۶۶۱۵
بازدید
بازدید
از ساعت 17 تا 20 لطفا حداقل نیم ساعت قبل از شروع جلسه در سالن حاضر باشید.
میدان گلها، خیابان جلال آل احمد، ابتدای بزرگراه کردستان؛ تالار ایوان شمس
اشتراک مطلب
كليه حقوق این سایت محفوظ و متعلق است به شهاب مرادی ©۱۴۰۰-۱۳۸۵
.استفاده از مطالب با ذكر منبع و درج لینک بلامانع است
.استفاده از مطالب با ذكر منبع و درج لینک بلامانع است
طراحی و تولید: ایران سامانه
ابتداي جلسه سوم راجع به مشاركت صحبت كرديم واواخر جلسه اقاي مرادي موضوع جلسه 4 -تنبلي-را اعلام كردند وخواستند براي يادداشت تنبلي نظر بديم.تا الان كه من شمردم 53نظر !!! ثبت شده.
2هفته براي فراموش كردن مطالب يه كم زود نيست؟ به نظرم خيلي خوبه اگر مطالبي را كه خوب مي شنويم خوب هم تمرين كنيم
اينطوري شادابي كلاس هم حفظ ميشه واقاي مرادي هم بيشتر به كلاس راغب ميشن و كمتر احساس خستگي ميكنن.
خوشا به سعادت همه عزیزانی که در این کارگاه حاضرند و چه حیف که من این توفیق را از خود سلب کردم و از این کلاس قبل از تشکیلش خبر دار نشدم .
توصیه من به تمام شرکت کنندگان :
لطفاً این فرصت رو از دست ندهید چون خیلی ها به جایگاه و موقعیت شما غبطه میخورند .
یاحق
اين اتفاق دقيقا همون "عدم مشاركت از سمت ما دانش‌آموزاي كلاس مجردها" هستش كه حاج آقاي مرادي روش تأكيد مي كنن و ما باور نمي كنيم.
اين تعداد نظر نشون مي‌ده كه ما تنبل هستيم و حتي براي يه نظر دادن ساده هم انگيزه و شور و شوق و هيجان لازم رو نداريم.
خدا به آقاي مرادي صبر بده از دست ما !!!
يا حق
زهره جان!
نظر نگذاشتن تو بخش نظرات لزوماً به معنی فراموش کردن مطلب نیست! خیلی ها فکر کردند، به نتیجه رسیدند ولی دیرتر از بقیه! شاید هم خیلی ها فکر کردند ولی هنوز به نتیجه نرسیدند! شاید هم کسی باشه که به نتیجه رسیده ولی چون خودش همت نکرده و کاری رو شروع نکرده بهتر دیده فعلاً نظری نگذاره! شاید هم دسترسی نداشته!
اما قبول دارم که مشارکت کم بوده! چون غالباً واقعاً تنبلیم و راه کار بلد نیستیم!! بدون تعارف!
بچه ها سر کلاس یه کم منعطف تر برخورد کنیم!
- وقتی حاج آقا سر کلاس یه چیزی بهمون می گن انقدر مقاومت نکنیم! اول بپذیریم بعد بهش فکر کنیم! مثلاً وقتی میگن آدامستو دربیار(ناراحت که نشدی دوستم؟!) یا برو بشین یا دیگه بسه یا --- اول بپذیریم بعد به رفتار خودمون و حاج آقا فکر کنیم! نه اینکه اول موضع بگیریم بعد بهش فکر هم نکنیم!! مخصوصاً ما دخترها زیاد از این کارها می کنیم!!
- سعی کنیم تا جایی که می تونیم با صحبت ها و نظرات حاج آقا احساسی و عجولانه برخورد نکنیم! مثلاً درباره بحث شلختگی خانم ها و آقایون! شاید چون جمعیت پسرها کمترند حاج آقا می خوان با بعضی از نظراتشون جمعیت حداقلی پسرها رو جبران کنند! شاید! یا شاید به یه دلیل منطقی تر! یا شاید واقعاً ما شلخته تریم! هستیم؟!
