بازدید
یکشنبه 1آبان ماه90؛
از ساعت 16:30 تا 19:30 یا نهایتا20:00 . لطفا قبل از ساعت 4 در سالن باشید.
با توجه به تغییر فصل نسبت به حضور به موقع اهتمام بفرمایید.
در تمام جلسات قرآن جیبی خودتان را همراه داشته باشید و قبل از شروع جلسه به اندازه زمان حضورتان تا شروع جلسه قرآن تلاوت کنید و با هم کمتر گفتگو کنید.
به ویژه حتما یک سوره یس بخوانید و ثوابش را به صدیقه کبری سلام الله علیها اهدا کنید.
این کارگاه عمومی نیست!
=================
نکاتی بعد از کلاس:
1. لطفا در کامنت ها پیرامون سوال محوری این جلسه و مصادیق بخش نتیجه گیری ذیل غیرت دینی چیزی مطرح نفرمایید.
2. پایان کلاس امروز 4 دقیقه زودتر بود و تلخ اما لطفا عذرخواهی نفرمایید.
3. به جای عذرخواهی و دلداری؛ جلسه بعد مجال و فرصتی است که با تفکر دقیق تر و تمرکز و دقت بیشتر خوشحالم کنید.
حتما در پایان کامنت خود؛ تاریخ و شهرتان را بنویسید. مثلا: 24مهرماه90؛ کرمانشاه
برای بحث هفته پیش دو آیه هست!
که فکر میکنم مجموع تمام حرفهامون باشه!
و یک حسن ختام!
آیه 85 و90 سوره مبارکه آل عمران:
و من یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه و هو فی الآخره من الخسرین!
و هر کس جز اسلام(و تسلیم در برابر فرمان حق)آیینی برای خود انتخاب کند از او پذیرفته نخواهد شد و او در آخرت از زیانکاران است!
ان الذین کفروا و ماتوا و هم کفار فلن یقبل من احدهم ملء الارض ذهبا و لو افتدی به اولئک لهم عذاب الیم و ما لهم من نصرین!
کسانی که کافر شدند و در حال کفر از دنیا رفتند اگر صفحه زمین پر از طلا باشد و آن را بعنوان فدیه(و کفاره اعمال بد خویش)بپردازند هرگز از هیچ یک آنها پذیرفته نخواهد شد و برای آنان مجازات دردناکیست و هیچ یاوری ندارند!
یاحق!
از دوستان استدعا دارم در گفتگو ها شركت كنند
تا كلاس هر چه پويا تر پيش بره
اگر صحبتهاي حاج اقا در قالب گفتگو عنوان بشه خيلي كاربردي تر
تا اينكه سخنراني صرف باشه
تهران 1390.7.30
انشاالله این جلسه از اول بحث ازدواج شروع شه تو این تعداد جلسات کم باقیمانده همین مبحث ازدواج را شروع و تمام کنیم به حول و قوه الهی .
30 مهر 90 تهران[/b]
با اینک تازه از سفر اومدین و با این خستگی بر ما منت میگذارین.بی صبرانه منتظر حضورتان در کلاس هستیم
30 مهر1390.ساعت 23:31از تهران
دلم براي كلاس پر ميزنه
اميدوارم ارموز كلاس خوبي داشته باشيم.
دوستان مهربانم خيلي دعام كنيد...
یه عذر خواهی بزرگ از استاد به خاطر پایان کلاس.خیلی دردناکه آدم تو جمع یه سری بچه شیعه از دغدغه های شیعیان بگه و بچه ها نسبت به این موضوع بی تفاوت باشن(خودمو از جمع مستثنی نمیکنم و از اینکه باعث تاسف استاد شدم شرمنده ام)... تقریبا دو ساله که این موضوعو فهمیدم که شیعه مظلومه و در خطر و این وظیفه من کوچکترینه که خودمو مسئول بدونم و یه جورایی کمک کنم.
خواهم انداخت به آب.
دور خواهم شد از این خاک غریب
که در آن هیچ کسی نیست که در بیشه عشق
قهرمانان را بیدار کند.
1- بعد از کلاس امروز انگار توی یک حالت معلق موندم.. فقط میگم ببخشیدمون که اذیتتون کردیم..
ببخشید...
...
میخوام غیرت مند باشم
1 آبان ماه 90؛ تهران
1 آبان 90 تهران
...آخر کلاس همگی شوکه شدیم چون انتظار نداشتیم کلاس اونطوری تموم بشه و شما هم متاسفانه خستگی به تنتون موند
فقط می خوام بگم که بغض شما رو دیدیم و متوجه دغدغتون شدیم ایکاش یکم هوشمندی رو از حضورمون در این جلسات می آموختیم تا بدونیم چه موقع صحبت کنیم و چی بگیم و حریم کلاس رو حفظ کنیم
حاج آقا من اين بيت رو خيلي دوست دارم؛ فكر ميكنم قسمت دوم هر مصرعش گاهي وصف حال شما باشه. بابت قسمتهاي اولش هم عذرخواهم.
من ... خوابديده و عالم تمام كر
من ... ز گفتن و خلق از شنيدنش
«پايان» كلاس خيلي هوشمندانه بود و تأثيرگذار
(1آبان90، تهران)
به استاد: می دونم که آزردگی وناراحتیتون با عذر خواهی حل نمی شه.گاهی آدم از کسی ناراحت میشه و فقط آرزو میکنه که ای کاش اون فقط می فهمید که من چی میگم و چی می خوام ولی اون فقط عذر خواهی می کنه.
دعا می کنم همگی فکر کنیم و بفهمیم.
1 آبان 90 تهران
اگر در بحث آخری که در کلاس مطرح کردید و من نتونستم شما رو در بحث یاری کنم و آن جوابهایی رو که میخواستید از من نشنیدید ، شاید به خاطر این بوده که :
1 - همانطور که گفتید از مردم عادی هم، عوام گونه تر با مسائل برخورد میکنم .
2 - فکر کردن و دقیق شدن روی این بحث برایم جدید و غیر منتظره بود .
