و تربیت فرزند میدونم.
30 بهمن 23 ساله دانشجو ارشد برق
نمی دونم چرا این هفته درباره[b]"خودشناسی و ازدواج" [/b][b]کم[/b] صحبت شد؟!
ما کلی درباره خودمون [b]فکر [/b]کرده بودیم...تهران 90/11/30
چند نکته درباره ی کلاس امروز:
1-صحبت کردن باهم در حین کلاس.
2-بعضی از دوستان با بی توجهی ظرف های پذیرایی و بطری های آب را داخل سالن گذاشته بودند.
3-دوباره بعضی از دوستان مقدار کمی از آب بطری ها را میل کرده بودند و بقیه آب اسراف کردند.
4-از گروه اجرایی خواشمندم یک میکروفن دیگر برای قسمت آقایان تهیه کنند.
5-از دوستان عزیز خواشمندم که محترمانه تر صحبت کنند.
30 بهمن 1390 -تهران
من از حرفی که زدم منظور بدی نداشتم. ببخشید اگه باعث ناراحتی شدم. فکرمیکنم نتونستم منظورم رو خوب بیان کنم.
من اگه شما رو قبول نداشتم یا دوستتون نداشتم مطمئنا توی این کلاس شرکت نمیکردم. همون طور که با وجود حس نیاز خودم، طی چند سال - درست یا غلط- پیش هیچ مشاور یا پای درس هیچ استادی نرفتم.
البته من چون از زمان ورود به دانشگاه بیشتر مشغول درس بودم واسه این موضوعات کم تونستم وقت مجزا بگذارم.
و البته امکانش هم نبوده.
کلا بخاطر ایجاد کدورت شرمنده م.
و ضمنا آخر کلاس نشد فیلم بازی پرسپولیس-استقلال که قولش رو داده بودم بهتون بدم، هرچند همراهم بود.
به اضافه اینکه یک سری حرف داشتم که متاسفانه بخاطر سر شلوغ شما در آخر کلاس فرصت طرح پیدا نکرد.
و البته مساله پیش اومده هم باعث شد از مطرحشون بیشتر پرهیز کنم.
ان شا الله در فرصت های بعد اگه عمر ما به دنیا بود حتما میگم بهتون چون مساله واقعا جدیه
التماس دعا
سلام دوستان
دو جلسه اول كلاس رو به علت كنكور ارشد غايب بودم، خوشحالم كه بعد از مدت ها چشممون به ديدار استاد و دوستان روشن شد.
متوجه شدم كه كلي حرف و نكته پشت مثالتون از خودتون و برنامه كاري و سايت تون بود ، خيلي از مشكلات رفتاري هم درك كردم اما متاسفانه بنده هم مثل خيلي از آدماي مثال شما نمي دونم چاره چيه؟! مي دونم مشكل هست، سؤال رو مي دونم اما جواب؟؟
30/11/90
كرج
كلاس امروز خيلی مفيد و سودمند بود.
توفيق شما را از خداوند متعال خواستارم.
التماس دعا
30 بهمن 1390.ساعت 12:18
چرا بعضی افراد از کاری رنجیده می شوند و انتطار رعایت دارند که [b]خودشون بیشتر مرتکب[/b] اون خطا می شوند؟30بهمن90
1.نکته از کلاس: در مورد خودشناسی رنگ غالب واکنش هاتون رو برای توصیف صفت در مورد خودتون در نظر بگیرید.
2.صادقانه حرف زدن هر کسی رو جذب میکند، البته نه صادق نمایی.
3.من از بحث زود رنجی و مشکل سایت تو کلاس هیچی دستگیرم نشد :( لطفا دوستان کمکم کنند.
1 اسفند تهران
دیشب وقتی اخر کلاس اومدم و از شما حضوری سوالم رو پرسیدم خیلی احساس خوبی داشتم.
واقعا لباس روحانیت برازنده شماست.این لباس برام ارامش بخشه.
خدا بهترینها را روزیتان کند .
1 اسفند 1390 -تهران
استاد از دقیقه اول کلاس فرمودند هرکس میخواهد صحبت کند پس مشکل عدم مشارکت من بود که خودم را معرفی نکردم
و اگر استاد فرمودند درباره زودرنجی من نظر بدهید مطمئنا تفکر بالاتری پشت سرش بود پس در مورد خودشناسی صحبت شد چون به نوعی [یک صفت از خُلقیات] خودشان را[در معرض تحلیل و نقد و بررسی ما قرار دادند]
دوستان ما اومدیم کلاس که یاد بگیریم وبار معنوی برای دیگران فراهم کنیم نه اینکه فقط به خودمان وخلقیاتمان بها بدهیم
شاید طرز تفکرمان اشتباه باشد
پس باید خوب گوش دهیم.