90/5/3
من فکر می کنم این تقسیم بندی آقایون و خانمها
(مثل بحث شلختگی)
جالب نیست.
این که آقایون و خانمها متفاوت هستن یک واقعیته
.ولی نگاه اینجوری(منظورم دنبال تفاوت های اینچنینی گشتن) نتیجش این می شه که هر کس از موضع خودش می خواد دفاع کنه وآخرش هم به جایی نمی رسه.می شه من خوبم تو بدی! یا تو خوبی من بدم!
شاید تو جمعی مثل کلاس بدون اثرات منفی تموم بشه ولی اگر بحث دو نفره بشه چی!!!
.
.
.
البته منکر یکم اثر مثبت هم نمی شم که می فهمیم در مورد هم چه نظر و عقیده ای داریم.شاید آقایون تا جلسه قبل نمی دونستن که بیشتر خانمها در مورد سربازی چه نظری دارند.
.
.
در حد یه نظر، نه بحث شاید بد نباشه!!!
البته عقیده من اینه خوشحال میشم دوستان هم نظرشون رو بگن.
1. واقعا [u]باید از استاد تشکر کنیم که تمام تلاششون اینه که عدالت رو داخل کلاس برقرار کنن[/u]، اینکه خواسته شد افراد فعال تا الان، اندکی صبر کنن، ممکنه باعث بشه تعداد محدودی حرفاشون رو نگه دارن ولی[b] فرصت مشارکت برای بقیه رو ایجاد کردن[/b].
2. خداروشکر میکنم که جزء افراد خیلی کمی هستم که تونستم تو لحظات آخر به این کلاس بپیوندم.
3. انشاالله که خداوند خیر دنیا و آخرت رو به استاد عزیزمون که از وقت و عمر با ارزششون برای ما میگذارن، نصیب کنه.
4.[b]و از همکلاسی های خوبم میخوام قدر محبتای ایشون رو بدونن و اجازه فرصت برابر به همه دوستانشون بدن.[/b]
تقاضایی دارم از دوستانی که توفیق شرکت در کلاس مجردها رو دارند،لطفاً بعد از هر جلسه خلاصه ای از مطالب گفته شده در کلاس رو برای اطلاع سایر دوستان در بخش کامنتهای مربوط به برنامه کلاس ها قرار دهید. البته با اجازه جناب آقای مرادی
اینطوری ما هم میتونیم از فرمایشات استاد استفاده کنیم.با تشکر
التماس دعا
حاج اقا می شه کلاس دخترا با پسرا جدا باشه؟
یا در باره آدامس اون خانوم!
یا وقتی استاد چیزی بد از خانمها میگه فک نکنیم اگه الان سریع از خودمون دفاع نکنیم حقمون پایمال میشه یا کم میاریم جلو آقایون!!فکرکنیم!ما اومدیم درست شیم!!!
1.استاد در آغاز صحبتشون اسم حضرت رسول رو بردند اما کسی صلوات نفرستاد من اشتباهی اسم "محمد ص" رو شنیدم؟
2."به نظر من" مهمان آوردن، تحت هر ضابطه ای، مطلوب نیست. بهتره که با تعداد کمتر کلاس منظم و مرتب برگزار شه تا هر چه زودتر شرایط برای دوره دوم و کسانی که جاموندن مهیا بشه
3.به نظرم جلسه بدی نبود اینکه از قبل فکر کنیم راجع به موضوعی باعث میشه مشارکت تو کلاس بیشتر بشه اما به هر حال در لحظه فکر کردن هم مزایای خودش رو داره.
4.یه آقایی فرمودند که تنبلی با مسئولیت پذیری رابطه داره.من مثال نقض زیاد دیدم که افرادی تمام مسئولیت هایی که به گردنشون هست رو انجام میدن یا حتی یه خانواده ای رو اداره میکنند اما مثلا تو رعایت بهداشت یا ورزش کردن یا... تنبل هستند. دقیقا منظورم اینه که این موارد رو به تاخیر می اندازند.