3 - و بزرگترین مشکلم اینست که تا حدودی و نه کامل ، زندگی رو با حساب جبری میخوام مدیریت کنم و هیچ موقع به این مسئله فکر نکرده بودم که تا چقدر و با چه راههای ساده اما مهم و حساس ( مثل ...) میشه دین رو یاری کرد . و آیا واقعاً به اعتقاد به این مسئله رسیده ام؟
این مسئله ای که مطرح کردید واقعاً ذهنم رو مشغول کرد و سر درد عجیبی گرفتم که البته امیدوارم با تمرکز روی بحث بتونم به جوابهای خوبی برسم .
یا علی
1 آبان 1390 - تهران
به خاطر امروز و پایان بد کلاس واقعا مارو ببخشید ومتاسفم..بحث خیلی مهمی رو مطرح می کردید ولی باز هم ما با بیسوادی خودمون حیفش کردیم.خانم زینب راست میگه بعد کلاس همه توی یک حالت معلق مونده بودیم.خواهش میکنم شما یکبار دیگه جدی از همه بچه ها بخواید که این خندیدن ها و دست زدن های بی مورد رو ترک کنند تا بتونیم بیشتر فکر کنیم و بهتر صحبت کنیم.با تشکر از لطف شما.
1آبان 90تهران
1 آبان 90. تهران
1-حرفای استاد امروز به شدت تکان دهنده و قابل تامل بود!خوبه که روش بیشتر فکر کنیم
2-آخر کلاس خانمی گفتند از کسی شنیدن: "...پس لازم نیست نگران باشیم برای این قضایا و ..."
ولی حواسمون باشه این حرف پر از فتنه س!!
پشتش کلی حرفه کلی نقشه س واسه منزوی و منفعل کردن شیعه!!!!
بچه ها این حق حاج آقا نبود که با این همه انرزی وارد کلاس شد و با اون حال کلاس و ترک کرد.
تو رو هر کسی که دوست دارید1_اول فکر کنید بعد حرف بزنید2_برای صدمین بار بحث و به بیراهه نکشید .
...
بعضی از مواقع به سواد بعضی از بچه ها شک میکنم و.....
1آبان90 :تهران
امروز از شدت ناراحتی نفهمیدیم چطوری کلاس رو ترک کردیم. همه تلاشمونو می کنیم که دیگه این مسئله تکرار نشه.
یاعلی.
1 آبان 90، تهران
صحبتهایی که در آخر کلاس از جانب شما زده شد شاید بیشتر از فهم و درک ما بود که یه عده خندیدن و یه عده هم سکوت کردن.. ولی شما با [b]رفتنتون[/b] تاثیر کلامتون رو بیشتر کردین و ما تا هفته ی بعد به این مسئله جدی [b]فکر می کنیم[/b].
شاید اگه مثل همیشه می موندین الان ما [b]مجبور[/b] نبودیم به کارایی که سر کلاس می کنیم فکر کنیم.
1آبان 90 تهران
نکته های کلاس:
1-شلختگی تو [b]هیچ[/b] زمینه ای خوب نیست(یاد بگیریم [b]حجابمون رو مدیریت کنیم[/b])
2-گناهان مثل کوچه های تودرتو بهم راه دارن.
3- به اظهارات و افکار شخصیتون گاهی شک کنید(هرکس مناسب حالش توی مقطع زمانی خاص حرفی رو می زنه که عموما پشتش تفکری نیست). [[به تاریخ تولید و روایی و اعتبار آن توجه کنید]]
4- همیشه توی زندگی جمع جبری جوابگو[b] نیست[/b]( چه بسا تربیت تک بچه مشکل تر از چند تا باشه).
5-[b]تاثیرات دنیایی[/b] گناهان هم عموما بعد از توبه از بین می ره.
6-روشن و درست حرف بزنیم( [b]تکرار[/b] رو آدمها تاثیر می زاره)
7- هیجاناتی که در ما شدید هستند رو[b] تعدیل کنیم [/b] وبعد راجع بهشون حرف بزنیم.
1آبان 90 تهران
از حاشيههاي كلاس امروز[/b]
* گناهها مثل [b]كوچههاي تودرتو[/b] ميمونن كه به هم راه دارند.
* همه ما و همه موجودات زنده به [b]تشويق نياز[/b] داريم.
* وقتي حالمان خوب نيست و حرفي ميزنيم و نظري داريم لازم نيست براي هميشه پاي آن حرف بايستيم، روايي حرفهاي ما يك عمر نيست!
* همیشه «[b]جمع جبري[/b]» توي زندگي [b]صادق نيست[/b].
* هيجانهايمان را كنترل كنيم. افرادي كه هيجانزده هستند قبل از هر اظهار نظري كمي هيجانشان را كم كنند.
* [b]توبه درمان همهي گناههاست[/b]، الا من تاب و آمن و عمل عملا صالحا فاولئك [b]يبدل الله سيئاتهم حسنات [/b] و كان الله غفورا رحيما
* جمعه، جماعت، هروله، استلام حجر، عيات مريض، تشييع جنازه ... براي خانوم ها مستحب نيست.
* شاید اين كه بعضي فكر ميكنند اعتماد به نفس ندارند، اين طور نيست بلكه زيادي خودشان را قبول دارند و جوگير ميشوند.
يا علي
[i](2آبان90،تهران)[/i]
1- با "نازنین محیا" در مورد چگونگی اتمام کلاس موافقم.
2- کتاب "[b]نقش ائمه در احیای دین[/b]" رو استاد حدودا دو ماه و نیم پیش معرفی کردن. پیشنهاد می کنم یه نگاهی بندازید.
1 آبان 90, اسلامشهر
1.خیلی وقت ها می خواهیم آزاد فکر کنیم ولی خیلی از مسلمات رو تو ذهنمون می ذاریم کنار و خیلی از هنرهاو توانایی های دیگران و حتی خودمون رونمی بینیم.