ویک نکته دیگر نمازخانه خواهران واقعا کوچک است اگر ممکن است یک موکتی در حیاط انداخته شود که کسانیکه میخواهند فرادی بخوانند بیرون بخوانند چون زمین سرد است ودوستانی که می خواهند به نماز جماعت برسند چون من هر هفته به جماعت دیر میرسم.
1اسفند 1390.تهران
تفکر محدود اطرافیان واینکه خودشونو جای طرف مقابلشون نمیذارن که مثلا درخواستشونو متعادل کنند یا به زمان بهتری موکول کنند آزار دهنده است
از طرفی کسی ک تعهداخلاقی به خدا داره و وجدان-نمیتونه و نمیخواد کاری رو ناقص انجام بده ووقتی راضیه که کاریو که از دسش بر میاد راه بندازه حتی اگه خودش تو مضیغه باشه
تا چه حد درسته آدم اینجوری باشه؟
تهران-۱.۱۲.۹۰
در مورد سایت پیشنهادی داشتم:
اگر کسی رو استخدام بفرمایید که
1. مورد اعتمادتون باشه،
2. ترجیحاً رشته تحصیلی مرتبط با مباحث مشاوره داشته باشه.
همچین آدمی میتونه با توجه به ضوابط سایت سؤالات و پیام ها رو طبقه بندی کنه و اونهایی که تکراری یا خارج از ضوابط هستند رو کنار بگذاره و جدیدترها و اونهایی که مهم هستند رو به شما ارجاع بده.
اینطوری حجم کار شما در مورد سایت کم میشه
البته شاید مسئول دفترتون در زندگی بهتر
هم بتونه اینکارو انجام بده
در پناه حق
اول اسفند 1390 / تهران
سلام
توی بحث خودشناسی از قبل از این که این بحث مطرح بشه تقریبا 70 درصد اشراف کامل به خودم و علایق و... داشتم اما با گذشت چند جلسه تردید بیشتری نسبت به شناختم پیدا کردم اونم توی چیزایی که می گفتین باید حتما تو شرایط مختلف سنجیده بشه
از بچه ها می خوام که نزارن بحث منحرف بشه تا بتونیم به این طور سؤالا هر چه زودتر جواب بدیم
باتشکر
در پناه حضرت حق
1اسفند1390؛تهران
از نظر بنده زود رنج بودن ممکنه یکی از خصلت های بیشتر ماها باشه....
دلایل:
1-حساسیت زیاد نسبت به اطرافیان
2-توقع به جا داشتن
3 ...
و.....
ولی حواسمون باید باشه,شرایطی که باعث شده طرف مقابل اون رفتارو کرده و یا حرفو زده را درک کنیم تا بدون علت ناراحت نشیم و عکس العمل مناسبی داشته باشیم.
1 اسفند 1390- تهران
خانم / آقا "پوينده" آيا مهمترين نكتههاي كلاس يكشنبه صحبت كردن بچهها با هم و ماندن بطري هاي آب در سالن بوده؟!! چرا؟! واقعا اين تلف كردن وقت نيست كه 4 ساعتت از وقتتون رو ميزاريد براي رسيدن به چنين نكته هايي؟!
دوستان اگه حرفي براي گفتن ندارين، بذارين اونايي كه حرفي دارن، كامنت بذارن!
غروب اول اسفند۹۰
خسته نباشید
خدا توفیقتون بده
التماس دعا
1- براي رسيدن به خودشناسي با سئوال از ديگران كمك بگيريم، صفات خوب و بد خودمون رو پيدا كنيم و بهش نمره بديم اگه زودرنجم تا چه اندازه زود رنجم؟ اگه مهربونم تا چه اندازه مهربونم؟
2- هميشه در حال رصد كردن احوال درونيمون باشيم اگه متوجه صفت بدي تو خودمون شديم، رهاش نكنيم، باهاش بجنگيم و حداقل شاخصش رو پايين بياريم. باور كنيم كه ميشه خود من بعد از اينكه در دوره ي اول كلاس فهميدم نامهربونم اين صفت بد رو تو خودم به حداقل رسوندم.