5.استفتا کردم راجع به استفاده عطر بانوان اگر قول من رو می پذیرید:
آقای مکارم:سوال:آیا برای زن جایز است که عطر بزند و از منزل بیرون رود؟ جواب:در روایات متعددی از این معنا نهی شده است و ظاهر بعضی از آنها حرمت است.
رهبری (معظم له): سوال: زدن کرمهای ضد آفتاب با توجه به بوی آنها و استفاده از عطر برای جلوگیری از بوی عرق بدن در تابستان چه حکمی دارد؟ جواب: فی نفسه مانعی ندارد ولی اگر جلب توجه نامحرم می کند باید از کنار نامحرم عبور نکنند
90/5/3
یه پیشنهاد: اگه استاد عزیز موافق باشند، یه حدیث و یا روایاتی که مرتبط با موضوع کلاس باشه ،توسط خود دوستان در کلاس مطرح و راجع بهش بحث بشه. اینجوری یه فرصت مطالعه هم به خودمون دادیم.
1- جلسه ديروز به نظرم خيلي كاربردي تر و بهتر بود
2- ديگران هم فرصت اداي نظر رو داشتند و با ترسشون مقابله كردن
3- اي كاش منم يه روز ترسم رو بذارم كنار بيام تو بحثها فعال بشم به خدا دوست دارم ولي چون تا حالا يه همچين جوي رو تجربه نكردم مي ترسم از گفتن و پرسيدن!
4- من اصلاً با آوردن مهمان موافق نيستم همين الانش وجود تفاوت سني فاحش بين شركت كننده ها گاهي بحث و روند كلاس رو مختل مي كنه اگر مهمان هم بياد و به شرايط كلاس آگاه نباشه كه بدتر ميشه
5- استاد من واقعاً از شما ممنونم و برخي تغييرات رو در خودم احساس مي كنم!
سلام/ درپاسخ به پيام محبوبه : بنا بر پيشنهاد تعداد زيادي از اعضاي كلاس مجردها مبني بر پذيرش مهمان در جلسات ؛طي مشورت هاي به عمل آمده با حاج آقا و گروه اجرايي پیشنهاد ما این است كه هر يك از اعضايي كه 3يا 4 جلسه از كلاس را شركت كرده اند(به دليل نظمشان در حضور در كلاس ) مي توانند يك نفر از دوستان نزديك خود را كه در محدوده ي سني كلاس (دخترها سالهاي 72-65 و پسرها سالهاي 70-62 ) بوده و "مشتاق" به شركت در این كلاس هست رابعد از در جريان گذاشتن و توجيه آنها (اطلاع رساني در خصوص مكان ،زمان ، حاضر شدن به موقع در كلاس ، نداشتن بيش از يك جلسه غيبت ،نحوه ي اداره كلاس ، شركت در بحث هاي گروهي و موضوعات مطرحه ،انجام مشق شب و ... ) به سرگروه خود معرفي و پذيرش كند .
تا اين افراد تنها در ابتداي جلسه بعد (مثلا جلسه پنجم )به عنوان مهمان شرکت کنند واز جلسه ششم مي توانند از اعضاي ثابت كلاس باشند .با تشكر امتیاز رای شماست برای این نظر
1.اون موقع که استاد گفتن کدوم یکی از ماها رفته اون شعر رو نگاه کرده فکر می کردم همه این کارو کردن یا حداقل قسم اعظمی از ماها اما وقتی خودم بلند شدم و دیدم به تعداد انگشتای دستم نیستیم [b]واقعا خجالت کشیدم[/b] اما نمی دونم چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟شاید جای شما دوستان خجالت کشیدم که انقدر نسبت به کلاس [b]بی تفاوتید[/b]
2.دوستانه بگم بعضی وقتا واقعا از دست خودمون ناراحت میشم [b]اصلا[/b] قدر استادامونو نمی دونیم!!!!!!!!!!!!!
