۹۳۴۲
بازدید
بازدید
یکشنبه 29آبان90،
از ساعت 16:30 تا 19:30 یا نهایتا20:00 . لطفا قبل از ساعت 4 در سالن باشید.
با توجه به احتمال بارندگی و ترافیک نسبت به حضور به موقع اهتمام بفرمایید.
در تمام جلسات قرآن جیبی خودتان را همراه داشته باشید و قبل از شروع جلسه به اندازه زمان حضورتان تا شروع جلسه قرآن تلاوت کنید و با هم کمتر گفتگو کنید.
به ویژه حتما یک سوره یس بخوانید و ثوابش را به صدیقه کبری سلام الله علیها اهدا کنید.
جلسه شانزدهم
و آخرین جلسه دوره اول
=================
حتما در پایان کامنت خود؛ تاریخ و شهرتان را بنویسید. مثلا: 26آبانماه90؛ تهران
اشتراک مطلب
چقدر با دیدن "جلسه ی آخر" دلم گرفت ، چون در طول هفته همیشه منتظرم زودتر یکشنبه بیاد با این وجود ان شا اللّه بعد از گذراندن محرمی پر بار کلاس دوست داشتنیمونو از سر میگیریم.
26 آبان 90. تهران
2-خدایا شکرت
3- خدا قوت استاد
4- بازم خدا رو شکر میکنم و به شما خدا قوت میگم بابت تحولی که در فکر کردنم به وجود آوردین
5- نمود اساسی این تغییر رو در موضوعاتی که بهشون فکر میکنم می بینم و عکس العملم به این فکرها
6- مثلاَ:عوض شدن پوششم (چادری شدم)،
روز ازدواج حضرت امیر(ع) و حضرت زهرا(س) توی خوابگاه شکلات پخش کردم و شب ولادت حضرت هادی(ع) شیرینی خونگی، روز عید غدیر هم یه با یه جعبه شیرینی رفتم آسایشگاه کهریزک و عید رو پیش بیمارایMS بودم.
7- خدایا شکرت، ممنون استاد.
26 آبان 90؛تهران
1. توی این دوره خیلی مطالب یاد گرفتم و خیلی روم تاثیر گذاشت. استاد از شما سپاسگزارم.
2.دیدن جلسه ی آخر یه حس غریب بهم داد. ناراحتی و یا چیزی بیشتر.
3.امیدوارم که بتوانم انشاالله در دوره ی بعدی هم شرکت کنم و بیشتر بهره مند شوم
4.باز هم ممنون
26 آبان
تهران
چقدر دلم گرفته از اینکه کلاس تموم میشه.استاد جلسات اول گفتید 1روز در مورد روابط دختر وپسر در دانشگاه صحبت میکنید ولی فرصت نشد.حتی در مورد ازدواج هم نشد که 1،2 جلسه صحبت کنید.انشاالله در دوره جدید امیدوارم به این مباحث بیشتر پرداخته بشه.التماس دعا"یاعلی"
28/8/90
این گذر زمان تذکری است بر گذر عمر...
نمیدونم به کدام گناه این هفته خدا روزی من رو برای کلاس آخر نداده...
الوداع...
به شرط حیات دوره دوم زیارتتون میکنیم.
تا بعد...
26آبان90-تهران
از خدا عافیت وعاقبت بخیری برای شما وخانوادتون میخوام
26ابان 90 طهران
خيلي حيف شد كه جلسه آخر نيستم، قسمتم شده سفر زيارتي، نائب الزياره استاد و همه بچه ها هستم...
از استاد عزیز و گرامی خواهش میکنم اگر مقدور بود و فضا رو مناسب دیدید برای استقبال از محرم 10 دقیقه آخر کلاس رو روضه بخونید .
حقیقتا دلمان برای محرم پر میزند .
ضمنا در یکی از روزهای دهه اول ماه رمضان در مسجد عمار یاسر یک تعبیر بسیار زیبا اما دردناک از پیشنهاد حضرت رسول به مولا علی برای فروش سپر امام علی بیان نمودید اگر جایش بود برای دوستان دوباره مطرح کنید .
( به خدا ما هم در کوچه سوختیم . )
خدا خیرتون بده
همیشه دعا گوی شما بودم.
یا علی
26آبانماه90؛ تهران
فقط میتونم در مورد [u]ساعات بی نظیر کلاس[/u] اینو بگم که:
[b]دلگیرم ازپایانش و سپاسگزارم از استادش،امیدوارم به شروعش و خوشحالم به برکتش . امید بخدا حافظم به علمش ،عاملم به درسش.شاکرم به حضورمو حضورش.تمنا دارم به دوامش.با توسل به صاحب عصرش(عج)،با مدد پدر بزرگوارش.
[/b]
یاعلی
27آبان90، 5دقیقه بامداد جمعه.تهران
من جلسه قبل غايب بودم و البته ناراحت بودم كه چرا نميتونم بيام.ولى وقتى كامنت دوستانى رو كه خلاصه ى صحبتاتون رو نوشته بودن بيشتر افسوس خوردم.هم به خاطر صحبت هاى قشنگ و پر بارتون هم به خاطر عيدى ارزشمندتون!كاش به بچه هاى غايب هم از عيديتون بدين.من كه خيلى مشتاقم كتاباى برادر عزيزتون رو بخونم.باز هم از تمام دوستانى كه خلاصه ى مباحث كلاس رو نوشتن ممنونم.