2.بعضی از جلب توجه ها ابلهانه است و اصلا هوشمندانه نیست (یعنی خودمون رو لوس میکنیم)
3. با یک نتیجه ی جزئی تصمیم گیری کلی نکنید
4.فقط شرایط خودتون رو نبینید فقط به نوک دماغتون نگاه نکنید به افق ها نگاه کنید
5.خیلی ها می خواهند روحانیت شیعه عظمت پیدا نکند.
در آخر به قول امام خمینی(ره): همه ما رفتنی هستیم چه بهتر که در اسلام فدا شویم.
1آبان 90 تهران
1.هنگام صحبت درباره یک موضوع،منظورتان را [b]دقیق[/b] بیان کنید؛[b]روشن و واضح [/b] و به دور از کلی گویی
2.خیلی وقت ها قضاوت هایمان،شاید درباره خودمان هم منصفانه نیست و خیلی از مسلمات را در نظر نمی گیریم.
3.سریع [b]قضاوت نکنید[/b] و حکم ندهید.
4.[b]دچارعجب نشوید[/b] ؛ که از هر گناهی بدتر است.
5.نگرانی هایمان را شناسایی و واکاوی کنیم و از این طریق آنها را رفع کنیم.
6.هیجاناتتان را با شدت مضاعف بیان نکنید.
7.در اسلام:حرام،[b]حرامه[/b] ...
8.خداوند تاثیر اغلب گناهان را با توبه می گیرد>>[b]يبدل الله سيئاتهم حسنات[/b]؛
[b]اصرار گناه[/b] است که باعث [b]بیچارگی[/b] میشود.
9.[b]غیرت دینی داشته باشیم[/b].
10.[b]امام خمینی(ره):[/b]همه ما رفتنی هستیم ؛چه بهتر که در راه اسلام فدا شویم.
1آبان90
1. ...
2.شما وقتی صحبت از ایمان و کفر یا یزید ملعون و کربلا می نمایید عکس العمل ها یک دست است و تکلیف همه روشن.اما "من "اعتراف میکنم مصادیق "بچه شیعه " بودن در زمان معاصر رابلد نیستم.و واقعا شگفت زده میشم از مسایلی که شما عنوان میکنید
3.امیدوارم جلسه بعد این بحث ادامه پیدا کند و مثل جلسه 24 مهر شود که بچه ها هر چه در ذهن شان بود,حتی به نظر شمااحمقانه را بیان نمودند و شما هم مهربانانه و قاطعانه پاسخ دادید.
[همکلاسی ها!]
4.خواهشا درک کنید استاد, بنا به مصلحتی_ که الزاما قرار نیست بفهمید چیست-روی یه نفر زوم میکنند ,پس سکوت کنید و قضیه را فان یا وقت تلف کردن تلقی نکنید.
5.سر کلاس الزامی نداره کنار دوستان تان بنشینید,اگه می شینید جنبه داشته باشید حرف نزنید
استاد پيرو صحبتهاي شما: مطمئناّ برامون ... خيلي مهم و حياتي بوده و هست،و سكوت خيلي ها از جمله خودم به خاطر اظهار تاثر و تاُسف از مظلوميت شيعه و كم كاري خودمان هست...
1آبان90تهران
يك نكته خييلي مهم كه اين جلسه اشاره فرموديد، قبول داشتن صرف خودمونه كه داره تو قضاوتهامون آفت ميشه.
1 ابان 90 تهران
از کلاس امروزتون خیلی ممنون
کلاس خوبی بود و بسیار مفید
اینکه یاد بگیریم از جهت های متفاوت به قضایا نگاه کنه و با دقت در یک مسئله، با نگاه موشکافانه اون رو بررسی کنه خیلی ارزشمنده.
2 آبان 90 تهران 01:30
2 آبان 90
در تکمیل نکات نازنین محیای عزیز:
8)همه انسان ها به تشویق شدن نیاز دارند (تاثیر این امر بر اعتماد به نفس)
9)برخورد ساده با مسایل را بزرگ و دشوار جلوه ندهیم(خودمان را لوس نکنیم!)
10)خودمان را بالاتر از بقیه ندانیم.
11)توبه برکات زیادی دارد وآثار گناه را از بین میبرد.این اصرار به گناه است که پدر آدم را در میاورد!
12)تکلیفمان را با خودمان مشخص کنیم!برای اسلام میخواهیم چه کار کنیم؟
شما در کلاس خواستید چند نفر از افرادی که جواب خاصی را مد نظر داشتند صحبت کنند، طوری که انگار تأکید شما روی این قسمت بود. وقتی می گویید که راجع به موضوع الف بیشتر از موضوع ب صحبت کنید، نتیجه اش این است که [b]همۀ[/b] کسانی که می خواهند در مورد موضوع ب صحبت کنند انگیزه شان کم می شود.
به نظر من بهتر بود اول می گذاشتید بچه ها صحبت کنند و مثلاً بعد از مدتی می گفتید که دیگر صحبت های افرادی که فلان حرف را دارند کافی است.
علی خزلی
2 آبان 90، تهران
در مورد موضوع ضعف در اعتقادات
من هم فکر می کنم در دینداری ضعیف هستم اما منظورم این نیست که ایمانم ناقص است (هر چند در مورد مرتبۀ ایمانم هم خیلی خوشبین نیستم، با این که حداقل هایی که استاد سر کلاس گفتند را دارم). مثلاً مطالعۀ مذهبی ام یا قرآن خواندن با تدبّر ووو باید بیشتر از این باشد (با توجه به تأکیدی که در دین بر تدبر و تفقه در دین است). شاید منظور کسی که در کلاس راجع به ضعف در اعتقادات حرف زد همین باشد.
علی خزلی
تهران، 2 آبان 90
سلام
موارد 2و3رعایت شد:)
در مورد 1 غیر مستقیم میگم....از دیشب فکر مشغول شد وکمی به دیدگاهام فکر کردم...
.موفق باشید وسلامت
2آبان20-تهران
2-و فكر ميكنم هنوز 2جلسه اي كه قرار بود ورودي هاي جديد پاي ميكروفن نيان تموم نشده!!!