کاش زودتر بفهمیم که چه گوهرهایی داریم که می تونیم ازشون چیز یاد بگیریم(حتی اساتیدمون توی دانشگاه)
3.در ضمن من خودم از کسایی هستم که با این که یه نفر یه دفعه وسط کلاس میگه وقت تموم شده یا بلند میشه بره خیلی مخالفم و بدم میاد انقدر که تو دانشگاه هم با دوستام سر این مسأله بحث میکنم.[b] نگه داشتن حرمت استاد کجا رفته[/b]؟؟؟؟؟؟؟(با عرض پوزش)
من اگه جای استادامون بودم فکر کنم دانشجو رو اخراج می کردم! از صبور بودن اساتیدمون [b]سوء استفاده [/b]نکنیم
از اینکه لحنم یه کم توبیخ گونه است [b]معذرت [/b]می خوام(آخه کی می خوایم به خودمون بیایم شاید دیر بشه!!!!!!)
در پناه حضرت حق
سلام/در پاسخ به كامنت : در خصوص پيشنهاد جدا شدن كلاس دخترها از پسرها ؛ قبل از شروع كلاس نظر حاج آقا بر مجزا بودن كلاس دخترها از پسرها بود اما با توجه به 1)محدود بودن وقت ايشان 2)مشكل پيدا كردن مكان مناسب براي كلاس 3)استقبال محدود پسرها و تعداد كم آنها و... با توجه به نظرسنجي كه در كلاس از اعضا صورت گرفت قرار بر اين شد كه كلاس به صورت مختلط ( بارعايت تمام شئونات اسلامي :جدا بودن ورودي هاو رديف هاي صندلي پسرها از دخترها ،داشتن سرگروههاي جداگانه ورعايت ادب متقابل و... برگزار شود . در حال حاضر اين امكان وجود ندارد كه كلاس به صورت مجزا برگزار شود . و اگر هر مسئله ای را تصمیم جمعی می گیریم دوباره بخواهیم مورد بررسی و تصمیم قرار دهیم که وقتی باقی نمی ماند برای استاد محترم
اما در هر صورت اعضاي گروه اجرايي پذيرا و شنونده ي پيشنهادات ونظرات دوستان مي باشند .
من همون آقایی هستم که عرض کردم برداشتم از کلاس این بوده که تنبلی به نوعی مرتبط با مسوولیت‌پذیر بودن ماست.
این بخش از صحبت شما رو که می‌فرمایید مورد استثنا وجود داره رو می‌پذیرم. خیلی هم مایل نیستم روی معنا و کاربرد لغات پافشاری کنم چون اعتقاد دارم نمیشه نسخه جهان‌شمول پیچید در اغلب مسائل زندگی اجتماعی آدمها.
اما اگر از یه زاویه دیگه به عدم رعایت نظافت یک فرد نگاه کنیم، اینجوری به نظر میرسه که این آدم، نسبت به رعایت اصول بهداشتی در جامعه و در حضور اطرافیان خودش مسوولیت‌پذیر نیست. نسبت به این که دیگران دوست دارن اطرافشون پر از آدمهای خوش‌بو و خوش‌پوش و منظم باشه، مسوولیت‌پذیر نیست. یا نسبت به سلامتی خودش که عضوی از جامعه است، مسوولیت‌پذیر نیست.
به این معنا که ما مسوولیم در قبال سلامتی خودمون یا در مورد پاکیزه و منظم حاضر شدن در اجتماع.
بنابراین این آدمهایی که فرمودید، در واقع تمام مسوولیت‌هایی که به گردنشون هست رو درست انجام نمی‌دن...
سربلند و سلامت باشید
خیلی رک میگم.البته خطابم به حضار هست نه حاجی
لطفا وقتی میخواید حرف بزنید یه چند ثانیه قبلش فکر کنید.من که دیگه دارم از کلاس خسته میشم.هی حاج آقا یه حرف رو ده بار باید بگن.به بچه آدم یه حرفو یه بار میزنن.اصلا کلاس جلو نمیره.عین بچه های اول دبستانی که باید 100 بار بگی ساکت
راستی حاج آقا اون پیغامی که راجع به زانو درد داده بودم نیگا کردین
یا علی
مردهای منظم از خیلی از خانمها منظم ترند و وقتی آدابی رو درخصوص پاکیزگی رعایت نمیکنند از روی ناآگاهیه و معمولا با تذکر حل میشه.