خدا قوت و خدا نگهدار
خداییش خیلی از اینکه کلاس تموم شد خیلی دلم گرفته تاحال من با هیچ روحانی این ارتباط رو نداشتم که روی یک برنامه منظم برم ازش درس یاد بگیرم
از زمانی که میام به این کلاس خیلی توی رفتار خودم دقیق شدم وناخداگاه قبل از هر کار یا هر حرفی یه مکث میکنم ودربارش فکر میکنم که ایا این کار یا این حرف برای یه بچه شیعه است یا نه درسهای این کلاس تا اخر عمرم یادم نمیره انشاالله خدا عمری به ما بده که باز هم بیایم ودر کلاس درس شما شرکت کنیم
[b]حرفهای ما هنوز ناتمام ...[/b]
تا نگاه میکنی:
وقت رفتن است
باز هم همان حکایت همیشگی!
پیش از آنکه باخبر شوی
لحظهی عزیمت تو ناگزیر میشود
آی .....
ای دریغ و حسرت همیشگی
[b]ناگهان
چقدر زود
دیر میشود![/b]
[i]27آبان90، تهران[/i]
امیدوارم هرچه زودتر با خط قرمز و درشت ببینم:
[b]اولین جلسه دوره دوم[/b]
27آبانماه90؛ تهران
جلسه پيش اتفاقهاي بزرگي در كلاس به وقوع پيوست
در بخش اول ان خواهر بزرگوارمون تشريف اوردن و حرفهايي زدن كه گفتنش خيلي شجاعت مي خواست با تمام وجود ازشون متشكريم
مثل اين تجربه رو در هيچ كلاسي نمي شد كسب كرد اين كه يك نفر بياد وصريح مسائلش رو عنوان كنه ويك متخصص در لحظه مسائل رو خيلي دقيق تحليل وبررسي بكنه باور كنيد كه خيلي نادر به خصوص با اين موضوع واين جو
اتفاق دوم در بخش بعدي افتاد وگريز استاد از عشق به مظهر عشق
حضرت امير (ع) وتشبيه استاد (يوسفي كه خريدار نداشت) وتشرعجيبشون
(اينكه روزيمون نشد) كه هممون رو تكون داد
كلاس پر از بغض هاي فرو خورده بود
حكايت دل خراب من و مهر بوتراب حكايت خرابه ايست كه در او تابيده افتاب
تهران 90.8.27
لطفا بزرگواری کنید و سوالاتم را جواب دهید.
1-میشه خواهش کنم منو راهنمایی کنید که از محله سرسبز چه طوری میتونم بیام تالار ایوان شمس؟
2-از شاگردای کلاس یه سوالی داشتم این نکاتی رو که از کلاس مینویسید برداشت خودتونه یا عین گفته های اقای مرادی؟
ممنون میشم اگه کمکم کنید
27 ابان 90
کاش بدونم که نظراتمو میخونین و تایید نمیکنین [b]یا[/b] بهتون نمیرسه
28آبانماه90؛ تهران
باید خود را به تقاطع خیابان فاطمی و ولی عصر برسانید.از سر فاطمی ,هم میتوانید پیاده بروید که حدود 20 دقیقه راه است و هم با سواری:که باید بگید سر کردستان پیاده میشید.
برای رسیدن به تقاطع فاطمی و ولی عصر با مترو:
وارد مترو سرسبز شده و در جهت "صادقیه"بروید.دروازه شمیران خط تان را عوض نمایید.در آنجا به سمت آزادی بروید و ایستگاه ولی عصر پیاده شده.در آنجا سوار اتوبوس های تجریش راه آهن شده.وایستگاه زرتشت یا بالاترش پیاده شوید.خیابان فاطمی بین دو ایستگاه قرار دارد
براي [b]خانم سيده[/b]
1. از سرسبز بياييد ميدان رسالت
- از ميدان رسالت كرايههاي ميدان ونك
- از ونك كرايههاي كردستان جنوب (دقت: كردستان جنوب) كه آخرش مقابل تالار ايوان شمس است
- و يا به ترتيب ميدان رسالت، سيدخندان، ونك، كردستان جنوب.
(28آبان90، تهران)
[دوستان محترم]
باسلام
1.مبلغ صدقه جلسه قبل 450،000 تومان برای محک
تقبل الله
انشاءالله گزارش صدقه جلسات قبل خدمتتان ارائه می گردد.
2.پیشنهاد می کنم در این فرصت تعطیلی کلاس، کتاب "[b]من و کتاب[/b]" انتشارات سوره مهر که مجموعه بیانات حضرت آقا راجع به اهمیت کتابخوانی است، مطالعه کرده و توصیه های ایشان را در برنامه خود بگنجانیم.
التماس دعا
یا علی
28/8/90-تهران
خیلی دلگیر کنندست وقتی توی برنامه ها دیدم نوشته کلاس مجردها جلسه آخر استاد بزرگوار ما رو تومحرم دعا کن تا عاقبت به خیر بشیم و گره های زندگیمون باز بشه
از بزرگوارانی که راهنماییم کردند خیلی ممنونم.
یا علی
28 ابان 90 تهران
برای سپیده خانوم و بقیه دوستان جدیدی که می خوان بیان تالار ایوان شمس
یه راه آسون اینه که با مترو بیای میدون انقلاب بعد همون اول خیابون کارگر شمالی که از میدون انقلاب شروع میشه سوار تاکسی بشی و بیای سر خیابون جلال آل احمد (تاکسی هایی که میرن امیرآباد از سر جلال رد میشن) از سر جلال که یه چهارراه هست، به سمت راست که بری پیاده حدود 10 دقیقه راه هست تا سر اتوبان کردستان که البته تاکسی ها هم می برن همون اول اتوبان یه ساختمون مشکی رنگ معلومه که تالاره!