3- جملات نقش بزرگي تو زندگيمون دارند ، ياد بگيريم طوري صحبت كنيم كه از صحبتمون چند تا منظور برداشت نشه،(مخصوصا در جلسات خواستگاري)
**برداشت خودم از نكاتي كه استاد در بررسي تعريف بچه ها از خودشون گفتن: به بياني كه از خودمون بروز ميديم واقف باشيم ،ممكنه طرف مقابل خيلي باهوش تر از ما باشه و از كلاممون چيزي رو تو شخصيت ما پيدا كنه و بهش نمره ي منفي بده كه خودمون هنوز بهش نرسيديم [b]،اين از ضرورت هاي خودشناسيه[/b].
يكم اسفند 90 تهران
1- زود رنجي صفت خوبي نيست اما بايد توهين را متوجه بشويم، چون مديريت توهيني كه به ما شده در گروي فهميدنشه: اينكه كجا از خودمون دفاع كنيم ؟ كجا حمله كنيم؟ كجا ادامه بديم ياسكوت كنيم.
2- معيار هاي احترام را بشناسيم. آدم محترم در نظر ما چه آدميه؟
معيار احترام سرمايه هاي مادي مثل مارك كت شلواره و مدل ماشينه؟ يا سرمايه هاي انساني مثل نجابت و مردمي بودن اشخاصه؟و..
يكم اسفند 90 تهران
سلام دوستم! منظورت از گذاشتن اون سایت چی بود؟من نفهمیدم براچیه؟ممنون میشم ی کم توضیح بدی.
1/11/1390 18:20
یه پیشنهاد یا یه خواهش
اگه میشه اول کلاس و بحث رو خودتون شروع کنید تا مثل دیروز بحث به بیراهه کشیده نشه تا صحبت های مورد نظر شما دنبال بشه
{البته صلاح کار خویش خسروان دانند-امیدوارم که ناراحت نشین}
1اسفند90
نکاتی از کلاس:
1-به جای اینکه عصبانیتتان را در کلامتان تشدید کنید ته حرفتان را خالی از هیجان بزنید.
2-اگر فردی که اهل رعایت حجاب به طور کامل نیست در جمع مومنین حجابش را بیشتر و کاملتر رعایت کند این دورویی محسوب نمیشود بلکه احترام به مومنین است.
3-انبیا وامامان هر کاری که کرده اند درست است .[b]کلام و رفتارشان ملاک استدلال است[/b]
4-غصه خوردن سر مسایل دینی، [شخصی و لذا] زودرنجی محسوب نمیشود.
5-همیشه دل و زبان یکی بودن خوب نیست.
6-اعتماد به نفس داشتن کار خود ماست اینکه کسی به ما اعتماد به نفس بدهد گدایی اعتماد به نفس است.
7-[b]در مورد انتخابات روی تاییدات و تاکیدات حضرت اقا دقت بفرمایید.[/b]
1 اسفند 1390-تهران
واقعا فکر می کنید حاج آقا ناامید شده اند.من همچنین احساسی ندارم.فکر کنم منظور مشارکت بچه ها و مشورت برای مدیریت بهتر بود و اینکه بتونیم شرایط طرف مقابل رو درک کنیم و خودمون رو جای او بذاریم(شرایط همه مثل من نیست)
یا علی
1 اسفند-تهران
از مقطع ابتدایی تا کارشناسی نمره ی قبولی 10 ، در کارشناسی 12 و در مقطع دکترا 14 .
اگر کسی نمره ی حجابش 11 باشه، توی جامعه قبوله اما توی کلاس مجردها نه.
1 اسفند 90 تهران.
ذیل برنامه [b]کلاس مجردهای تاریخ 23 بهمن[/b]، نظراتی با [b]بیش از 100 امتیاز مثبت[/b] ثبت شده بود.
فکر میکنم اون نظرات جایگاه خوبی برای تأمل و بحث کردن باشن.
حیفه از موضوعی که دهها نفر با اون موافقت داشتهاند به راحتی عبور کنیم،،،
التماس دعا؛
2 اسفند 1390؛ تهران
درسته که اعتماد به نفس رو آدم باید خودش داشته باشه ونباید گدایی کنه. اما یه موقعیت های حساسی تو زندگی وجود داره که آدم باید به اطرافایانش [b]"قوت قلب"[/b] بده.
فکر می کنم منظور اون خانم در توصیف خودشون -دادن قوت قلب یا تشویق کردن- بود.