اما خانمها خصوصا عده ای ... معتقدند اگه لباسشون تمیز نباشه یا اگه به جای دکمه از سنجاق قفلی استفاده بشه یا شکافتگیهای جوراب و شلوار دوخته نشه یا حمام نرفته و با موی شونه نزده از خونه بیرون برن چون دیده نمیشه پس اشکالی نداره.
سؤال: می خواستم حکم استفاده از عطر را برای خانم ها بيرون خانه بدانم؟
پاسخ: چناچه بقصد کشاندن ديگران به حرام نباشد مانعی ندارد.
درباره جلسه ای که گذشت؛
-جالب نبود خیلی .انگار یکمی به حاشیه میبردیمش ..حرفای متفرقه و تذکرهایی که به ما دادن حاج آقا اما کسی توجه نداشت.
-خود من هم شخصا هرموقع که خواستم برم حرفم رو بزنم شرایط جوری شده که نتونستم..
-این رو هم میدمنو که تعداد قابل توجهی از خانم ها به خاطر خجالت توی جمع و ترس از جمیت صحبت نمیکنن؛کمی شبیه من..
-جلسات قبلی بهتر بو.اگر همون رویه ادامه داشته باشه فعالیت بیشتر میشه.
-درباره دوستان جدید که اقای مرادی فرمودن ؛چه اشکالی داره دیگران هم بی نصیب نمونن از کلاس منتها واقعا باید تدبیری براش داشت که کلاس بازدهیش پایین نیاد... .
خیلی منطقی میشه رفت پشت میکروفن اگه واقعیتی هم وجود داشت رو گفت که بقیه هم یچیز یاد بگیرن...مابهتریم یا ما بدتریم که راه حل ما نمیشه..
ما واقعا فکر کردن بلد نیستیم جدا،یکیشم من!
پس محرومشون نکنیم
با حضور 2جنس مسائلی مطرح می شه که شاید با نبودشون نشه و به نفع هردوطرف حتی در شناخت روحیات و دغدغه هاشونه
دوستان وقتی راجع به بهداشت و حمام و اثر اون تو کلاس بحث شد یه پسشنهاد به ذهن من رسید. یکشنبه یه طوری برنامه ریزی کنیم که قبل از کلاس یه دوش بگیریم با این شرط که زمانش رو نصف کنیم یعنی اگه همیشه یه ساعت طول میکشه نیم ساعته و اگه 10دقیقه، 5 دقیقش کنیم و تاثیرش رو ببینیم نه به خاطر جو کلاس یابغل دستی مون بلکه فقط به خاطر حس طراوت نشاط خودمون[/b]
1.به نظر من روش سابق کلاس بهتر و جذاب تر بود این دفعه یه کم حوصله م سر رفت مخصوصا سر اون بحث حموم شاید چون خودم سریع نتیجه گرفتم که خب باید اهتمام بیشتری بهش ورزید ولی حس می کنم یه کم کش دار شد در عین اینکه هه جوره با کلاس حال می کنم و بعضی وقتا روزا رو می شمرم تا یکشنبه.
2.درمورد تنبلی: کمبود انگیزه یا حتی فقدانش باعث تنبلی میشه چون اگه آدم به اهمیت کاری فی نفسه و مفید بودن اون کار برای "خود فرد" پی ببره تنبلی ش کمتر میشه.
دوستان خواهشا کمی هم سعی کنیم گوش کردن رابیاموزیم وبه جا ودر مورد همان موضوعی که استاد تعیین فرمودند صحبت کنیم واینقدر صحبت را به حاشیه نکشانیم تا بلکه هم استاد انرژی کمتری مصرف کنند هم در بحث به نتیجه بهتری دست پیدا کنیم .