سلام
دوستان همه حرفایی که باید زده میشدو زدن وهمه گفتنیارو گفتن
من فقط یه نکته رو اضافه میکنم(قابل توجه دوستانی که بعدا در دور دوم اضافه خواهند شد) :بنده از مهمانهایی بودم که از جلسه 6 به کلاس اضافه شدم.2،3 جلسه اول،احساس میکردم خیلی برام مفید نیس (شاید بخاطر روش و مشی متفاوت)حتی داشتم تصمیم میگرفتم که دیگه نیام اما مدام ته دلم یه چیزی میگفت که بازم برم، شاید فرق کرد... و واقعا فرق کرد!
حکمتشو نمیدونم...شاید خدا به خلوص نیت معلم و عطش روح متعلم عنایت کرد..
هرچی هست خدارو بابت حضور در این کلاس شاکرم و
از معلم خیلی متشکر...
در پناه حق
28 ابان 90 تهران
سلام
آخرین جلسه رو به امید شروع دوباره می آییم...
یا علی..
29.آبان.90 تهران
ارباب صدای قدمت می آید /
هنگامه اوج ماتمت می آید
ما در تب داغ غم تو می سازیم /
یک هفته دگر محرمت می آید
29 آبان 90 تهران
سلام:)
از شما یاد گرفتم در باره دین هم خرد هم سواد وهم هیجان رو با هم داشته باشم....
یاد گرفتم بیاموزم و سمت استادی ام رو کنار بذارم تا برکت رو از دست ندم...
مبحث ایمان وکفر خیلی در طرز فکرم اثر گذار بود...
مبحث ادیسون بهم یاد داد احمق نباشم....
شما منیت رو در من شکستید.... از روز اول اینو دریافت کردم وخوشحال بودم :)
ای کاش در 20 سالگی این کلاس رو میگذروندم..هر چند معتقدم هر چیزی حکمتی داره...
مشتاق دوره بعد هستم
یا علی/ التماس دعای فرج
یکشنبه 29 آبان
ادامه و یا اتمام کلاس هرکدام فواید خودشان را دارند. اما جلسه آخر خوب تمام نشد. روند نسبتا خوبی داشت اما به نظر من جمع بندی توسط بچه ها با توجه جمعیت زیاد، مطالب تکراری، عدم توجه به تیتر کردن گفته ها و البته کمبود وقت، قسمت پایانی کلاس را خسته کننده کرد و برای شخصی مثل بنده همراه با استرس بود( به علت عدم توجه به گذشتن از ساعت همیشگی اتمام کلاس). در واقع از دید بنده مدیریت زمان در جلسه آخر با ضعف همراه بود.. 29.آبان.90. تهران
جلسه ی امروز بسیار عالی و پر بار بود سر کلاس فرصت نشد نظرم را راجع به کلاس بگم اما از همین جا مراتب تشکر و قدر دانی ام را از شما استاد بزرگوار و همه ی دوستان عزیزی که در گرمتر شدن مباحثه ها شرکت می کردند اعلام میکنم.
این کلاس برای من فرصتی بود در کمک به تثبیت عقاید و افکار دینی ام که به دلایلی داشتند در بعضی زمینه ها کمرنگ میشدند.
هر جلسه از حضور در جمع دوستان مومن و خوبم احساس آرامش وصف ناشدنی بدست می آوردم که در طول هفته باعث شادی درونی ام میشد.
با حضور در این کلاس ارادتم به اهل بیت چندین برابر شد.
و در آخر ، ارتباط با یک روحانی آگاه و آشنا به مسائل روز (که برای اولین بار تجربه میکردم)بسیار زیاد در زندگیم تاثیر مثبت گذاشته و از درگاه حضرت حق طول عمر و سلامتی برای استاد عزیزم در کنار خانواده ی محترمشون خواهانم.
التماس دعا
من خیلی دوس دارم این حدیث رو بنویسم
از مهمترين احاديث امام حسين حديثيست در وصف رسول اکرم،از پدرم از سيره واخلاق پيغمبر سوال کردم فرمود:هميشه شاد ونرم خلق وداراي انعطاف بود،نه قساوت داشت ونه خشونت نه صدا بلند ميکرد ونه فحش ميداد نه عيب ميگرفت ونه مسخره ميکرد.از چيزهايي که مورد اشتهاي نفسش بود غفلت ميورزيد.
از 3 چيزخود داري ميکرد:مراء ومجادله، کبر و سخنان بي فايده.در سه مورد معترض مردم نميشد:کسي را ملامت نميکرد وبه مردم عيب نمي گرفت واسرار پنهان مردم را کشف نميکرد.حرف نميزد مگر در جاييکه گفتار نفع داشته باشد وهر وقت سخن ميگفت همه با تمام حواس گوش ميدادند.اصحاب در باره حديث در محضر او اختلاف نميکردند وهر کس ميخواست حرف بزند گوش ميدادند وميفرمود هر وقت صاحب حاجتي ديديد فورا نياز او را بجا اوريد / شمائل النبوه ترمذي:منبع /
از همه دوستان خواهش میکنم در ایام محرم در عذاراریهاشون به یاد ما هم باشند
29آبان 90-تهران
حاج آقا چقدر اين برنامه «ادامه دادن داستان ...» جالب بود. لطفا در دورهي بعد هم ادامه بدهيد.
هرچقدر فكر كردم متوجه نشدم منظور اصليتون چي بود ولي حس كردم د[b]استانهاي بچهها اونقدر از منظور شما دور بود كه از ادامهاش منصرف شديد.[/b]
...