2/8/90 تهران
در طول کلاس مشخص بود که درد داشتید و اذیت بودید و باوجود ناراحتیتون کلاس رو برگزارکرده بودید ولی متاسفانه ما نتونستیم قدر محبت های شما رو بدونیم و شما رو بیشتر از قبل ناراحت کردیم.
[b]امیدوارم که همگی ما رو ببخشید .[/b]
و از خدا می خوایم که به هممون عقل بده تا بتونیم[b] قدر افراد کم یابی مثل شما [/b]رو بیشتر بدونیم.
90.8.2 تهران
ببخشید شناسه های فعلیم خیلی داغون بود D: وسط ویراش متنی ارسالش کرده بودم!!
اینکه یاد بگیریم از جهت های متفاوت به قضایا نگاه کنیم و با دقت در یک مسئله، با نگاه موشکافانه اون رو بررسی کنیم خیلی ارزشمنده.
باز هم ممنونم،بابت کلاس های بسیار مفیدتون.
2 آبان 90 تهران 11:00
خانم سمیه، تو زندگی جمع جبری جواب نمیده یعنی اینکه همیشه1 کمتر از 3 نیست یا بالعکس حالا دوباره شماره 4 "خانم نازنین محیا" رو بخونید
در مورد قبول داشتن خودمون فکر میکنم این مسئله به خصوص در مورد دین و مذهب مون صادقه.شاید به ایمان مون شک کنیم اما کمتر به عملمون فکر می کنیم ...
اما اضافه به نکات دوستان:
1.تو گفتگو هاتون زود قضاوت نکنید و حکم ندهید:
"فکر نمیکنی که اگر این طور باشه یا... بهتره؟؟"
!!!
2.درمورد ما خانمها؛" طوری صحبت نکنید که -[b]حتی یه آدم بدبین[/b]- فکر کنه دارید با ناز و عشوه حرف میزنید"
3.خدا اصلا دوست ندارد زن را به سختی بیاندازد
4[b]. فرصتهامون داره از دست میره و از حداقل این فرصتها حیات مونه[/b]
5. در مورد يبدل الله سيئاتهم حسنات پیشنهاد میکنم پیام زیر رو هم بخونید
http://www.shahab-moradi.ir/akobook/Itemid,/id,34731/catid,0/
2/8/90 11 صبح
به عنوان يه معلم كوچك، واقعاً معلمي رو از شما ياد ميگيرم، ديروز پايان كلاس خوب تمام نشد و من بسيار ناراحت كلاس رو ترك كردم و حال بچه هاي بزرگتر كلاس نيز همين طور بود(بزرگتر نه از لحاظ سن بلكه از لحاظ درك) ولي تأثير عملكردتون بايد خيلي مثبت باشه، انشا الله.
و اما الان روي حرفم با دوستان خوبمه، كمي دقت و سرعت عمل در فكر كردن به همه ي ما كمك ميكنه تا كلاس بهتر پيش بره و استاد بزرگواري همچون آقاي مرادي احساس وقت تلف كردن براي امثال مارو پيدانكنه، به عنوان يه دوست خواهشمندم قدر اين لحظات كه از دست رفتنيه رو بهتر بدونيم، به قول استاد ما هر لحظه داريم به مرگ نزديكتر ميشيم، پس هدر دادن فرصتها براي چي؟؟؟؟ و به چه قيمتي ؟؟؟؟و دقت كنيم كه همه ي دوستان حاضر در كلاس سهمي در كلاس دارند و هدر دادن اين فرصتها توسط برخي از ما ضربه به دوستانمون هم محسوب ميشه.
[b]در پناه مولاي رئوفم علي بن موسي الرضا باشيد.
[/b]
واقعا اگر نمی گفتید ودیرتر از حالا(دیرترازدیر)مطلع میشدم؟!!!
وکلاس که تمام شد وبهتر بگم قطع شد واقعا شرمنده بودم حالم بیشتر از پیش غم گرفته شد...
واقعا احساس کردم بایک دنیا دغدغه در مورد اساسی ترین فصل زندگی که کل زندگی رو در بر میگیره فردی مارو مطلع میکنه درمقابل...؟!!!!!
واقعا قدر نشناسیم؟!!!! بله. ما. هممون.
...
(استثناها به کنار!)
2 آبان 90
فانوس به دست رو هوا روشــن نیست
اندازه ی تصمیم بزرگت "مـرد" باش
همـیشه همین گونه که حالا هست، نیست
_____
... (3نقطه به جای تمام حرف هایی که نشد..که بگم...)
و شرمندم.
چند تا سوال از دوستان كلاس
1تا حالا خودتون رو جاي مخاطب حرفاتون گذاشتين؟
2تا به حال شده موقعي كه صحبت جدي ميكنيد كسي بخنده يا حرف بي ربط بزنه يا شوخي كنه؟
3اگه يكي تو حوزه تخصصي شما شروع كنه به سخنوري بدون اينكه هيچ علمي داشته باشه چه حالي ميشيد
4تا حالا شذه توي يك جمع كه ازشون انتظار ياري داريد همه پشتتون خالي كنن؟
5وپيش امده كه با همه وضوح كلامتون بقيه حرفتون رو نفهمن؟
به اين سوال ها فكر كنيم شايد هم حاج اقا وهم كلاس رو بهتر درك كرديم
تهزان1390.8.3
خیلی تأسف خوردم برای غربت دینم.
درد جسمی شما پیدابود
و برای اولین بار بود که درد روحانی شیعه رو دیدم.[b]معنای دعای "عهد"[/b] رو انگار تازه فهمیدم (شمشیر در دست بودن وووووبرای دفاع از دین و امام عصر(عج))
هیچی نمیتوم بگم چون خودم هم مقصرم. ...
[b]حلال کنید.[/b]
ولی واقعا دچار روزمرگی شدیم و ازیادبردیم دغدغه دین رو.
یاعلی
خدایا به عقل هایمان برکت بده.
سرشار از خجالتم.