از جلسه اول که موضوع"همه اینها که ماشین مدل بالا دارند دزدند" مطرح شد و استاد گفتند ما که نمیدونیم و آماری هم از "ماشین مدل بالا دار ها" نداریم چرا بایدالکی نظر بدیم، تا حالا چند بار چند موضوع به همین صورت مطرح شده و همه میدونیم که نمیتوان به طور قطع نظر داد مثل همین بحث شلخته بودن خانمها و اقایان.
چه طور وقتی میدونیم که این مسئله یک رفتار هست و به جنس وابسته نیست [u]باز[/u] وقتی استاد سوال می کنه هر کی یه نظری میده و سکوت نمیکنیم چرا تو این جور مسائل همه مشارکت می کنند اما در مورد موضوع تنبلی که ما یک هفته وقت داشتیم "فکر کنیم" هنوز اول کلاس بعضی ها میگن "یعنی مثلا چی باید بگیم؟"
هرچند که همه ما آشناهایی داریم که دوست داریم اونها هم از این کلاس استفاده کنن
ولی همین الان که تعداد کمتر شده بعد از 4 جلسه ، هنوز خیلی ها نتونستن صحبت کنن [b]و بحث استاد توسط بچه ها به بیراهه کشیده میشه[/b] و اختلاف سنی زیاد و درک نامتقابل و...
اگه 100 نفر دیگه هم بیان که دیگه نمیشه بحث رو جمع کرد.
جوری نشه که دیگه هیچکی نتونه استفاده کنه نه ما و نه دوستان جدید....!!!!!!!!!
اگه بحثهاي كلاس به حاشيه ميره به خاطره اينه كه ما هنوز ياد نگرفتيم كه معني مشاركت توي كلاس اين نيست كه در مورد هر موضوعي كه مطرح ميشه اظهار نظر كنيم، من فكر ميكنيم هدف از طرح خيلي از اين موضوعات اينه كه حاج آقا مي خوان همراهي كلاس و ميزان هوشياري بجه ها رو بسنجند كه آيا ما حواسمون به بحث اصلي هست يا اينكه نه به راحتي ذهن ما از موضوع اصلي منحرف ميشه، ضمن اينكه حتي در لابلاي بسياري از اين بحثهاي به ظاهر غير مرتبط هم يه سري نكات تربيتي از طرف حاج آقا مطرح ميشه كه اگه كسي حواسش شش دانگ به كلاس باشه اون نكات رو ميگيره.
در مورد شيوه كلاس هم من فكر ميكنم بهتره يه مدت به روش جلسه چهارم كلاس ادامه پيدا كنه تا وقتي كه ياد گرفتيم چه جوري توي بحثها مشاركت كنيم اون موقع به روش اول كه صددرصد بهتر و موثرتره برگرديم.
در مورد مهمان هم پيشنهادم اينه كه اگر كلاس با همين افراد فعلي پيش بره نتيجه بخش تر خواهد بود. چون ما كه چهار جلسه سر كلاس بوديم هنوز به درستي مشاركت در كلاس رو ياد نگرفتيم و با ورود افراد جديد هر چند كه توجيه شده باشند باز هم نياز به گذشت چند جلسه هست تا همراه كلاس بشن.
حاج اقا حداقل با سانسور مطلبمو می ذاشتید!
من جدا می خوام بدونم وقتی ادم مجبوره عطر بزنه بازم گناهه؟می شه سربسته تو کلاس بگید چی کار کنم؟
حالا که از اعضای گروه اجرایی هم در این جمع حضور دارند، [b]درباه طرح دعوت مهمان:[/b]
با اعمال شرایطی خاص با اجرایی شدن این طرح موافقم.
1. یک سقف خیلی محدود در حد 10 نفر، برای ورود اعضای جدید مشخص گردد. تا هم جمعیت کلاس کنترل شود و هم با اعمال گزینش و شاید مصاحبه از بین متقاضیان، بهترین افراد به کلاس راه یابند.