و اينو هم فهميدم كه متأسفانه همه علاقهي شديدي به تعريف يك داستان غمانگيز مثل ديدن گدا، آدم ناتوان، خودكشي، ... داشتند...
[b]چرا؟ خيلي جاي فكر كردن دارد.[/b]
(29آبان90، تهران)
متوجه بغض شما در آخر کلاس شدم و [b]باور کردم[/b] که شما واقعا بچه های کلاس رو دوست دارین و ما هم برای شما خاطره ی خوبی بودیم [b]از طرف همه سپاسگذارم برای این همه احساس[/b].
چقدر درست راهتون رو انتخاب کردین:
[b]استاد شما جز برای روحانیت ساخته نشدید.[/b]
29آبان90تهران
دوستان يادتون مياد اون جلسه رو با جلسه اخر مقايسه كنيد
خيلي چيزا تغيير كرده مگه نه؟
1390.8.29 تهران ساعت 23:34
حاج آقا شما لباس پيامبر را پوشيدهايد؛ و زحمتهاي شما مرا به ياد وصف حضرت علي (ع) از حضرت رسول (ص) مياندازد كه:
«طبيب دوّار بطبّه قد احكم مراهمه ...»
«[b]او طبيب سيّارى است که با طب خويش همواره (به جستجوي بيماران) در گردش است،[/b] مرهمهايش را به خوبي آماده ساخته و ابزارش را براى موارد نياز جهت داغ کردن (محلّ زخم به عنوان آخرين درمان) گداخته نموده، [b]براى قلبهاى نابينا، گوشهاى ناشنوا و زبانهاى گنگ.[/b] و با [b]دارو[/b]ى خود در[b] جستجو[/b]ى [b]بيماران غافل و سرگردان [/b] است.»
[i](نهجالبلاغه، خطبه 108)[/i]
خواستم اين جملات را آخر كلاس به عنوان [b]قدرداني[/b] بگم اما نتونستم.
(29آبان90 - تهران)
اگر از [b]خانم نيلوفر 65 [/b] قدرداني نميشد كلاس پايان خوبي نداشت و از انصاف دور ميشديم.
(29آبان90 - تهران)
1- اعتماد کردن روی [b]هویت[/b] آدمها تاثیر می گذاره.
2- سعی کنیم مثل شیشه[بطری] نباشیم طوری که اسرارمون و هر چه درونمان میگذرد برای همه آشکار باشد.[روایت بود]
3- تلفیق درست حرف زدن و حرف درست زدن؛ [b]حرف درست رو درست بزنیم[/b](چقدر زیبا)
4- بعد از اشتباه یا گناه فقط یک بار خودمون رو سرزنش کنیم گام بعدی توبه است و بعد از آن اصلاح رفتار همراه با استغفار( سرزنش نباید به صورت یک چرخه ی مثبت نما و [b]منفعل[/b] درآید، این بازی شیطان است)
5-استثناء تملق، تملق معلم است. که شما در مورد خودتان نهی کردید
6- شعار اصلی ما در انقلاب و جنگ همیشه [b]الله اکبر [/b] [b]بود و هست [/b] نه مرگ بر شاه.
7- در قضاوتهای سیاسی اگه وقت تحقیق نداریم
دو راه داریم:
1. هر موضعی که آمریکا باهاش موافق بود ما ندید باهاش مخالف باشیم...
2. گوش بدیم به حرف رهبرمون هر چی که ایشون گفتن.
29آبان90تهران
...
...تازه قدر غیرت و پایبندی شما به اصول را فهمیدم.و با رویکرد جدیدی به زندگی شروع کردم.
...خیلی خیلی پر حرفی کردم.دوست داشتم در پایان دوره این حرف ها بزنم.حلال کنید.
پدرم دعایم کنید.
29آبان 90 تهران
...
30آبان 90، تهران
1.من "[b]مراقبت از حیا[/b]" و "[b]جمله بندی و نقطه گذاری" توی حرف زدن[/b] رو از این کلاس یادگرفتم و تو همین کلاسم تمرین کردم.
2.ملتمسانه خواهش می کنم تو دوره جدید "حرف نزدن با بغلدستی" رو تمرین کنید. حتی اگه جلسه 4-5 ساعت طول بکشه.لطفا نگید نمیشه. اینکه پیش دوستانتون ننشینید که میشه!!
3.حرف اون آقایی رو که کسی مستدل مخالفت نکرده رو تایید میکنم دلیلش هم اینه که :
1.درست حرف زدن رو باید بیشتر تمرین کنیم
2.جمله"شاید من دارم اشتباه میکنم" که پشت تصمیمات و تفکرات من هست
3.لحن قاطع و پر از اطمینان شما و دیدگاه انسان شناسی شما که چون اسلامی است کاملا درست است من رو آماده پذیرش نظر شما میکنه.
------
تو محرم:
1.بهترین دعا ها رو برای همه تون خواهم کرد.
2.تو ثواب اعمالم همتون رو شریک خواهم کرد.
3.خیر و خوبی تون رو هم برای دیگران بازگو خواهم کرد.
وقت نشد بگم:
از وقتی از خواب بیدار میشم...از خونه میزنم بیرون...توی تاکسی تحلیل حرفهای راننده...یاحتی ارتباط با مسافران تاکسی و اتوبوس...در خیابان راه رفتنم...و حتی سرزنش و تحسین نگاهم در مقابل عابران....دانشگاه و حرف زدنهام و ارتباطمبا همکلاسیام...و حتی حدود ارتباط...منفعل بودن یا نبودن سر کلاس...ارتباط با استاد...استفاده از اینترنت...حتی پست های وبلاگم...و نظراتی که میدم...ارتباطم با مادر و پدرم...روش حرف زدن و تاکیدم روی مسائل مختلف...اظهار نظرهام در جمع خانواده...صحبت با دوستام....و در کل همه تفکرات و نوع تحلیلم از صبح که بیدار میشم تا وقتی بخوابم تغییر کرده....