2 اسفند 90 تهران،کلاس مجردها
استاد، خواستم پیرو صحبت های "arezoo" عرض کنم، اگر ممکنه یک جلسه رو اختصاص بدید به این که اگر انتخاب ما محدود باشه چطور برنامه ریزی کنیم؟ از چه چیزهایی میتونیم چشم پوشی کنیم و چه چیزهایی رو همچنان در اولویت قرار بدیم. و اینکه اگر دوران مجردی طولانی در پیش رو داشته باشیم چطور این دوران رو به سلامت بگذرونیم؟
[تاریخ: ۲اسفند۹۰ شهر؟]
[تاریخ: ۲اسفند۹۰/ شهر؟]
موفق باشید.
2/12/90 تهران
به نظرم فردی که تلاشش را بکند برای مادر و همسر شدن و خودش تقصیری نداشته و مجازات نخواهد شد.
ببخشید طولانی شد.
۲اسفند۹۰، تهران؛ کلاس مجردها
1)گاهی حقیقتیست به حق،انکار ناپذیر :وقتی مسئله ایی غلط وناعادلانه،باعث زودرنجی مان می شود.البته شاید اسم آن = "رنجش خاطر" است نه زود رنجی که معنای ظاهریش می تواند: "به علت عدم آگاهی صحیح و درک اشتباه،زود قضاوت کردن وناراحت شدن" باشد.زود ،رنجیده ایم!
2)گاهی"اختلال" است.
3)عاملی گاه:بهم ریختگی سلامتی بدن/یاحتی ژنتیکی ست.
4)گاهاهضم اشتباهات غیرمنطقی افراد که از حدی بگذرد،فرد را دل آزرده می کند.
5)مواقعی توقع داریم(با+نگری نه بی جا)=> مثلا:وقتی (اگر)شخصیت گونه ای است که با رعایت ادب و موازین اجتماعی وعدم حتک حرمت افراد،به آنها احترام میگذارد،با دیدن بی احترامیشان نسبت به خود،آن هم بی دلیل،شاید بعد از چند مرتبه،ناراحت واگر مراتب بی منطق ادامه یابد،شاید رنجش خاطر پیداشود!بالاخره انسان فرق بین توهین/سوءتفاهم/و حقیقت را می تواند بفهمد حتی باطرح مسئله با مشاور!
6)علتی دیگر:شاید"اسکیزوفرنی".
7)وتوجه بیش ازبیش از اندازه ،تقریبا به همه چی!.Hypersensitivity
[۳اسفند۹۰]
گاه ردیف کردن برنامه هاچقدر سخت است..
____
3 .اسفدماه.1390
تهــــران
سلام
دوست عزیز masi:
چه اشکالی داره ما جواب همدیگه رو بدیم؟ آخه کسی که اینجا جواب سوال میده قطعا در جایگاه استاد جواب نمیده(درست مثل شرایط کلاس) و صرفا برای مشارکت تو بحثی ه که خودتونم مشتاقید همین جا شکل بگیره.
مگه بحث کردن با سوال و جواب شکل نمی گیره. اگه اشتباه متوجه منظورتون شدم ببخشید.
3اسفند90، تهران؛ کلاس مجردها
نکته ای از کلاس که تو کامنت ها جا مونده:
آدم باید در برابر کنش ها حلیم باشه، یعنی باید سعی کنه سریعا واکنش نشون نده. زودرنجی یکی از مصادیق حلیم نبودن است!
---------------
دل نشین ترین استدلالی که تا حالا شنیدم: «نگید چرا امیرالمومنین ع این کارو کردند، بگید، [b]چون [/b]امیرالمومنین ع این کارو کردند.»
3اسفند90، تهران؛ کلاس مجردها
در رابطه با سوالي كه پرسيدم: (ناراحتي استاد از مطالبات نا به جاي مردم)، درواقع سوالم نوعي مفهوم [b]"استفهام انكاري"[/b] است و ممكن است سوال خيلي از بچه ها(مخصوصا دوره جديد) باشد، كه خوشبختانه به آن پاسخ داده شد.3/11/90 ،تهران
لطفاً کامنتم با نام سعادت66 انتشار بشه . بازم ممنون.14اسفند90
۴فروردین۹۱
صدقه مبلغ 500.000 تومان اختصاص یافته به موسسه حمایت از کودکان مبتلا به سرطان "محک".
عضو گروه اجرایی کلاس مجردها
22 ساله، دانشجوی کارشناسی مدیریت دولتی، 5 فروردین 91؛ شمیران