2. تا آخر دوره و با رعایت ضوابط موجود، مثل افرادی که از ابتدا شرکت می کردند، شرکت کنند.
3. همان طور که گفتید، فقط اعضای کلاس اجازه این دعوت را داشته باشند!
یا علی
بچه ها حاج آقا روش بلبلی-روش 3 جلسه اول- رو موثرتر می دونند! اما با این حال روششون رو تغییر دادند! (ضمناً من حس کردم حاج آقا جلسه 4 شور و شوق جلسات قبل رو هم نداشتند!!) نظرتون چیه؟! [b]چی کار کنیم که جلسات برگرده به روال قبل؟![/b]
به نظرم قبل از اینکه چیزی از استاد بخواهیم، باید یه تغییری در خودمان ایجاد کرده باشیم!
الان چیزی به ذهنم نمی رسه جز اینکه بیشتر فکر کنم!
ضمناً دوستانی که اساساً با این روش مخالفند، لطفاً مشکلشون رو بیان کنند شاید این طوری کمی از مشکل حل شد!
لطفاً همفکری کنید دوستان!
90/5/5
من خودم یه مشکلی دارم سر کلاس اونم اینه که وقتی استاد می خوان که مشارکت کنیم در اون لحظه نمی تونم ذهنمو متمرکز کنم و بیام تو بحث شرکت کنم البته شاید بیشتر مربوط به ترسم از تو جمع صحبت کردن باشه که ضربان قلبم به 120 میرسه:)مثلا مصداق واقعی این که نمی خوام نمی شه خودم بودم که وقتی اومدم خونه یادم افتاد!به نظرتون چی کار کنم دوستان؟
منم با روش بلبلی بیشتر موافقم ولی به نظرم جلسه قبلم یکم بلبلی می شد ولی خب قبلا بهتر بود ونشاط کلاس بیشتر.
زیاد پیش اومده که استاد راجع به فردی صحبت کردن که به رحمت خدا رفتن,
اما هیچ عکس العملی از هیچ کس دیده نشده,
اگر من جای استاد باشم, حس می کنم دارم با [b]دیوار[/b] حرف می زنم!
این جور مواقع اگر همه با هم بگیم:
[b]"خدا رحمتشون کنه"[/b]
قشنگ تر نیس؟
7 مرداد 90
برای من جلسه های قبلی خیلی مفیدتر بود تا این جلسه ی اخیر و امیدوارم کلاس به روال قبلی برگرده
خواهش می کنم،خواهش می کنم قبل از نظر دادن درباه ی هر مطلبی سر کلاس یه کم به ارتباطش با موضوع بیشتر فکر و دقت کنیم
اميدوارم كلاس تو ماه رمضون هم تشكيل شه!
در مورد كلاس:هر جلسه يك موضوع اصلي داشته باشه ولي فضاي كلاس مثل 3جلسه قبل باشه ...
عطیه خانوم من با نظر شما درمورد موارد مختلف مطرح شده توسط استاد و مشارکت اعضا مخالفم؛چون فکرمیکنم استاد از مطرح کردن هر موضوعی در کلاس قصد دارند میزان علاقه ما به موضوع و اهمیت آن رابسنجند و همچنین نکات اخلاقی مدنظرشان را در میان بحث مطرح کنند.(مانندخواندن غزلی از حافظ،حمام رفتن و...)البته بهتر است ما بدون تعصب وجبهه گرفتن در کلاس مشارکت کنیم تابه حاشیه کشیده نشود(مانند حمام رفتن)درضمن من مطمئنم با دقت همکلاسیها و مدیریت هوشمدانه آقای مرادی هیچگاه نتیجه گیری درمورد موضوع جلسه فراموش نخواهد شد.
صدقه مبلغ 280.000 تومان اختصاص یافته به موسسه حمایت از کودکان مبتلا به سرطان "محک".
عضو گروه اجرایی کلاس مجردها
22 ساله، دانشجوی کارشناسی مدیریت دولتی، 3 مرداد 90؛ شمیران