واقعا بدون هیچ اغراقی میگم!!
بینظیر بود این کلاس و انشاالله هست!
حضرت حجت پناهتون...و سوز حسینیتون مستدام!
یا علی!
واقعا خدارو شکر میکنم که این کلاس رو روزی من کرد.
برای شما و خانواده محترمتون از خداوند سلامتی و شادابی میخوام.
امیدوارم که خداوند این توفیق رو به من بده که بتونم دوره بعد از محضرتون استفاده کنم.
ولی دلم گرفته از پایان این دوره
30 آبان 90 . تهران
من ناممو بصورت تیتر وار توی پیامها براتون مذارم اگه براتون امکان داره جواب بدید .
یه سری پیشنهاد وانتقاد هم برای دوره دوم دارم که انشاا... توسط خانم رهبر به اطلاعتون می رسونم .
درپایان خداروبه خاطراینکه کلاس مجردها رو روزیم قرارداد شاکر هستم واز شما هم به خاطر همه نکات ارزشمندی که ازتون یاد گرفتم سپاسگزارم.
با آرزوی توفیقات روزافزون
تهران 30 08 1390
خدارو شکر میکنم از صمیم قلب برای تمام لحظات "کلاس مجردها" که روزیم شد با همچنین استادی
نگاهم به استاد نسبت به روزهای اول کلاس با توجه به پیش زمینه کمی که داشتم از ایشون، کاملا تغیرکرد-الان دیگه اگر دعوامون هم بفرمایند- از سر تربیت اصلا ناراحت نمیشم.
میتونم بگم حق استادی رو به خوبی ادا کردن گرچه ما شاگردها شاید نه...
انشاالله شاگردتون بشیم در "خانواده نوپا" بزودی! :-)
التماس دعا در ایام محرم و به امید دیدار
30.آبان.90.تهران
دوره دومی بودم و فقط 6 جلسه سعادت داشتم تو کلاس حضور داشته باشم ....
اولین جلسه و جلسه ی دیروز به نظرم بی نظیر بودن ...
دلم خیلی تنگ میشه این ی ماه رو ...
انشاالله ب شرط بقا دور دوم همه دور هم باشیم باز ...
التماس دعا
30 آبان 90
1-از شما به خاطر تمام زحمات و دلسوزیهاتون خیلی متشکرم و از خدا برای شما و خانواده محترمتون سلامتی و خیر افزون می طلبم. از بچه های گروه اجرایی هم بسیار ممنونم بابت همه تلاشهاشون.
2-این کلاس برای من برکات بسیاری داشت و آموزه های کاربردی قراوانی رو همراه داشت طوری که تمام اعمال و رفتار روزانه و حتی آینده ام رو باهاش محک می زنم؛ امید، سرزندگی؛ مهربانی کردن؛ محور قرار دادن دین در تمام تفکرات و تصمیمات مهم ترین ارمغان این کلاس برای من بودند.
3- همیشه آرزو داشتم که زیر نظر استاد دانا، خردمند، دلسوز، متدین و متعهد آموزه های دینی و تربیتی رو بیاموزم؛ خدا رو شکر به این خواسته ام رسیدم.
4- به شدت مشتاق شروع دوره بعدی هستیم.
5- از همه التماس دعا.
در پناه خدا سربلند وسلامت باشید.
30/8/90 - تهران.
از بهترين درسهايي كه در اين كلاس ياد گرفتم
1- عقل مدارانه وفقط با معيار دين زندگيمو تنظيم كنم.
2-الزاما تمام داده هايي كه در ذهن دارم درست نيست.
بابت كلاس تكرار نشدني مون ازتون ممنونم.
30/8/90-تهران
حاج اقا می خواستم ازتون به خاطر کلاس مجردها خیییییییییلی تشکر کنم که با وجود مشغله ی کاری زیادی که دارید یکشنبه ها بعد ظهر برای ما وقت گذاشتید واقعا ممنون.
خیلی از موضوعاتی که تو کلاس مطرح میکردید تا حالا اینقدر روی اون متمرکز نشده بودم و از اهمیتش غافل بودم.
یکی از درس های کوچیکی که از کلاس گرفتم همین بود اینکه اینقدر ساده و بی خیال از کنار اتفاقات دورورم رد نشم وکمی عمیق تر نگاه کنم.التماس دعا
30 ابان90 تهران
سر کلاس من به اندازه کافی صحبت کردم اما تشکر نکردم چون گفتید فاکتور بگیرید.
تاثیر معلم مادام العمر است و شما یک معلم خوب کم نظیر هستید.
برای شفاف سازی! اذهان خواهران و برادران:
همانطور که به خودتان هم عرض کردم دلیل سماجتم عشق به امام حسین بود و پخش این فایلhttp://fares.ir/Mul_Data/shiati.mp3 نه ،،،
یا علی
30آبان 90 مارلیک
1-پیشنهاد میکنم خانم نیلوفر65 کلیپ های پارک ملت را در سایتی آپلود کنند.مثلا در "پرشین گیگ".
2- در جلسه آخر که صحبت از امام خمینی به میون اومد.به ذهنم این گفته شان اومد که:
"والله در عمرم نترسیدم" .
30 آبانماه90-تهران
1.واقعا ممنونم از کلاستون.این کلاس یه تلنگر خیلی خوب بود برای من.