چگونه سر ز خجالت برآورم بر دوست
که خدمتی به سزا بر نیامد از دستم
1)خیلی جالبه! بچه ها از تک تک حرف های استاد نکته در آوردن و برداشتشونو نوشتن.روزی که اومدم تو این کلاس استاد گفتن به تک تک حرکات و الفاظ من دقت کنین.پشت هر کدومش یه نکته ای هست.وقتی اینو شنیدم واقعا فکر نمیکردم اینطور باشه! خیلی قشنگه که تمام حرفای آدم از روی حساب باشه!وقتی روزشو به شب میرسونه بدونه که امروز چی کاره بوده!
2)احساس میکنم این کلاس داره یه بار سنگین مسئولیت به دوشم میذاره.مسئولیتی که شاید قبلا هم بر گردنم بوده ولی الان داره برام ملموس تر میشه.مسئولیتی که ادم از عهده دار بودن اون به خودش افتخار میکنه.
بچه ها موضوع فراتر از حرف های عامی هست.قبل از شروع کلاس همه ی ما دعای دحوالارض را خواندیم که در ان گفته شده (وابعثنا فی کرته حتی نکون فی زمانه من اعوانه اللهم ادرک بنا قیامه و اشهدنا ایامه )جنگ الزاما توپ و تانک نیست. جنگ شروع شده و ما(من) بی خبریم. یاران امام زمان(عج) کم هستند. ...(اللهم عجل لولیک الفرج)
2 ابان 1390 از تهران 19:10
دریافت من از کلاس:
...
2) گاهی به مُتقن بودن حرفی که میخواهیم بزنیم شک کنیم. [بررسی اش کنیم]این شک[و بررسی] باعث تأمل بیشتر میشه.
3) ... در آرامش فکر کنیم. زمانی که غمگین و نا امید و مضطرب هستیم، احتمال غلط بودن حرف ما زیاد میشود.
یا حق
اما جلسه گذشته از این لحاظ نمونه بود و فضای پرسش و پاسخ صمیمانه و دوستانهی بعد از اتمام کلاس، تا ساعتها ادامه داشت و واقعا مفید بود.
اون شیوهی خاتمهی کلاس توسط استاد، حتما درسها و نکتههایی برای ما داره که باید بیشتر در موردشون فکر کنیم.
ان شا الله ما همکلاسیها با کمک هم بتونیم خوب فکر کردن و درست فکر کردن رو یاد بگیریم.
90/8/2
برای خودتون
سلام حاج آقا
جلسه دیروز رو نتونستم بیا رفته بودم زیارت قم برگشتنی دیر شد نرسیدم
به امید خدا شنبه 7 آبان دارم میرم سفر عتبات.خیلی خوشحالم. بحلید منو حاج آقا
اونجا چیکار کنم تو حرم؟(تو قسمت پیام ها زدم اگر تونستید جواب بدهید لطفا)
همیشه در دعاها به یادتون هستم شما هم منو فراموش نکنید
2 مهر تهران-یا علی
سلام استاد
سلام دوستان
افراد كمي بودن كه به ما يادآوري كردن كه داريم از حالت "فوكوس" استفاده مي كنيم. جلسه ديروز از همين يادآوري ها بود.
كاش موقع ثبت نام از همهء دوستان تست IQ گرفته مي شد!! اون موقع مشكلاتومن نصف مي شد.
موفق باشيد
یا علی مدد..
به نظر مي ياد((بعضي بچه ها)) قدراحوالپرسي و اخلاق خوب استاد را در اول كلاس را نمي دانند و از همون اول، كلاس رو جدي نمي گيرن؛ شايد به برخورد هاي -جدّي و رسمي- عادت كردن!
2آبان 90 تهران
1-این جلسه برای من [b]مهمترین[/b] جلسه بود.
2...
یرحمک الله و ولالدیک
2 آبان 90 مارلیک
از این که دیر پیام میذارم از همگی عذر میخوام!!!
پیشنهاد می کنم جلسه گروه اجرایی و نقد کلاس بلافاصله پس از کلاس مثل این جلسه برگزار بشه در ضمن از [b]بچه ها درخواست می کنم از صحبت های کسایی که خوب و منطقی بحث می کنند بهتر پشتیبانی کنند[/b]تا بحث راحت تر جلو بره و روان تر بشه
بامداد سه شنبه! 4مهر90 اصفهان
بحثتون زیبا بود و باعث شد که خیلی به خودمون بیایم این از چهره ها میشد دید ...
2/ابان/تهران
نکاتی در مورد روش بحث که تا حالا شنیدیم:
1-اول خوب گوش کنیم
2-قسمت هایی که از صحبت های طرف مقابل قبول کردیم و پذیرفتیم روبیان کنیم.
3-سپس به سراغ نقاط اختلافمون با نظرات طرف مقابل بریم و موارد اختلاف رو بیان کنیم.
4- در بحث اگر کمی بیشتر تامل کنیم و زود قضاوت نکنیم سریع تر به نتیجه ی درستی میرسیم.
5-در طول بحث شاید سوال جدیدی برامون پیش بیاد که اگر به ادامه ی بحث خوب گوش کنیم برطرف بشه. این درست نیست که هرجاسوالی برامون ایجاد شد ذهنمون رو ببندیم و دیگه ادامه ی بحث رو نشنویم و بعد سوالمون رو مرتب تکرار کنیم.
6- ذهنمون رو روی یک موضوع مشخص متمرکز کنیم و از بیان حرف هایی که حتی کمی باموضوح فاصله دارد[b]جدا[/b] خودداری کنیم (focusکنیم)
7-ودر آخر یاد بگیریم هرجا که لازم بود و ادامه ی بحث نتیجه ای نداشت,بحث رو تمام کنیم.