2.از اینکه میبینم شما به مسائل غیر از فقه هم تسلط دارین واقعا لذت میبرم.این روحیتون که دوس دارین همه چیزو یاد بگیرید و چیزهایی که بلدید رو وارد متن زندگیتون کنید واقعا تحسین برانگیزه.رک گویی و صریح بودنتون رو خیلی دوس دارم(ولی ته دلم خوشحالم که در تیررس حرف های صریحتون قرار نگرفتم.فکر نمکینم من هم مثل دوستان انقدر با جنبه باشم!!).
30/8/90 تهران
...
ممنون
30/8/90 تهران
چند نكته ديگر از كلاس كه دوستان ننوشتهاند:
- هر كار خوبي صدقه است.
- «رحم الله عبداً اعان ولده علي بره: خداي رحمت كند كسي را كه فرزندش را در نيكي به خود ياري ميكند.» (حضرت محمد (ص))
- در بيان خوبيها محتاط نباشيم زيرا به فرهنگ احسان لطمه وارد ميكند.
- تعيين وقت ظهور حضرت خطاست و هركس چنين ادعايي كند بايد فوراً تكذيبش كنيم اما موظفيم زمينه ظهور آقا را آماده كنيم.
- جايگاه تفكر در كسب معرفت، مثل اهميت نخ است در اسكناس.
- بسياري از رفتارها (مثل دروغ گفتن)، نشانهاي است از يك مشكل شخصيتي.
(30آبان90)
- در عشق (حقيقي) هرچه هست، تازگي است، وحدت عشق و عاشق و معشوق.
در زدم و گفت کیست؟ گفتمش ای دوست دوست
گفت در آن دوست چیست؟ گفتمش ای دوست دوست
گفت اگر دوستی از چه در این پوستی؟
دوست که در پوست نیست! گفتمش ای دوست دوست
گفت در آن آب و گل دیدهام از دور دل
او به چه امید زیست؟ گفتمش ای دوست دوست
گفتمش این هم دمیست ، گفت عجب عالمیست
ساقی بزم تو کیست؟ گفتمش ای دوست دوست
در چو به رویم گشود، جملهي بود و نبود
دیدم و دیدم یکیست، گفتمش ای دوست دوست
(30آبان 90، تهران)
1-دوره اول تمام شد.....
2-یک جریان مهم در زندگی...
3-و حالا ... یک فاصله که مطمیناً سخت میگذرد
4- از صحبتهای این جلسه صحبت عباس در مورد عشق به خدا و صحبت حاج آقا راجع به مشق عشق منو درگیر خودش کرد
5-به امید اینکه همه آموخته های بطور کامل کلاس جزئی از تار و پود زندگانیمان شود
6-خدا را شکر برای اینکه روزیم شد در این کلاس شرکت کنم.
7- به امید یک محرم با صفا و بعد شروع مجدد کلاس.
یا علی
تهران 30-09-1390
حاج آقا خدا خیرتون بده و خیلی دوستتون دارم
یا علی
قبل از کلاس داشتم فکر می کردم که آیا هنوز وقتی دفترم همراهم نیست و مصبر می خوان مشقمو خط بزنن و من میگم نوشتم ولی نیاوردم, باید ازم بپرسن: "[b]راست می گی؟؟!![/b]" و من برای اثبات راستیم باید یه سررسید سنگین رو به مجموعه وسایل همراهم که کم هم نیستن, اضافه کنم و تمام روز با خودم حمل کنم!!
30 آبان 90. اسلامشهر
1- خیلی چیزا یادگرفتم ولی یکیش واقعا روحم و تازه می کنه: به شعر علاقه مند شدم و از خوندنش لذت می برم.
2- از تمام کسانی که به هر نحوی در برپایی و اداره ی کلاس سهیم بودن صمیمانه متشکرم و دعا می کنم خدا بهترین ها رو براشون مقدر کنه.
3- وهُو يُوَبِّخُ أصحابَهُ ـ :
أما والّذي نَفسي بِيَدِهِ لَيَظهَرَنَّ هؤلاءِ القَومُ علَيكُم، لَيس لأنّهُم أولى بِالحَقِّ مِنكُم، ولكنْ لإسراعِهِم إلى باطِلِ صاحِبِهِم (باطِلِهِم) ، و إبطائكُم عَن حَقِّي؛
امام على عليه السلام ـ در توبيخ اصحاب خود ـ فرمودند :
[b]هان! سوگند به آنكه جانم در دست اوست، اين جماعت بى گمان بر شما چيره خواهند شد، نه به خاطر اينكه آنان از شما برحقّ ترند، بلكه بدان سبب كه آنان در حمايت از باطل امير خود مى شتابند و شما در حمايت از حق من كندى مى كنيد.[/b]
نهج البلاغة : خطبه 97
(حس کردم بی ارتباط به آموخته هامون نیست. امیدوارم تلنگری باشه برای هممون.)
4- برای تمام ثانیه های قشنگی که هیچ وقت یادم نمیره با تمام قلبم: الحمد لله رب العالمین.
30 آبان 90. اسلامشهر
تعطیلات رسید اما بعد از اینکه از محوطه سالن خارج شدم و هوای پاییزی و باران در مشامم پیچید حس غریبی همه وجودم را گرفت.حتی دلتنگ تمامی خیابان های آن اطراف خواهم شد چه برسد به حال و هوای کلاس.
الفت شب های خوش را روزگار از ما گرفت
ای خوشا روزی که با هم روزگاری داشتیم
دلخوشم به عطر محرم،به این که یک بار دیگر خداوندم فرصت نفس کشیدن در هوای غریب محرم را نصیبم کرده است.امید به اینکه همه ما در این فرصت ناب به بازسازی خود بپردازیم که تزکیه نقش به سزایی در تعلیم دارد.خود را بشناسیم و بسازیم تا بتوانیم در دوره آتی شاگردان بهتری در محضر استاد و در محضر اسلام باشیم.
وظایف بچه شیعه در محرم:
1.گریه بر مصائب
2.شرکت در روضه ها و رونق بخشی یه محرم و صدمرتبه بالاتر فیض معنوی
3.همکاری در محافل حیسنی
4.کمک مالی و پس انداز برای محرم
یا لیتنا کنا معک
30آبان 90-تهران
ای اجل یک چند روزی دور ما را خط بکش
وعده ی ما ظهر عاشورا کنار قتله گاه
29 آبان-تهران
یا علی
احساس کردم حتما باید اینو بگم:
دوستانی که لحظات آخر کمر بستید به انتقاد!
انتقادتون حتی اگر کاملا درست...
یک سوال دارم؟
یعنی هیچ وقت دیگه ای تا حالا برای این کار نبوده؟
هیچ وقت دیگه نمیتونستید این حرفها رو بزنید؟
به نظر من این رسم تمام کردن یک دوره نیست!
اعتقاد دارم وقتی از کسی خداحافظی میکنی دیگه نباید اشکالها رو اون وقت بگی...تا حالا وقت داشتی و نگفتی...بذار برای سلام بعدی!
بذار شیرین خداحافظی کنی!
حتی اگر طرف مقابلت نقطه مثبتی نداشت...استاد ما که خدا رو شکر سراسر خوبی بودن!و کلاسمون بینظیر!
بذارید روشن کنم:اصلا با انتقاد مخالف نیستم اما انتقاد موقع خداحافظی تلخ ترین کار ممکنه!!
یاعلی
30آبان90تهران
من نمی تونستم حس خوشحالی یا ناراحتی ام را بازگو کنم,چون اونو وظیفه می دونستم اما خوشحالم که باعث خوشحالی شما شدم.
2.یکی از دوستان به بد تمام شدن جلسه آخر اشاره داشتند,که من خودم را مقصر آن می دانم. اما به خدا اومده بودم پای میکروفون که درباره بحث مطرح شده-پیروی از ولایت و توجه به موضع گیری آمریکا-سوال کنم که حتی مجال پرسش آن را نیافتم.
امیدوارم عذرخواهی مرا پذیرا باشید.
ببخشید
بهترین محصول این کلاس برای من این بود که هر هفته چیزی حدود 400 نفر - اون هم در اوج جوانی و هیجانات خاص خودش - یکجا جمع می شدن که بهتر شدن رو تمرین کنن و در این حرکت به جلو ، رضایت خداوند رو مبنا قرار داده بودن .
ممنون از شما و همه ی این دوستان
اول آذر ماه 1390 تهران
[دوستان محترم]
باسلام
1.مبلغ صدقه جلسه آخر 450،000 تومان برای محک
تقبل الله
انشاءالله بزودی کل مبلغ جمع شده برای محک و سومالی خدمتتان ارائه می شود.
کمی راجع به این موضوع فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که گاهی اوقات برای اینکه مطلبی یاد بگیری یا جمله ای روزیت بشه باید ساعتها، ماهها و یا حتی سالها وقت بذاری و تلاش کنی.
و همیشه لزومی نداره که به داراییهات چیزی افزوده بشه (گاهی اوقات ندونستن بهتر از دونستنه) بلکه بهتره اول داشته هامون تثبیت و تقویت بشه. چه بسا نکاتی که اونها رو می دونیم و هرروز انجام میدونیم اما لحظه ای درباره اونها تفکر نکرده ایم.
این کلاس فرصتی بود (و انشاء الله خواهد بود)برای [b]آموختن نکات ناب، تثبیت عقاید[/b] و [b]شاگردی کردن[/b]
استاد عزیز!انشاء الله با صاحبان اسمم در دنیا و آخرت محشور باشید.
التماس دعا
یاعلی
1/9/90-تهران
ممنون
1/9/90-تهران
اگر در کلاس کمی بی جنبه بودم مرا ببخش
تمام هفته منتظر یکشنبه بودم مراببخش
اگر کویر ذهنم پر از سوال بود مراببخش
گذشتن از این چشمه، محال بود مرا ببخش
اگرذره ای نامهربانی کردم مراببخش
فکر کن بازهم، جوانی کردم مراببخش
اگربا واژه نمی توان خستگیت را سرود مراببخش
این شعر هم پر شد از تملق ودرود مراببخش
دوباره به کلاس بده اذن ورودم ومراببخش
شعری بخاطر تو سرودم مراببخش
1.لفظ (تو)بجای (شما)برای ایجاد وزن وآهنگ بود(جسارت نباشه)
2. این جملات فقط بخاطر این بود که مارا بخاطر کوتاهی در شاگردیتان ببخشید
2آذر نود تهران
تشکر فراوان از زحمات شما و تشکر بسیار به خاطر اینکه در جلسه ی آخر اجازه دادید مادرم در کلاس حضور داشته باشند. خیلی کلاس خوب و آموزنده ای بود تمام لحظات کلاس برای ما درس بود.
از سرگروه های محترم که در برپایی کلاس زحمت کشیدند سپاسگزارم.
ان شاءلله که در دوره ی دوم شاگردهای خوبی باشیم.
ما را به خاطر تمام کم کاریهامون عفو کنید.
اجرتون با اباعبدلله
خیر ببینید.