استاد ممنون و واقعا خسته نباشید
3/8/90لواسان
سلام به استاد مهربان ودوستان گرامی روزتون با برکت :)
انشالله نظراتمون رو در کلاس منتقل خواهیم کرد .... با اجازتون یه بیت شعر از سعدی میزارم
[b]سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی /عشق محمد بس است و آل محمد[/b]
تشکر هم از الطاف شما وهم از دوستان مهربانم که نکات کلاس رو با دقت منتقل میکنند ... التماس دعای ظهور
سه شنبه - ۳ آبان ۱۳۹۰
همونطور که استاد فرمودن ما کُندیم. [هنوز]سرعت فکر و تجزیه تحلیلمون فوق العاده پایینه. کار جالب استاد یه تلنگر بود تا بفهمیم همیشه فرصت زیاد برای فکر نداریم ، باید بتونیم سریع و "درست" [b]عمل[/b] کنیم . شاید اینا به این دلیل باشه که زندگی و مسایل اساسی اون هنوز واسمون جدی نشده.
امیدوارم زودتر یخمون وا شه.
با آرزوی سلامتی برای استاد عزیز
3آبان90
یکی دو پیشنهاد برای کلاس پویاتر داشتم
1.تکالیف عملی جدید
2.جلسه هفتگی برای اعضای گروه ها در روزی غیر از کلاس با تحقیق یا بحث یا فکر پیرامون موضوع مدنظر استاد
به این امید که شیعه ای اهل علم و عمل بشیم،
صلوات
1.بابت کلاس خیلی ممنون؛می تونم بگم یکی از بهترین جلسات بود. و مممنون که باوجود دردی که مشخص بود داشتین کلاس رو ادامه دادین
2.روش بحثی که یاد دادین بسیار مفید بود مخصوصا توی تربیت فرزند؛اینکه نظری رو به طرف مقابل القا نکنیم بلکه با سؤال ذهن خودش رو به چالش بکشیم تا خودش مشکلش رو پیدا کنه و با تفکر به نتیجه مطلوب برسه
3.بهتون غبطه می خورم که [b]هرچیزی[/b] رو با عینک کمک به اسلام و شیعه نگاه می کنین. وقتی شما رو می بینم تازه مصداق سرباز امام زمان(عج) بودن رو متوجه میشم
...
3 آبان 90
میخواستم در مورد پایان کلاس بگم که شما بعد از صحبتهاتون که خیلی مهم و حساس بود به بچه ها گفتید که به حرفهاتون فکر کنند که یک عده محدودی از بچه ها (که کلاس رو جدی نمیگیرند و رفتار و واکنش هاشون واقعا آزار دهنده است) اون واکنش ها رو نشون دادند و بعضی هم قبل از اینکه شما بخواهید که بچه ها صحبت کنند سریع پشت میکروفن اومدند و اون حر فها رو زدند که واقعا معلوم بود که به درخواست شما برای فکر کردن به صحبتهاتون توجهی نکردند من خودم واکنش بچه ها رو به حرفهای اون خانوم دیدم و کسی رو ندیدم که با نظر اون خانوم موافق باشه من فکر میکنم که اکثر بچه ها متوجه اهمیت موضوعی که مطرح کردید شده بودند ...
90/8/3-تهران
خانم سميه ببخشيد كه با تاخير جواب ميدم استاد بعد از نكته ي 4 چبز ديگه اي نگفتن .
با صحبت هاي فائزه خانم موافقم و نظر خودم اينه كه خيلي ازمسائل تربيتي روبچه ها در تعامل با هم ديگه ياد مي گيرندو تو عالم خواهر و برادري كلي نكته هست كه از هم ياد ميگيرند كه پدر و مادر هرچقدر هم كه نمونه باشن با زحمت فراوان مي تونن بهشون ياد بدن ياشايد هم نتونن.
پس لزوما 3يا4 تا به حسب تعداد مشكل تر ازيكي نيست و جمع جبري جواب نميده.
3آبان 90 تهران
لحظه ی دیدار را نزدیک کرد
امیدکه بتوانیم وبتوانم جبران کنم.
خداقوت ناخدا
تا حالا مسائل زيادي تو كلاس مطرح شده
دفاع از دين پاسخ:من مدافع خوبي نيستم
كفر و ايمان پاسخ:من واقعا مومنم؟
اديسون پاسخ1:يعني اون ميره بهشت من نميرم
پاسخ2:يعني من ميرم بهشت اون نميره
...فرزند پاسخ : من مادر (يا پدر) خوبي نيستم
در اين جوابها نا اميدي موج ميزنه به خدا با نااميدي هرگز نمي تونيم رشد كنيم
تهران 1390.8.3
جمله ای که از امام خمینی (ره) نقل کردید رو چند روزه با خودم تکرار می کنم. بدجوری غرق میشم تو این جمله:
« همه ما رفتنی هستیم، چه بهتر که در راه اسلام فدا شویم.»
یاعلی.
3 آبان 90، تهران
برای من بسیار جالب و تأمل برانگیزاست که تقریبا تمام بچه هایی که اینجا پیام میذارن به شکل شگفت انگیزی هر رفتاری رو که از آقای مرادی سر میزنه توجیه می کنن اونهم به مثبت ترین شکل !!! و این احتمالا ناشی از اعتماد زیادی است که به ایشون دارن
با خودم فکر میکنم اگه این دقت عجیبی رو که روی رفتار استاد داریم به خدا داشتیم - البته بلا تشبیه - چه اتفاقای خوبی رو در زندگیمون تجربه می کردیم و اینکه اگر این تلاشی رو که در توجیه و دلیل پیدا کردن برای تک تک جملات استاد داریم ، برای خدا داشتیم چقدر هوشمندتر بودیم و چقدر شکرگذارتر
چقدر تشنه شنیدن درسها و نکات ظریف از زبان شما استاد گرانقدر هستم واقعا احساس نیاز شدیدی به یادگیری از شما دارم اما حیف...
من به دلایلی نمیتوانم در کلاس شما شرکت کنم که مهمترین ان دلایل عدم رضایت مادرم به خاطر دوری راه و تاریکی میباشد.
سعی میکنم از این طریق انچه را که در کلاستان می گذرد را پیگیری کنم.
به حال بچه هایی که در این کلاس شرکت میکنند خیلی غبطه میخورم
امیدوارم روزی بتوانم در این کلاس شرکت کنم.
التماس دعا
یا علی
90/8/3 تهران
1.تا اونجایی که یادمه استاد ,تنها شما و یه آقای دیگه و کل گروه اجرایی را به حضور طلبیدند و چیزی به اسم جلسه نقد کلاس ,وجود خارجی نداشت.تنها چیزی که وجود داشت هنگ کردن و بغض ما بود.
2.(می دونم این حرفم شر میشه)برادر درسته شما شریف می خونید و نخبه اید و مورد تایید استاد اما...
می دونیم [b](2)[/b] دو برابرِ [b](1)[/b] است؛ اما توی زندگی لزوماً این طور نیست، مثلاً تربیت [b](2)[/b] فرزند زحمتش دو برابر تربیت [b](1)[/b] فرزند نیست.
[i]در هر محیطی لزوماً جبری خطی برقرار نیست.[/i]
3 آبان 90 تهران 23:40
سلام،
کلاس این هفته مفیدترین، و [b]واقعاً مفیدترین، جلسه بود[/b]؛ با اینکه فرمایشاتتان خیلی غصه ناک! بود.
...
- غیرت دینی تزریقی نیست، ولی [b]غیرت دینی مسری است[/b]!
- [b]رویکردمان در زندگی باید به اسلام باشد[/b]!
به تمام اتفاقات این هفته دارم با این رویکرد نگاه می کنم و نسبت به نادیده گرفته شدن حکم خدا حساستر می شوم انشاءالله! و سخت ترین قسمت کار، [b]نیت [/b]است! خالص کردن نیت برایش!
...
بسیار سپاسگزار و ارادتمندم!
4آبان90، تهران
صحبتهای شما واقعا قابل تامل است و سعی می کنيم تا بيشتر ، بهتر و از ابعاد مختلف روی صحبتهای شما فکر کنيم.
ان شاالله خداوند هم فهم ما را بيشتر کند.
تهران 4-8-90
1- هدف ازدواج، آرامش است.
2- بچه هایی که در کودکی بازی کنند، دعوا و تنبیه نشوند، به راحتی احساسات و هیجانات خود را تخلیه کنند؛ وقتی بزرگ شدند هم احساسات خود را بهتر کنترل می کنند.
3- تکان دهنده ترین مطلبی که آموختم: پیامبر صلی الله علیه و آله روز قیامت به افراد امتش حتی سقط جنین ها هم مباهات می کند.
4- جبهه حق با کثرت مؤمنین قدرتمندتر می شود.
استاد خیلی به دل دریایی و قلب مهربونتون غبطه می خورم و از خدای مهربان طول عمر پربرکت توأم با سلامتی رو برای شما می طلبم.
کلاس فوق العاده بود بهترین نتیجه اش بهت توأم با تفکر بود، استاد شما خیلی ماهرانه و روشمند از موضوعی ملموس و مهم به مسئله ای جدی و مهم تر قدم گذاشتید. باورهای غلطمون به برکت این کلاس هر روز مسیر صحیحی رو پی می گیرد.
خیلی ممنون و خدا قوت. 4 آبان 1390 - تهران
2- بشدت به فکر فرورفتم....
4 آبان 90 - تهران
آقا سید پوربه عزیز
1- کلی دنبال جمله یا چیزی گشتم تا سیادت شما رو ستایش کنم و بتونم به نوعی به شما و خصوصا جدتان ابراز دوستی کنم ولی نتونستم!!!
2- سید عزیز اگر از من انتقادی دارین مستقیما با خودم مطرح کنید
3- نخبه و این چیزا هم همگی کشکه! استاد با افراد مختلف بر اساس شناختشون به شیوه های مختلف برخورد میکنند تا بتونند از اونها اون چیزی که میخان در آینده بسازن. نظیر برخوردی که با خانم گیتی داشتن. نمی دونم شاید استاد[b]عزیز ما[/b] میخوان از امیرحسینشون یه استاد دانشگاه بسازن که در آینده بتونه ایمان خودش و خیلی از جوونا رو بتن آرمه کنه!!(اینو یه جا خیلی [صریح و]سریع گفتن)
4- من هم نقد کلاس رو برای همون گروه اجرایی گفتم تا بتونن بعدا با هماهنگی زیرگروه هاشون...
ارادتمند شما
بامداد 5آبان90 اصفهان
يكي ديگر از نكات مهم كلاس:
اگر كسي خداي ناكرده(پناه بر خدا) [b]والدينش را بزند[/b] (بر اساس تجربه) [b]جوانمرگ [/b]ميشود.
(5آبان90، تهران)
5آبان90
خطر خطر
در بعضی از کامنت ها نشانه هایی از :
* [b]پیرغلامی زودرس[/b]
* [b]بی جنبه بودن[/b]
* [i]حسادتی بچگانه و کمی لوس بودن[/i]
مشاهده می شود.
کم ترین نتیجه ی این کلاس برای [b]ما[/b] باید این باشه که این چنین مسائلی در زندگی ما مشاهده نشه، نه این که توی نوشته هامون تابلو باشه.
یادمون باشه:
** شناخت و نظر یک شخص نسبت به بقیه، یه [b]فرایند تکاملیه[/b] و می تونه با گذر زمان یا رفتار و گفتار اون آدم ها [b]تغییر کنه[/b] **
90.8.5 تهران
دوستان خواهش می کنم جلسه بعد سر کلاس با هم صحبت نکنید!موقعی که دارید صحبت می کنید مطمئنا رو صحبت های استاد نمی تونید فکر کنید و تمرکز اطرافیان رو هم ازشون می گیرید و ...(پس تمرکز و دقت و تفکر که استاد برای جلسه بعد ازمون خواستند رو نخواهید داشت)
لطفا هیجانتون رو در لحظه کنترل کنید(این هم یکی از درس های کلاسه دیگه)اگر نتونیم این کارو کنید پس تو امتحان این قسمت هم مشکل خواهیم داشت.بیایید به کلاس احترام بگذاریم!