یا علی
کرج / 1390/9/2
فایل های "خانم نیلوفر65 " را در هفته جاری از دوستم دریافت می کنم.
اگر حاج آقای مرادی موافق باشند تصمیم گرفتیم فایل ها را در "پرشین گیگ" بگذاریم.
انشاءالله.
فعلا فقط برنامه مردم ایران سلام با موضوع "ولنتاین" را گذاشتیم.
آدرس
sh-moradi.persiangig.com
خيلي با نظرات خانم مريم موافقم آخرين لحظات كلاس حق شما نبود. من هم خيلي از بي ...ي بچه ها نارحت شدم.
3آذر 90 تهران
1.الحمدلله کلاس مجردها کلاس پربرکتی بود برای من.
2.خیلی چیزها آموختم و توجهم به برخی مسائل جلب (جلسه تعداد فرزندو---) و به برخی مسائل بیشتر(جلسه عزاداری امام حسین(ع) و---)شد.
3.نگاهم نسبت به قبل عمیق تر و متفاوت تر شده.
4.تحلیل هام خاصه در بعضی مسائل( جلسات ادیسون) دقیق تر شده.
5.آموختن شیوه بحث و مداقه در نوع پرسش (در مشاوره به خانم فاطمه جلسه قبل عید عزیز غدیر)
6.خیلی نکات ظریف و خوبی در خلال گفتگوها،مشاوره ها و--- یاد گرفتم.
7.موارد فوق الذکر [b]از مهمترین های[/b] این کلاس برای من بود در 6 جلسه حضورم_از میان دوره ای ها بودم.
8.بابت [b]همه چیز[/b] در این کلاس ازتون [b]بسیار ممنون و سپاسگزارم[/b] و براتون سلامتی و بهترین ها را از خدای مهربان میخوام و همیشه دعاگوتون هستم.
به امید شروع دوره جدید کلاس مجردها!
یا علی
4آذرماه90؛تهران
باسلام
مجموع مبلغ صدقات جمع شده برای:
1. [b]محک:[/b] (با احتساب جلسه ورودیهای جدید [u]12 جلسه[/u]) 4،200،000 تومان
2. [b]سومالی:[/b] ([u]5 جلسه[/u]) 7،810،000 تومان
تقبل الله
التماس دعا
یاعلی
سلام بر حسین
5/9/90-تهران
يكي از آموزه هاي خوبي كه در كلاس بود خواندن سوره يس و هديه به حضرت زهرا (س) هست و چه خوبه كه هر روز اين كار تكرار شود.
تهران- 6-9-90
از زحمات و الطاف شما متشکرم
عزاداری هایتان قبول باشد.
امیدوارم که دراستفاده از کلاس موفق بوده باشم.
دیدن انسان های [b]مؤمن [/b]روحیه ام را خوب می کرد.امیدوارم از این دسته انسان ها جدا نمانم.
امیدوارم که در کلاس های بعد از ماه محرم هم بتوانم شرکت کنم.
در پناه خدا باشید
7/9/1390
وقت نشد پشت میکروفن بگم چی یاد گرفتم:
1_قبلا قدر مادرمو داشتم ولی بعد از این دوره کلاس فهمیدم خیلییی بیشتر باید قدرشو داشته باشم چون تمام مطالبی که در کلاس مطرح شد رو قبلا مادرم بهم یاد داده بودن
2_استاد گرامی ممنون از اینکه بهم کمک کردید مادرمو بیشتر بشناسم
3_امیدوارم بتونم فرزند صالحی برای مادر و پدرم و شاگرد زرنگی برای شما باشم:)
ده آذر نود . تهران
"اينجا كلاس كاراته است
اينجا فيزيوتراپي نيست"
شماره338 شنبه 12آذر90 همشهري جوان
قدر استاد و كلاستون رو بدونيد وحسابي استفاده كنيد.
14آذر90از شهر راز
جالبه برای روی جلد تیتر زدند"کلاس جوانانه"
خوبه اسم کلاس را تغییر بدیما :)
آن دو صفحه ای که مربوط به کلاس است را اسکن می کنم و بعد از انتشار شماره جدید لینکش را خواهم گذاشت تا دوستانی که نتوانستند مجله را تهیه نمایند هم ببینند.
عزاداری هاتون قبول باشه
امسال برای اولین بار به سفارش شما رفتم هیئت...
تجربه ی خیلییییییییی خوبی بود .
ممنون
عزاداری هاتون قبول و اجرتون با صاحبان این شب ها.
شکر خدای مهربون،محرم امسال خیلی برام پربرکت بود و هست؛خواستم بابت صحبت هاتون در کلاس مجردها (:جلسه ای که درباره امام حسین(ع) صحبت کردیم)تشکر کنم. خیلی به یادتون بودم و دعاگو.
خدا شما رو حفظ کنه.
23آذرماه90؛تهران
در این چند هفته تعطیلی کلاس یک کتاب خوندم از سخنرانیهای شهید مطهری به اسم(ازادی معنوی)کتب خیلی خوبی هستش اگر نخوندینش بهتون پیشنهاد میکنم که تهیه کنید و بخوانید
التماس دعا
تهرن 23اذر 1390
http://www.4shared.com/folder/KFYnKXpx/_____.html
دوستانی هم که نمی توانند دانلود نمایند ,با شروع کلاس میتوانند حضورا دریافت نمایند.
صدقه مبلغ 450.000 تومان اختصاص یافته به موسسه حمایت از کودکان مبتلا به سرطان "محک".
عضو گروه اجرایی کلاس مجردها
22 ساله، دانشجوی کارشناسی مدیریت دولتی، 1 آذر 90؛ شمیران