5 آبان 90 تهران
مشورت می خواستم از استاد عزیز و همکلاسی های محترم در این مورد:
اگر کسی یا کسانی از دوستان باشه که هر دفعه با صحبت کردنشون بحث رو از مسیر خودش منحرف میکنن چجوری میشه محترمانه این مطلب رو بهشون منتقل کرد و مثلاً خواهش کرد که نظرشون رو توی سایت کامنت بزارن.
خواهشاً وارد مصداق نشید و به صورت کلّی پاسخ بدید، چه بسا که خود من مصداق این حرف باشم.
1-نمیدونم دقیقا با کی هستیدs.s.mعزیز ولی میشه خواهش کنم تعریف دقیق پیرغلامی زود رس رو بگید؟ این که آدم برای آینده اش برنامه داشته باشه خوبه. فکر کنم پیرغلامی این باشه که آدم فقط به فکر حل مشکلات دیگرون باشه.
2- از جسارتتون خوشم اومد
3- "امیرحسینشون"معنی لوس بودن نمیده چون فقط دلم میخاست محبتم رو به استاد ابراز کنم و بگم که استاد چقدر رو ماها سرمایه گذاری کردن ومن یکی به فضل الهی تلاش می کنم تا ناامیدشون نکنم
4- کلا آدم رکی هستم و دوست دارم بیان افراد و رک برام صحبت کنن
5- من یکی که امیدوارم نظر استاد رو نسبت به خودم ارتقا بدهم
برادر بزرگوارم اقاي زرافشان بيان شما متين و چون فرموديد مشورت بديم عرض ميكنم خدمتتون :نقدي كه شما فرموديد خدمت حاج اقا مطرح شده
اين برادر كوچكترتون پيشنهاد ميده كه:
1.در جمع اقايان ميتونيم اين مورد رو خيلي سليس با فرد در ميان بگذاريم
2.در جمع خواهرها هم سرگروه ها لطف ميكنن و هر جور كه ممكن با فرد مسئله رو عنوان ميكنن انشاا...
3.شما يا هر كسي كه نقدي به تغيير مسير گفتگو داره ميتواند بياد پشت ميكروفن و با صحبت هاي خودش مسير رو تصيح كنه
4.اگه دوستان در گفتگو شركت كنن اين مسائل به راحتي حل ميشه
يا علي تهران1390.8.6
جلسه گروه اجرایی در پایان کلاس صرفا به تحلیل روش های گروه اجرایی و تعامل آنها با سایر اعضای کلاس پرداخت.(مثل تمامی جلسات گروه اجرایی)مقصود آقای شفیعیون این بخش بوده است نه اینکه بحثی که برای اعضای کلاس مجردها باز ماند برای ما تحلیل شده باشد.گروه اجرایی هم عضوی از کلاس مجردهاست نه چیزی بیشتر!
ما هم در این هفته در بهتی عمیق بودیم مثل همه دوستان.جلسات گروه اجرایی با هدف پیشبرد اجرایی کلاس تشکیل می شود!
نکته ای کوتاه:
هم کلاسی عزیز،خانم فرشته:
رفتار غلط نیاز به توجیه دارد،تکرار می کنم * رفتار غلط*
اینکه بچه ها به رفتار استادشان فکر می کنند بحثی است کاملا جدا. بله،پیام های دوستان حاکی از محبت آنها به استاد است اما هر چه فکر می کنم محبت و توجیه خیلی متفاوت اند.این که برداشت های دوستان با شما متفاوت است امری طبیعی است.
...
6 آبان 90 تهران
راه حل اینه:دوستان به تذکرات استاد دقت کنند.وقتی شخص داره حرف میزنه و استاد وسط صحبت فرد-دققیقا وسطش-می فرمایند "بشین" یا"بحث ما این نیست", بره سرجاش بشینه.هی چک و چونه نزنه ,که :استاد بزارید حرف بزنم.نهایت در سایت کامنت بزاره.و مطمئن باشه استاد م یخونند حتی اگه آپ نکنند.
و فکر کنم تمرینی میشه که :منافع جمع-نتیجه بخش بودن جلسه- را فدای "خودخواه"مان-پافشاری روی یه عقیده- نکنیم.
و البته م یدونم انجام آن راحت نیست اما شدنیه, اینو یه آدم برونگرا و پر حرف داره میگه که از صحبت در کلاس منع شده.
در مورد سوالی که پرسیدید من [b]آقایان[/b] را کمتر دیدم که در بحث شرکت کنند چون تعدادشان از خانم ها کمتر است و اغلب تعدادی خاص از آنها در مباحث شرکت میکنند این موضوع توجه من را جلب کرد.
ولی علتی برای این موضوع نمیتونم پیدا کنم شاید هم موضوع برایشان جذاب و جالب توجه نبود.
پس از پایان جلسه با دوستان راجع به این موضوع صحبت کردیم.
با خانواده هم مباحث این جلسه را در میان گذاشتم
و به واکنش هایشان توجه کردم (وقتی گفتم که ...)همگی به فکر فرو میرفتند و حس مسئولیتی در کلام و پاسخشان پدیدار میشد.
8 آبان 90 - تهران - کلاس مجردها
اول کلاس گفتین اگه سئوالی ندارید من یه سئوال بپرسم کاش می پرسیدین و بچه ها هم انقد وارد استثنائات نمی شدن، حرفای این جلستون همش روی دو محور:
1-کیفیت و کمیت انسانها
2- نقش اول ،اساسی ومهمترین وظیفه ی هر زنی تربیت فرزندان است ، می چرخید که از بدیهیات است.
و البته[b] طرز صحیح فکر کردن و طبقه بندی کردن[/b] هم در پس زمینه همه ی حرفاتون تعلیم داده میشد که بهش اشاره هم کردین : [b]اینجا کلاس فکره[/b].
8آبان90 تهران
صدقه مبلغ 510.000 تومان اختصاص یافته به موسسه حمایت از کودکان مبتلا به سرطان "محک".
عضو گروه اجرایی کلاس مجردها
22 ساله، دانشجوی کارشناسی مدیریت دولتی، 2 آبان 90؛ شمیران